شرح مناجات شعبانیه (قسمت یازدهم )
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0
اِلهى لَوْ اَرَدتَ هُوانّى لَمْ تَهْدِنى وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى، اِلهى ما اَظُنُّكَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَد اَفْنِیَتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْك.
معبود من! اگر خواریم را مى خواستى هدایتم نمى فرمودى، و اگر مى خواستى كه رسوا شوم، این همه آثار و اسباب رسوایى برانگیز را از من نمى زدودى.معبود من! هرگز به تو این گمان را ندارم كه در حاجتى كه عمرم را در طلبش به پایان رساندم، ردم فرمایى.
نكاتى از این فراز
1. آثار عنایت خداوند به آدمى؛
2. گمان نیكو به خداوند و ثمرات آن.
1.«اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى؛ توجه الهى؛ هدایت و حرمت بنده»
پى بردن به محبت ربوبى نسبت به بنده، كارى صعب و مشكل نیست. به وسیلهنشانهها به آسانى مىتوان مهرورزى خداوند را در حق بندهاش دریافت. به عنوانمثال، «مولانا»، درخشش برق مهر دوست در دل بنده را علامت آن دانست كه ازآن طرف در نهاد معبود نیز دوستى و مهر وجود دارد، و نیز عنوان نموده است كهاگر عاشقى، جویاى وصل معشوق باشد و در سرش سوداى وصال او را بپروراند،بداند كه معشوق نیز جویاى او است:
چون در این دل،برقِ مهرِ دوست جَست اندر آن دل، دوستى مىدان كه هست
هیچ عاشق، خود نباشد وصل جو كه نه معشوقش بود جویاى او
در دل تو مهر حق چون گشته نو هست حق را بى گمان مهرى به تو
مولانا
و به تعبیر عارف و شاعر شوریده همدان، بابا طاهر: «اگر دوست با ما سر یارىنداشته باشد، چرا هر نیمه شب به خوابمان مىآید».
دو زلفونت بُوَد تار رُبابُم چه مىخواهى از این حال خرابُم
اگر با مو سر یارى ندارى چرا هر نیمه شو آیى بخوابُم
حاصل سخن آنكه، امام علیهالسلام براى بیان دلگرمى به عنایت و توجه معبودش درحق او، دو علامت عنوان مىنماید: یكى آنكه هدایت نمودنش، نشانه آن است كهخداوند خوارى بنده را بر نمىتابد و در نتیجه، بندهاش را دوست مىدارد. دیگر آنكه،بنده خویش را رسوا نكرده است و رسوا نكردنش، علامت آن است كه او را از اين جهتعافيت بخشيده است و عافيت بخشى او نیز ريشه در عنايت او و مهر و محبت او دارد.
2.«اِلهى ما اَظُنُّكَ تَرُدُّنى؛ گمان نیك به خداوند»
خداوند در برابر «گمان نیك» بندهاش در حق او حساب ویژهاى باز نموده است، وابواب بىشمارى را تنها، به سبب خوش گمانى بندهاش در حق او، گشوده است.
حسن ظن است و امید حق تو را كه تو را گوید به هر دم برتر آ
مولانا
براى بيان اهتمام به گمان شايسته داشتن به پروردگار و بركات و خيراتفراوان حاصل از آن به نقل يك روايت و نیز يك حكایت اكتفا مىكنيم؛ «تو خودمفصل بخوان از این مُجمَل».
از امام رضا علیهالسلام چنین نقل است: اَحْسِنِ الظَّنَ بَاللّهِ فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقوُلُ: أنَا عِندَ ظَنِّ عَبدِى الْمُؤمِن بى، اِنْ خَیْراًفَخَیراً وَ اِنْ شَرّاً فَشَرّاً.
خوش گمان باش، زیرا خداى عزوجل مىفرمايد: من نزد گمان بنده مؤمنخویش مىباشم. اگر گمان خوب بود، رفتار من نیز خوب خواهد بود و اگرگمان او بد بود، رفتار من نیز با او بد خواهد بود.(77)
صاحبدلى را به خواب دیدند. او را گفتند: خداى عزوجل با تو چه كرد؟
گفت: مرا در موقف سؤال نگه داشت و گفت: دیدى در دنیا چه كردى؟
من ترسیدم: آنگه گفتم: بار خدایا! از تو نه این خبر دادند! خداى تعالى گفت:چگونه؟
گفتم: از تو خبر دادند كه فرمودى: «من با بنده آن كنم كه از من چشم دارد و بهمن گمان برد.» و من گمان بردم كه بر من رحمت كنى!
خداى تعالى مرا گفت: رو كه تو را آمرزیدم و بر تو رحمت نمودم.(78)
و این گونه است كه امام عليهالسلام از سرمايه خوش گمانى خویش به خداوند سودجسته و عرض مىكند: «معبود من، آن گمان به تو ندارم كه حاجتى را كه عمرخویش بر آن گذاشتم روا نسازى».
پی نوشت ها:
77. اصول كافى، ج 3، ص 116.
78. رشيد الدين میبدى؛ كشف الاسرار، ج 1، ص 372.
منبع: شرح مناجات شعبانیه، سید محمود طاهری