امام حسین و قرآن : حسين، رهرو واقعى پيامبران
۰۴ اسفند ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامقلب اولیاء خدا تجلیگاه آیات قرآن و همه شئون حیات ایشان آیینه تمام نمای آیات الهی است. امام حسین علیه السلام, آن حجت آسمانی و قرآن ناطق, هر لحظه از حیات با برکتش تصویری از آیات قرآن بود. حسین ابن علی علیه السلام چنان زیست که اگر تاریخ زندگیش را چون صفحاتی گرد هم آریم چیزی جز قرآن کریم فرا هم نیاید. در نوشتار پیش رو آیه ای از قرآن را در آیینه حیات او به نظاره می نشینیم.
قرآن می فرماید:
«فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَىَّ وَلا تُنْظِرُونَ». «یونس/71»
[نوح گفت: اگر تذكرات و دعوت من بر شما گران و سنگين است] انديشه و طرح كار خود و معبودهايتان را روى هم بريزيد و سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند [و همه جوانب كار را بنگريد] آنگاه به حساب من پايان داده و مرا هيچ مهلت ندهيد.
«إِنِّى تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّى وَرَبِّكُمْ ما مِنْ دابَّةٍ إِلّا هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ». «هود/56»
هود به قوم خود گفت: من بر خداوند، كه پروردگار خود و پروردگار شما است، توكل و اعتماد كردهام. هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه خداوند بر او تسلط كامل دارد و او مسخر فرمان خدا است. راستى كه پروردگار من بر راه راست است.
حضرت اباعبداللَّه الحسين عليه السلام در كربلا، هنگام رويارويى با آن مردم منحرف و فاسد «ارشاد، ج 2، ص 97؛»، در ضمن خطبهاى گرم و پرشور، اين آيات كريمه را خواند و آن گاه دست به سوى آسمان برداشت آنان را نفرين كرد.
به هر حال، امام حسين در مقام احتجاج و آگاه كردن آن مردم، خويشتن را در جايگاه حضرت نوح عليه السلام قرار داد و بيان و منطق قوى او را در سخنان جاويد خود، براى روشن كردن آن سيه روزان تيره دل به كار برد و براى بيان ناتوانى آن بى سعادتها فرمود:
شما هرچه توان فكرى و كارى داريد، آماده سازيد و شركا و معبودهايتان نيز هر توانى كه دارند، ضميمه توان شما كنند و همه را روى هم بريزيد و همه جوانب آن را بررسى كنيد تا نپخته و نسنجيده و بدون آگاهى وارد جريان خطرناك جنگ و كشتن بندگان شايسته خدا نشويد. پس از اين مراحل، اگر ديديد كه مىتوانيد، فشار خود را درباره من اعمال كنيد و كار مرا به پايان بريد و هيچ مهلتى به من ندهيد.
آن حضرت، در آيه دوم، خويش را در جايگاه هود پيغمبر عليه السلام قرار مى دهد و سخنان آن پيامبر بزرگوار با قومش را براى اهل كوفه و شام، آن مردم متعصب و دنيا طلب و جداى از حقيقت بازگو مى كند تا جايگاه مقدس خود را كاملًا بر آنان روشن سازد و در نتيجه، حركت آنان را تحركى كور و خطرناك و بدفرجام معرفى كند.
امام عليه السلام م ىفرمايد:
«من بر خداى خود توكل و اعتماد كردهام، همانكه پروردگار من و پروردگار شما است».
شايد در اين جمله، حضرت مىخواست بفرمايد كه شگفتا! شما براى جنگ و كشتن چه كسى آماده شدهايد؟ كسى كه تكيه گاه او همان خدايى است كه تربيت شما را بر عهده داشته است. همان خدايى كه شما خود را بندگان او مىپنداريد. شگفتا! مگر كسى كه خود را بنده اين خدا دانسته، مرتبط با او مىشمارد، اقدام به كشتن انسانى مىكند كه توكل و اعتماد به خدا دارد و همه دلخوشى و آرامش ضميرش به ياد ذات اقدس او است!
جمله دوم مشعر به آن است كه زمام همه موجودات و جنبدگان، به دست خدا است. به غلط انديشه نابودى من و مكتب آسمانى مرا در سر مىپرورانيد. اين چيزى نيست كه در توان شما باشد. خدا است كه اختيار همه بندگان و مخلوقات خود و توان هر كارى را دارد.
نيز ممكن است اشاره به اين موضوع باشد كه تصور نكنيد اين همه بدىها و ناروايى ها، كه انجام مىدهيد، عليه امام زمان خود قيام مىكنيد و فرمان ستمگران و دشمنان دين را بر امر خدا و پيامبر و آخرت خود مقدم مىداريد، كارهايىاست كه انجام مىدهيد و پس از آن، خبرى نيست و كسى به شما دسترسى ندارد. اين چنين نيست. هر جا برويد و به هر جا روى آوريد و در هر نقطهاى ساكن شويد، مقهور قدرت لايزال پروردگار بزرگيد و او با شدت و صلابت، شما را به زمين مىزند و به نتيجه سوء اعمال خود خواهيد رسيد.
در جمله سوم مفتخرانه مى فرمايد: خداى من بر صراط مستقيم و دقيقاً روى خط حق و عدالت است. كسى كه رو به او بياورد و او را پناهگاه خود قرار دهد، ضايع نمىشود. از سوى ديگر، ستمكار از دست قدرت او بيرون نخواهد رفت و به بيان اميرالمؤمنين، خداوند بر حق است، احسان و نيكى را به احسان، و بدى را به بدى كيفر مى دهد و هر جا كه بخواهد، عفو كرده، مى آمرزد.
امام حسین و قرآن, محمد جواد مغنیه