شعر جواب خدا (درباره شهادت امام حسن علیه السلام)
۲۶ شهریور ۱۳۹۴ 0زهر جفا چو بر جگر مجتبي رسيد
افغان جن و انس به عرش علي رسيد
پراضطراب و واهمه شد عالم وجود
هنگامه ي قيامت و يوم الجزا رسيد
درهم شکست قائمه ي عرش کبريا
گويي که روز نيستي ماسوي رسيد
چشم فلک ز گريه به غرقاب خون نشست
اشک ملک به طارم هفتم سما رسيد
الماس جعده کارگر افتاد اي دريغ
آتش به جان حضرت خير النسا رسيد
نعش امام شد هدف چوبههاي تير
يا فاطمه، به نور دو چشمت چهها رسيد!
بر حجت خدا، چه ستمها، چه ظلمها
ز آن ناکسان دور ز شرم و حيا رسيد
در شهر خويش و خانهي خود هم غريب بود
از بس که ظلم و جور بر او ز آشنا رسيد
مظلوم چون تو کيست که از ظلم همسرش
مسموم گشت و جان به لبش از جفا رسيد
يا مصطفي ز روي تو هم کس نکرد شرم
نامردمي ببين ز کجا تا کجا رسيد
روز جزا جواب خدا را چه ميدهند
آنان که ظلمشان به عزيز خدا رسيد
سوز غمش به جان «براتي» شرر فکند
آتش به استخوانش از اين ماجرا رسيد
شاعر: محمدرضا براتی
منبع: آیینه بردباری،به کوشش عباس مشفق کاشانی،محمود شاهرخی،انتشارات اسوه،1378،صص27-28