وَ قَالَ (علیه السلام): الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ.
و فرمود (ع): حكمت گمشده مؤمن است. پس حكمت را فراگير، هر چند، از زبان منافقان باشد.
و آن حضرت در همين زمينه فرمود: حكمت گمشده مؤمن است، پس حكمت را فراگير گر چه از اهل نفاق باشد.
مؤمن و ارزش حكمت (علمى، معنوى):و درود خدا بر او، فرمود: حكمت گمشده مؤمن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.
[و فرمود:] حكمت گمشده مؤمن است. حكمت را فرا گير هر چند از منافقان باشد.
امام عليه السّلام مانند همين بيان (نيز در باره حكمت) فرموده است:حكمت گمشده مؤمن است (هميشه بايد در پى آن باشد) پس آنرا فرا گير اگر چه از مردم دو رو باشد.
امام(عليه السلام) فرمود: علم و دانش و حكمت گمشده مؤمن است، بنابراين حكمت را بگير، هرچند از اهل نفاق باشد.
دانش گمشده مؤمن است:آنچه در اين كلام گهربار آمده است شبيه چيزى است كه در كلام قبل آمد; اما به تعبير و به شكل ديگر. امام(عليه السلام) براى اين كه نامحدود بودن منبع علم را روشن سازد تشبيه زيبايى كرده مى فرمايد: «علم و دانش گمشده مؤمن است، بنابراين دانش را بگير، هرچند از اهل نفاق باشد»; (الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَلَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ).روشن است هرگاه انسان گمشده پرارزشى داشته باشد دائماً به دنبال آن مى گردد و آن را نزد هركس ببيند از او مى گيرد; خواه آن شخص مؤمن باشد يا كافر، منافق باشد يا مشرك، نيكوكار باشد يا بدكار. اين سخن در واقع نشان مى دهد كه صاحبان اصلى علم و دانش افراد باايمان اند و منافقان و فاسدان غاصبانه از آن استفاده مى كنند و چه بسا آن را وسيله اى براى رسيدن به اهداف سوء خود قرار مى دهند، بنابراين، صاحب حقيقى آن كه مؤمنان اند هر جا كه آن را بيابند به آن سزاوارترند.شبيه چيزى كه به صورت گسترده تر در قرآن مجيد آمده است; در سوره «اعراف»، آيه 32 مى خوانيم: «(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الاْياتِ لِقَوْم يَعْلَمُونَ); بگو چه كسى زينت هاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و (همچنين) روزى هاى پاكيزه را حرام كرده است. بگو اينها در زندگى دنيا از آن كسانى است كه ايمان آورده اند (هرچند ديگران نيز از آن استفاده مى كنند ولى) در قيامت خالص براى مؤمنان خواهد بود. اين گونه آيات خود را براى كسانى كه آگاهند شرح مى دهيم».گرچه آيه ناظر به مواهب مادى است; ولى مواهب معنوى را به طور مسلم شامل مى شود. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد آمده است كه روزى «حجاج» خطبه خواند و در ضمن آن گفت: «إنَّ اللّهَ أمَرَنا بِطَلَبِ الاْخِرَةِ وَكَفانا مَؤنَةَ الدُّنْيا فَلْيَتَنا كُفينا مَؤنَةُ الاْخِرَةِ وَأُمرْنا بِطَلَبِ الدُّنْيا; خداوند ما را به طلب آخرت دستور داده و روزى دنيوى ما را ضمانت كرده. اى كاش آخرت را براى ما تضمين مى كرد و ما مأمور به طلب دنيا بوديم». حسن بصرى اين سخن را شنيد و گفت: «هذهِ ضالَّةُ الْمؤمِنْ خَرَجَتْ مِنْ قَلْبِ الْمُنافِقِ; اين همان گمشده مؤمن است كه از قلب منافقى خارج شده است»(1). (2)*****پی نوشت:(1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 229.(2). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر نهج البلاغه آمده است از جمله کسانى که قبل از سیّد رضى این سخن حکمت آمیز را در کتاب هاى خود نقل کرده اند، ابن قتیبه در عیون الاخبار و ابو على قالى در امالى و ابن عبد ربه در عقد الفرید و مسعودى در مروج الذهب است. بعضى از راویان حدیث آن را به این صورت نقل کرده اند: «الْحِکْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤمِنِ فَلْیَطْلُبَها وَلَوْ فى أیْدى أهْلِ الشِّرْکِ» و بعضى: «وَلَوْ فى أیْدى أهْلِ الشَّرِ» که مضمون همه با یکدیگر نزدیک است». (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 67). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز این گفتار حکمت آمیز در ضمن اندرزهایى که امام به فرزندش «محمد بن حنفیه» فرمود آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 699).
امام (ع) فرمود: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ- فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ»:كلمه ضاله (گم شده) را براى حكمت نسبت به مؤمن، از آن جهت استعاره آورده كه حكمت خواسته مؤمن است و او در پى آن است و مى جويدش چنان كه صاحب هر گم شده اى، گم شده خود را مى جويد.
السادسة و السبعون من حكمه عليه السّلام:(76) و قال عليه السّلام: الحكمة ضالّة المؤمن فخذ الحكمة و لو من أهل النّفاق. (75120- 75108)اللغة:(الضالّة) ج: ضوالّ مؤنّث الضالّ: الشيء المفقود الّذي تسعى ورائه.المعنى:عبّر عليه السّلام عن الحكمة بالضالّة للمؤمن باعتبار أنّ الإيمان مأوى الحكمة و ينبغي أن يكون المؤمن هو الّذي اجتمع شوارد الحكم و حضنها من أن تقع في أيدى المنافقين فجعلوها وسيلة لترويج آرائهم الفاسدة و أغراضهم الباطلة، كما اتّفق في عصرنا هذا من تسلّط الكفار و المخالفين على فنون الحكمة الطبيعيّة، فسادوا بها و ضلّوا و أضلّوا شباب الإسلام.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 125
الترجمة:حكمت گمشده مؤمن است، حكمت را درياب گر چه از أهل نفاق باشد. گمشده مؤمن بود حكمت بگير ور چه در دست منافق شد اسير