حیات حقیقی در سایه اطاعت از انبیاء الهی
۲۲ فروردین ۱۳۹۵ 0 معارفانسان وجودی است مرکب از تن و جان ( نفس یا روح) و آنچه از انسانیت انسان حکایت دارد جان است نه بدن. "قلب" مهمترین قوای روح یا نفس انسان است. قرآن و روایات مرکز ادراکات و شعور انسان را "قلب" نامیده اند. قرآن می فرماید:(لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها) ایشان قلبهایی دارند که با آن چیزی نمیفهمند. همچنین میفرماید: (لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها) برای آنها دلهایی است که با آن تعقل میکنند. کیفیت حیات انسانی و حقیقی انسان در گرو احوال قلب اوست. پس انسان زنده انسانی است که قلبش زنده باشد و گر نه مرده ای است متحرک.
معنای حیات قلب
بر اساس آیات قرآن و روایات "قلب" انسان چشم و گوشی دارد که این ادراکات به وسیله آن محقق می شود. اگر چشم و گوش دل باز باشد قادر به ادراک حقیقت است و گرنه حقیقت را نخواهد دید.
امام زین العایدین علیه السلام می فرمایند:
برای هر انسان و بنده چهار چشم قرار داده شده است که با دو چشم امور دنیایی را میبیند و با دو چشم مسائل مربوط به آخرت و امور غیبی را میبیند؛ خداوند اگر نسبت به بندهای نظر خیر داشته باشد, دو چشم دل او را میگشاید تا امور غیب و آخرت را ببیند و اگر چنین نباشد قلب او را به حال خود رها میکند.
بنابراین قلبی که چشم حق بین نداشته باشد کور است:
(فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ)
(؛ چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينه هاست كور مى شود(حج/46)
به همین جهت است که قرآن کریم مؤمنان و کافران را اینگونه مقایسه می نماید:
(مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلًا أَ فَلا تَذَكَّرُونَ)(24هود)
حال اين دو گروه [مؤمنان و منكران]، حال «نابينا و كر» و «بينا و شنوا» است؛ آيا اين دو، همانند يكديگرند؟! آيا پند نمىگيرند؟!
از نظر قرآن کسانی به حقیقت زنده اند که قادر باشند با چشم و گوش دل حقیقت را دریابند و به آن تسلیم شوند و اگر توانایی شناخت حقیقت را نداشته باشند و قلبشان مرده باشد در حقیقت مرده اند. چنین است که قرآن ن در مقایسه مومنان با کافران می فرماید:
(وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ) فاطر/22
مردگان با زندگان برابر نیستند
چگونه قلب انسان حیات می یابد:
قرآن کریم می فرماید:
(وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ) (ذاریات/56)
و جن و انس را نيافريدهام، مگر براى اينكه مرا بندگى كنند.
این آیه شریفه به روشنی وظیفه انسان را در طول زندگی اش مشخص نموده است و آن این است که انسان خدا را بندگی نماید. چکیده همه ادیان الهی و خلاصه دعوت همه انبیاء الهی همین است ای انسان تنها خداوند را بندگی کن و از اطاعت غیر او بر حذر باش. قرآن می فرماید:
(وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ) نحل/36
و البته ما در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت (شيطانى و انسانى) دورى جوييد
در سایه این بندگی انسان به کمال مطلوب خود نایل می شود و همه قوای درون او فعلیت می یابد. فلاح و رستگاری انسان نیز همین است. هر انسانی تا حدی توان شناخت حق را دارد و به همان اندازه مکلف به بندگی خداوند می شود و در سایه همین بندگی قوه شناخت او رشد یافته و مراتب بالاتری از ادراک حقایق را به دست می آورد و تکلیف بالاتری متوجه او خواهد شد. این سیر همچنان ادامه می یابد تا انسان به بالاترین مراتب رشد و ادراک حقایق نایل شود. خداوند می فرماید:(وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقينُ) یعنی آنقدر در بندگی خداوند ثابت قدم باش تا به مرتبه یقین برسی.
در مقابل اگر کسی از قوای ادراک درون در راه بندگی خداوند استفاده ننماید. این قوا رو به ضعف و سستی می رود تا جایی که انسان به کلی قدرت ادراک حقایق را از دست بدهد. چنین شخصی برای همیشه از نور معرفت و ایمان محروم خواهد شد. این افراد را خداوند اینگونه توصیف می نماید:
(...لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها...) اعراف/179
زيرا كه دلها دارند ولى (حقايق را) بدان نمى فهمند، و چشمها دارند ولى بدان نمى نگرند و گوشها دارند ولى بدان (معارف حقّه را) نمى شنوند
حیات بخشیدن به قلب رسالت همه انبیاء الهی
همه آنچه ادیان الهی در پی آن بوده اند به همین مطلب باز می گردد. انبیاء همه در پی این بوده اند که انسان را به بندگی خداوند دعوت نموده و همه شئون بندگی آنها را سرپرستی کنند تا به مراتب بالاتری از حیات واقعی خود برسانند. قرآن خطاب به مؤمنان می فرماید:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ ...) (انفال/24)
اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [حيات معنوى و] زندگى [واقعى] مى بخشد.
بر این اساس استجابت دعوت انبیاء الهی و پیروی و اطاعت از ایشان قلب انسان را حیات می بخشد. استجابت انبیاء نیز به معنای ایمان به آنها و عمل به فرمان ایشان است. چنین است که انسان قدم به قدم به مراتب بالاتری از حیات دست می یابد. چنانکه قرآن کریم می فرماید:
(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ...)؛ (نحل/97)
از مرد و زن، هر كس كار شايسته انجام دهد در حالى كه مؤمن است، مسلماً او را به زندگى پاك و پاكيزهاى زنده مىداريم ...
در این آیه شرط اساسی برای رسیدن به حیات طیبه بیان شده است. ایمان و عمل صالح. پس رسیدن به حیات طیبه با ایمان به دعوت انبیاء واطاعت از ایشان در انجام اعمال صالح میسر می شود.
نویسنده: سید مهدی خدایی