یهود از دیروز تا امروز
۲۹ دی ۱۴۰۳ 0بیش از پنجاه و شش سال از تاریخ به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی سازمان ملل می گذرد. در نیم قرن گذشته کشور فلسطین شاهد التهابات بی مانندی بوده است و از آن زمان تا کنون آماج جنایات دشمنان و بی مهری به اصطلاح دوستان خویش بوده است. صهیونیستها که خود را از تبار اسرائیل (یعقوب)، آن پیامبر الهی می دانند بر مبنای تورات تحریف شده و با توصیه خاخامهای یهود (روحانیون یهودی) از هیچ عمل شرم آوری رویگردان نبوده اند. پس از واقعه 11 سپتامبر و بهانه جوییهای آمریکا درباره مبارزه با تروریسم، بار دیگر فرصتی طلایی در اختیار حاکمان رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت تا بر سرکوب خویش بیافزایند؛ ایجاد دیوار حائل که مناطق یهودی نشین را از مناطق غزّه و کرانه باختری رود اردن جدا می سازد، همچنین ترور رهبران معنوی و متدین گروههای اسلامی نظیر شیخ احمد یاسین رمضان، تخریب منازل فلسطینیان، از بین بردن زمینهای زراعی و باغات، همگی از جمله اقداماتی است که ظرف 3 سال گذشته به مرحله اجرا گذاشته شده است. هجومهای مکرر و بی امان به اردوگاههای فلسطینی شکل هر روز به خود گرفته است و فلسطین در میان دیگر گرفتاریهای مسلمانان همچون آنچه در افغانستان و عراق می گذرد، گاه به بوته فراموشی سپرده می شود.
اما امام، این اسطوره ماندگار با درایت خویش آنگونه عمل نموده است که هیچگاه قدس به تاریک خانه نسیان سپرده نشود. آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، همیشه میعادگاه مسلمانان عاشقی است که با تنفر، فریاد مرگبارشان را بر سر غاصبان بلند می سازند و غیورانه سرود جهاد سر می دهند. این نوشتار نیز بر همین اساس در تلاش است تا سهمی در این رزم پر شور داشته باشد و ضمن بازشناسی کوتاه یهود از دید قرآن کریم، تفاوت یهود و صهیونیسم، همچنین رسالت مؤمنان را در روز قدس باز کاود.
قرآن و یهود
قرآن کریم در ارتباط با یهودیان گاه با شیوه کنایه و تمسخر برخی از اعتقادات آنان را به نقد می کشد وگاه با برشمردن ویژگیهای آزار دهنده ایشان، آنان را مورد خطاب و عتاب قرار می دهد. در ادامه به برخی از این آیات اشاره خواهیم نمود:
یهود قوم بخشوده شده
از جمله اعتقادات یهودیان گمراه، نجات و بخشایش الهی است. ایشان معتقدند اگر چه یهود ممکن است مرتکب برخی گناهان شود، اما این گناهان بخشوده خواهد شد و آنان در زمره رستگاران قرار خواهند گرفت.
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرضَ هذَا الاَْدْنی وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنا»؛(1)
«پس از آنها، فرزندانی جای آنها را گرفتند که وارث کتاب [آسمانی تورات] شدند؛ [اما با این حال،] متاع این دنیای پست را گرفته و می گویند: بزودی بخشیده خواهیم شد.»
قرآن کریم در ادامه همین آیه با لحن توبیخ آمیزی این عقیده را رد و آن را دروغ می داند:
«اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ میثاقُ الْکِتابِ اَنْ لا یَقُولُوا عَلَی اللّه ِ اِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا فیه»(2)
«آیا پیمان کتاب [خدا [از آنان گرفته نشده که بر خدا [دروغ نبندند، و] جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده اند.(3)»
یهود قوم نجات یافته از عذاب!
از جمله دیگر امتیازاتی که ملت یهود برای خویش قائل است، دوری از عذاب و آتش دوزخ است
«وَقالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ اَیّاما مَعْدُودَةً»(4)
«و گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید.»
قرآن با این رویکرد انحرافی نیز به مبارزه بر می خیزد و این خود برتربینی ناروا را سخت مورد هجوم قرار می دهد و می فرماید:
«قُلْ اَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّه ِ عَهْدا فَلَنْ یُخْلِفَ اللّه ُ عَهْدَهُ اَمْ تَقُولُونَ عَلَی اللّه ِ ما لا تَعْلَمُونَ»(5)
«بگو: آیا پیمانی از خدا گرفته اید ـ و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی ورزد ـ یا آنچه را نمی دانید (به ناروا) به خداوند نسبت می دهید.»
اگر چه بعضی از فقرات عهد عتیق مستمسک این گونه اعتقادات نابجا است؛ اما تأمل و اندیشه در این گونه روایات توراتی موارد آن را اختصاص می دهد: «خداوند، رحمان و کریم است... با ما مطابق گناهانمان عمل ننموده و به ما به حسب خطاهایمان جزا نداده است... به اندازه ای که مشرق از مغرب دور است، به همان اندازه، گناهان ما را دور کرده است. همانطوری که پدر بر فرزندان خود رئوف است، خداوند نیز بر ترسندگان خود رأفت می نماید. زیرا سرشت ما را می داند و به یاد دارد که ما خاک هستیم.(6)»داشت.(7)»(8)از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.»
قرآن کریم در ادامه، گمراهی آنان را یادآور می شود و می فرماید
:«فَبِما نَقْضِهِمْ مِـیثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَجَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِـیَةً یُحَرِّفُونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُکِّرُوا بِـهِ وَلا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاّ قَلِـیلاً مِنْهُمْ »؛(9) «ولی به خاطر پیمان شکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان [خدا] را از موردش تحریف می کنند و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود فراموش کردند و هر زمان از خیانتی [تازه] از آنها آگاه می شوی، مگر اندکی از آنان.»
یهودیان، دوست و فرزند خداوند!
قرآن کریم در آیه ششم سوره جمعه به اندیشه یهود اشاره کرده، می فرماید:
«قُلْ یا أَیُّها الَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِـیاءُ لِلّهِ مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِـینَ»؛
«بگو: ای یهودیان! اگر گمان می کنید که [فقط [شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس اگر راست می گویید، آرزوی مرگ کنید [تا به لقای محبوبتان برسید].»
همچنین قرآن کریم در سوره مائده آیه هجدهم به ادعای دیگر آنان در مورد فرزندی خداوند اشاره می کند و می فرماید:
«وَقالتِ الیَهُودُ وَالنَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَأَحِبّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُـکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ»
«یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان [خاص] او هستیم. بگو: پس چرا خدا شما را به خاطر گناهانتان مجازات می کند؟ بلکه شما بشری هستید از مخلوقاتی که او آفریده است. او، هر کسی را بخواهد [و شایسته بداند]، می بخشد و هر کس را بخواهد [و مستحق بداند]، مجازات می کند.»
منطق بی بدیل قرآن در برابر تحریفات اعتقادی آنچنان مستحکم است که جایی برای دفاع نمی گذارد و جز این لحن استوار نمی تواند پاسخ کسانی باشد که به پیامبر می گفتند:
«لاتُخَوّفْنا فَإِنّا اَبْناءُ اللّه ِ وَاَحِبّاؤُهُ فَاِنْ غَضِبَ عَلَیْنا فَاِنَّما یَغْضِبُ کَغَضَبِ الرَّجُلِ عَلی وَلَدِهِ یَعْنی اِنَّهُ یَزُولُ عَنْ قریبٍ(10)
ما را تهدید مکن؛ چرا که ما فرزندان و دوستان خداوندیم. در صورت خشم نیز خداوند بر ما به مانند عصبانیت پدر از فرزندش است؛ یعنی بزودی خشمش فرو خواهد نشست.»
یهودیان آزمند و دنیازده
دنیازدگی و دلبستگی به دنیا از خصوصیات و ویژگیهای این قوم به اصطلاح برگزیده است. جالب آنکه این صفت حتی تا به امروز ادامه یافته و دستهای یهودیان امروزی را به راحتی می توان در کارتلها (شرکتهای فراملیتی) مشاهده نمود. قرآن کریم به همین ویژگی اشاره می فرماید و آن را در تضاد با ادعاهای گذشته آنان مبنی بر دوستی ویژه با خداوند ارزیابی می کند:
«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلی حَیاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلـْفَ سَنَةٍ وَما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِـیرٌ بِما یَعْمَلُونَ»(11)
«و آنها را حریص ترین مردم ـ حتی از مشرکان ـ بر زندگی [این دنیا و اندوختن ثروت [خواهی یافت: [تا آنجا] که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال به او عمر داده شود؛ در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر [الهی] باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بینا است.»
یهود پیمان شکن
شکستن پیمانها از جمله نکاتی است که قرآن کریم در رابطه با یهود مکررا بیان می دارد. این پیمانها لزوما توحیدی نیست، بلکه یهود پیمانهای توحیدی، اجتماعی، عبادی و اقتصادی خویش را شکسته است:
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِـیثاقَ بَنِـی إِسْرائِـیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَذِی القُرْبی وَالْیَتامی وَالْمَساکِـینِ وَقُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَأَقِـیمُوا الصَّـلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاّ قَلِـیلاً مِنْـکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ»؛(12)
و [یادآورید [زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به مردم نیک بگویید و نماز برپا دارید و زکات بدهید. سپس [با اینکه پیمان بسته بودید] همه شما ـ جز عده کمی ـ سرپیچی کردید و [از وفای به عهد [رویگردان شدید.»
در ادامه همین آیات خداوند به دیگر موارد نقض پیمان یهود اشاره کرده، کشتار، تجاوز، غصب سرزمینهای یکدیگر را از جمله جنایات قوم یهود برمی شمارد و پایان این همه پیمان شکنی را چنین یادآور می شود:
«فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذ لِکَ مِنْـکُمْ إِلاّ خِزْیٌ فِـی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیَوْمَ القِـیامَةِ یُرَدُّونَ إِلی أَشَدِّ الْعَذابِ»(13)
«برای کسی که از شما این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهی) را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار می شوند.»
موارد نقض پیمانها از سوی یهود به این جا ختم نمی شود و موارد متعددی را می توان در قرآن برشمرد که به دلیل اختصار از این موارد گذر می کنیم. امروزه این صفت شاخص یهود کاملا در رفتارهای رژیم صهیونیستی مشهود است. نقض قراردادهایی نظیر مادرید، اسلو، شرم الشیخ، نقشه راه و... همگی حکایت از ماندگاری این ویژگی در یهود امروز دارد.
یهود، قوم مغضوب
خداوند عملکرد ناپسند یهود را مشمول غضب و خشم خود دانسته، ضمن پرهیز دادن مؤمنان از دوستی با یهود، می فرماید:
«یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِـبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَـئِسُوا مِنَ الآخِرَةِ کَما یَـئِسَ الکُفّارُ مِنْ أَصْحابِ القُبُورِ»؛(14)
«ای کسانی که ایمان آورده اید! با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید، آنان از آخرت مأیوسند همانگونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس می باشند.»
یهودیان، دشمن مؤمنان
قرآن با یادآوری دوستی یهودیان با کافران و اتحاد استراتژیک آنان بر علیه مسلمانان می فرماید:
«تَری کَثِـیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَفِی العَذابِ هُمْ خالِدُونَ»؛(15)
بسیاری از آنها را می بینی که کافران [و بت پرستان] را دوست می دارند [و با آنها طرح دوستی می ریزند]، نفس سرکش آنها چه اعمال بدی را از پیش برای آنها فرستاده که نتیجه آن خشم خداوند بود و در عذاب [الهی] جاودانه خواهند ماند.»
آیات الهی، یهود را از بدترین مردم نسبت به مؤمنان ارزیابی می کند و می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا»؛ «بطور مسلم، دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت.»
یهود، قوم نژادپرست
از جمله علتهایی که یهودیان همواره خود را صاحب امتیاز می دانسته اند و به آن تکیه می نموده اند، تبار آنها است. آنان خویشتن را از تبار یعقوب فرزند اسحاق می دانند و به این وسیله نسب خود را به پیامبر اولوالعزم الهی حضرت ابراهیم خلیل اللّه می رسانند و به آن مباهات می کنند. از اینرو دیگر اقوام را از خود پست تر و حقیرتر شمرده، برای آنان احترامی قائل نیستند. قرآن کریم با نسب گرائی و مباهات افراطی بر نژاد به مبارزه برمی خیزد و ملاک نزدیکی و برتری را نه در نسب بلکه در طاعت و تبعیت می داند:
«ما کانَ إِبْراهِـیمُ یَهُودِیّاً وَلا نَصْرانِـیّاً وَلـکِنْ کانَ حَنِـیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ المُشْرِکِـینَ * إِنَّ أَوْلی النّاسِ بِإِبْراهِـیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهـذا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللّهُ وَلِیُّ المُؤْمِنِـینَ»؛(16)
«ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. سزاوارترین مردم به ابراهیم آنها هستند که از او پیروی کردند و این پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند [از همه سزاوارترند] و خداوند ولی و سرپرست مؤمنان است.»
