شعر زبان حال امام سجاد علیه السلام
۲۶ شهریور ۱۳۹۴ 0از گلستان لاله هاي پرپرم آيد به ياد
از نيستان داغ هاي خاطرم آيد به ياد
با دل خود هر زماني را که خلوت مي کنم
در اسارت آنچه آمد بر سرم آيد به ياد
سالها از ماجراي کربلا بگذشت باز
هر نظر آن صحنه ي حزن آورم آيد به ياد
هر کجا آب است آتش مي زند بر جان من
چون نواي آب آب خواهرم آيد به ياد
هر جواني را که مي بينم به ياد کربلا
گاهي از قاسم گهي از اکبرم آيد به ياد
چونکه بينم شيرخواري را کنار مادرش
از رباب و گريه هاي اصغرم آيد به ياد
من که بر جسم پدر از بوريا کردم کفن
روز و شب زآن جسم از جان بهترم آيد به ياد
حنجر خونين او بوسيدم و کردم وداع
واي دل چون آن وداع آخرم آيد به ياد
چون که بينم کودکي سرگرم بازي با گلي
سرگذشت خواهر کوچکترم آيد به ياد
شاعر:مؤيد
منبع: حدیقه الذاکرین، یدالله بهتاش، نشر سبحان، 1383، صص454-455.