دروغ از نظر احادیث
۲۲ تیر ۱۳۹۴ 0عناوین
دروغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إيّاكُم و الكذبَ ، فإنّهُ مَع الفُجورِ ، و هُما في النّارِ .
از دروغ بپرهيزيد؛زيرا دروغ توأم با فجور (انحراف از حق) است و هر دو در آتشند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إيّاكُم و الكذبَ ؛ فإنّهُ يَهدي إلَى الفُجورِ ، و هُما في النّارِ .
از دروغ بپرهيزيد؛ زيرا دروغ به گناه و انحراف از حق مى كشاند و هر دوى آنها در آتشند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أربَى الرِّبا الكذبُ
بدترين ربا، دروغ است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إذا كَذَبَ العَبدُ تَباعَدَ المَلَكُ عَنهُ مِيلاً ، مِن نَتْنِ ما جاءَ بهِ .
هر گاه بنده دروغ بگويد، از بوى گندى كه پديد آورده است فرشته يك ميل از او دور مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إذا كَذَبَ العَبدُ كِذبَةً تَباعَدَ المَلَكُ مِنهُ مَسيرَةَ مِيلٍ مِن نَتْنِ ما جاءَ بهِ .
هر گاه بنده دروغ بگويد، از بوى گندى كه پديد آورده است، فرشته به مسافت يك ميل از او فاصله گيرد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الكذبَ بابٌ مِن أبوابِ النِّفاقِ .
دروغ، درى از درهاى نفاق است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
كَبُرَت خِيانَةً أن تُحَدِّثَ أخاكَ حَديثا هُو لكَ مُصَدِّقٌ و أنتَ بهِ كاذِبٌ .
خيانت بزرگى است كه به برادرت سخنى بگويى كه او سخن تو را راست بداند در حالى كه تو دروغ گفته باشى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا تُلَقِّنوا النّاسَ فيَكذِبونَ، فإنَّ بَني يَعقوبَ لم يَعلَموا أنّ الذِّئبَ يَأكُلُ الإنسانَ فلَمّا لَقَّنَهُم : «إنّي أخافُ أنْ يَأْكُلَهُ الذِّئبُ» . «و أخاف أن يأكله الذئب»
به مردم [سخنى را] تلقين نكنيد، كه بر اثر آن دروغ بگويند. فرزندان يعقوب نمى دانستند كه [مى توانند اين پاسخ را به پدر بدهند ]گرگ انسان را مى خورد، اما چون [يعقوب] به آنان تلقين كرد كه: «مى ترسم او را گرگ بخورد»، گفتند: يوسف را گرگ خورد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أعظَمُ الخَطايا اللِّسانُ الكَذوبُ .
بزرگترين خطاها،زبان دروغگوست.
امام على عليه السلام :
أعظَمُ الخَطايا عندَ اللّه ِ اللِّسانُ الكَذوبُ .
بزرگترين خطاها (گناهان) نزد خداوند، زبان دروغگوست.
امام على عليه السلام :
الصِّدقُ أمانَةٌ، و الكذبُ خِيانَةٌ .
راستى، امانتدارى است و دروغ خيانت.
امام على عليه السلام :
أقَلُّ شيءٍ الصِّدقُ و الأمانَةُ ، أكثَرُ شيءٍ الكذبُ و الخِيانَةُ .
كمياب ترين چيزها راستى و امانتدارى است و بيشترين چيزها، دروغ و خيانت است.
امام على عليه السلام :
شَرُّ القَولِ الكذبُ .
بدترين سخن، دروغ است.
امام على عليه السلام :
الكذبُ زَوالُ المَنطِقِ عنِ الوَضعِ الإلهيِّ .
دروغ، جدايى سخن است از نهاده الهى .
امام على عليه السلام :
عَلامَةُ) الإيمانِ أن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ علَى الكذبِ حَيثُ يَنفَعُكَ .
[نشانه] ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گر چه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
امام على عليه السلام :
فَرَضَ اللّه ُ الإيمانَ تَطهيرا مِن الشِّركِ ··· و تَركَ الكذبِ تَشريفا لِلصِّدقِ .
خداوند ايمان را براى پاك كردن از [آلودگى] شرك، واجب فرمود··· و دروغ نگفتن را، براى ارج نهادن به راستى.
امام على عليه السلام :
و اللّه ِ ما كَتَمتُ وَشمَةً ، و لا كَذبتُ كِذبَةً .
به خدا سوگند كه كلمه اى را كتمان نكرده ام و هرگز دروغى نگفته ام.
امام على عليه السلام ـ بارها ـ مى فرمود :
إيّاكُم و الكذبَ ؛ فإنّ كُلَّ راجٍ طالِبٌ ، و كلَّ خائفٍ هارِبٌ
از دروغ بپرهيزيد؛ زيرا هر اميدوارى جوينده است و هر بيمناكى گريزان.
امام على عليه السلام :
و قد عَلِمتُم مَوضِعي مِن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بالقَرابَةِ القَريبَةِ و المَنزِلَةِ الخَصيصَةِ ، وَضَعَني في حِجرِهِ ··· و ما وَجَدَ لي كِذبَةً في قَولٍ ، و لا خَطلَةً في فِعلٍ .
شما از خويشاوندى نزديك من با رسول خدا صلى الله عليه و آله و منزلت خاصى كه نزد او داشتم، آگاهيد. مرا در دامن خود مى نشاند··· و هيچ گاه گفتارى دروغ و رفتارى نادرست، از من نديد.
امام صادق عليه السلام :
إنَّ فِيمَن يَنتَحِلُ هذا الأمرَ لَمَن يَكذِبُ حتّى يَحتاجَ الشَّيطانُ إلى كذبِهِ ! .
در ميان كسانى كه خود را به اين امر (امامت و ولايت) نسبت مى دهند، افرادى هستند كه چنان دروغهايى مى گويند كه شيطان به دروغ آنها نيازمند مى شود!
امام كاظم عليه السلام ـ در اندرز به هشام ـ فرمود :
إنّ العاقِلَ لا يَكذِبُ و إن كانَ فيهِ هَواهُ .
خردمند دروغ نمى گويد، اگر چه منافع او در آن باشد.
دروغ، پست ترين خويهاست
امام على عليه السلام :
الكذبُ شَينُ الأخلاقِ .
دروغ، ننگ خويهاست .
امام على عليه السلام :
تَحَفَّظُوا مِن الكذبِ ؛ فإنّهُ مِن أدنَى الأخلاقِ قَدْرا ، و هو نَوعٌ مِن الفُحشِ و ضَربٌ مِن الدَّناءَةِ .
