روزشمار ایام فاطمیه (خط سرخ فاطمی) (3)
۲۴ آبان ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری
بابا، خاطرات، چاه ...
مثلا گوشواره شکسته ات کنار کوچه،
که شاید رهگذری آن را پیدا کند و عصای مسیح بشود و عطرش مریض ها را شفا؛
مثلا غنچه های سرخ روی لباست؛
مثلا میخ های معوج شده ایی که نجار آن ها را پس از تعمیر درب خانه مان، بیرون می کشد و شاید نشان بابا بدهد؛
که امیرمؤمنان (ع) حال میخ های درب خانه تان عجیب است و شاید استخوان در گلوی بابا، گلویش را از غصه خراش دهد! شاید!
21 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
عطر حضورت
عطر چادرت نمازت مشامم را می نوازد ...
آن زمان که چادر سرمیکردی، محراب نماز مدهوش تو می شد، فرشتگان صف به صف به تماشای تو می ایستادند و خدا تبارک الله میخواند، آن زمان که بعد ازن مازت فرمودی: الجاز ثُمّش الدّار
و چه حق همسایگی را به جا آوردند مادر!
آن زمان که به پدر گفتند: به فاطمه بگو یا روزها گریه کند یا شب ها!
حالا نیستی، اما هنوز عطرت اینجاست؛ درست مثل قدرم ها
یادت بخیر!
22 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
باغ با وفا
هنوز پس از هزارها سال تمام آن درخت ها و باغ ها، تک تک گل ها و میوه ها به خود می بالند که ملک تو هستند مادر، هنوز هم صدای ناله نخل ها برایت دل سنگ را آب می کند! هنوز هم آن باغ ها به تو وفادارند که حال آن ملک وقتی خوب است که باغبانش دوستت داشته باشد باورت داشته باشد؛ هنور اگر دشمنانت پا به آنجا گذارند باغ از آنها جز با حالی خزان پذیرایی نمی کند هنوز آن باغ برایت عزادار است. فدک را می گویم بانو ملک طلق تو! ملک غصب شده تو!
23 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
نتیجه سلام شما به ما
عاشقانه هایتان چه زیبا رنگ تفکر می گیرد مادر ...
این تنها از مادری چون شما خلق می شود، غسل شبانه،
دفن شبانه، قبر مخفیانه و سلامی به فرزندانتان تا روز قیامت ...
همانند جورچینی سراسر تفکر که شاه کلید آن
عشق فرزند به مادر است که نتیجه سلامت شماست به ما ...
و راهی برای رسیدن به سعادت
24 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
داغت برای ما ...
مرهم تب بیمار پاشویه است؛
چاره استخوان شکسته و سینه مجروح، استراحت است؛ و مرهم دل داغدیده، گریه! مادرجان خانه ات را که به آتش کشیدند؛ امام زمانت را که دست بسته بردند، دیگر نه تبت را مرهم پاشویه است، نه شکستگی ها و جراحت هایت با استراحت خوب می شود!
ونه گریه، دل سوخته ات را تسلی می بخشد، آری زخم های شما مرهم ندارد، همچنان که داغت برای ما!
25 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
شبیه به شب قدر
چقدر شما شبیه به شبید، معماگونه و پر از راز ...
و چقدر شبیه به شب قدر ...
و ما ادراک ما لیله القدر ...
شهادتتان چه رازها دارد و چه رسالتها...
زیستتان چه راه ها دارد و چه پیغام ها ...
همانند ستاره های آسمان شب برایمان راه رستگاری را روشن کرده اید
26 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
جانم به فدای تو
تمام بنفسی انت های ندبه هایمان مرهون شماست مادر!
آخر از همان سالها تا به حال، خوب بزرگمان کردید؛
از آن بزرگ های آسمانی.
تنها بزرگ کرده های دست مادر تسبیحشان می شود؛
جانم به فدار تو امام عصر(عج)
27 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
هنوز فاطمه هست ...
علی جان! هنوز صبح که چشم باز می کنی نفسی راحت می کشی از دیدار فاطمه ات.
هنوز شب که چشم بر هم می گذاری می دانی که فردا فاطمه ات را می بینی.
هنوز در خانه را که می زنی از دیدن فاطمه پشت در خوشحال می شوی
هنوز او هست ...
و تو دلت آرام است. اما افسوس که عمر این بودن چقدر کم است ...
28 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
می دانم چون زینب تو ام!
مادر جان، کس نمی داند وقتی همسایه های آشنا به عیادت مادر جوانت می آیند؛
و احوال پرسی هایشان بوی فاتحه می دهد دل آدم چطور کنجشک وار به طپش می افتد اما من می دانم.
کس نمی داند دختر بهترین مادر دنیا بودن و زود یتیم شدن چه حسی دارد اما من می دانم
می دانم چون زینب تو ام! زینب تو یا مادر!
29 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
قصه غصه یک دختر
دو نفر بودند و کسی نبود تا آب برآتش شان بپاشد، مادری در آشپزخانه پیش چشم دختر کم سن و سالش سوخت. پس از آن دختر هر بار با دیدن یک شعله کوچک فریاد می زد و تا آخر عمرش بیمار آن روز باقی ماند.
آخر همین قصه غصه واقعی تلخ می گویم: همه ما، فدای دل دخترت مادر که پس از شما، باز هم کوچه دید، باز هم زمین خوردن، باز هم آتش، باز هم آتش گرفتن ...
30 روز تا شهادت حضرت زهرا(س)
