برخورد با سالمندان در آداب اسلامی
۲۴ اسفند ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعبرخلاف فرهنگ غرب، كه وجود سالمندان را در خانوادهها، زائدهاي مزاحم ميپندارند و ميكوشند براي آنكه آزاديهاي شخصيشان محدود نشود و مزاحمي نداشته باشند، به نحوي آنان را از محيط خانه و روابط خانوادگي دور كنند، اسلام به آنان ارج مينهد و حرمت قائل است و به رعايت حقوق و احترام آنان سفارش كرده و به بهرهگيري از تجارب و افكار پخته آنان تشويق ميكند.
در اين بخش، شيوه صحيح برخورد با پيران و سالمندان را ـ چه پدر و مادر باشند، چه سالخوردگان ديگر ـ بر اساس تعاليم مكتب، بررسي ميكنيم.
شیوه بر خورد
الف - محور وحدت
مجموعه افراد يك فاميل، نسبت به بزرگ خاندان احترام ميگزارند و در كارها با آنان مشورت ميكنند و در اختلافات، به رأي و حكميت و داوري آنان ارج مينهند و گاهي يك سخن از سوي آنان، آتش فتنهاي را خاموش ميسازد، يا تفرقه و كدورتي را به وفاق و همدلي و آشتي مبدل ميسازد.
نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتي به جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاي آنان پي ميبرند كه از دست بدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاي خانوادگي كه پس از درگذشتِ «بزرگ خاندان» چهره نشان ميدهد و چه بسيار رابطهها و رفت و آمدها كه قطع ميشود، يا به سردي ميگرايد، و علت آن فقط از دنيا رفتن محوري است كه مايه دلگرمي، اميد، انس و معاشرت فاميل است.
رسول خدا(ص) فرمود: «البَركة مَعَ اكابِرِكم».(1)
بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاي شماست.
در سخن ديگر فرمود: «الشّيخُ في اَهْلِهِ كالنّبيِ في اُمّتهِ».(2)
اگر بزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنيبخش و محور وحدت و همدلي و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاي خانوادگياند، بايد اين جايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد.
پيرمرد در ميان خانوادهاش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتش است.
اين اشاره به همان نقش محوري، فروغبخشي، صفاآوري، هدايت و ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنيبخش و محور وحدت و همدلي و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاي خانوادگياند، بايد اين جايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد.
ب ـ حرمت بزرگترها
رعايت ادب و مقتضاي حقشناسي نسبت به عمري تلاش صادقانه و ايثارها، گذشتها، دلسوزيها و سوختن و ساختنها كه بزرگان از خود نشان دادهاند، آن است كه در خانوادهها مورد تكريم قرار گيرند، عزيز و محترم باشند، به آنان بيمهري نشود، خاطرشان آزرده نگردد، به توصيهها و راهنماييهايي كه از سر سوز و تجربه ميدهند، بياعتنايي نشود.
خود «بزرگسالي» و «سن بالا» در فرهنگ ديني ما احترام دارد. اين سخن پيامبر خدا(ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كبيرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللّهُ تعالي مِن فَزَعِ يوم القيامة».(3)
هر كس فضيلت و مقام يك «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداي متعال او را از هراس و نگراني روز قيامت ايمن ميدارد.
احترام به بزرگترها و ترحم و مهرباني نسبت به كوچكترها، از دستورالعملهاي اخلاقي اسلام است و كانون خانوادهها را گرم و مصفا
احترام به بزرگترها و ترحم و مهرباني نسبت به كوچكترها، از دستورالعملهاي اخلاقي اسلام است و كانون خانوادهها را گرم و مصفا ميسازد و اين، توصيه امام صادق(ع) است.
ميسازد و اين، توصيه امام صادق(ع) است كه فرمود:
«لَيسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُوَقِّرْ كبيرَنا وَ لَمْ يَرْحَمْ صَغيرنا».(4)
كسي كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نيست.
