جایگاه زیارت ائمه (علیهم السلام) در روایت پیامبر اکرم (ص)
۱۱ اسفند ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام
محمد بن حسن بن احمد بن وليد گويد: محمد بن ابى القاسم ماجيلويه ، از محمد بن على القرشى ، از عبيد بن يحيى ثورى ، از محمد بن حسين بن على بن الحسين از پدر بزرگوارشان ، از جدشان ، از على بن ابى طالب (عليه السلام) نقل كرده كه آن حضرت فرمودند:
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) روزى به زيارت ما آمدند، پس طعامى نزد آن ، جناب نهاديم و كاسه خرما و ظرف شير و سر شيرى را كه ام ايمن برايمان هديه آورده بود نيز در مقابل حضرت نهاديم . آن جناب تناول فرموده و پس از فراغت ايشان از طعام ايستادم و آب روى دستان مبارك ايشان ريخته و پس از آن كه دستان خود را شستند، مرطوبى آنها را به صورت و محاسن شريف كشيده ، سپس ايستادند و به مسجدى كه در يك خانه بود تشريف برده و نماز گزارده و در آخر به سجده رفته و گريه طولانى نمودند، سپس سر از آن برداشتند و از ما اهل بيت احدى جراءت نكرد سبب گريه آن حضرت را بپرسد.
- پس امام حسن (عليه السلام) ايستاده و آهسته جلو رفت تا خود را به آن جناب رساند و از حضرتش بالا رفت تا به روى رانهاى حضرت قرار گرفت . پس سر به سينه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم )، چانه را روى سر آن جناب نهاد، سپس عرضه داشت : اى پدر! چرا گريستى ؟
- پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:
امروز به شما نگريستم ، بسيار مسرور و خوشحال شدم ، به طورى كه پيش از آن چنين سرور و نشاطى در من پيدا نشده بود. پس جبرئيل بر من نازل شد و خبر داد كه شما كشته شده و قبورتان پراكنده خواهد بود. پس خدا را حمد و ستايش كرده و از خدا خير شما را درخواست نمودم .
- حضرت سيد الشهداء(عليه السلام) عرض كرد:
اى پدر! چه كسى قبور ما را زيارت مى كند و با اين كه از هم جدا و متفرق اند، به سر آنها خواهد آمد؟
- حضرت فرمودند:
جماعتى از امتم ، و قصدشان از زيارت اين قبور احسان به من مى باشد و من نيز در قيامت به نزدشان حاضر شده و بازوهايشان را گرفته و آنها را از هول و وحشت و گرفتارى آن روز مى رهانم(1)
(1) ترجمه كامل الزيارات ، ص 175 و 176.
منبع:۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى