دنیا بازیچه یهود/ آوارگان

در این زمان یعنی دوره نور و خورشید دوره ای که انسان یک پای خود را در ماه و دیگری را در زهره گذاشته و امید آن دارد که خورشید را نیز در آغوش

بگیرد و دوره ای که مردم آن مشعلهای آزادی را بر سر چهارراهها نصب کرده و طبق گفته خود، واضع حقوق انسان هستند شاید بزرگ ترین جنایتی که تاریخ در زمانهای مختلف به چشم خود دیده است آواره نمودن ملتی با فرهنگ از خانه و کاشانه خود توسط افرادی بی هویت و مجهول میباشد، ملتی که پایه های تمدنش در اعماق قرنها فرورفته است دولتها و ملتها نیز با دستی این مشعل آزادی را بلند نموده و با دست دیگر از جنایتهای آنها (یهود) دفاع می کنند!
خوب است تاریخ نویسان به این مطلب که میرسند چند صفحه ای را با رنگ سیاه غلیظ پر کنند و رد شوند زیرا این لکه ننگ هرگز پاک نخواهد شد و عامل این جنایت همه ما انسانهای این دوره هستیم شاید نسلهای آینده بر ما و فکرهای ما بخندند و با یک دنیا تعجب بگویند:
 چگونه آنها به خود اجازه دادند که دوره خود را دوره نور بخوانند در صورتی که تاریکی ها به شدت قلبهای آنها را از هر طرف محاصره کرده بود؟ چگونه آن دوره را دوره نور به حساب آوردند در صورتی که یک میلیون انسان را آواره کرده اند در صحرایی خشک و بدون آب جای داده دور آنها را حصار کشیده و نام دوره خود را هم دوره نور گذاشته اند چنین دوره ای دوره ننگ و زور بود نه دوره پیشرفت و نور بلفور که به ظاهر وضع کننده اساس اسرائیل به شمار می رود، به یهود چنین گفته بود نباید حقوق مدنی سیاسی و دینی ملتهای غیر یهودی پایمال شود.