اين سخن را نيز از علي(ع) به ياد داشته باشيم كه فرمود:
«يُكْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الكبيرُ لِسِنّهِ».(5)
دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، بايد احترام كرد.
اگر جوانان قدر پيران را نشناسند و به جايگاه آنان حرمت ننهند، هم رشتههاي عاطفي پيوندهاي انساني از هم گسسته ميشود، هم از رأفت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم ميشوند، هم نشانه بيتوجهي خود به ارزشها را امضا كردهاند. حضرت علي(ع) در يكي از سخنان خويش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاريهاي رفتاري مردم، از جمله بر اين دو مسأله تأكيد ميفرمايد: 1ـ بياحترامي كوچكترها نسبت به بزرگترها 2ـ رسيدگي نكردن توانگران به نيازمندان:
«انّكم في زمانٍ ... لا يُعَظِّمُ صغيرُهم كبيرَهُمْ و لا يَعُولُ غَنيُّهُم فقيرَهم».(6)
شما در زمانهاي به سر ميبريد كه كوچك به بزرگ تعظيم و تكريم نميكند و ثروتمند، به فقير رسيدگي نميكند!
ج ـ نسبت به والدين
سالمندان به طور عموم، از احترام برخوردارند. اگر پدر و مادر باشند كه اين وظيفه، سنگينتر و مسؤوليت مضاعف است. قرآن كريم از تندي و پرخاش نسبت به پدر و مادر پير نهي ميكند و به سخن نيك و لحن شايسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خيرخواهي و دعا در حق آنان دعوت ميكند.
فرمان خداوند، چنين است:
«اِمّا يَبْلُغَنَّ عِندك الكبرَ اَحَدُهما او كلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً كريما، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمةِ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما كما ربّياني صَغيرا».(7)قرآن كريم از تندي و پرخاش نسبت به پدر و مادر پير نهي ميكند و به سخن نيك و لحن شايسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خيرخواهي و دعا در حق آنان دعوت ميكند.
هر گاه يكي از آن دو (پدر و مادر) يا هر دو نزد تو به سن پيري و سالمندي رسيدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مكن و به آنان سخن كريمانه بگو و بال فروتني را از روي رحمت و شفقت براي آنان بگستر، و بگو: پروردگارا! همان گونه كه مرا در خردساليام تربيت كردند، تو نيز بر آنان رحمت آور.
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است كه: آنان را به اسم، صدا نكني، به احترامشان برخيزي، از آنان جلوتر راه نروي، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگويي، نيازهايشان را برآوري، خدمتگزاري به آنان را وظيفهاي بزرگ بداني و از آنان در سن كهولت و پيري مراقبت كني.
در حديث است كه امام باقر(ع) فرموده است: پدرم به مردي نگريست كه همراه پسرش راه ميرفتند و پسر به بازوي پدرش تكيه داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان (به خاطر اين بيحرمتي نسبت به پدرش) صحبت نكرد.(8)
به همان اندازه كه آزردن آنان و «عاق» شدن، حرام و نكوهيده است و از آن نهي شده است، دل به دست آوردن و جلب رضايت و نيكي به آنان سفارش شده است و اين خدمتگزاري، سبب بهشتي شدن فرزندان به شمار آمده است.
«ابراهيم بنشعيب» گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: پدرم بسيار پير و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتي داشته باشد او را برميداريم و بر دوش ميكشيم. حضرت فرمود: «اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَليَ ذلك مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِمْهُ بِيَدِكَ، فانّه جَنَّةٌ لك غَدا»(9) اگر بتواني عهدهدار كارهاي او شوي چنين كن، حتي با دستانت لقمه در دهان او بگذار، كه اين فرداي قيامت، براي تو بهشت (يا سپر از آتش: جُنّه) خواهد بود.
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است كه: آنان را به اسم، صدا نكني، به احترامشان برخيزي، از آنان جلوتر راه نروي، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگويي، نيازهايشان را برآوري، خدمتگزاري به آنان را وظيفهاي بزرگ بداني و از آنان در سن كهولت و پيري مراقبت كني.
د ـ انتقال فرهنگ
از عمدهترين راههاي انتقال يك فرهنگ به نسلهاي آينده، رفتار پدر و مادر و مربيان است. كودكان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببينند، از آن الگو ميگيرند. احترام به بزرگترها و رعايت ادب و تكريم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلي يابد، فرزندان ما نيز، اين فرهنگ را ميآموزند و با همين آداب و سنن بار ميآيند. كسي كه انتظار ادب و معرفت و حقشناسي از فرزندانش دارد، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بياموزند.
اين يك سنت تاريخي و تأثير و تأثر از اعمال و رفتار است. هر كس چيزي را درو ميكند كه كشته است. اگر در حديث است كه «لا ميراثَ كالادب» هيچ ارثي همانند ادب نيست كه از بزرگان به فرزندان برسد، در اين مورد هم مصداق مييابد.
امام علي(ع) فرمود:
«وَقِّروُا كبارَكُمْ، يُوَقّرْكُمْ صِغارُكُم»(10)
به بزرگانتان احترام كنيد، تا كوچكترها هم به شما احترام كنند.
امام صادق(ع) نيز فرموده است:
«بِّروا آباءَكم، يَبِرُّكُمْ اَبْناؤكُمُ»(11)
به پدرانتان نيكي كنيد، تا فرزندانتان هم به شما نيكي كنند.
اين دقيقا برداشت محصول، از زراعتي است كه انسان با رفتارش در زمين دل و لوح جان كودكان انجام ميدهد.
• دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر كاي نور چشم من، بجز از كشته، ندروي!
مهمترين درس تربيتي، آن است كه با عمل داده شود. كودكان نيز مستعدترين شاگردانياند كه «درسهاي عملي» را با دقت، از رفتار ما ميآموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاريم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاري داشته باشيم كه با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظيم و تكريم، برخورد كنند؟ اين ارتباط متقابل در تأثيرگذاريهاي رفتاري را نميتوان ناديده گرفت. به قول معروف، اگر احترام امامزاده، توسط متولي رعايت نشود، از ديگران چه انتظاري است؟!
جاي سالمندان، پيش از آنكه در «آسايشگاه»ها باشد، كانون گرم و بامحبت خانههاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند. و از انديشه آنان نيز استفاده شود. بالاخره آنان، حاصل يك عمر، تجربه و چشيدن سرد و گرم روزگاراند و ميتوانند «مشاور» خوبي در تصميمگيريهاي زندگي باشند. آنچه در آينه جوان بيند پير در خشت خام، آن بيند اين هم بعد ديگري از برخورد با پيران است.
ه··· ـ تأثير رفتار
همچنان كه كودكان و نوجوانان، از رفتار و عمل بزرگترها درس و الگو ميگيرند، سالخوردگان نيز گاهي از نظر فكري و قضاوت و ديدگاه، تحت تأثير رفتار جوانان قرار ميگيرند. بسيار اتفاق افتاده است كه خانوادهاي غير متدين و بيتفاوت نسبت به ارزشها و پاكيها، در اثر مشاهده رفتار شايسته از جوانشان، به راه آمدهاند. در واقع، جوان پاكدل پاك رفتار، با نحوه عملش بر بزرگترها هم تأثير بگذارد.
احترام به بزرگترها و رعايت ادب و تكريم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلي يابد، فرزندان ما نيز، اين فرهنگ را ميآموزند و با همين آداب و سنن بار ميآيند. كسي كه انتظار ادب و معرفت و حقشناسي از فرزندانش دارد، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بياموزند.
كودكان نيز مستعدترين شاگردانياند كه «درس هاي عملي» را با دقت، از رفتار ما ميآموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاريم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاري داشته باشيم كه با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظيم و تكريم، برخورد كنند؟
نقل اين نمونه تاريخي جالب است:
جواني به نام «زكريا بنابراهيم» مسيحي بود. چون مسلمان شد به سفر حج رفت. در اين سفر، امام صادق(ع) را ديدار كرد. از جمله سؤالاتش از امام اين بود كه: پدر و مادر و بستگانم هنوز نصرانياند. چه كنم؟ مادرم نيز نابيناست. آيا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم؟ امام صادق(ع) پرسيد: آيا گوشت خوك ميخورند؟ گفت: نه، اصلاً دست به آن نميزنند. امام فرمود: با آنان باش و به مادرت رسيدگي كن و اگر از دنيا رفت، خودت كارهاي مربوط به كفن و دفن او را انجام بده و به ديگران واگذار مكن. زكريا پس از بازگشت از سفر حج، به توصيه امام صادق(ع) به مادرش بسيار نيكي و ملاطفت ميكرد، به او غذا ميخوراند، لباس و سر و وضع او را تميز ميكرد و در خدمت وي كوشا بود. مادرش از اين تغيير رفتار، سؤالي به ذهنش رسيد، پرسيد: پسرم! قبلاً كه نصراني بودي با من چنين رفتاري نداشتي، چه شده كه پس از هجرت و مسلمان شدن چنين شدهاي؟ گفت: يكي از فرزندان پيامبر اين دستور را به من داده است. مادر پرسيد: آيا او پيامبر نيست؟ پسر گفت: خير، او پسر پيامبر است. مادر اصرار داشت كه نه، او حتما پيامبر است، چون اين گونه تعليمات، از تعاليم پيامبران است. پسرش جواب داد: خير، پس از پيامبر اسلام، پيامبري نخواهد آمد. او يكي از فرزندان آخرين پيامبر الهي است.مادرش گفت: پسرم! بهترين دين را برگزيدهاي. به من هم ارايه بده و آن دين را بر من عرضه كن.فرزند، تعاليم اسلام را بر مادر مسيحي خويش عرضه كرد. او هم به اسلام گرويد و مسلمان از دنيا رفت.(12)
اين شاهدي بر تأثير عمل به «دستورهاي دين» در مورد نحوه معاشرت با والدين و برخورد با سالمندان است كه يك مسيحي را به اسلام جذب ميكند و نور هدايت را در دل او ميتاباند.
بر اين اساس، با ادب نسبت به بزرگان و گراميداشت خاطر سالمندان و تحويل گرفتن آنان و نيكي و مراقبت از آنان، جامعهاي خوب و خانوادهاي باصفا و روابطي مستحكم و عاطفي داشته باشيم.
و نيز ... قدر نعمت جواني را بدانيم كه اين گوهر، هميشه با ما نيست.
و چه نيكو سروده است ملكالشعراي بهار:
سحرگه به راهي يكي پير ديدم بگفتم: چه گم كردهاي اندرين ره؟ بگفتا: جواني، جواني، جواني
منابع:
بحارالانوار,جلد =71,صفحه =64
غررالحكم
بحارالانوار,جلد =71,صفحه =65
بحارالانوار,جلد =71,صفحه =52
بحارالانوار,جلد =72,صفحه =137، 138
غررالحكم
________________________________________
1ـ بحارالانوار، ج72، ص137.
2ـ همان.
3ـ همان.
4ـ همان، ص138.
5ـ غررالحكم (چاپ دانشگاه)، حديث 11007.
6ـ همان، حديث 3857.
7ـ اسراء، آيه 23 و 24.
8ـ بحارالانوار، ج71، ص64.
9ـ همان، ص56.
10ـ غررالحكم، چاپ دانشگاه، حديث 10069.
11ـ بحارالانوار، ج71، ص65.
12ـ همان، ص52.
برگرفته از :