داستانهایی از گریه بر امام حسین (ع): نفرين حضرت اسماعيل
۲۶ مهر ۱۳۹۴ 0گوسفندان حضرت اسماعيل (ع ) كنار شط و نهر و آب فرات ميچريدند كه چوپان براى حضرت خبرآورد كه چند روز است گوسفندان از اين مشرعه آب نمى خورند.
حضرت اسماعيل (ع ) سبب آن را از خداوند متعال پرسيد؟! حضرت جبرئيل (ع ) نازل شد و فرمود: اى اسماعيل سبب آن را از گوسفندان سئوال كن آنها به تو ميگويند.
حضرت اسماعيل (ع ) از گوسفندان سئوال كرد كه به چه جهت آب نمى خوريد؟
گوسفندان به زبان فصيح گفتند: بما خبر رسيده كه فرزند تو حسين (ع ) كه نوه دخترى پيغمبر محمد صلى عليه و آله است در اينجا تشنه كشته مى شود. پس ما هم بخاطر اين مصيبت محزون و مهموم هستيم و از اين شريعه آب نمى خوريم بياد آن اندوه و غم و غصه اى كه برامام حسين (ع ) وارد شده .
حضرت اسماعيل ناراحت و گريان فرمود: چه كسى او را بقتل مى رساند. گوسفندان گفتند: قاتلين آن بزرگوار نفرين شده آسمانها و زمين ها و همه خلايق است .
حضرت اسماعيل (ع ) نالان و گريان فرمود: بارالها بر قاتلين حضرتش لعنت فرست .(1)
فاش از فلك بر آن تن بى سرگريستى
ز آنروز تا به دامن محشر گريستى
زاشك ستاره ديده ى گردون تهى شدى
بروى بقدر زخم تنش گر گريستى
ايكاش چون فلك بدى اعضا تمام چشم
تا بهر نور چشم پيمبر گريستى
كشتند و از نشان ز مسلمانى ايدريغ
آنرا كه از غمش دل كافر گريستى
آه از دمى كه بادل چاك از پى دفاع
خواهر بنعش چاك برادر گريستى (2)
1- بحار الا نوار: 44، 223، ناسخ 273 منتخب طريحى 49
2- نوحه سينه زنى و زنجيرزنى ، ص 42
منبع: داستانهایی از گریه بر امام حسین علیه السلام،تالیف علی میر خلف زاده