کلیپ: شیخ حسین انصاریان/ نفس در سینه ام مانده
۰۲ آذر ۱۴۰۴ 0نفس در سینه ام مانده
شب دفن زهرا(س)، علی(ع) کنار قبر پیامبر(ص) نشست. دستش را روی خاک گذاشت و گفت: «نفسی علی الزفراتها محبوسة» یا رسولالله! نفسم در سینه حبس شده، بالا نمیآید...ای کاش این نفس حبسشده، با جانم بیرون برود... من دیگر توان زندگی بدون زهرا را ندارم. این، فریاد مردی بود که در اوج قدرت، با غم فاطمه شکست.
جمادى الثانی 1394
تهران، مسجد محمدی
شب دفن زهرا(س)، علی(ع) کنار قبر پیامبر(ص) نشست. دستش را روی خاک گذاشت و گفت: «نفسی علی الزفراتها محبوسة» یا رسولالله! نفسم در سینه حبس شده، بالا نمیآید...ای کاش این نفس حبسشده، با جانم بیرون برود... من دیگر توان زندگی بدون زهرا را ندارم. این، فریاد مردی بود که در اوج قدرت، با غم فاطمه شکست.
جمادى الثانی 1394
تهران، مسجد محمدی








