گريه حضرت  فاطمه (س) بر بالين پدر

گريه حضرت فاطمه (س) بر بالين پدر

۱۲ اسفند ۱۳۹۳ 0

 

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) در بستر بيمارى كه موجب رحلت ايشان ، على و فاطمه و حسن و حسين (عليه السلام) را نزد خود خواند و به تمام كسانى كه در اتاق بودند، فرمود: بيرون رويد و به ام سلمه فرمود: جلوى در اتاق بايست و نگذار كسى داخل شود.
سپس به على (عليه السلام) فرمود: على جان ! نزديك بيا.
على نزديك آمد، آن گاه دست فاطمه (سلام الله عليها) را گرفته و بر سينه خود نهاد و مدتى طولانى بر همان حال بود. سپس دست على (عليه السلام) را به دست ديگر خود گرفته و خواست سخن بگويد كه گريه به شدت بر وى هجوم آورد و مجال و مهلت سخن گفتن نداد. آن گاه فاطمه (سلام الله عليها) نيز به شدت گريه كرد و از گريه شديد رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) على و حسن و حسين (عليه السلام) گريه مى كردند.
فاطمه (سلام الله عليها) عرض كرد: اى رسول خدا! گريه ات قلبم را تكه تكه كرد و جگرم را سوزاند. اى آقا و سالار انبيا، اى امين خدا، اى فرستاده حق ، اى دوست خدا و پيامبر او! بعد از تو بر فرزندان تو چه خواهد آمد و چه لذتى بر من وارد خواهد شد و چه كسى براى على برادر و ناصر دين تو خواهد بود و وحى خدا بعد از تو چه خواهد شد؟
فاطمه (سلام الله عليها) باز به شدت گريه كرد و خود را به روى پدر انداخته و شروع به بوسيدن وى كرد. به دنبال فاطمه زهرا(سلام الله عليها) على و حسن و حسين (عليه السلام) نيز خود را به روى پيامبر انداختند.
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) سر خود را بلند كرد و دست فاطمه (سلام الله عليها) را كه در دست خويش گرفته بود، به دست على (عليه السلام) نهاد و فرمود: اى ابوالحسن ! اين وديعه خدا و رسول اوست در دست تو، پس امانت پروردگار و پيامبر او را حفظ نما.

  • اى على ! اين دختر والله سيده زنان بهشت است از گذشته تا حال و آينده ، اگر او را شبيه و مانندى باشد، مريم كبرى است .
  • على جان ! سوگند به خدا، من به اين مقام و مرتبت نرسيدم مگر آنچه براى خود از خدا خواسته ام ، براى او نيز خواستم و خدا آنچه را خواستم ، به او عنايت فرمود.
  • اى على ! فاطمه هر چه به تو بگويد انجام بده ، زيرا هر چه او بگويد همان است كه جبرئيل مى گويد.
  • اى على ! بدان آن كس كه فاطمه از وى راضى باشد، من نيز از او راضى هستم و رضايت او رضايت خدا و ملايكه او نيز هست .
  • برادرم على ! واى بر كسى كه دخترم فاطمه را مورد ستم و ظلم قرار دهد، واى بر آن كس كه حق وى به ناحق از او بگيرد. واى بر آن كس كه حرمت او را هتك نمايد.

آن گاه رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را به خود چسباند و سر او را بوسيد و فرمود: پدرت فداى تو باد، فاطمه جان !
فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در آن ساعت به شدت گريه مى كرد، زيرا پدر مهربان و دلسوز خود و فرستاده پروردگار را در آستانه مرگ مى ديد. وى پدر خويش را با اشكهاى ريزان مخاطب قرار داد و با ناله گفت : جانم فداى تو پدرم ! و زندگى ام فداى تو باد پدر جان ! آيا با من سخن نمى گويى ؟ پدر جان ! لشكريان مرگ تو را به سختى در خود گرفته اند.
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:

  • دختر جان ! من از تو جدا مى شوم ، سلامم بر تو باد، بعد از من مظلوم واقع خواهى شد و بر تو ستم خواهند نمود.
  • پاره تنم ! هر كس تو را بيازارد مرا آزرده ، و هر كس به تو جفا كند، بر من جفا كرده است .
  • هر كه به تو بپيوندد با من پيوند و وصلت نموده ، و هر كه از تو ببرد و جدا شود از من جدا شده و بريده است .
  • هر كه با تو انصاف ورزد با من انصاف ورزيده ، تو از منى و من از تو، تو پاره تن من و روح و روان من هستى .

لحظاتى نگذشت كه على (عليه السلام) برخاست و خطاب به فاطمه زهرا(سلام الله عليها) فرمود: خداى متعال اجر و پاداش شما را در مصيبت از دست دادن پدر و پيامبر زياد گرداند. خداوند تبارك و تعالى او را به سوى خود برد.
در اين هنگام صداى ضجه و گريه و ناله همه بلند شد. آن روز بزرگترين روز تاريخ و بزرگ ترين و تلخ ‌ترين اوقات زندگانى فاطمه (سلام الله عليها) بود.
فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در آن لحظه فرمود:

  • پدر جان ! چه زود به پروردگار خود نزديك گرديدى .
  • پدر جان ! جنت فردوس ماءواى توست .
  • پدر جان ! جبرئيل را براى مصيبت از دست دادن تو آگاه مى كنم

(1)فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در كلام اهل سنت ، ص 371 و 372.

منبع:۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث