نفس از نظر احادیث
۲۴ تیر ۱۳۹۴ 0عناوین
نَفْس
امام على عليه السلام :
إنّ النَّفسَ لَجَوهَرَةٌ ثَمينَةٌ ؛ مَن صانَها رفَعَها ، و مَنِ ابتَذَلَها وَضَعَها .
همانا نَفْس گوهرى گران بها است، هر كه آن را نگه داشت بلند مرتبه اش گردانيد و هركه از آن نگهدارى نكرد پست و خوارش ساخت.
( غررالحکم / 3494 )
امام على عليه السلام :
لَيسَ على وَجهِ الأرضِ أكرَمُ علَى اللّه ِ سبحانَهُ مِن النَّفسِ المُطيعَةِ لِأمرِهِ .
در روى زمين چيزى نزد خداوند سبحان گراميتر از نفْسى كه مطيعِ فرمان او باشد، وجود ندارد.
( غررالحکم / 7530 )
امام على عليه السلام :
العِلمُ قائدٌ، و العَملٌ سائقٌ، و النَّفسُ حَرونٌ .
علم از جلو مى كشد و عمل از پشت سر مى راند و نفْس [مركبى ]سركش است.
( تحف العقول / 208 )
امام على عليه السلام :
النُّفوسُ طَلِقَةٌ ، لكنَّ أيدِي العُقولِ تُمسِكُ أعِنَّتَها عنِ النُّحوسِ .
نَفْس ها افسار گسيخته اند، امّا دست هاى خردها عنان آنها را گرفته نمى گذارند به بدبختى و هلاكت افكنند.
( غررالحکم / 2048 )
امام على عليه السلام :
اللّهُمّ داحِيَ المَدحُوّاتِ ، و داعِم المَسمُوكات ، و جابِلَ القُلوبِ على فِطرَتِها : شَقِيِّها و سَعيدِها .
بار خدايا! اى گستراننده زمين ها و بر پا دارنده آسمان ها و آفريننده دل هايى كه بدبختى و خوشبختى هر يك را با آن سرشته اى.
( نهج البلاغه / خطبه 72 )
امام باقر و امام صادق عليهما السلام ـ درباره آيه «فألهمها فجورها و تقواها ؛ پس پليد كارى و پرهيزكارى اش را به آن الهام كرد» ـ فرمودند :
بَيَّنَ لَها ما تأتي و ما تَترُكُ .
آنچه را كه نفْس بايد انجام دهد يا ترك گويد براى او روشن ساخت.
( مجمع البیان ،ج10 ، ص755 )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و نفْس و ما سوّاها» ـ فرمود :
خَلَقَها و صَوَّرَها ، و قولهُ : «فألهَمَها فُجُورَها و تَقْواها» أي عَرَّفَها و ألهَمَها ، ثُمّ خَيَّرَها فاختارَت .
يعنى آن را آفريد و بدان شكل داد و جمله «فألهمها فجورها و تقواها» يعنى خوبى و بدى را به نفْس شناساند و الهام كرد. آنگاه نفْس را [ميان گزينش هر يك از اين دو ]مخيّر نمود و او صاحب اختيار شد.
( تفسیرقمی ،ج2 ،ص424 )
بحار الأنوار : امام صادق عليه السلام ـ در بيان آيه «و نفْس و ما سوّاها» ـ فرمود :
المؤمنُ المَستورُ و هُوَ علَى الحَقِّ ، و قوله : «فَألْهَمَها فُجورَها و تَقواها» قالَ : مَعرِفةُ الحَقِّ مِن الباطِلِ .
مؤمنِ مستورى كه بر حق باشد . همچنين در بيان آيه «فألهمها فجورها و تقواها» فرمود: مقصود شناخت حق از باطل است.
( بحارالانوار، ج24 ، ص72 ،ح6 )
سخنى پيرامون تجرّد نفس : آدمى پير چو شد نفْس جوان مى گردد
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
نَفسُ ابنِ آدَمَ شابَّةٌ و لَو التَقَت تَرقُوَتاهُ مِن الكِبَرِ ، إلاّ مَنِ امتَحَنَ اللّه ُ قَلبَهُ لِلتَّقوى، و قَليلٌ ما هُم .
نفْس آدميزاد همواره جوان است حتى زمانى كه استخوانهاى ترقوه او از شدّت پيرى سر به هم آورند، مگر كسى كه خداوند دل او را با پرهيزگارى خالص كرده باشد و اينان اندكند.
( کنزالعمال / 5671 )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الشَّيخُ شابٌّ في طَلَبِ الدُّنيا و إنِ التَفّت تَرقُوَتاهُ مِن الكِبَرِ ، إلاّ الّذينَ اتَّقَوا و قَليلٌ ما هُم .
پيرِ سالخورده، در طلب دنيا همچنان جوان است، هرچند استخوانهاى ترقوه اش از كهن سالى سر به هم آورده باشند، مگر كسانى كه پرهيزگار باشند و اينان اندك شمارند.
( تنبیه الخواطر ،ج1 ،ص278 )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
قَلبُ الشَّيخِ شابٌّ في حُبِّ اثنتَينِ : في حُبِّ الحَياةِ ، و كَثرَةِ المالِ .
دل شخص پير در دوستى دو چيز همواره جوان است : در عشق به زندگى و داشتن ثروت زياد.
( سنن ابن ماجه ،ج2 ، ص1415 ، ح4233 )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَهرَمُ ابنُ آدَمَ و يَشِبُّ منهُ اثنَتانِ : الحِرصُ علَى المالِ ، و الحِرصُ علَى العُمرِ .
آدميزاده پير مى شود و دو چيز در او جوان مى گردد : حرص به ثروت و حرص به زندگى.
( سنن ابن ماجه ،ج2 ،ص1415،ح4234 )
نفْس امّاره
امام على عليه السلام :
النَّفسُ الأمّارةُ المُسَوِّلَةُ تَتَملَّقُ تَمَلُّقَ المُنافِقِ ، و تَتَصَنَّعُ بشِيمَةِ الصَّديقِ المُوافِق ، حتّى إذا خَدَعَت و تَمَكَّنَت تسَلَّطَت تَسَلُّطَ العَدُوِّ ، و تَحَكَّمَت تَحَكُّمَ العُتُوِّ ، فأورَدَت مَوارِدَ السُّوءِ .
نفْسِ بد فرمانِ ظاهر آرا، همچون منافق چاپلوسى مى كند و خود را چون دوستى سازگار و دلسوز جلوه مى دهد و همين كه فريب داد و [بر انسان] دست يافت، چون دشمن مسلّط مى شود و با خودخواهى و قلدرى فرمان مى راند و [شخص را ]به جايگاه هاى بدى و هلاكت مى كشاند.
( غررالحکم / 2106 )
امام على عليه السلام :
إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ و الفَحشاءِ ، فمَنِ ائتَمَنَها خانَتهُ ، و مَنِ استَنامَ إلَيها أهَلَكَتهُ ، و مَن رَضِيَ عَنها أورَدَتهُ شَرَّ المَوارِدِ
نفْس همواره به بدى و زشت كارى فرمان مى دهد. پس هركه به نفْس خويش اعتماد كند نفْس به او خيانت مى ورزد و هركه به آن دل خوش كند نفْس او را به هلاكت مى افكند و هركه از آن خشنود شود، نفْس او را به جايگاه هاى بد درآورد .
( غررالحکم / 3491 )
امام على عليه السلام :
إنّ هذهِ النَّفسَ لَأمّارةٌ بالسُّوءِ ، فمَن أهمَلَها جَمَحَت به إلَى المَآثمِ
براستى كه اين نفْس همواره به بدى فرمان مى دهد. بنا بر اين، هر كس عنان آن را رها كند [همچون مركبى سركش ]او را به تاخت به سوى گناهان مى برد
( غررالحکم / 3489 )
امام على عليه السلام :
إنّ نَفسَكَ لَخَدُوعٌ ؛ إن تَثِقْ بها يَقتَدْكَ الشَّيطانُ إلَى ارتِكابِ المَحارِمِ .
همانا نفْس تو بسيار فريبكار است. اگر به آن اعتماد كنى، شيطان تو را به سمت ارتكاب حرام ها مى كشاند.
( غررالحکم / 3490 )
امام على عليه السلام :
كُن أوثَقَ ما تَكونُ بنَفسِكَ ، أحذَرَ ما تَكونُ مِن خِداعِها
زمانى كه به نفْس خود بيشترين اعتماد را دارى، از فريب او بيشتر برحذر باش.
( غررالحکم / 7170 )
نهج البلاغة : امام على عليه السلام ـ پس از پايان جنگ نهروان بر كشتگان خوارج گذشت ـ فرمود :
بُؤسا لَكُم ، لَقَد ضَرَّكُم مَن غَرَّكُم ، فقيلَ لَهُ : مَن غَرَّهُم يا أميرَ المؤمنينَ ؟ فقالَ : الشَّيطانُ المُضِلُّ ، و الأنفُسُ الأمّارَةُ بالسُّوءِ ، غَرَّتهُم بالأمانِيِّ ، و فَسَحَت لَهُم بالمَعاصي ، و وَعَدَتهُم الإظهارَ ، فاقتَحَمَت بهِمُ النّارَ .
بدا به حال شما! آن كس كه فريبتان داد به شما زيان رساند. پرسيدند : اى امير المؤمنين! چه كسى آنان را فريفت؟ فرمود : شيطان گمراه كننده و نفْس هاى بد فرمان كه آنان را با آرزوهاى خام فريب دادند و ايشان را به ميدان فراخ گناهان و نا فرمانى ها كشانيدند و نويد پيروزى به آنان دادند و در نتيجه، آنان در آتش فرو افكندند.
( نهج البلاغه / حکمت 323 )
امام على عليه السلام :
ما مِن مَعصيَةِ اللّه ِ شَيءٌ إلاّ يَأتي في شَهوَةٍ ، فرَحِمَ اللّه ُ امرأً نَزَعَ عن شَهوَتِهِ ، و قَمَعَ هَوى نَفسِهِ ؛ فإنّ هذهِ النَّفسَ أبعَدُ شَيءٍ مَنزِعا ، و إنّها لا تَزالُ تَنزِعُ إلى مَعصيَةٍ في هَوىً .
هيچ معصيتى از معاصى خداوند نيست مگر اينكه با شهوتى همراه است. پس، رحمت خدا بر انسانى كه از شهوات خويش باز ايستد و هواى نفْس خود را سركوب كند؛ زيرا كه اين نفْس به سختى از شهوات باز مى ايستد و همواره به نافرمانىِ برخاسته از هوس، گرايش دارد.
( نهج البلاغه / خطبه 176 )
امام على عليه السلام ـ در حكم استاندارى مصر به مالك اشتر ـ نوشت :
أمَرَهُ بتَقوَى اللّه ِ و إيثارِ طاعَتِهِ ··· و أمَرَهُ أن يَكسِرَ نفسَهُ مِن الشَّهَواتِ ، و يَزَعَها عِندَ الجَمَحاتِ . فإنَّ النَّفسَ أمّارَةٌ بالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمَ اللّه ُ ··· فاملِكْ هَواكَ ، و شُحَّ بنَفسِكَ عَمّا لا يَحِلُّ لكَ ، فإنّ الشُّحَّ بالنَّفسِ (الأنفُسِ) الإنصافُ مِنها فيما أحَبَّت أو كَرِهَت .
[امير المؤمنين على ]او (مالك) را به پرواى از خدا و برگزيدن راه طاعت او فرمان مى دهد··· و از او مى خواهد كه خواهش هاى نفْس خويش را درهم شكند و مهار آن را هنگام سركشى محكم گيرد؛ زيرا كه نفْس همواره، به بدى فرمان مى دهد، مگر آنكه خداوند رحم كند··· پس بر هوا و هوس خويش مسلّط باش و آنچه را كه حرام است از نفْس خود دريغ دار؛ زيرا كه دريغ داشتن از نفْس، دادخواهى از اوست در آنچه كه دوست دارد يا ناخوش مى دارد.
( نهج البلاغه / نامه 53 )
امام على عليه السلام ـ در بخشى از نامه خود به معاويه ـ نوشت :
إنّ نفسَك قد أولَجَتكَ شَرّا ، و أقحَمَتكَ غَيّا ، و أورَدَتكَ المَهالِكَ ، و أوعَرَت علَيكَ المَسالِكَ .
به راستى كه نفْس تو، تو را به شرّ و بدى وادار ساخته و در گمراهى فرو برده و در مهلكه ها در انداخته و راه ها[ى درستى و رستگارى ]را بر تو صعب العبور ساخته است.
( نهج البلاغه / نامه 30 )
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت :
إلهي ، إليكَ أشكو نَفسا بالسُّوءِ أمّارَةً ، و إلَى الخَطيئةِ مُبادِرَةً ، و بمَعاصيكَ مُولَعَةً ، ··· كثيرَةَ العِلَلِ ، طَويلَةَ الأمَلِ ، إن مَسَّها الشَّرُّ تَجزَعْ ، و إن مَسَّها الخَيرُ تَمنَعْ ، مَيّالَةً إلَى اللَّعبِ و اللَّهوِ ، مَملُوّةً بالغَفلَةِ و السَّهوِ ، تُسرِعُ بي إلَى الحَوبَةِ ، و تُسَوِّفُني بالتَّوبَةِ .
الهى، به تو شكايت مى كنم از نفسى كه همواره به بدى فرمان مى دهد و به سوى گناه مى شتابد و به معاصى تو آزمند است··· پر عذر و بهانه است و آرزوى دراز دارد، اگر به او گزندى رسد بيتابى مى كند و اگر خير و بركتى رسدش بخل مى ورزد، شيفته بازى و سرگرمى است، آكنده از غفلت و بى خبرى است، مرا به سوى گناه مى شتاباند و در كار توبه، به من وعده امروز و فردا مى دهد.
( بحارالانوار ،ج94 ،ص143 )
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت :
و أوهِن قُوَّتَنا عَمّا يُسخِطُكَ علَينا ، و لا تُخَلِّ في ذلكَ بينَ نُفوسِنا و اختِيارِها ؛ فإنَّها مُختارَةٌ لِلباطِلِ إلاّ ما وَفَّقتَ ، أمّارَةٌ بِالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمتَ .
نيروى ما را در آنچه تو را بر ما خشمگين مى سازد سست گردان و در اين مسير نفْس هاى ما را به اختيار خودشان وا مگذار؛ زيرا كه نفْس ها همواره راه باطل را بر مى گزينند، مگر آن جا كه توفيق تو يار گردد، و همواره به بدى فرمان مى دهند مگر اينكه تو رحم كنى.
( صحیفه سجادیه / دعای 9 )
امام صادق عليه السلام :
إذا فَرَغتَ مِن صَلاتِكَ فقُل : اللّهُمّ ··· أسألُكَ أن تَعصِمَني مِن مَعاصيكَ ، و لا تَكِلْني إلى نَفسي طَرفَةَ عَينٍ أبَدا ما أحيَيتَني، لا أقَلَّ مِن ذلكَ و لا أكثَرَ ، إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمتَ يا أرحَمَ الرّاحمينَ .
پس از آنكه نمازت را تمام كردى بگو : بار خدايا!··· از تو مى خواهم كه مرا از نا فرمانيت حفظ كنى و تا زنده ام، هرگز كمتر و بيشتر از چشم برهم زدنى، مرا به خودم وا مگذارى؛ زيرا كه نفْس همواره به بدى فرمان مى دهد مگر اينكه تو رحم كنى، اى مهربانترين مهربانان!
( کافی ،ج3 ،ص345 ، ح26 )
نفْسِ ملامتگر (وجدان بيدار)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارش خود به ابن مسعود ـ فرمود :
يا بنَ مَسعودٍ ، أكثِرْ مِن الصّالِحاتِ و البِرِّ ؛ فإنّ المُحسِنَ و المُسِيءَ يَندَمانِ ، يَقولُ المُحسِنُ : يا لَيتَني ازدَدتُ مِن الحَسَناتِ ! و يقولُ المُسِيءُ : قَصَّرتُ ، و تَصديقُ ذلكَ قَولُهُ تعالى : «و لا اُقْسِمُ بالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ»
اى پسر مسعود! كارهاى شايسته و نيك بسيار به جاى آر؛ زيرا نيكوكار و بدكار هر دو پشيمان مى شوند. نيكوكار مى گويد : كاش خوبى هاى بيشترى انجام مى دادم و بدكار مى گويد : كوتاهى كردم. مؤيد اين مطلب، سخن خداى متعال است كه مى فرمايد : «و سوگند به نفس ملامتگر».
( مکارم الاخلاق ،ج2 ،ص353 ، ح2660 )
الدرّ المنثور :
الّتي تَلومُ علَى الخَيرِ و الشَّرِّ ، تَقولُ : لَو فَعلتَ كذا و كذا ! .
ابن عبّاس ـ درباره آيه «بالنّفس اللوّامة» ـ گفت : يعنى نفْسى كه نسبت به خوبى و بدى ملامت مى كند و مى گويد : كاش چنين و چنان مى كردم.
( الدرالمنثور ،ج8 ،ص343 )
الدرّ المنثور : ابن عباس ـ در همين باره ـ مى گويد :
تَندَمُ على ما فاتَ و تَلومُ علَيهِ .
نفْسى كه بر آنچه از دست رفته افسوس مى خورد و براى آن ملامت مى كند.
( الدر المنثور ، ج8 ، ص 343 )
نفْس آدمى به منزله مركبى براى اوست
امام على عليه السلام :
إنّ نَفسَكَ مَطِيَّتُكَ ؛ إن أجهَدتَها قَتَلتَها ، و إن رَفَقتَ بها أبقَيتَها .
همانا نفْس تو مَركب توست ؛ اگر آن را به مشقّت اندازى نابودش مى كنى و اگر با آن مدارا كنى زنده اش نگه مى دارى.
( غررالحکم / 3643 )
امام على عليه السلام :
إنّ النَّفسَ حَمِضةٌ و الاُذنَ مَجّاجَةٌ ، فلا تَجُبَّ فَهْمَكَ بالإلحاحِ على قَلبِكَ فإنَّ لكُلِّ عُضوٍ مِن البَدَنِ استِراحَةً .
نَفْس، بد عُنق است و گوش، حرف نا شنو. پس، با فشار آوردن بر دلت، [توانايى ]فهم خود را از بين مَبَر ؛ زيرا هر عضوى از بدن نياز به استراحت دارد.
( غررالحکم / 3603 )
تعليم نفْس و تربيت و تهذيب آن
امام على عليه السلام :
مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ ، و ليَكُن تأديبُهُ بسِيرَتِهِ قَبلَ تأديبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم .
هر كه خود را در مقام پيشوايى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آنكه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت نمايد و كسى كه آموزگار و مربّى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن كه آموزگار و مربى ديگران است.
( نهج البلاغه / حکمت 73 )
امام على عليه السلام :
أيُّها النّاسُ ، تَولّوا مِن أنفسِكُم تأديبَها ، و اعدِلوا بِها عَن ضَراوَةِ عاداتِها .
اى مردم! به تربيت نفس هاى خود بپردازيد و آن را از آزمندى به عادت هايش باز داريد.
( نهج البلاغه / حکمت 359 )
امام على عليه السلام :
الاشتِغالُ بتَهذيبِ النَّفسِ أصلَحُ .
پرداختن به تهذيب نفْس سازنده تر است.
( غررالحکم / 1319 )
امام على عليه السلام :
خَيرُ النُّفوسِ أزكاها .
بهترين نَفْس ها، پاكترين آنهاست.
( غررالحکم / 4980 )
امام على عليه السلام :
ذروَةُ الغاياتِ لا يَنالُها إلاّ ذَوُو التَّهذيبِ و المُجاهَداتِ .
به اوج اهداف نرسند مگر كسانى كه در راه تهذيب نفْس خود تلاش ها مى كنند.
( غررالحکم / 5190 )
امام على عليه السلام :
سياسَةُ النَّفسِ أفضَلُ سياسَةٍ .
سياست كردن (تربيت) نفْس برترين سياست است.
( غررالحکم / 5589 )
امام على عليه السلام :
كلَّما ازدادَ عِلمُ الرّجُلِ زادَت عِنايَتُهُ بنَفسِهِ ، و بَذَلَ في رياضَتِها و صَلاحِها جُهدَهُ .
هر چه دانش مرد زيادتر شود اهتمام او به نفْسش بيشتر شود و توان خود را در راه تربيت و اصلاح آن به كار گيرد.
( غررالحکم / 7204 )
امام على عليه السلام :
المَرءُ حيثُ وَضَعَ نفسَهُ برياضَتِه و طاعَتِهِ؛ فإن نَزَّهَها تَنَزَّهَت، و إن دَنَّسَها تَدَنَّسَت .
موقعيت نفْس آدمى به رياضت و طاعتى است كه در پيش مى گيرد. پس، اگر نفْس خود را پاك گرداند، نفْس او پاك مى گردد و اگر آن را آلوده گرداند، آلوده مى شود.
( غررالحکم / 1905 )
امام على عليه السلام :
الرّجُلُ حيثُ اختارَ لنَفسِهِ ؛ إن صانَها ارتَفَعَت ، و إنِ ابتَذَلَها اتَّضَعَت .
آدمى جايگاه خودش را خودش بر مى گزيند. اگر نفس خود را [از آلودگى و پستى ]نگه دارد، بلند مرتبه مى شود و اگر آن را نگه ندارد پست مى گردد.
( غررالحکم / 1906 )
امام على عليه السلام :
قُلوبُ العِبادِ الطّاهِرَةُ مَواضِعُ نَظَرِ اللّه ِ سبحانَهُ ، فمَن طَهَّرَ قَلبَهُ نَظَرَ إلَيهِ .
دل هاى پاكِ بندگان، نظرگاه خداى سبحان است. پس هر كه دل خويش را پاك گرداند خداوند به آن نظر افكند.
( غررالحکم / 6777 )
امام على عليه السلام :
النَّزاهَةُ مِن شِيَمِ النُّفوسِ الطّاهِرَةِ .
پاكى، از خصلت هاى جان هاى پاك است.
( غررالحکم / 1434 )
امام على عليه السلام :
اشتِغالُكَ بِمَعايِبِ نَفسِكَ يَكفيكَ العارَ .
پرداختن تو، به معايب نَفْست، ننگ را از تو دور مى سازد.
( غررالحکم / 1483 )
امام صادق عليه السلام :
احمِلْ نفسَكَ لنفسِكَ، فإن لَم تَفعَلْ لَم يَحمِلْكَ غَيرُكَ .
خودت بار خودت را بر دوش كش كه اگر چنين نكنى ديگرى بار تو را برنمى دارد.
( کافی ،ج2 ،ص454 ،ح5 )
سخنى درباره تهذيب نفس : جبران كردن تباهى نَفْس
امام على عليه السلام :
استِدراكُ فَسادِ النَّفسِ مِن أنفَعِ التَّحقيقِ .
جبران كردن تباهىِ نفْس، از جمله سودمندترين درست كردن است.
( غررالحکم / 1480 )
امام على عليه السلام :
مَنِ استَدرَكَ فَوارِطَهُ أصلَحَ .
هركه از دست رفته هايش را جبران كند [كار خويشتن را] اصلاح گرداند.
( غررالحکم / 7809 )
امام على عليه السلام :
المُستَدرِكُ على شَفا صَلاحٍ .
جبران كننده، در آستانه صلاح (سازندگى) قرار دارد.
( غررالحکم / 1218 )
امام على عليه السلام :
حُسنُ الاستِدراكِ عُنوانُ الصَّلاحِ .
درست [به موقع] جبران كردن [خطاها و گناهان] سر لوحه صلاح [سازندگى ]است.
( غررالحکم / 4867 )
امام على عليه السلام :
ما أبعَدَ الاستِدراكَ مِن الفَوتِ!
چه دور است جبران كردن چيزهاى از دست رفته.
( غررالحکم / 9488 )
امام على عليه السلام
تَدارَكْ في آخِرِ عُمرِكَ ما أضَعتَهُ في أوَّلِهِ ؛ تَسعَدْ بمُنقَلَبِكَ .
آنچه را در اوايل عمر خود از دست داده اى در اواخر عمرت جبران كن تا در آخرتت سعادتمند گردى.
( غررالحکم / 4572 )
عوامل خودسازى
امام على عليه السلام :
سَبَبُ صلاحِ النَّفسِ العُزوفُ عنِ الدُّنيا .
سبب صلاح نفْس، دورى كردن از دنياست.
( غررالحکم / 5528 )
امام على عليه السلام :
اِملِكوا أنفُسَكُم بدَوامِ جِهادِها .
از طريق جهادِ پيگير با نفْس هايتان بر آنها مسلّط شويد.
( غررالحکم / 2489 )
امام على عليه السلام :
صَلاحُ النَّفسِ مُجاهَدَةُ الهَوى .
خودسازى [در گرو] مبارزه با هواى نفْس است.
( غررالحکم / 5805 )
امام على عليه السلام :
لا تَترُكِ الاجتِهادَ في إصلاحِ نَفسِكَ ، فإنّهُ لا يُعينُكَ إلاّ الجِدُّ .
از كوشش در راه خودسازى دست برمدار ؛ زيرا در اين راه چيزى جز جدّيت ، تو را كمك نمى كند.
( غررالحکم / 10365 )
امام على عليه السلام :
أعوَنُ شَيءٍ على صَلاحِ النَّفسِ القَناعَةُ .
كمك كننده ترين عامل در راه خودسازى، قناعت است.
( غررالحکم / 3191 )
امام على عليه السلام :
كيفَ يَستَطيعُ صَلاحَ نَفسِهِ مَن لا يَقنَعُ بالقَليلِ ؟ ! .
چگونه مى تواند خودسازى كند كسى كه به اندك قانع نيست؟!
( غررالحکم / 6979 )
امام على عليه السلام :
إذا رَغِبتَ في صَلاحِ نَفسِكَ فعلَيكَ بالاقتِصادِ و القُنوعِ و التَّقلُّلِ .
اگر خواهان خودسازى هستى، بايد صرفه جويى و قناعت و كم خواهى را پيشه كنى.
( غررالحکم / 4172 )
امام على عليه السلام :
إذا صَعُبَت علَيكَ نَفسُكَ فاصعُبْ لَها تَذِلَّ لكَ ، و خادِعْ نفسَكَ عن نفسِكَ تَنْقَدْ لَكَ .
