شرح مناجات شعبانیه (قسمت سیزدهم)
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0
اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَد كَبُرَ فى جَنبِ رَجائكَ أَمَلى، اِلهى كَیفَ اَنقَلِبُ مِنْ عِندِكَ بِالْخَیْبَةِ مَحرُوماً وَ قَد كانَ حُسنُ ظَنّى بِجُودِكَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.
خدایا! اگر عملم در اطاعت تو ناچیز است، ولى در كنار امیدوارى به كرمت، آرزویم، بزرگ است. معبود من! چگونه از آستان جودت، تهىدست ومحروم برگردم، در صورتى كه حسن ظن من به جود تو این بوده كه بر من رحمت خواهى آورد و مرا نجات خواهى داد.
نكاتى از این فراز
1. امید فراوان به رحمت حق در كنار طاعت اندك؛
2. گمان نیك به خدا.
«اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِك؛ آرزوى بزرگ و طاعت اندك»
از تكرار دوباره، امیدوارى و حسن ظن به خداوند چنانچه در فرازهاى بعدى نيزتكرار خواهد شد، یكى دیگر از آداب دعا نیز فهمیده مىشود، و آن اصرارورزیدن و پافشارى كردن در اجابت خواستههاى خویش مىباشد.
چنانچه از اخبار به دست مىآید و مطلوب خداوند نیز مىباشد، از جملهآداب دعا و در واقع، از جمله شرایط استجابت خواستهها، پافشارى و سماجتدر برآوردن خواستهها از طرف پروردگار عالم مىباشد.
امام صادق علیهالسلام در این باره مىفرماید: اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ كَرِهَ اِلْحاحَ النّاسِ بَعْضُهُم عَلى بَعْضٍ فِى الْمَسأَلَةِ وَ اَحَبَّ ذلِكَلِنَفْسِهِ، اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَل یُحِب اَنْ یُسْألَ وَ یُطْلَبُ ما عِنْدَه.
همانا خداى عزوجل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت بر همدیگراصرار كنند، ولى براى خودش آن را دوست دارد. خداى عزوجل دوستدارد كه از او درخواست شود و آنچه نزد اوست خواهش شود.(82)
همچنین از امام باقر علیهالسلام نقل شده كه فرمود: وَ اللّهِ لا یُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللّهِ عَزَّوَجَل فِى حاجَتِهِ اِلاّ قَضاها لَه.
به خدا سوگند هیچ بندهاى در دعا، پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجلنكند، جز اینكه حاجتش را برآورد.(83)
در كتاب مقدس «انجیل» نیز چنین آمده است كه:
روزى عیسى براى شاگردانش، مَثَلى آورد تا نشان بدهد كه لازم است، همیشهدعا كنند و تا وقتى جواب دعاى خود را نگرفتهاند از دعا كردن باز نایستند.
فرمود: در یك شهر یك قاضى بود كه نه از خدا مىترسید و نه توجهى بهمردم داشت. بیوه زنى اهل همان شهر پى در پى، پیش او مىآمد و از دستمردى شكایت مىكردكه به او خسارت رسانیده بود. قاضى تا مدتى بهشكایت او توجهى نكرد. ولى بالاخره از دست او به ستوه آمد و به خودشگفت: من نه از خدا مىترسم و نه از مردم. اما این زن مایه دردسر من شدهاست، بهتر است به دادش برسم.
در این هنگام، عیسى مسیح علیهالسلام فرمود: آنجا كه چنین قاضى بى انصافى راضىشود به داد مردم برسد، آیاخدا به داد قوم خود نخواهد رسید كه شبانه روز بهدرگاه او دعا و التماس مىكنند؟ بله او حتماً دعاى ایشان را اجابت خواهد فرمود.(84)
بارى، امام علیهالسلام در فراز مذكور از مناجات شعبانیه و در مقام اصرار، بار ديگرآرزوى بزرگش را در كنار امیدوارى به كرم پروردگارش مطرح نموده، و با امیدىدوباره، از معبودش، اجابت خواستههایش را مىطلبد.
