دعا برای دیگران در شب قدر (اقبال الاعمال)
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الأول؛ أبواب أحكام شهر رمضان؛ الباب السابع و العشرون فيما نذكره من زيادات و دعوات في الليلة الثالثة و العشرين منه و يومها، فصل
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب بیست و هفتم اعمال و دعاهای وارد شده در روایات در شب و روز بیست و سوم ماه، فصل اول ترتیب دعا برای دیگران در شب قدر
و لا يمتنع الإنسان في هذه الليلة بدعوات بظهر الغيب لأهل الحق و قد قدمنا في عمل اليوم و الليلة فضائل الدعاء للإخوان و رأينا في القرآن عن إبراهيم ع (وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ)[1]
در اين شب انسان نبايد از دعا كردن براى اهل حقّ در غياب آنان خوددارى نمايد. ما پيش از اين در كتاب مربوط به اعمال شبانهروز فضايل دعا براى برادران را ذكر كردهايم. افزون بر آن، خداوند در قرآن به نقل از حضرت ابراهيم-عليه السّلام- مىفرمايد: وَ اِغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كٰانَ مِنَ اَلضّٰالِّينَ؛ (و عمويم را بيامرز كه او از گمراهان بود.)
وَ رَوَيْنَا دُعَاءَ النَّبِيِّ ع لِأَعْدَائِهِ
نيز در حديث آمده است كه پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-براى دشمنانش چنين دعا مىنمود:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُون
خدايا، قوم مرا بيامرز، زيرا آنان ناداناند.
أقول و كنت في ليلة جليلة من شهر رمضان بعد تصنيف هذا الكتاب بزمان و أنا أدعو في السحر لمن يحب [يجب] و يحسن تقديم الدعاء له و لي و لمن يليق بالتوفيق أن أدعو له فورد على خاطري أن الجاحدين لله جل جلاله و لنعمه و المستخفين بحرمته و المبدلين لحكمته في عباده و خليفته ينبغي أن يبدأ لهم بالدعاء بالهداية من ضلالتهم فإن جنايتهم على الربوبية و الحكمة الإلهية و الجلالة النبوية أشد من جناية العارفين بالله و بالرسول ص فيقتضي تعظيم الله و تعظيم جلاله و تعظيم رسوله ع و حقوق هدايته بمقاله و فعاله أن يقدم الدعاء بهداية من هو أعظم ضررا و أشد خطرا حيث نعذر [لم يقدر] أن يزال ذلك بالجهاد و منعهم من الإلحاد و الفساد أقول فدعوت لكل ضال عن الله بالهداية إليه و لكل ضال عن الرسول بالرجوع إليه و لكل ضال عن الحق بالاعتراف به و الاعتماد عليه فصل ثم دعوت لأهل التوفيق و التحقيق بالثبوت على توفيقهم و الزيادة في تحقيقهم و دعوت لنفسي و من يعنيني أمره بحسب ما رجوته من الترتيب الذي يكون أقرب إلى من أتضرع إليه و إلى مراد رسوله ص و قد قدمت مهمات الحاجات بحسب ما رجوت أن يكون أقرب إلى الإجابات فصل أ فلا ترى ما تضمنه مقدس القرآن من شفاعة إبراهيم ع في أهل الكفران فقال الله جل جلاله (يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ)[2] فمدحه جل جلاله على حلمه و شفاعته و مجادلته في قوم [لقوم] لوط الذين قد بلغ كفرهم إلى تعجيل نقمته
مدتى بعد از نگارش اين بخش از كتاب، در يكى از شبهاى بزرگ ماه رمضان درحالىكه در سحر مشغول دعا براى كسانى كه مقدّم كردن آنها در دعا واجب و يا نيكو است بودم و نيز براى خود و براى كسانى كه شايسته است انسان توفيق دعا براى آنان را داشته باشد دعا مىكردم، بر خاطرم گذشت كه شايسته است انسان ابتدا براى هدايت كافرانى كه خداوند-جلّ جلاله-را انكار نموده و حرمت او را سبك مىشمارند و احكام او در بندگان و آفريدههايش را تغيير مىدهند، دعا كند تا از گمراهى خود دست بردارند؛ زيرا جنايت آنان بر ربوبيّت و حكمت الهى و عظمت نبوى، بزرگتر از جنايت عارفان به خدا و رسول-صلوات اللّه عليه و آله-است. از اينرو، مقتضاى تعظيم خدا و جلال او و تعظيم رسولش-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-و حقوق او بر ما، كه با گفتار و كردار ما را هدايت نمود، اين است كه ابتدا براى هدايت كسانى كه ضرر و خطرشان بيشتر است، دعا كنيم. البته درصورتىكه نتوان ضرر و خطر آنان را با جهاد زايل نمود و از انحراف و تباهى بازداشت. بر اين اساس، نخست براى گمراهان از خدا و رسول و حقّ، دعا كردم كه به خدا هدايت يافته و بهسوى رسول رجوع نموده و به حقّ اعتراف نموده و بر آن اعتماد كنند، سپس براى اهل توفيق و يقين دعا كردم كه در توفيق خود استوار مانده و يقينشان افزوده گردد و نيز براى خود و كسانى كه مورد عنايت و اهتمام من هستند، به ترتيبى كه نزد خدايى كه به درگاه او تضرّع مىكنم و نيز نزد رسول او -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-پسنديدهتر است، دعا نمودم و خواستههاى مهم را نيز به ترتيبى كه اميد اجابت آن بيشتر است مرتّب نموده و مقدّم داشتم. آيا نمىبينى قرآن مقدس دربارهى شفاعت حضرت ابراهيم-عليه السّلام-از ناسپاسان مىفرمايد: يُجٰادِلُنٰا فِي قَوْمِ لُوطٍ إِنَّ إِبْرٰاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوّٰاهٌ مُنِيبٌ؛ (او دربارهى قوم لوط با ما مجادله مىكند. به راستى كه ابراهيم، بردبار و بسيار حسرتكشنده و بازگشتكننده [بهسوى خدا]است.) و آن حضرت را بر بردبارى و شفاعت و مجادله دربارهى قوم لوط-كه كفرشان به آنجا رسيده بود كه مستحق عذاب الهى بودند-ستوده است؟ !
أ ما رأيت ما تضمنه أخبار صاحب الرسالة و هو قدوة أهل الجلالة كيف كان- كلما آذاه قومه الكفار و بالغوا فيما يفعلون
يا روايات مربوط به سخن صاحب رسالت را كه الگوى بزرگان و خداگرايان است، نديدهاى كه چگونه هرگاه قوم كافر او، او را مىآزردند و در كار خود زيادهروى مىكردند،
قال ص
آن بزرگوار-صلوات اللّه عليه و آله-مىفرمود:
اللهم اغفر لقومي فإنهم لا يعلمون
خدايا، قوم مرا بيامرز، زيرا آنان ناداناند.
أَ مَا رَأَيْتَ الْحَدِيثَ-: عَنْ عِيسَى ع
و يا حديث منقول از حضرت عيسى-عليه السّلام-را نديدهاى كه فرمود:
كُنْ كَالشَّمْسِ تَطْلُعُ عَلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ
«بسان آفتاب باش كه بر نيك و بد مىتابد.»
وَ قَوْلَ نَبِيِّنَا ص
و نيز سخن پيامبرمان -صلوات اللّه عليه و آله-را كه مىفرمايد:
اصْنَعِ الْخَيْرَ إِلَى أَهْلِهِ وَ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلَهُ فَكُنْ أَنْتَ أَهْلَهُ
«به بستگان خود و غير آنان خوبى كن، زيرا اگر آنان شايستهى نيكى نباشند، تو شايستگى نيكى كردن را دارى.»
و قد تضمن ترجيح مقام المحسنين إلى المسيئين قوله جل جلاله
كه در بردارندهى ترجيح مقام نيكوكاران بر بدكاران است و بالاخره اين سخن خداوند-جلّ جلاله-كه مىفرمايد:
(لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ)[3]
«خداوند شما را از كسانى كه در كار دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند، بازنمىدارد كه به آنان نيكى كنيد و عدالت ورزيد، چرا كه خدا دادگران را دوست دارد.»
و يكفي أن محمدا ص بعث رحمة للعالمين أقول
و سرانجام در اينباره همين بس كه حضرت محمّد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-بهعنوان رحمت براى جهانيان برانگيخته شده است.
[1]) سوره الشعراء، آیه 86 [2]) سوره هود، آیات 74-75 [3]) سوره الممتحنه، آیه 8