هرگاه نفْس تو در برابرت سركشى كرد، تو نيز در برابر او سركشى كن، تا رام تو شود و نفْس خود را درباره خودت فريب بده، تا فرمانبردار تو شود.
( غررالحکم / 4107 )
امام على عليه السلام :
فَسادُ الأخلاقِ بمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ، و صلاحُ الأخلاقِ بمُنافَسَـةِ العُقَلاءِ ، و الخَلقُ أشكالٌ فكُلٌّ يَعمَلُ على شاكِلَتِه .
همنشينى با نابخردان اخلاق را تباه مى سازد و همچشمى با خردمندان اخلاق را مى سازد و خلايق گونه گونند و هر كس بر حسب طينت (ساختار روانى و بدنى) خود عمل مى كند.
( بحارالانوار،ج 78 ،ص82 ،ح78 )
امام على عليه السلام :
إنَّ تَقوَى اللّه ِ دَواءُ داءِ قُلوبِكُم··· و طَهورُ دَنَسِ أنفُسِكُم .
تقواى الهى داروى درد دل هاى شماست··· و پاك كننده آلودگى جان هايتان.
( نهج البلاغه / خطبه 198 )
امام على عليه السلام ـ در وصيت به شريح بن هانى هنگامى كه او را به سردارى سپاهِ عازم شام گماشت ـ نوشت :
اعلَمْ أنّكَ إن لَم تَردَعْ (تَرتَدِعْ) نَفسَكَ عن كَثيرٍ مِمّا تُحِبُّ ـ مَخافَةَ مَكروهٍ ـ سَمَت بِكَ الأهواءُ إلى كَثيرٍ مِن الضَّرَرِ ، فكُن لنَفسِكَ مانِعا رادِعا . ، و لنَزوَتِكَ عندَ الحَفيظَةِ واقِما قامِعا . .
بدان كه اگر از افتادن در ورطه امور ناخوشايند پروا نداشته باشى و نفْس خود را از بسيارى امور دل خواهش باز ندارى هوس ها تو را به سوى زيان هاى فراوانى خواهد كشاند. پس، در برابر نفْس خود عاملى بازدارنده باش و هنگام خشم، جلوى برآشفتگى خود را بگير و آن را درهم شكن.
( نهج البلاغه / نامه 56 )
امام على عليه السلام :
سَبَبُ صَلاحِ النَّفسِ الوَرَعُ .
سبب خودسازى، پارسايى است.
( غررالحکم / 5547 )
امام على عليه السلام :
أقبِلْ على نَفسِكَ بالإدبارِ عَنها .
با پشت كردن به نفس [امّاره ]خود به [نفس فاضله و ناطقه انسانىِ ]خويشتن روى كن.
( غررالحکم / 2434 )
امام على عليه السلام :
يَنبَغي لمَن أرادَ صَلاحَ نفسِهِ و إحرازَ دِينِهِ أن يَجتَنِبَ مُخالَطَةَ أبناءِ الدُّنيا .
كسى كه خواهان خودسازى و نگهدارى دين خود است، بايد از آميختن با دنيا پرستان دورى كند.
( غررالحکم / 10951 )
امام على عليه السلام :
أرجَى النّاسِ صَلاحا مَن إذا وَقَفَ على مَساويهِ سارَعَ إلَى التَّحَوُّلِ عَنها .
اميدوارترين مردم به اصلاح نفْس كسى است كه هرگاه بر بدى هاى خود آگاه شود، در برطرف ساختن آنها شتاب ورزد.
( غررالحکم / 3344 )
امام على عليه السلام :
مَن ذَمَّ نفسَهُ أصلَحَها ، مَن مَدَحَ نَفسَهُ ذَبَحَها .
هر كه نفْس خود را نكوهش كند آن را اصلاح گردانَد و هر كه نفس خويشتن را بستايد آن را بكُشد.
( غررالحکم /9103- 9104 )
امام على عليه السلام :
دَواءُ النَّفسِ الصَّومُ عنِ الهَوى، و الحِميَةُ عن لَذّاتِ الدُّنيا .
داروى نفْس، خويشتن دارى از هوس است و پرهيز كردن از لذّت هاى دنيا.
( غررالحکم /5153 )
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت :
اللّهُمّ صَلِّ على محمّدٍ و آلهِ و ادرَأْ عنّي بلُطفِكَ ، و اغذُني بنِعمَتِكَ ، و أصلِحْنى بكَرَمِكَ ، و داوِني بصُنعِكَ .
بار خدايا! بر محمّد و آل او درود فرست و به لطف خود [هر گونه پيشامد بدى را ]از من دور گردان و با نعمت خويش مرا تغذيه فرما و با بزرگواريت مرا اصلاح گردان و با احسانت درمانم فرما.
( صحیفه سجادیه / دعای 20 )
يارى جستن از حق در مبارزه با نفْس
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به اين سؤال كه راه شناخت حق چيست؟ ـ فرمود :
مَعرِفَةُ النَّفسِ··· [إلى أن قيلَ لَهُ : ]فكيفَ الطَّريقُ إلى ذلكَ ؟ قالَ : الاستِعانَةُ بالحَقِّ علَى النَّفسِ .
شناخت نفْس ··· پرسيد : راه رسيدن به معرفت نفْس چيست؟ فرمود : كمك جستن از حق در برابر نفْس .
( بحارالانوار، ج70 ،ص72 ،ح 23 )
امام على عليه السلام :
الحَمدُ للّه ِ الواصِلِ الحَمدِ بالنِّعَمِ و النِّعَمِ بالشُّكرِ ، نَحمَدُهُ على آلائهِ ، كما نَحمَدُهُ على بَلائهِ ، و نَستَعينُهُ على هذهِ النُّفوسِ البِطاءِ عَمّا اُمِرَت بهِ ، السِّراعِ إلى ما نُهِيَت عنهُ .
ستايش مخصوص خداوندى است كه ستايش را به نعمت ها و نعمت ها را به شكر پيوند مى دهد . او را بر نعمت هايش مى ستاييم، همان گونه كه بر بلايش ستايش مى كنيم و از او يارى مى جوييم در برابر اين نفْس هايى كه در انجام آنچه بدان فرمان داده شده اند، بسى كُندى مى ورزند و به سوى آنچه از آن نهى شده اند مى شتابند.
( نهج البلاغه / خطبه 114 )
امام على عليه السلام :
و اللّه ُ المُستَعانُ على نَفسي و أنفُسِكُم .
و از خداوند در برابر نفْس خودم و شما يارى مى طلبم.
( نهج البلاغه/ خطبه 133 )
امام على عليه السلام :
أقولُ ما تَسمَعونَ ، و اللّه ُ المُستَعانُ على نَفسي و أنفُسِكُم ، و هو حَسبُنا و نِعمَ الوَكيلُ .
من گفتم آنچه را كه شنيديد و از خداوند براى خود و شما يارى مى طلبم و او ما را بس است و بهترين حمايتگر است.
( نهج البلاغه / خطبه 183 )
آن كه نفْس خود را تهذيب نكند
امام على عليه السلام :
مَن لَم يُهَذِّبْ نفسَهُ لَم يَنتَفِعْ بالعَقلِ .
هر كه نفْس خود را تهذيب نكند، از خرد بهره مند نشود.
(غررالحکم / 8972 )
امام على عليه السلام :
مَن لَم يَتَدارَكْ نفسَهُ بإصلاحِها أعضَلَ داؤهُ ، و أعيا شِفاؤهُ ، و عَدِمَ الطَّبيبَ .
هر كه با اصلاح نفْس خود [خطاها و كاستى هاى] آن را جبران نكند، درد و بيماريش سخت شود و درمان او دشوار گردد و درمانگرى نيابد.
( غررالحکم / 9025 )
امام على عليه السلام :
مَن لَم يُهَذِّبْ نفسَهُ فضَحَهُ سُوءُ العادَةِ .
هر كه خود را مهذّب نسازد، عادت هاى زشت او را رسوا كند.
( غررالحکم / 9170 )
امام على عليه السلام :
مَن لَم يَسُسْ نَفسَهُ أضاعَها .
هر كه نفْس خود را تربيت نكند، آن را تباه گرداند.
( غررالحکم / 8193 )
امام على عليه السلام :
أعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَن إصلاحِ نَفسِهِ .
نا توانترين مردم كسى است كه از اصلاح خودش ناتوان باشد.
( غررالحکم / 3189 )
امام على عليه السلام :
أعجَزُ النّاسِ مَن قَدَرَ على أن يُزيلَ النَّقصَ عن نَفسِهِ و لَم يَفعَلْ .
نا توانترين مردم كسى است كه بتواند عيب و كاستى خودش را برطرف سازد و اين كار را نكند.
( غررالحکم / 3177 )
امام على عليه السلام :
مَن أصلَحَ نفسَهُ ملَكَها ، مَن أهمَل نَفسَهُ أهلَكَها .
هر كه نفْس خود را اصلاح كند، بر آن مسلّط شود و هر كه نفْس خويش را به حال خود رها سازد او را هلاك گرداند.
( غررالحکم / 7781-7782 )
امام على عليه السلام :
مَن لَم يَتَعاهَدِ النَّقصَ مِن نفسِهِ غَلَبَ علَيهِ الهَوى ، و مَن كانَ في نَقصٍ فالمَوتُ خَيرٌ لَهُ .
هر كه به نقص خود رسيدگى نكند، هوا و هوس بر او چيره گردد و هر كه نقص داشته باشد، مرگ برايش بهتر است.
( امالی صدوق ، ص 478 )
امام على عليه السلام :
مَن أهمَلَ نَفسَهُ أفسَدَ أمرَهُ .
هر كه نفْس خود را وا گذارد، كارش را تباه گرداند.
( غررالحکم / 8554 )
امام على عليه السلام :
مَن سامَحَ نفسَهُ فِيما يُحِبُّ أتعَبَتهُ . فيما يَكرَهُ .
هر كه در آنچه دوست دارد بر نفْس خود آسان گيرد، در آنچه دوست ندارد نفْسش او را به رنج و زحمت اندازد.
( غررالحکم / 8782 )
امام على عليه السلام :
كيفَ يُصلِحُ غيرَهُ مَن لا يُصلِحُ نفسَهُ ؟! .
كسى كه خودش را اصلاح نمى كند، چگونه ديگرى را اصلاح مى كند؟!
( غررالحکم / 6995 )
امام على عليه السلام :
كيفَ يَهدي غيرَهُ مَن يُضِلُّ نفسَهُ ؟! .
چگونه ديگرى را راهنمايى كند، كسى كه خودش را گمراه مى سازد؟!
( غررالحکم / 6997 )
امام على عليه السلام :
كيفَ يَنصَحُ غيرَهُ مَن يَغُشُّ نفسَهُ ؟! .
چگونه خيرخواه ديگرى باشد، كسى كه به خودش خيانت و دغلى مى كند؟!
( غررالحکم / 6999 )
امام على عليه السلام :
كيفَ يَعدِلُ في غيرِهِ مَن يَظلِمُ نفسَهُ ؟! .
چگونه درباره ديگرى عدالت ورزد، كسى كه به خودش ستم مى كند؟!
( غررالحکم / 6996 )
امام على عليه السلام :
لا تَطلُبَنَّ طاعَةَ غيرِكَ و طاعَة نفسِكَ علَيكَ مُمتَنِعَةٌ .
وقتى نفْس خودت را نمى توانى مطيع خود گردانى، هرگز از ديگران انتظار اطاعت نداشته باش.
( غررالحکم / 10326 )
رخصت دادن به نفْس در پيروى از هوس
امام على عليه السلام :
لا تُرَخِّصوا لأنفُسِكُم فتَذهَبَ بكُمُ الرُّخَصُ مَذاهِبَ الظَّلَمَةِ ، و لا تُداهِنوا فيَهجُمَ بكُمُ الإدهانُ علَى المَعصيَةِ .
به نفْس هايتان رخصت ندهيد كه اين رخصت دادنها شما را به راه هاى ستمكاران مى برد و [با نفْس ]مماشات نكنيد كه مماشات كردن [با آن] شما را به معصيت مى كشاند.
( نهج البلاغه / خطبه 86 )
امام على عليه السلام :
لا تُرَخِّصْ لِنفسِكَ في مُطاوَعَةِ الهَوى و إيثارِ لَذّاتِ الدُّنيا ؛ فيَفسُدَ دِينُكَ و لا يَصلُحَ ، و تَخسَرَ نفسُكَ و لا تَربَحَ .
به نفْس خود در پيروى از هوس و برگزيدن لذّت هاى دنيا رخصت مده كه دين تو خراب مى شود و درست نمى شود و نَفْست زيان مى بيند و سود نمى برد.
( غررالحکم / 10400 )
آثار كرامت نفْس
امام على عليه السلام :
مَن كَرُمَت علَيهِ نَفسُهُ لَم يُهِنْها بالمَعصيَةِ .
هر كه براى نفْس (شخصيت) خود احترام قائل باشد، آن را با معصيت خوار نمى گرداند.
( غررالحکم / 8730 )
امام على عليه السلام :
مَن كَرُمَت علَيهِ نَفسُهُ هانَت علَيهِ شَهوَتُهُ .
هر كه براى خود احترام قایل باشد خواهش هاى نفسانيش در نظرش بى ارزش باشد.
( غررالحکم / 8771 )
امام على عليه السلام :
مَن كَرُمَت نَفسُهُ صَغُرَتِ الدُّنيا في عَينِهِ .
هر كه كرامت نفْس داشته باشد، دنيا در چشمش خُرد و ناچيز آيد.
( غررالحکم / 9130 )
امام على عليه السلام :
مَن كَرُمَت نَفسُهُ قَلَّ شِقاقُهُ و خِلافُهُ .
هر كه كرامت نفْس داشته باشد، كمتر مخالفت و ناسازگارى كند.
( غررالحکم / 9051 )
امام على عليه السلام :
النَّفسُ الكَريمَةُ لا تُؤثِّرُ فيها النَّكَباتُ .
سختى ها و مصائب، در نفْسِ گرانمايه تأثير نمى گذارد.
( غررالحکم / 1555 )
امام على عليه السلام :
النَّفسُ الشَّريفَةُ لا تَثقُلُ علَيها المَؤوناتُ .
هزينه ها، بر نفْسِ شريف سنگينى نمى كند.
( غررالحکم / 1556 )
آفتِ نفْس
امام على عليه السلام :
آفَةُ النَّفسِ الوَلَهُ بالدُّنيا .
آفتِ نفْس، شيفتگى به دنياست.
( غررالحکم / 3926 )
امام على عليه السلام :
رأسُ الآفاتِ الوَلَهُ باللَّذّاتِ .
سرآمد آفت ها، شيفتگى به لذّت هاست.
( غررالحکم / 5244 )
امام على عليه السلام :
خِدمَةُ الجَسَدِ إعطاؤهُ ما يَستَدعيهِ مِن المَلاذِّ و الشَّهَواتِ و المُقتَنَياتِ، و في ذلكَ هَلاكُ النَّفسِ .
خدمتِ تَن كردن به اين است كه لذت ها و خواهش ها و خوشى هايى را كه مى طلبد برايش برآورده سازى و اين خود موجب هلاكت نفْس است.
( غررالحکم / 5097 )
امام صادق عليه السلام :
لا تَدَعِ النَّفسَ و هَواها ؛ فإنَّ هَواها (في) رَداها ، و تَركُ النَّفسِ و ما تَهوى أذاها ، و كَفُّ النَّفسِ عمّا تَهوى دَواها
نفْس را با هوا و هوس هايش رها مكن كه هواى نفْس موجب هلاكت آن مى گردد و وا گذاشتن نفْس با هوا و هوسش مايه درد و رنج آن است و باز داشتن نفْس از هوا و هوسش باعث درمان آن مى باشد.
( کافی ،ج2 ، ص336 ،ح4 )