چون عود نبود چوب بید آوردم روى سیه و موى سپید آوردم
گفتى تو مرا كه ناامیدى كفر است بر قول تو رفتم و امید آوردم
ابوسعید ابوالخیر
«اِلهى كَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِك بِالْخَیْبَةِ؛ گمان نیكو به خدا»
به راستى كه با این سكه صاحب عیار، یعنى «حسن ظن به خداوند» از چهتهىدستى و فقر و حرمانى مىتوان رها شد و به چه خیراتى مىتوان راه پیدا كرد؟!
گمان نیك داشتن به خداوند عزّوجلّ و اعتقاد خیر به حضرتش، پایه بسیارىاز درجههاى معرفت و زیر بناى اصلى مرتبه توكل و تسلیم و طمأنینه و آرامش ونظایر آنها است.
در اینجا مناسب است كه تنها به یكى از بركات سرشار «گمان نیكو داشتن بهحضرت حق» اشاره كنیم و آن اینكه:
گذشته از آنكه آدمى همواره در معرض لغزشها و خطاها قرار دارد و با وجود آنكهممكن است حق اخلاص را در اعمالش ادا نكند، در شناخت پروردگار و عبادت او نیزآن چنان كه سزاوار خداونديش باشد، مقصر و تقصیر كار است.
زیرا آنجا كه اشرف مخلوقات عالم، حضرت نبى اكرم صلىاللهعلیهوآله در خطاب بهپروردگارش عرض مىكند: «ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك وَ ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِك؛ آنچنان كه شایسته توست، تو را نشناختیم و آن چنان كه سزاوار توست، تو راپرستش نكردیم»(85) تكلیف دیگر انسانها مشخص خواهد بود.
حضرت امام خمینى رحمهالله در این باره مىفرماید:
اى ضعیف جایى كه رسول خدا صلىاللهعلیهوآله كه اعرف خلق اللّه است و عمل او از همهكس نورانىتر و باعظمتتر است اعتراف به عجز و تقصیر كند و بگوید: «ماعَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك وَ ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِك» و ائمه معصومین علیهمالسلام آنطور در محضر مقدس حق، اظهار قصور و تقصیر كنند، از پشه لاغرى چهخیزد؟... آرى آنها مقام معرفتشان به عجز مخلوقات وعزت و عظمت واجبتعالى شأنه اقتضا مىكرد آن اظهارات و اعترافات را.
ما بیچارگان از جهل و حجابهاى گوناگون، به گردن فرازى برخاستیم و خودفروشى و عمل فروشى كنیم. ما خود بالضّروره مىدانیم كه اعمال ما و همهبشر عادى بلكه همه ملائكة اللّه در میزان مقایسه بااعمال رسول خدا صلىاللهعلیهوآله وائمه هدى علیهمالسلام ، قدرى محسوس ندارد و به هیچ وجه در حساب نیاید. این دوقضیه به ما نتیجه مىدهد كه باید به هیچ یك ازاعمال خود، خشنود نباشیم،بلكه اگر به قدر عمر دنیا به عبادت و اطاعت، قیام كنیم، خجل و شرمسار باشیم.(86)
همچنین در روایتى از امام موسى بن جعفر علیهالسلام وارد شده است كه:
كُلُّ عَمَلٍ تُریدُ بِهِ اللّهَ عَزّّوَجلّ فَكُنْ فیهَ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ فَاِنَّ النّاسَ كُلُّهُم فىاَعْمالِهِم فیما بَیْنَهُم وَ بَیْنَ اللّه مُقَصِّرونَ اَلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّه عَزَّوَجلّ.
