سیره برخی معصومان (ع) هنگام دعا در موقف عرفات (زاد المعاد)
۳۰ خرداد ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتاعمال روز نهم ماه ذی الحجه (روز عرفه)؛ شيخ طوسى رحمه اللّه به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله به حضرت امير المؤمنين عليه السّلام گفت: مىخواهى تو را تعليم كنم دعاى روز عرفه و آن دعاى پيغمبران پيش از من است؟ مىگويى:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ،
نيست خدايى مگر اللّه كه يگانه است و شريك ندارد، پادشاهى براى اوست، ستايش مال او است،
يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
زنده مىكند و مىميراند و او زندهاى است كه نمىميرد، تمام خيرها به دست اوست و او بر همۀ چيز تواناست.
اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَالَّذِي تَقُولُ وَ خَيْراً مِمَّا نَقُولُ وَ فَوْقَ مَا نَقُولُ وَ فَوْقَ مَا يَقُولُ الْقَائِلُونَ
خداوندا! تو را سپاس چنانكه فرمودى و بهتر از آنچه ما مىگوييم و بالاتر از آنچه ما مىگوييم و بالاتر از آنچه گويندگان مىگويد.
اللَّهُمَّ لَكَ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي وَ لَكَ بَرَاءَتِي وَ بِكَ حَوْلِي وَ مِنْكَ قُوَّتِي
خداوندا! نماز و عبادت و زندگانى و مرگم براى توست و بيزارىام براى توست و نيرويم و قوتم از توست.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَ مِنْ وَسْوَاسِ الصَّدْرِ وَ مِنْ شَتَاتِ الْأَمْرِ وَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ
خداوندا! از شر نادارى و وسوسۀ سينهها و پراكندگى كارها و عذاب قبر به تو پناه مىبرم.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ الرِّيَاحِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا تَجِيءُ بِهِ الرِّيَاحُ وَ أَسْأَلُكَ خَيْرَ اللَّيْلِ وَ خَيْرَ النَّهَارِ
بار خدايا! از تو مىخواهم بهترين بادها را و به تو پناه مىبرم از شر چيزهايى كه بادها مىآورند و از تو مىخواهم بهترين شب و بهترين روز را.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً وَ فِي سَمْعِي نُوراً وَ فِي بَصَرِي نُوراً وَ فِي لَحْمِي نُوراً
بار خدايا! در دلم روشنايى و در گوشم نور و در چشمم نور و در گوشتم نور و در خونم نور
وَ فِي دَمِي نُوراً وَ فِي عِظَامِي وَ عُرُوقِي وَ مَقَامِي وَ مَقْعَدِي وَ مَدْخَلِي وَ مَخْرَجِي نُوراً
و در استخوانهايم نور و در رگهايم و جايگاهم و نشيمنگاهم و وارد شدن و بيرون آمدنم نور قرار ده
وَ أَعْظِمْ لِيَ النُّورَا يَا رَبِّ يَوْمَ أَلْقَاكَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. [1]
و نور را برايم زياد و عظيم كن اى پروردگار! در روزى كه تو را ملاقات كنم، تو بر همه چيز توانايى.
و از حضرت امام رضا منقول است كه اين دعا را در روز عرفه بخوانند:
اللَّهُمَّ كَمَا سَتَرْتَ عَلَيَّ مَا لَمْ أَعْلَمْ فَاغْفِرْ لِي مَا تَعْلَمُ
خداوندا! آنطورىكه بر من پوشاندى چيزهايى را كه نمىدانم، پس بيامرز برايم چيزهايى را كه تو مىدانى؛
وَ كَمَا وَسِعَنِي عِلْمُكَ فَلْيَسَعْنِي عَفْوُكَ وَ كَمَا بَدَأْتَنِي بِالْإِحْسَانِ فَأَتِمَّ نِعْمَتَكَ بِالْغُفْرَانِ،
و آنطورى كه علمت بر من فراخ شده بخششت بر من فراخ گردد؛ و آنطورى كه به نيكويى برايم آغاز كردهاى نعمتت را به آمرزش تمام كن؛
وَ كَمَا أَكْرَمْتَنِي بِمَعْرِفَتِكَ فَاشْفَعْهَا بِمَغْفِرَتِكَ وَ كَمَا عَرَّفْتَنِي وَحْدَانِيَّتَكَ فَأَكْرِمْنِي بِطَاعَتِكَ ،
و چنانكه مرا به سبب معرفتت گرامى داشتى پس آن را با بخششت جفت گردان؛ و چنانكه يگانگىات را به من شناساندى پس به طاعتت مرا گرامى دار؛
وَ كَمَا عَصَمْتَنِي مِمَّا لَمْ أَكُنْ أَعْتَصِمُ مِنْهُ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ
و چنانكه مرا نگه داشتى از آن چيزى كه من از آن خود نگهدار نبودم مگر به نگهدارى تو
فَاغْفِرْ لِي مَا لَوْ شِئْتَ عَصَمْتَنِي مِنْهُ يَا جَوَادُ يَا كَرِيمُ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ. [2]
پس مرا بيامرز از آن چيزى كه اگر بخواهى مرا از آن نگه مىدارى؛ اى بخشنده! اى بزرگوار! اى صاحب بزرگوارى و كرامت!
و از حضرت امام موسى عليه السّلام اين دعا منقول است:
اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِأُمُورٍ قَدْ سَلَفَتْ مِنِّي وَ أَنَا بَيْنَ يَدَيْكَ بِرُمَّتِي
بار خدايا! من بندۀ تو و پسر بندۀ تو هستم؛ پس اگر عذابم كنى به سبب كارهاى گذشتهام عذاب خواهى كرد و حال آنكه من در برابرت مشغولم؛
وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّي فَأَهْلُ الْعَفْوِ أَنْتَ يَا أَهْلَ الْعَفْوِ يَا أَحَقَّ مَنْ عَفَى اغْفِرْ لِي وَ لِإِخْوَانِي.[3]
و اگر مرا ببخشى پس تو اهل بخششى؛ اى شايستۀ بخشش! اى سزاوارترين كسى كه مىبخشد، مرا و برادرانم را ببخش.
مؤلّف گويد كه اين جزئى است از دعاى طولانى كه از حضرت صادق عليه السّلام منقول است و ادعيۀ عرفه بسيار است و در كتاب بحار الانوار و رساله عليحدّه جمع كردهام و اكثر خلق را آنچه مذكور شد در اين رساله كافى است.
[1] ) اقبال الاعمال ص 338 [2] ) اقبال الاعمال ص 339 [3] ) اقبال الاعمال ص 339