یهود و پیروی از شیاطین
از جمله انتقاداتی که قرآن کریم متوجه یهود می سازد آن است که آنان حتی در دوران طلایی و عصر حاکمیت پیامبر قدرتمند الهی، حضرت سلیمان نیز دست از خیره سری برنداشتند و به دنبال آن چیزی رفتند که آخرت آنان را بر باد داد، در دنیا نیز چیزی جز ضرر و زیان برای آنها به بار نیاورد:
«وَاتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِـینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَلـکِنَّ الشَّیاطِـینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ وَما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ وَما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَـکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ المَرْءِ وَزَوْجِهِ وَما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاّ بِـإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ مالَهُ فِـی الآخِرَةِ مِنْ خَـلاقٍ وَلَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»(17)
«و [یهود] از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند و [نیز یهود] از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت، نازل شد پیروی کردند. [آن دو، راه سحر کردن را برای آشنایی با طرز ابطال آن به مردم یاد می دادند] و به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند مگر اینکه از پیش به او می گفتند: «ما وسیله آزمایش هستیم، کافر نشو [و از این تعلیمات سوء استفاده نکن]، ولی آنها از آن دو فرشته مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند، ولی هیچگاه نمی توانند بدون اجازه خداوند به انسانی زیانی برسانند. آنها قسمتهایی را فرا می گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی رسانید و مسلما می دانستند هر کس خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره ای نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می دانستند.»
یهود دیروز و امروز
پس از گذر اجمالی از پاره ای عقاید و خصوصیات ملت از هم گسیخته یهود و با نگاهی به امروز، با ادعاهای صهیونیستهای کنونی مواجه می شویم. پرسشهای اساسی در رابطه با این مسئله آن است که آیا ادعاهای اصلی یهود درباره فلسطین صحت دارد یا خیر؟ به علاوه صهیونیسم چه ارتباطی با آیین یهودیت دارد؟ ابتدا به صورت کوتاه رابطه این ادعا با تاریخ را بررسی می کنیم و سپس به پرسش دوم خواهیم پرداخت.
سرزمین کنعانیان یا ارض موعود
عمده ادعای حاکمان رژیم اشغالگر قدس، داشتن حق تاریخی ملت یهود و تعلق سرزمین فلسطین به آنها است. اما بنا بر گفته مورخینی همچون توین بی، فرید من و... حدود چهار هزار و پانصد سال پیش از این، بعضی از قبایل عرب به سرزمین فعلی فلسطین مهاجرت کردند که بعدها به نام کنعانیان شهرت یافتند. کنعانیان نخستین کسانی بودند که شهر «اورسالم، به معنای شهر صلح و سلامت» را بنیان نهادند. کنعانیها حدود یک هزار و پانصد سال کنترل این ناحیه را به دست داشتند و شهرهای اریحا، بیسان، شکیم و نابلس را ساختند. از سوی دیگر عبرانیها حدود 700 سال بعد از قبایل عرب، یعنی در حدود 3800 سال پیش به همراه حضرت ابراهیم از شهر اور مرکز کلدانیها در عراق به ارض کنعان «فلسطین» مهاجرت کردند. در کنعان حضرت اسحاق فرزند ابراهیم متولد شد و حضرت یعقوب فرزند اسحاق به نام اسرائیل (بنده خدا) معروف شد و بدین جهت است که یهودیان را به دلیل انتساب به حضرت یعقوب بنی اسرائیل لقب داده اند.
یعقوب به همراه فرزندان خود به مصر مهاجرت کرد و سالها همراه حضرت یوسف در آنجا اقامت کرد. در سال 1200 قبل از میلاد مسیح، حضرت موسی علیه السلام بنی اسرائیل را از چنگال فرعون مصر رهانید و به طرف کنعان یا فلسطین حرکت داد. اما قوم بنی اسرائیل سالها در بیابانها سرگردان بودند، سپس به شهر اریحا در فلسطین حمله ور شدند و میان آنها و ساکنان اصلی فلسطین دو قرن جنگ پراکنده صورت گرفت تا اینکه یک هزار سال پیش از میلاد مسیح، حضرت داود اولین حکومت بنی اسرائیل را ایجاد کرد. دوران حکومت داود و سلیمان شصت و پنج سال به طول انجامید که سالهای طلایی دولت باستانی اسرائیل بود.
پس از آن این حکومت در سال 922 پیش از میلاد به دو بخش شمالی و جنوبی به نامهای اسرائیل و یهودیه تقسیم شد که بعدها هر دو سقوط کردند. حکومت اسرائیل شمالی در سال 721 پیش از میلاد توسط آشوریها و حکومت یهودیه در سال 587 پیش از میلاد در جریان حمله بابلیها سقوط کردند و یهودیان به اسارت درآمده و پراکنده شدند.
به گفته یکی از محققین «دوازده قبیله بنی اسرائیل به قفقاز، ارمنستان و به ویژه بابل تبعید شدند و بدین ترتیب مردم یهود باتمامیت وجود خود به همراه نژاد جامعه ملی و مذهبی خود برای همیشه از بین رفت.(18) پس از آن نیز سرزمین فلسطین همواره بین قدرتهای منطقه ای نظیر ایرانیان، رومیها، مسلمانان و مسیحیان دست به دست گردیده است.
از مجموع مطالب گذشته می توان دریافت که از تاریخ چهارهزار و پانصد ساله سرزمین فلسطین، تنها حدود چهارصد سال این سرزمین در اختیار بنی اسرائیل قرار داشته است و صحت این گونه ادعا که فلسطین سرزمین یهودیان است کاملا مخدوش بوده و اعتباری ندارد.
یهود و صهیونیسم
صهیونیسم در واقع یک فرقه آرمانگرا است که بر مبنای اعتقاد یهودیان در رابطه با وعده الهی و ظهور منجی و نجات ملت یهود پای گرفته است. این اعتقاد با دو گرایش صهیونیسم سیاسی و فرهنگی شناخته می شود. صهیونیسم سیاسی در نیمه دوم قرن نوزدهم رشد کرد و خواستار بازگشت یهودیان به فلسطین و ایجاد کشور اسرائیل شد. اما صهیونیسم فرهنگی که قدمت بیشتری دارد با مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس اسرائیل مخالف بود.(19)
آیین واحد می باشند و همگی پایبند به دین یهود هستند.
امروزه جناح تندرو و خواهان خشونت در میان آنان قدرت گرفته است و با اشغال فلسطین به انواع سرکوبها برای تحقق آرمان خویش دست می زند. اگرچه در بسیاری از نوشته ها بین یهود و صهیونیسم سیاسی تفاوتی گذاشته می شود و در جهت تطهیر آیین یهود از ایده صهیونیسم تلاش می شود، اما آنچه به حقیقت نزدیک تر است، آن است که گروههای مختلف در جامعه یهود تنها در روشها و راهکارها با یکدیگر تفاوت دارند، اما همگی دل سپرده به روح حاکم بر دین تحریف شده خود می باشند. به همین خاطر نگارنده بر این عقیده است که تمام ویژگیهای پیش گفته در رابطه با این قوم پراکنده، سودجو و قدرت طلب، همینک نیز پابرجا است.
انقلاب اسلامی و فلسطین
شاید بتوان انقلاب اسلامی ایران را یگانه یاور صادق و پا برجای مردم مسلمان فلسطین دانست. از اینرو امام خمینی رحمه الله رهبر فقید انقلاب اسلامی به عنوان عالمی مجاهد و آشنا به جهان سیاست و زمان حاضر با درک حساسیتها و انفعال گسترده دولتهای اسلامی، با رویکرد به مردم مسلمان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس نامگذاری نمود. ایشان در پیامی به مسلمانان در سال 58 این روز را روز همبستگی بین المللی مسلمانان در حمایت از حقوق مردم مسلمان دانست و یکسال بعد به همگان اعلام نمود: «روز قدس روزی است که باید تمام ملتهای اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند.»(20)دنیای اسلام به تسخیر دشمنان در نیاید.
پی نوشت ها:
1. اعراف/169.
2. ترجمه ها برگرفته از ترجمه آیة اللّه مکارم شیرازی است.
3. ترجمه برگرفته از ترجمه آیت اللّه مکارم شیرازی است.
4. بقره/80.
5. همان.
6. عهد عتیق، کتاب مزامیر، باب 103: 15ـ18.
7. همان، کتاب یوشع، باب 14: 7ـ14.
8. مائده/ 12.
9. مائده/ 13.
10. مجمع البیان، فضل بن الحسن الطبرسی، ج3، ص 273 ـ 272.
11. بقره/96.
12. بقره/83.
13. بقره/85.
14. ممتحنه/13.
15. مائده/80.
16. آل عمران/67 ـ 68.
17. بقره/102.
18. جهت اطلاع بیشتر به کتاب «ریشه های بحران در خاورمیانه» نوشته دکتر حمید احمدی، ص 7 به بعد مراجعه فرمایید.
19. حمید احمدی، ریشه های بحران در خاورمیانه، ص3 با تصرف.
20. صحیفه نور، ج19، 16/5/59.
مجله مبلغان،علی اقلیدی نژاد،مهر و آبان 1383، شماره 59