هر عملى كه به قصد خداى عزوجل مىكنى، خود را در آن مقصر بدان، زیرامردم، همگى در اعمال خویش، میان خود و خدا مقصرند، مگر آن كس راكه خداى عزوجل نگه دارد.(87)
خرما نتوان خوردن از این خار كه كشتیم دیبا نتوان كردن ازین پشم كه رشتیم
بر حرف معاصى خط عذرى نكشیدیم پهلوى كبائر حسناتى ننوشتیم
افسوس برین عمر گرانمایه كه بگذشت ما از سر تقصیر و خطا در نگذشتیم
باشد كه عنایت برسد ور نه مپندار با این عمل دوزخيان كاَهل بهشتيم
سعدى
حاصل سخن آنكه در میان این همه تقصیرها و كوتاهىها، آنچه مىتواندآدمى را دلگرم و امیدوار به كرم و رحمت خداوندگار نمايد«گمان نيكو وشايسته» به حضرتش مىباشد، كه با بندهاش به نیكى معامله نماید، از تقصیرات اوچشم بپوشد و عبادات او را با همه كاستىها و ناخالصىها پذیرا گردد، كه نفْسِچنین نگاه و چنین حسن ظنى در حق پروردگار، قادر است دریچههاى «رحمت»و «رضوان» و «مغفرت» را به سوى قلب و جان بنده بگشاید و نهاد او را مالامال ازسرور و انبساط نماید؛ همان گونه كه خود، در دعوت بندگان به «حسن ظن» بهخالق خویش و در مقام تذكر به بركات «گمان نیك» به خداوند چنین فرمودهاست:
لا یَتَّكِلُ العامِلونَ لى عَلى اَعْمالِهِمَ الَّتى یَعْمَلونَها لِثَوابى، فَاِنَّهُم لَوِاجْتَهِدُوا وَ اَتْعَبُوااَنْفُسَهُم فى عَبادَتى كانُوا مُقَصِّرینَ غَیرَ بالِغینَ فى عِبادَتِهِم كُنْهَ عِبادَتى فیمایَطْلُبُونَ عِنْدى مَنْ كَرامَتى وَ النَّعیمِ فى جَنّاتى وَ رَفیعِ الدَّرَجاتِ العُلى فىجَوارِى وَ لكِنَّ بِرَحمَتى فَلْیَثِقُوا وَ فَضْلى فَلْیَرجُوا وَ اِلى حُسْنِ الظَّنِ بىفَلْیَطْمَئنُّوا. فَاِنَّ رَحْمَتى عِنْدَ ذلِكَ تُدْرِكُهُم وَ مَنّى یُبَلِّغُهُم رِضْوانى وَ مَغْفِرَتىتُلْبِسُهُم عَفوى فَاِنّى أنا اللّهُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ وَ بِذلكَ تَسَمّیَتُ.
آنها كه براى ثواب من عملى انجام مىدهند، نباید به اعمالى كه انجام مىدهندتكیه كنند، زیرا ايشان اگر در تمام عمر خویش كوشش كنند و در راه عبادتمخود را به زحمت اندازند، باز مقصر باشند. و در عبادت به كنه بندگیم نرسندنسبت به آنچه از من طلب مىكنند كه كرامت و نعمت در بهشت و رفعت بهدرجات عالى در جوارم باشد. بلكه تنها باید به رحمتم اعتماد كنند و به فضلمامیدوار باشند و به گمان نیك و حسن ظن خویش نسبت به من اطمینان كنند.كه در این صورت است كه رحمتم ايشان را دريابد و رضوانم به آنها برسدوآمرزشم بر آنها لباس گذشت بپوشاند زیرا من خداى رحمان و رحيم هستم وبدين نام ناميده شدهام.(88)
پی نوشت ها:
82. اصول كافى، ج 4، ص 224.
83. همان.
84. انجیل لوقا، 7 ـ 1: 18.
85. امام خمینى، آداب الصلوة، ص 305.
86. همان، صص 175 و 176.
87. اصول كافى، ج 3، ص 114.
88. اصول كافى، ج 3، ص 115.
منبع: شرح مناجات شعبانیه، سید محمود طاهری