خود را از [گفتن] دروغ محافظت كنيد؛ زيرا دروغ گفتن، پست ترين خويهاست و آن نوعى از زشتى و گونه اى از پستى است.
امام على عليه السلام :
أقبَحُ شيءٍ الإفكُ .
زشت ترين چيز، دروغ بستن است.
امام على عليه السلام :
أقبَحُ الخلائقِ الكذبُ .
زشت ترين خويها دروغگويى است.
امام على عليه السلام :
شَرُّ الأخلاقِ الكذبُ و النِّفاقُ .
بدترين خويها دروغگويى و دورويى است.
امام على عليه السلام :
شَرُّ الشِّيَمِ الكذبُ .
بدترين خصلتها، دروغگويى است.
امام على عليه السلام :
لا شِيمَةَ أقبَحُ مِن الكذبِ .
خصلتى زشت تر از دروغگويى نيست.
امام على عليه السلام :
لا سُوءَ أسوَأُ مِن الكذبِ
هيچ بدى اى بدتر از دروغ نيست.
دروغ و ايمان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يُطبَعُ المؤمنُ على كُلِّ خَلّةٍ غَيرَ الخِيانَةِ و الكذبِ .
مؤمن بر هر خصلتى سرشته مى شود، بجز خيانت و دروغ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إيّاكُم و الكذبَ ؛ فإنّ الكذبَ مُجانِبٌ للإيمانِ .
از دروغگويى بپرهيزيد؛ زيرا دروغ از ايمان بر كنار است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
كَثرَةُ الكذبِ تَذهَبُ بالبَهاءِ .
دروغگويىِ زياد، شكوه را از ميان مى برد.
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از صفوان بن سليم ـ :
قيلَ : يا رسول اللّه ِ أ يكونُ المؤمنُ جَبانا ؟ قالَ : نَعَم، قيلَ لَهُ: أ يكونُ المؤمنُ بَخيلاً ؟ قالَ: نَعَم ، قيلَ لَهُ : أ يكونُ المؤمنُ كَذّابا ؟ قالَ : لا
از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سؤال شد : آيا مؤمن، ترسو مى شود؟ حضرت فرمود : آرى. عرض شد: آيا مؤمن، بخيل مى شود؟ فرمود: آرى. عرض شد: آيا مؤمن، دروغگو مى شود؟ فرمود: نه.
كنز العمّال ـ به نقل از ابو درداء ـ :
يا رسولَ اللّه ِ هل يَسرِقُ المؤمنُ ؟ قال : قد يكونُ ذلكَ ، قالَ : فهل يَزني المؤمنُ ؟ قالَ : بلى و إن كَرِهَ أبو الدَّرداءِ . قالَ : هَل يكذِبُ المؤمنُ ؟ قالَ : إنّما يَفتَرِي الكذبَ مَن لا يُؤمِنُ ، إنَّ العَبدَ يَزِلُّ الزَّلَّةَ ثُمّ يَرجِعُ إلى رَبِّهِ فَيَتوبُ فَيَتوبُ اللّه ُ علَيهِ .
اى پيامبر خدا! آيا مؤمن، دزدى مى كند؟ حضرت فرمود : ممكن است. پرسيد: آيا مؤمن، زنا مى كند؟ فرمود: بله، هر چند ابو درداء، خوش نداشته باشد. پرسيد: آيا مؤمن، دروغ مى گويد: فرمود: تنها كسى دروغ مى بندد كه مؤمن نيست. همانا بنده لغزشى مى كند و سپس به سوى پروردگارش برمى گردد و توبه مى كند و خداوند توبه اش را مى پذيرد.
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از عبد اللّه بن عمرو ـ :
إنّ رجلاً جاءَ إلى النبيّ صلى الله عليه و آله فقال : يا رسول اللّه ِ ما عَملُ الجَنَّةِ ؟ قالَ : الصِّدقُ ، إذا صَدَقَ العَبدُ بَرَّ ، و إذا بَرَّ آمَنَ ، و إذا آمَنَ دَخَلَ الجَنَّةَ . قالَ : يا رسولَ اللّه ِ، و ما عَمَلُ النّارِ ؟ قالَ : الكذبُ ، إذا كَذَبَ العَبدُ فَجَرَ ، و إذا فَجَرَ كَفَرَ ، و إذا كَفَرَ يَعني دَخَلَ النّارَ .
شخصى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و پرسيد : چه كارى موجب رفتن به بهشت مى شود؟ حضرت فرمود : راستگويى. هر گاه بنده راست بگويد، نيكى كرده است و هر كه نيكى كند، ايمان آورده است و هر كه ايمان آورد به بهشت رود. مرد پرسيد: اى رسول خدا! كارى كه موجب آتش مى شود، چيست؟ فرمود: دروغ. هر گاه بنده دروغ بگويد، نافرمانى و انحراف در پيش گرفته و هر كه از ره نافرمانى و انحراف در آيد، كافر گردد و هر كه كافر گردد، يعنى به آتش فرو رفته است.
بحار الأنوار ـ به نقل از حسن بن محبوب ـ :
قلتُ لأبي عبد اللّه عليه السلام : يكونُ المؤمنُ بَخيلاً ؟ قالَ : نَعَم ، قُلتُ : فيكونُ جَبانا ؟ قالَ : نَعَم ، قلتُ : فيكونُ كَذّابا ؟ قالَ : لا ، و لا خائنا ، ثُمّ قالَ : يُجبَلُ المؤمنُ على كُلِّ طَبيعَةٍ إلاّ الخِيانَةَ و الكذبَ
به امام صادق عليه السلام عرض كردم : آيا ممكن است مؤمن، بخيل باشد؟ حضرت فرمود : آرى. پرسيدم: آيا ترسو مى شود؟ فرمود: آرى. پرسيدم: آيا دروغگو مى شود؟ فرمود: نه و خائن هم نمى شود. سپس فرمود: مؤمن بر هر خويى سرشته مى شود، مگر خيانت و دروغ.
امام على عليه السلام :
جانِبوا الكذبَ ؛ فإنّهُ مُجانِبٌ للإيمانِ ، الصادِقُ على شَفا مَنجاةٍ و كَرامَةٍ ، و الكاذِبُ على شرفِ مَهواةٍ و مَهانَةٍ .
از دروغ كناره گيريد؛زيرا دروغ از ايمان بر كنار است. شخص راستگو در آستانه نجات و كرامت است و شخص دروغگو، بر لبه پرتگاه و خوارى.
امام باقر عليه السلام :
إنّ الكذبَ هُو خَرابُ الإيمانِ .
دروغ، ويران كننده ايمان است.
دروغ، كليد هر بدى است
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الكذبَ يَهدي إلَى الفُجورِ ، و إنّ الفُجورَ يَهدي إلَى النّارِ .
دروغ به معصيت و انحراف [از مسير حق] مى كشاند و معصيت و انحراف، به آتش رهنمون مى شود.
شرح نهج البلاغة:
رُويَ أنّ رجلاً قال للنبيّ صلى الله عليه و آله : أنا يا رسولَ اللّه ِ أستَسِرُّ بِخِلالٍ أربَعٍ : الزِّنا ، و شُربِ الخَمرِ ، و السَّرَقِ ، و الكذبِ ، فأيَّتَهُنَّ شِئتَ تَركتُها لكَ، قالَ : دَعِ الكذبَ ، فلَمّا ولّى هَمَّ بالزِّنا ، فقالَ : يَسألُني ، فإن جَحَدتُ نَقَضتُ ما جَعَلتُ لَهُ ، و إن أقرَرتُ حُدِدتُ ، ثُمّ هَمَّ بالسَّرَقِ ، ثُمّ بشُربِ الخَمرِ ، فَفَكَّرَ في مِثلِ ذلكَ ، فَرَجَعَ إلَيه فقالَ : قد أخَذتَ علَيَّ السَّبيلَ كُلَّهُ ! فقد تَرَكتُهُنَّ أجمَعَ .
روايت شده است كه مردى به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: اى رسول خدا! چهار كار خوشايند من است: زنا، شرابخوارى، دزدى و دروغ. اما هر كدام را كه بفرماييد به خاطر شما ترك مى كنم. حضرت فرمود: دروغ را رها كن. مرد رفت و تصميم گرفت، زنا كند اما با خودش گفت: پيامبر از من مى پرسد [كه زنا كرده اى يا نه؟] اگر انكار كنم، قولى را كه به ايشان داده ام شكسته ام و اگر اقرار كنم، حدّ مى خورم. سپس تصميم گرفت دزدى كند، بعد تصميم گرفت شراب بخورد، اما هر بار همين فكر را با خود كرد. لذا نزد رسول خدا برگشت و عرض كرد: شما راه را بكلى بر من بستيد؛ من همه اين كارها را رها كردم.
امام باقر عليه السلام :
إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ جَعَلَ لِلشرِّ أقفالاً ، و جَعَلَ مَفاتيحَ تِلكَ الأقفالِ الشَّرابَ، و الكذبُ شَرٌّ مِن الشَّرابِ .
خداوند عزّ و جلّ براى بدى قفلهايى قرار داده و كليدهاى آن قفلها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است.
امام عسكرى عليه السلام :
جُعِلَتِ الخَبائثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكذبَ
[همه] پليديها در يك خانه نهاده شده و كليد آن، دروغ قرار داده شده است.
دستور به ترك دروغ جدّى و شوخى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أنا زَعيمٌ بِبَيتٍ في رَبَضِ الجَنّةِ ، و بَيتٍ في وَسَطِ الجَنَّةِ ، و بَيتٍ في أعلَى الجَنّةِ ، لِمَن تَرَكَ المِراءَ و إن كانَ مُحِقّا ، و لِمَن تَرَكَ الكذبَ و إن كانَ هازِلاً ، و لِمَن حَسُنَ خُلُقُهُ .
من براى كسى كه مجادله را رها كند، هر چند حق با او باشد و كسى كه دروغ را هر چند به شوخى، وا گذارد و كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الكذبَ لا يَصلَحُ مِنهُ جِدٌّ و لا هَزلٌ ، و لا أن يَعِدَ الرجُلُ ابنَهُ ثُمّ لا يُنجِزَ لَهُ، إنّ الصِّدقَ يَهدي إلَى البِرِّ ، و إنَّ البِرَّ يَهدي إلَى الجَنَّةِ ، و إنّ الكذبَ يَهدي إلَى الفُجورِ ، و إنّ الفُجورَ يَهدي إلَى النّارِ
دروغ، چه جدّى و چه شوخى آن، درست نيست. همچنين درست نيست كه مرد به فرزند خود و عده اى بدهد و به آن عمل نكند. همانا راستگويى، به نيكى رهنمون مى شود و نيكى به بهشت هدايت مى كند و دروغ به معصيت و انحراف [از حق ]مى كشاند و معصيت و انحراف، به آتش رهنمون مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
وَيلٌ للذي يُحَدِّثُ فَيكذِبُ ليُضحِكَ بهِ القَومَ ! وَيلٌ لَهُ ، وَيلٌ لَهُ !
واى بر كسى كه براى خنداندن مردم دروغ بگويد! واى بر او، واى بر او!
امام على عليه السلام :
لا يَجِدُ عَبدٌ طَعمَ الإيمانِ حتّى يَترُكَ الكذبَ هَزلَهُ و جِدَّهُ .
هيچ بنده اى طعم ايمان را نچشد، مگر آن گاه كه دروغ، شوخى يا جدّى آن را، ترك گويد.
امام على عليه السلام :
لا يَصلَحُ مِن الكذبِ جِدٌّ و لا هَزلٌ ، و لا أن يَعِدَ أحَدُكُم صَبِيَّهُ ثُمّ لا يَفِيَ لَهُ ، إنّ الكذبَ يَهدي إلَى الفُجورِ ، و الفُجورَ يَهدي إلَى النّارِ
دروغ، جدّى و شوخى آن، درست نيست و درست نيست كه يكى از شما به فرزندش و عده اى بدهد و به آن عمل نكند. همانا دروغ به معصيت و انحراف رهنمون مى شود و معصيت و انحراف به آتش هدايت مى كند.
امام زين العابدين عليه السلام ـ خطاب به فرزندان خود ـ فرمود :
اتَّقُوا الكَذِبَ الصَّغيرَ مِنهُ و الكبيرَ ، في كلِّ جِدٍّ و هَزلٍ ، فإنّ الرجُلَ إذا كذبَ في الصَّغيرِ اجتَرَأَ علَى الكبيرِ
از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخى اش بپرهيزيد؛ زيرا انسان هر گاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ جرى مى شود .
دروغ كوچك
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ب
كَفى بالمَرءِ مِن الكذبِ أن يُحَدِّثَ بِكُلِّ ما سَمِعَ .
براى دروغگويى آدمى همين بس كه هر چه مى شنود بازگو كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَسبُكَ مِن الكذبِ أن تُحَدِّثَ بكُلِّ ما سَمِعتَ .
