روزشمار ایام فاطمیه (خط سرخ فاطمی) (1)
۲۲ آبان ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری
آخرین خواهش مادر
من به اشک های مردی فکر می کنم که روزهاست همسرش در بستر است؛ ولی لب نگشوده تا چیزی از همسرش بخواهد؛ حتی در پذیرفتن مهمان های ناخوانده ای که مبغوض او هستند هم از همسرش تمرد نکرده؛ حالا لب گشوده و مرد می خواهد سنگ های جهان را زیر و رو کند تا خواسته او را اجابت کند! جانش همه گوش می شود و بانویش می گوید: علی جان! مرا شب غسل بده و شب کفن کن!
1 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
یک کوچه بود موی حسن را سپسید کرد
مادر چشم های تو دید که حسنت هم قتله گاه داشت؛
کوچه بنی هاشم همان حوالی خانه؛ غرورم کنار شما نقش بر زمین شد!
بعد از تو حسنت را هم قتل صبر کردند!
با هر بار دیدن مغیره با هر بار خندیدن مغیره ..
2 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
رَج های آخر لباس حسین
گرانتر از امانتی که برای حسینت به من سپردی نیست
و دلی خون تر از من هم وقتی می دانم چه زمانی امانتت را طلب می کند و غریب تر از دردانه ات حسین(ع) وقتی یادگارت را به تاراج می برند!
3 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
دوراهی سرد
دود مهمان ناخوانده خانه شده بود؛ ما میان دوراهی مانده بودیم صدای گریه ترسیده دلمان را خراش می داد؛ ما میان دو راهی مانده بودیم لشگرگاه نظامی مقصدشان بود انگار خانه ما را اشتباهی آمده بودند؛ ما میان دوراهی مانده بودیم آسمان را به کوچه می کشیدند؛ و حلقه های آتش از مادر مدافعانه محافظت! ما میان دوراهی مانده بودیم! دو راهی حلقه دور مادر زدن، یا پشت سر قوم دویدن!
4 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
مادر شما همان اتمام حجت خدایید
اتمام حجت خدا بر آنان که کمی سپاه امام عصرشان را دستاویزی می دانند تا به سویش نشتابند؛ وقتی امام زمانت را یاری کردی و تمام سپاه امام زمانت بانوی خانه اش بود!! اتمام حجت خد ابر آنان که آزرده اند و آزردگی شان را توجیهی می دانند بر عدم نصرت امامشان! وقتی امام عصرت را یاری کردی و در خانه شاهد بود که سخت آزرده بودی!
5 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
مرهم غربت
حق دارید بابا جان حق دارید؛ اگر اشکتان ریزان است اگر پایتان لرزان است، زانوانی که در فتح خیبر نلرزید در فراق زهرا(س) می لرزد؛ فاطمه زهرایی(س) که به درانه هایش وصیت می کند:
مبادا پس از من در حضور پدر بی تابی کنید پدرتان غریب است مرهم بر غربتش باشید؛ اصلا مگر زهرا تکرارشدنی است؟! شما در فراق بانویی سوختید که دنیا دیگر شبیه، یا نشانی از او را نخواهد دید!
6 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
سلام مادر جان ...
عبارت ساده ایی است ولی من و مادرم قدر یک نگاه مادر و فرزندی، قدر یک گفت و گوی مادر و پسری، قدر یک بار آغوش مادرانه هم فرصتی نداشتیم پس تا ابد داغ شنیدن همین یک عبارت ساده از زبانم بر دل مادر ماند، ما فرصت نداشتیم تا قلم ها فرصت داشته باشند بنویسند:
"پسر دختر پیامبر را کشتند و او را آزردند ..."
7 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
رنگ زندگی بعد از مادر
می دانید مادر جان اگر از من بپرسند زندگی چه رنگی است؟
می گویم رنگ لبخند مادر آنقدر لبخند هایش به جان آدم می نشیند که میشود رنگ زندگی!
حالا از شما می پرسم زندگی کودکانی که زمزمه "عجل وفاتی" های مادر را می شنوند چه رنگی است؟
8 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
دردهای زمانی
بعضی دردها، بستگی به زمانشان دارد که درد باشند؛ یا نباشند.
من به اینها می گویم "درد زمانی"
مثلا بانوی سالخورده اگر دست به دیوار برود تا درب را به روی همسر بگشاید درد نیست؛
اگر نشسته نماز بخواند؛ اگر دست هایش دیگر رمق شانه بر موی میوه های دلش را نداشته باشد؛ این ها درد نیست، آثار کهولت است. اما اینها برای بانوی هجده ساله آثار کهولت نیست؛ پس درد است مادر جان درد!
9 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
آسان اما سخت
ماه زود هجران کرده ما! پس از تو بر ما اموری سخت شد که پیش از تو، سخت نبود.
بگذار اینطور برایت بگویم؛ شانه بر موی دختر سخت نیست اما شانه بر موی زینب پس از تو، سخت شد؛ تعویض لباس حسنین هم آسان است اما دیدنشان وقتی با دلی سخت تنگ، لباس هایی که با دست خودت برایشان بافتی، را به امید بوییدن عطر تو زیر و رو می کنند؛ سخت است. سخت است زهرا جان! از آن سخت هایی که زانوان فاتح خیبرت را می لرزاند ...
10 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
