مجموعه اشعار محرم: بهرت، ای کرببلا! آمده مهمانی چند
۰۴ تیر ۱۴۰۴ 0بهرت، ای کرببلا! آمده مهمانی چند
دیده بگشا و ببین، موکب سلطانی چند
بر مه و مهر فلک سای سر خود که تو را
داده دلدار جهان، نَیّر تابانی چند
خاک تو، واد مقصود مهین قافلهای است
که نمودند همب طیّ بیابانی چند
پس از این، کرببلا! با سر و سامان گردی
که شوی خوابگه بی سر و سامانی چند
تیره رخسار فرات تو شود ! گر نکند
رحم بر تشنگی کودک عطشانی چند
چند روز دگر، این جاست که بر عرش رَود
ز جگر سوختگان ، ناله و افغانی چند
اندر این جاست که از داغ جوانان حسین
تا به دامن بشود چاک ، گریبانی چند
اندر این جاست که بشکفته شود از دم تیغ
ز گلستان نبی ، غنچهی خندانی چند
لالهزار شه خوبان شوی ، ای کرببلا !
چند روز دگر از خون جوانانی چند
چون سکینه به بر پیکر صد پارهی شاه
بنشینند هزاران نواخوانی چند
گیسوی حور به فردوس، پریشان گردد
ز غم بی کسی موی پریشانی چند
ای حسینی ! که بخوانده است سرت بر سر نی
به راه شام بلا ، آیه ی قرآنی چند
صله کن لطف به «خوشدل» که به غمگینی ساخت
ز بیان غم تو، دفتر و دیوانی چند
شاعر: خوشدل تهرانی