براى دروغگويى تو همين بس كه هر چه مى شنوى بازگو كنى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
كَفى بالمَرءِ إثما أن يُحَدِّثَ بكُلِّ ما سَمِعَ .
براى آدمى همين گناه بس كه هر چه بشنود بازگو كند.
بحار الأنوار ـ به نقل از اسماء بنت عميس ـ :
كنتُ صاحِبَةَ عائشةَ التي هَيَّأتُها و أدخَلتُها على رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و مَعي نِسوَةٌ ، فوَ اللّه ِ ما وَجَدنا عِندَهُ قُوتا إلاّ قَدَحا مِن لَبَنٍ ، فَشَرِبَ ثُمّ ناوَلَهُ عائشةَ ـ قالَت : ـ فاستَحيَيَتِ الجارِيَةُ ، فقُلتُ : لا تَرُدِّينَ يدَ رسولِ اللّه ِ ، خُذي مِنهُ ، ـ قالَت : ـ فَأخَذَتْهُ على حَياءٍ فَشَرِبَت مِنهُ ، ثمّ قالَ : ناولي صَواحِبَكِ ، فقُلنَ : لا نَشتَهيهِ ، فقالَ : لا تَجمَعنَ جُوعا و كِذبا ، ـ قالَت : ـ فقُلتُ : يا رسولَ اللّه ِ ، إن قالَت إحدانا لِشيءٍ تَشتَهيهِ : لا نَشتَهيهِ ، أ يُعَدُّ ذلكَ كِذبا ؟ قال : إنّ الكِذبَ لَيُكتَبُ حتّى يُكتَبَ الكُذَيبَةُ كُذَيبَةً .
من ساقدوش عايشه بودم كه او را آماده كردم و به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بردم. عدّه اى از زنان نيز با من بودند. به خدا قسم، نزد رسول خدا خوراكى جز يك كاسه شير نبود. رسول خدا، مقدارى شير نوشيد و سپس كاسه را به دست عايشه داد. اسماء مى گويد: دختر [از گرفتن كاسه شير ]شرم كرد. من گفتم: دست رسول خدا را رد نكن ، ظرف را بگير. عايشه، با حالت شرم كاسه را گرفت و مقدارى شير نوشيد. حضرت سپس فرمود: به بقيه زنان هم بده بنوشند. آنها گفتند: ما ميل نداريم. رسول خدا فرمود: گرسنگى و دروغ را با هم جمع نكنيد. اسماء مى گويد: عرض كردم: اى رسول خدا! اگر كسى از ما ميل به چيزى داشته باشد و بگويد ميل ندارم، آيا اين دروغ به شمار مى آيد؟ فرمود: دروغ نوشته مى شود. حتى دروغ كوچك هم نوشته مى شود: دروغ كوچك.
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از عبد اللّه بن عامر ـ :
دَعَتني اُمِّي يَوما و رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قاعِدٌ في بَيتِنا ، فقالت : ها تَعالَ اُعطِكَ ، فقالَ لها رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ما أرَدتَ أن تُعطِيَهُ ؟ قالت : أرَدتُ أن اُعطِيَهُ تَمرا ، فقالَ لَها رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أما إنّكِ لو لم تُعطِهِ شيئا كُتِبَت علَيكِ كِذبَةٌ .
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله در خانه ما نشسته بود. مادرم مرا صدا زد و گفت: بيا به تو [چيزى] بدهم. رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: مى خواهى چه به او بدهى؟ عرض كرد: مى خواهم خرمايى به او بدهم. رسول خدا صلى الله عليه و آله به مادرم فرمود: بدان كه اگر چيزى به او ندهى، يك دروغ برايت نوشته مى شود.
امام على عليه السلام ـ در نامه خود به حارث هَمْدانى ـ نوشت :
و لا تُحَدِّثِ النّاسَ بكُلِّ ما سَمِعتَ بهِ ، فكَفى بذلكَ كَذِبا .
هر چه مى شنوى براى مردم بازگو مكن؛ زيرا همين براى دروغگويى كافى است.
علّت دروغگويى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا يَكذِبُ الكاذِبُ إلاّ مِن مَهانَةِ نَفسِهِ علَيهِ .
دروغگو دروغ نمى گويد، مگر به سبب حقارتى كه در اوست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا يَكذِبُ الكاذِبُ إلاّ مِن مَهانَةِ نفسِهِ، و أصلُ السُّخريَةِ الطُّمأنينَةُ إلى أهلِ الكذبِ .
دروغگو، دروغ نمى گويد، مگر بر اثر حقارتى كه در وجود اوست و ريشه تمسخر، اعتماد كردن به دروغگويان است.
امام على عليه السلام :
عِلّةُ الكذبِ أقبَحُ عِلّةٍ .
مرض دروغ [گويى]، زشت ترين مرض است .
امام على عليه السلام :
الكاذِبُ مُهانٌ ذَليلٌ .
دروغگو، حقير و خوار است.
امام على عليه السلام :
الكاذِبُ على شَفا مَهواةٍ و مَهانَةٍ .
دروغگو، بر لبه پرتگاه و خوارى قرار دارد.
كذّاب
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
ما يَزالُ العَبدُ يَكذِبُ حتّى يَكتُبَهُ اللّه ُ كذّابا .
آدمى پيوسته دروغ مى گويد، تا جايى كه خداوند او را كذّاب مى نويسد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
ما يَزالُ العَبدُ يَكذِبُ و يَتَحَرّى الكذبَ حتّى يُكتَبَ عندَ اللّه ِ كذّابا .
آدمى آنقدر دروغ مى گويد و دنبال دروغ مى رود، تا سرانجام نزد خداوند كذّاب نوشته مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا يَزالُ العَبدُ يَكذِبُ و يَتَحرَّى الكذبَ فَتُنكَتُ في قَلبِهِ نُكتَةٌ حتّى يَسوَدَّ قَلبُهُ ، فيُكتَبَ عندَ اللّه ِ مِن الكاذِبينَ .
آدمى چندان دروغ مى گويد و دنبال دروغ مى رود كه نقطه اى سياه در دلش پديدار مى شود و به تدريج قلبش را سياه مى كند و نزد خداوند در شمار دروغگويان نوشته مى شود.
امام على عليه السلام :
ما يَزالُ أحَدُكُم يَكذِبُ حتّى لا يَبقى في قَلبِهِ مَوضِعُ إبرَةِ صِدقٍ، فَيُسمّى عندَ اللّه ِ كذّابا
يكى از شما آنقدر دروغ مى گويد كه ديگر در دلش به اندازه جاى سوزنى راستگويى باقى نمى ماند. پس، نزد خداوند، كذّاب نام مى گيرد.
امام على عليه السلام :
لا تُحَدِّث مِن غَيرِ ثِقَةٍ فتَكونَ كَذّابا .
بدون اطمينان [از درست بودن سخنت]، سخنى مگوى كه كذّاب خواهى بود.
امام على عليه السلام :
لا خَيرَ في عِلمِ الكَذّابينَ
در دانش اشخاص كذّاب خيرى نيست.
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه: آيا هر كس دروغى بگويد، كذّاب است؟ ـ فرمود :
لا ، ما مِن أحَدٍ إلاّ يكونُ ذلكَ مِنهُ ، و لكنِ المَطبوعَ علَى الكذبِ .
نه، هيچ كس نيست، مگر اين كه دروغى از او سر مى زند؛ كذّاب كسى است كه دروغگويى در طبع او نشسته باشد.
امام صادق عليه السلام :
إنّ آيَةَ الكَذّابِ بأن يُخبِرَكَ خَبرَ السَّماءِ و الأرضِ و المَشرِقِ و المَغرِبِ، فإذا سَألتَهُ عن حَرامِ اللّه ِ و حَلالِهِ لَم يكن عندَهُ شيءٌ ! .
نشانه كذّاب اين است كه از آسمان و زمين و مشرق و مغرب به تو خبر مى دهد. اما هر گاه درباره حرام و حلال خدا از او بپرسى چيزى در چنته ندارد!
امام صادق عليه السلام :
إنَّ الكَذّابَ يَهلِكُ بالبَيِّناتِ ، و يَهلِكُ أتباعُهُ بالشُّبُهاتِ .
كذّاب، با برهانهاى روشن هلاك مى شود و پيروانش به وسيله شبهات.
نتيجه دروغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الكذبَ يُسَوِّدُ الوَجهَ .
دروغ، رو سياهى مى آورد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أقلُّ النّاسِ مُرُوّةً مَن كانَ كاذِبا
كم مروّت ترين مردم، كسى است كه دروغگو باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الكِذبُ يَنقُصُ الرِّزقَ
دروغ، روزى را كم مى كند.
عيسى عليه السلام :
مَن كَثُرَ كذبُهُ ذَهَبَ بَهاؤهُ
كسى كه زياد دروغ بگويد، شكوهش برود.
امام على عليه السلام :
ثَمَرَةُ الكذبِ المَهانَةُ في الدُّنيا و العَذابُ في الآخِرَةِ .
نتيجه دروغ، خوارى در دنيا و عذاب در آخرت است.
امام على عليه السلام :
كَثرَةُ كِذبِ المَرءِ تُذهِبُ بَهاءَهُ
زياد دروغ گفتن انسان، شكُوه او را مى برد.
امام على عليه السلام :
كَثرَةُ الكذبِ تُفسِدُ الدِّينَ و تُعظِمُ الوِزرَ
دروغگويى زياد، دين را تباه و گناه را بزرگ مى گرداند.
امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزندش حضرت حسن عليه السلام ـ فرمود :
عاقِبَةُ الكذبِ النَّدَمُ
فرجام دروغ، پشيمانى است.
امام على عليه السلام :
الكذبُ فَسادُ كُلِّ شيءٍ .
دروغ، همه چيز را تباه مى كند.
امام على عليه السلام :
الكذبُ في العاجِلَةِ عارٌ ، و في الآجِلَةِ عَذابُ النّارِ
دروغ گفتن، در دنيا ننگ است و در آخرت، عذاب آتش.
امام على عليه السلام :
الكذبُ يُؤَدِّي إلَى النِّفاقِ
دروغ، به نفاق مى انجامد.
امام على عليه السلام :
الكذبُ يُوجِبُ الوَقيعَةَ .
دروغ، باعث غيبت و بدگويى مى شود.
امام على عليه السلام :
مَن كَذَبَ أفسَدَ مُرُوَّتَهُ .
كسى كه دروغ بگويد، مروّت خود را تباه كرده است.
امام على عليه السلام :
لا يَجتَمِعُ الكذبُ و المُرُوَّةُ .
دروغگويى و مروّت، با هم جمع نمى شود.
امام على عليه السلام :
مَن عُرِفَ بالكذبِ قَلَّتِ الثِقَةُ بهِ ، مَن تَجَنَّبَ الكذبَ صُدِّقَت أقوالُهُ .
كسى كه به دروغگويى شناخته شود اعتماد به او كم مى شود و كسى كه از دروغ اجتناب ورزد گفته هايش باور مى شود.
امام على عليه السلام :
فَسادُ البَهاءِ الكذبُ .
موجب از بين رفتن شُكوه، دروغ است.
امام على عليه السلام :
الكَذّابُ و المَيِّتُ سَواءٌ ، فإنّ فَضيلَةَ الحَيِّ علَى المَيِّتِ الثِّقةُ بهِ ، فإذا لم يُوثَقْ بكَلامِهِ بَطَلَت حَياتُهُ .
دروغگو و مرده يكسانند؛ زيرا برترى زنده بر مرده، به سبب اعتماد به اوست. پس هر گاه به گفته او اعتماد نشود، حياتش از بين رفته است.
امام على عليه السلام :
لكَذّابُ مُتَّهَمٌ في قَولِهِ و إن قَوِيَت حُجَّتُهُ و صَدَقَت لَهجَتُهُ .
دروغگو، در گفتارش مورد اتهام و بدگمانى است. هر چند [براى اثبات گفته اش ]دليل قوى بياورد و راست بگويد.
امام على عليه السلام :
يَكتَسِبُ الكاذِبُ بكِذبِهِ ثلاثا : سَخَطَ اللّه ِ علَيهِ ، و استِهانَةَ النّاسِ بهِ ، و مَقتَ الملائكةِ لَهُ .
دروغگو با دروغگويى خود سه چيز به دست مى آورد: خشم خدا، نگاه تحقيرآميز مردم و دشمنى فرشتگان .
امام على عليه السلام :
أبعَدُ النّاسِ مِن الصَّلاحِ الكَذوبُ ، و ذو الوَجهِ الوقاحِ
دورترين مردم از جاده صلاح، دروغگو و شخص وقيح (بى حيا) است.
امام على عليه السلام :
اعتِيادُ الكِذبِ يُورِثُ الفَقرَ .
عادت به دروغ گويى فقر مى آورد.
امام على عليه السلام :
شَرُّ القولِ ما نَقَضَ بَعضُهُ بَعضا .
بدترين گفتار آن است كه قسمتى از آن، قسمت ديگرش را نقض كند.
امام صادق عليه السلام :
لا تَكذِبْ فَيَذهَبَ بَهاؤكَ .
دروغ مگو، كه شكوهت از بين مى رود.
امام صادق عليه السلام :
ليسَت لِبَخيلٍ راحَةٌ ، و لا لِحَسودٍ لَذَّةٌ ، و لا لِمُلوكٍ وَفاءٌ ، و لا لِكَذّابٍ مُروّةٌ
بخيل را آسايش نيست، و حسود را خوشى و شاهان را وفا و دروغگو را مروّت.
امام صادق عليه السلام :
لا تَستَعِنْ بكَذّابٍ ··· فإنّ الكَذّابَ يُقرِّبُ لكَ البَعيدَ، و يُبَعِّدُ لكَ القَريبَ
هرگز از دروغگو كمك مخواه··· زيرا دروغگو دور را در نظر تو نزديك جلوه مى دهد و نزديك را دور.
امام صادق عليه السلام :
إنّ الرجُلَ لَيَكذِبُ الكِذبَةَ فَيُحرَمُ بها صَلاةَ الليلِ
همانا فرد دروغى مى گويد و به سبب آن، از نماز شب محروم مى شود.
امام صادق عليه السلام :
إنَّ مِمّا أعانَ اللّه ُ (بهِ) علَى الكذّابينَ النِّسيانَ .
از جمله كمكهاى خداوند بر ضدّ دروغگويان فراموشى است
زشت ترين دروغ
امام على عليه السلام :
إنّه سَيَأتِي علَيكُم مِن بَعدِي زَمانٌ ليسَ فيهِ شيءٌ أخفى مِن الحَقِّ و لا أظهَرَ مِن الباطِلِ ، و لا أكثَرَ مِن الكذبِ على اللّه ِ و رسولِهِ .
به زودى پس از من روزگارى بر شما آيد كه در آن زمان، چيزى پوشيده تر از حق و آشكارتر از باطل و رايج تر از دروغ بستن به خدا و رسول او نيست.
امام على عليه السلام :
لَأن يَخطَفَني الطَّيرُ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أقولَ على رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ما لم يَقُلْ .
اگر پرنده [شكارى] ، مرا در رُبايد، خوشتر دارم از اين كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله سخنى را نسبت دهم كه نفرموده باشد.
امام على عليه السلام :
فو اللّه لَأن أخِرَّ مِن السَّماءِ أو تَخطَفَني الطَّيرُ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أكذِبَ على رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله .
به خدا قسم اگر از آسمان فرو افتم يا پرنده مرا در رُبايد، خوشتر دارم از اين كه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله دروغ بندم.
امام صادق عليه السلام ـ آنگاه كه در حضورش از ملعون بودن بافنده سخن رفت ـ فرمود :
إنّما ذاكَ الذي يَحُوكُ الكذبَ على اللّه ِ و على رسولِهِ صلى الله عليه و آله .
منظور از بافنده، در حقيقت، كسى است كه بر خدا و رسول او دروغ ببافد.
امام صادق عليه السلام :
الكَذِبُ علَى اللّه ِ و على رسولِهِ صلى الله عليه و آله مِن الكبائرِ .
دروغ بستن به خدا و رسول او صلى الله عليه و آله ، از گناهان كبيره است.
الكافى ـ به نقل از ابو بصير ـ :
سَمعتُ أبا عبدِ اللّه عليه السلام يقولُ : إنّ الكِذبَةَ لَتُفَطِّرُ الصائمَ ، قلتُ : و أيُّنا لا يكونُ ذلكَ مِنهُ ؟ ! قالَ : ليسَ حيثُ ذَهَبتَ ، إنّما ذلكَ الكذبُ علَى اللّه ِ و على رسولِهِ و علىَ الأئمَّةِ صلواتُ اللّه ِ علَيهِ و علَيهِم .
از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود : دروغى، روزه روزه دار را باطل مى كند. عرض كردم: كدام يك از ما هست كه چنين چيزى [يك دروغ در روز ]از او سر نزند؟ حضرت فرمود: مقصود اين نبود كه تو فكر كردى، بلكه مقصود دروغ بستن به خدا و رسول او و ائمه ـ صلوات اللّه عليه و عليهم ـ مى باشد.
موارد جايز بودن دروغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إن اللّه َ عَزَّ و جلَّ أحَبَّ الكِذبَ في الصَّلاحِ، و أبغَضَ الصِّدقَ في الفَسادِ .
خداوند عزّ و جلّ، دروغ گفتن به منظور ايجاد صلح و آشتى را دوست دارد و راستگويى به قصد فساد انگيزى را دشمن مى دارد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
ليسَ بالكاذِبِ مَن أصلَحَ بينَ النّاسِ فقالَ خَيرا أو نَمى خَيرا .
كسى كه براى اصلاح ميان مردم [به دروغ] سخن خوبى بگويد، يا به خوبى خبر كشى كند، دروغگو به شمار نمى آيد.
امام صادق عليه السلام :
إنّ اللّه َ أحَبَّ اثنَينِ و أبغَضَ اثنَينِ : أحَبَّ الخَطرَ .حديث فيما بينَ الصَّفَّينِ ، و أحَبَّ الكذبَ في الإصلاحِ ، و أبغَضَ الخَطرَ في الطُّرُقاتِ ، و أبغَضَ الكذبَ في غَيرِ الإصلاحِ .
خداوند دو چيز را دوست و دو چيز را دشمن دارد: با تبختر راه رفتن ميان دو صف [از لشكر اسلام و كفر] را دوست دارد و دروغ گفتن، براى آشتى دادن را هم دوست دارد. و با تبختر راه رفتن در كوچه و بازار را دشمن دارد و دروغ گفتن براى هدفى غير از آشتى دادن را نيز دشمن مى دارد.
امام صادق عليه السلام :
الكِذبُ مَذمومٌ إلاّ في أمرَينِ : دَفعِ شَرِّ الظَّلَمَةِ، و إصلاحِ ذاتِ البَينِ .
دروغ نكوهيده است، مگر در دو جا: دور كردن شرّ ستمگران و آشتى دادن ميان مسلمانان.
امام صادق عليه السلام :
الكلامُ ثلاثةٌ : صِدقٌ ، و كِذبٌ ، و إصلاحٌ بينَ النّاسِ .
سخن بر سه گونه است: راست و دروغ و آشتى دادن ميان مردم.
امام صادق عليه السلام :
المُصلِحُ ليسَ بكاذِبٍ .
اصلاح دهنده [ميان مردم مسلمان]، دروغگو به شمار نمى آيد.
امام صادق عليه السلام :
كُلُّ كذبٍ مَسؤولٌ عَنهُ صاحِبُهُ يَوما إلاّ (كذبا) في ثلاثةٍ : رجُلٌ كائدٌ في حَربِهِ فهُو مَوضوعٌ عَنهُ ، أو رجُلٌ أصلَحَ بينَ اثنَينِ يَلقَى هذا بغَيرِ ما يَلقَى بهِ هذا يُريدُ بذلكَ الإصلاحَ ما بينَهُما ، أو رجُلٌ وَعَدَ أهلَهُ شيئا و هُو لا يُريدُ أن يُتِمَّ لَهُم .
هر دروغى روزى از گوينده اش بازخواست شود، مگر دروغى كه در سه جا گفته شود: مردى كه در جنگ نيرنگ زند كه بر او گناهى نيست، يا مردى كه ميان دو نفر اصلاح و سازش دهد؛ با اين يكى برخوردى مى كند و با آن يكى برخورد ديگرى و هدفش از اين كار آشتى دادن ميان آن دوست، يا مردى كه به زن (خانواده) خود و عده اى دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد .
توريه
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ في المَعاريضِ لَمَندوحةً عنِ الكذبِ .
همانا در سخنان چند پهلو براى پرهيز از دروغ راه گريزى باز است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ في المَعاريضِ ما يُغني الرجُلَ العاقِلَ عنِ الكذبِ .
در سر بسته گويى ها، ظرافتهايى است كه مرد خردمند را از دروغ گفتن بى نياز مى كند.
كنز العمّال :
رَكِبَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله خَلفَ أبي بَكرٍ ناقَتَهُ ، و قالَ : يا أبا بكرٍ دَلِّهِ .حديث النّاس عنه ، فإنّهُ لا يَنبَغي لِنَبيٍّ أن يَكذِبَ ، فَجَعَلَ النّاسُ يَسألونَهُ مَن أنت ؟ قالَ : باغٍ يَبتَغي ، قالوا : و مَن وَراءَكَ ؟ قال : هادٍ يَهدِيني .
رسول خدا صلى الله عليه و آله پشت سر ابو بكر بر ناقه اش سوار شد و فرمود: اى ابو بكر! مردم را گيج و سر در گم كن .؛ زيرا براى يك پيامبر سزاوار نيست كه دروغ بگويد: مردم شروع كردند به سؤال از ابو بكر كه:تو كيستى؟ ابو بكر پاسخ داد: جوينده اى كه [راه] مى جويد. پرسيدند: چه كسى پشت سر توست؟ ابو بكر پاسخ داد: راهنمايى كه مرا راهنمايى مى كند.
امام صادق عليه السلام ـ وقتى عبد اللّه بن بُكير به امام عليه السلام عرض كرد: كسى به خانه مردى مى آيد و او را مى خواهد، اما آن مرد به كنيزش مى گويد: بگو او اين جا نيست [اين چه حكمى دارد؟] ـ فرمود :
لا بَأسَ، ليسَ بكذبٍ
اشكالى ندارد. اين دروغ نيست
الاحتجاج :
روى أنّه سُئلَ الصّادِقُ عليه السلام عن قَولِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في قِصّةِ إبراهيمَ عليه السلام : «قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُم هذا فَاسألُوهُم إنْ كانُوا يَنطِقُونَ» قالَ : ما فَعَلَهُ كَبيرُهُم و ما كَذَبَ إبراهيمُ عليه السلام . قيل : و كيفَ ذلكَ ؟ فقالَ : إنّما قالَ إبراهيمُ : «فَاسألُوهُم إنْ كانُوا يَنْطِقُونَ» فإن نَطَقُوا فكَبيرُهُم فَعَلَ ، و إن لم يَنطِقُوا فلَم يَفعَلْ كبيرُهُم شيئا ، فما نَطَقُوا و ما كَذَبَ إبراهيمُ عليه السلام
فَسئلَ عن قولِهِ تعالى في سُورَةِ يُوسفَ : «أيَّتُها العِيرُ إنَّكُم لَسارِقُونَ» قالَ : إنّهُم سَرَقُوا يُوسفَ مِن أبيهِ ، أ لا تَرى أنّهُ قالَ لَهُم حِينَ قالوا : «ما ذا تَفقِدُونَ * قالوا نَفقِدُ صُواعَ المَلِكِ» (یوسف،71و72)و لم يَقُلْ سَرَقتُم صُواعَ المَلِكِ ، إنّما سَرَقُوا يُوسفَ مِن أبيه . فَسئلَ عن قولِ إبراهيمَ عليه السلام : «فَنَظَرَ نَظْرَةً في النُّجُومِ فَقالَ إنّي سَقيمٌ» قالَ : ما كانَ إبراهيمُ سَقيما و ما كَذَبَ ، إنّما عَنى سَقيما في دِينِهِ ، أي مُرتادا .
از امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خداوند عزّ و جلّ در داستان ابراهيم سؤال شد كه: «گفت: [نه ]بلكه بزرگترشان اين كار را كرده است، اگر سخن مى گويند از آنها بپرسيد». حضرت فرمود: نه، بت بزرگشان اين كار را كرده بود و نه ابراهيم عليه السلام دروغ گفت. عرض شد: چگونه؟ حضرت فرمود: زيرا ابراهيم گفت: «اگر سخن مى گويند از آنها بپرسيد». اگر بتها سخن مى گفتند، بزرگشان اين كار را كرده بود و اگر سخن نمى گفتند، بزرگشان كارى نكرده بود.اما آنها سخن نگفتند[و نمى توانستند بگويند ]و ابراهيم هم دروغ نگفت همچنين، از آن حضرت درباره اين آيه سوره يوسف سؤال شد كه: «اى كاروانيان! قطعاً شما دزد هستيد». حضرت فرمود: آنها يوسف را از پدرش دزديدند. مگر نمى بينى كه وقتى [برادران يوسف ]گفتند: «چه گم كرده ايد؟ گفتند: جام پادشاه را گم كرده ايم» و يوسف نگفت: جام پادشاه را دزديده ايد. در حقيقت آنها يوسف را از پدرش دزديدند [و مقصود يوسف نيز از اين كه گفت قطعاً شما دزد هستيد ، همين معناست]نيز از اين سخن ابراهيم عليه السلام از امام صادق سؤال شد كه: «پس نگاهى به ستارگان كرد و گفت: من كسالت دارم». حضرت فرمود: ابراهيم نه كسالت داشت و نه دروغ گفت؛ بلكه مقصود او كسالت در دينش بود، چون در جستجوى [دين درست] بود.
الكافى ـ به نقل از حسن صيقل ـ :
قلتُ لأبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام : إنّا قد رَوَينا عن أبي جعفرٍ عليه السلام في قَولِ يُوسفَ عليه السلام : «أيَّتُها العِيرُ إنّكُم لَسارِقُونَ» فقالَ : و اللّه ِ ما سَرَقُوا و ما كَذَبَ ، و قالَ إبراهيمُ عليه السلام : «بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُم هذا فَاسْألُوهُم إنْ كانُوا يَنْطِقُونَ» ؟ فقالَ : و اللّه ِ ما فَعَلُوا و ما كَذَبَ قالَ : فقالَ أبو عبدِ اللّه ِ عليه السلام : ما عِندَكُم فيها يا صَيقَلُ ؟ قالَ : فقلتُ : ما عِندَنا فيها إلاّ التَّسليمُ ، قالَ : فقالَ : ··· إنَّ إبراهيمَ عليه السلام إنّما قالَ : «بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا» إرادةَ الإصلاحِ و دلالَةً على أنَّهُم لا يَفعَلونَ ، و قالَ يُوسفُ عليه السلام إرادةَ الإصلاحِ .
به امام صادق عليه السلام عرض كردم : براى ما از حضرت باقر عليه السلام روايت شده كه درباره اين گفته يوسف عليه السلام : «اى كاروانيان قطعاً شما دزد هستيد»، فرموده است: به خدا سوگند آنان دزدى نكرده بودند و يوسف هم دروغ نگفت. نيز درباره اين سخن ابراهيم عليه السلام : «بلكه اين بزرگ آنها اين كار را كرده است، پس اگر سخن مى گويند از آنها بپرسيد»، فرموده است: به خدا سوگند كه آن بتها اين كار را نكرده بودند و در عين حال ابراهيم دروغ نگفت حسن گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى صيقل! نظر شما در اين باره چيست؟ صيقل مى گويد: من عرض كردم: ما نظرى جز تسليم نداريم. حضرت فرمود: ··· ابراهيم عليه السلام كه گفت: «بلكه بزرگ آنها اين كار را كرده است»، قصدش در حقيقت اصلاح و راهنمايى به اين نكته بود كه از اين بتها كارى بر نمى آيد. يوسف عليه السلام نيز [آن سخن را] به قصد اصلاح بيان فرمود.
گوش دادن به دروغ
امام على عليه السلام :
لا تَرفَعُوا مَن رَفَعَتهُ الدُّنيا ، و لا تَشِيمُوا بارِقَها ، و لا تَسمَعُوا ناطِقَها ··· فإنّ بَرقَها خالِبٌ ، و نُطقَها كاذِبٌ .
كسى را كه دنيا بالا برده، بلند مشماريد و به برق آن خيره مشويد و به سخنگوى دنيا، گوش مسپاريد··· زيرا كه برق آن فريبنده است و سخنش دروغ.
امام على عليه السلام :
لا تُمَكِّنِ الغُواةَ مِن سَمعِكَ .
گمراهان را بر گوش خود مسلّط مكن.
بحار الأنوار :
سُئلَ الصّادقُ عليه السلام عنِ القُصّاصِ : أ يَحِلُّ الاستِماعُ لَهُم ؟ فقالَ : لا ، و قالَ عليه السلام : مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ ، فإن كانَ النّاطِقَ عن اللّه ِ فقد عَبَدَ اللّه َ ، و إن كانَ النّاطِقَ عن إبليسَ فقد عَبَدَ إبليسَ
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه آيا گوش دادن به داستان پردازان رواست يا نه ـ فرمود : نه. و هر كس به گوينده اى گوش سپارد، او را بندگى كرده است. پس اگر گوينده از خدا سخن بگويد، [شنونده] خدا را عبادت كرده است و اگر گوينده سخنان ابليسى بگويد او (شنونده) ابليس را عبادت كرده است.
بر حذر داشتن از آرزوهاى دروغين
امام على عليه السلام :
رَحِمَ اللّه ُ امرأً (عَبدا) سَمِعَ حِكمَا فَوَعى ، و دُعِيَ إلى رَشادٍ فَدَنا ··· كابَرَ هَواهُ ، و كَذَّبَ مُناهُ .
خدا رحمت كند كسى (بنده اى) را كه سخن حكيمانه اى را شنيد و آن را پذيرا شد و به راه راست فرا خوانده شد و بدان نزديك گشت··· با هواى نفْس خود ستيزيد و آرزويش را دروغ شمرد.
امام على عليه السلام :
إنَّ تَقوَى اللّه ِ حَمَت أولياءَ اللّه ِ مَحارِمَهُ ··· فَأخَذُوا الراحَةَ بالنَّصَبِ ، و الرِّيَّ بالظَّمَأِ ، و استَقرَبوا الأجَلَ ، فَبادَرُوا العَملَ ، و كَذَّبُوا الأمَلَ ، فَلاحَظُوا الأجَلَ .
پرواى از خدا، دوستان خدا را از حرامهاى او نگه داشت··· پس آسايش را به رنج، و سيرابى را به تشنگى بدل كردند و اجل را نزديك ديدند و از اين رو به كار و عمل پرداختند و آرزو را دروغ دانستند و مرگ را پيش چشم داشتند.
امام على عليه السلام :
قد غابَ عن قُلوبِكُم ذِكرُ الآجالِ ، و حَضَرَتكُم كَواذِبُ الآمالِ ، فصارَتِ الدُّنيا أملَكَ بِكُم مِن الآخِرَةِ ، و العاجِلَةُ أذهَبَ بِكُم مِن الآجِلَةِ .
يادِ مرگ از دلهاى شما غايب گشته و آرزوهاى دروغين نزد شما حاضر شده اند. از اين رو دنيا بيش از آخرت شما را به تملّك خويش در آورده و دنياىِ گذرا بيش از آخرتِ پايدار شما را با خود مى برد.
امام على عليه السلام :
أينَ تَذهَبُ بِكُمُ المَذاهِبُ ، و تَتِيهُ بِكُمُ الغَياهِبُ ، و تَخدَعُكُمُ الكواذِبُ ؟! .
اين راهها[ى گوناگون] شما را به كجا مى كشاند؟ و اين تاريكيها تا به كى سرگردانتان مى سازد؟ و دروغها تا چند فريبتان مى دهد؟!
میزان الحکمه،جلد دهم.