وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ، وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.
و فرمود (ع): مرد شكيبا پيروزى را از دست ندهد، هر چند، روزگارانى سخت بر او بگذرد.
و آن حضرت فرمود: شكيبا پيروزى را از دست نمى دهد گر چه روزگار شكيبايى طولانى گردد.
صبر و پيروزى (اخلاقى، سياسى):و درود خدا بر او، فرمود: انسان شكيبا، پيروزى را از دست نمى دهد، هر چند زمان آن طولانى شود.
[و فرمود:] شكيبا پيروزى را از كف ندهد اگر چه روزگارانى بر او بگذرد.
امام عليه السّلام (در شكيبائى) فرموده است:فيروزى از شكيبا و بردبار جدا نمى شود هر چند روزگار (سختى) باو دراز گردد.
امام(عليه السلام) فرمود: شخص صبور (و با استقامت) پيروزى را از دست نخواهد داد هرچند زمانى طولانى بگذرد.
صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند! امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود اشاره به نكته مهمى مى كند كه در همه فعاليت هاى فردى و جمعى تأثيرگذار است، مى فرمايد: «شخص صبور (و با استقامت) پيروزى را از دست نخواهد داد، هرچند زمان طولانى بگذرد»; (لاَ يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَإِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ).حقيقت صبر همان استقامت است; استقامت در برابر موانع وصول به مقصد و پيمودن راه طولانى وصول به هدف و استقامت در برابر دردها و رنج ها و كار شكنى هاى اين و آن. تا چنين استقامتى در انسان نباشد به جايى نمى رسد، زيرا طبيعت زندگى دنيا اين است كه با مشكلات آميخته شده و غالباً در كنار گل ها خارهايى است و در كنار عسل ها نيش زنبورانى. تاريخ نيز بارها و بارها نشان داده است كه پيروزى ها در انتظار افراد بااستقامت و صبور است. تا آنجا كه اين سخن به صورت ضرب المثل كوتاهى در ميان همه معروف است. عرب ها مى گويند: «مَنْ صَبَرَ ظَفَرَ» و فارس ها مى گويند:صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند *** بر اثر صبر نوبت ظفر آيدقرآن مجيد بارها به اين حقيقت اشاره كرده; از جمله در داستان يوسف مى گويد: هنگامى كه برادران آمدند و او را شناختند پرده از راز خود برداشت و اين جمله را گفت: «(أَنَا يُوسُفُ وَهذَا أَخِى قَدْ مَنَّ اللهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ); من يوسفم، و اين برادر من (بنيامين) است; خداوند بر ما منّت گذارد. هركس تقوا پيشه كند و شكيبايى و استقامت نمايد، (سرانجام پيروز مى شود;) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند».(1)درباره بنى اسرائیل بعد از آنکه بر فرعونیان پیروز شدند فرمود: «(وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الاَْرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِى بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِى إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا); و مشرق ها و مغرب هاى پربرکت زمین را به آن قوم که (زیر زنجیر ظلم و ستم) به ضعف کشانده شده بودند، واگذار کردیم; و وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، به خاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقق یافت».(2)امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در عبارت کوتاه ترى که از آن حضرت روایت شده مى فرماید: «اَلصَّبْرُ مِفْتاحُ الظَّفَرُ; صبر و استقامت کلید پیروزى است».(3)بهترین شاهد و گواه براى کلام امام(علیه السلام) مطالعه تاریخ گذشتگان است; در تمام رشته علمى و صنعتى و سیاسى و اجتماعى کسانى پیروز شدند که از صبر و استقامت بیشترى برخوردار بودند، همان ها که بر مرکب صبر سوار شدند و به سوى مقصد تاختند و شاهد مقصود را در آغوش گرفتند.(4)*****پی نوشت:(1). یوسف، آیه 90.(2). اعراف، آیه 137.(3). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 322.(4). سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در مصادر این کلام حکیمانه را از زمخشرى در کتاب ربیع الابرار نقل مى کند ولى مى گوید: نویسنده کتاب الطراز آن را به صورت متفاوتى آورده (لا یَعْدُو مِنَ الصَّبُورِ الظَّفَرَ وَاِنْ طالَ بِهِ الزَّمانُ) و این تفاوت نشان مى دهد آن را از منبع دیگرى گرفته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 136)
امام (ع) فرمود: «لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ»:امام (ع) در اين گفتار به وسيله نتيجه صبر يعنى پيروزى -هر چند كه مدتى طول بكشد- انسان را به صبر و بردبارى تشويق كرده است. پيروزى نهايى فرد صبور به خاطر آن است كه آمادگى و نيرومندى وى در اثر صبر كامل مى شود.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 237
الخامسة و الاربعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام:(145) و قال عليه السّلام: لا يعدم الصّبور الظّفر و إن طال به الزّمان. (78115- 78104)
المعنى:قد وقف علماء الاجتماع في هذه العصور إلى سرّ ما قاله عليه السّلام، و أكّدوا القول بأنّ أكبر وسائل الفوز بالمقاصد هو الاستقامة و الاصطبار على ما في طريق تحصيلها من الشّدائد. و قد قرّره أحد كتاب الأمر يكان «نابلئون هل» في كتابه «سر الغني» بشرح كاف واف أثبت أنّ الصبر مفتاح الظفر في الامور.الترجمة:پيروزى از دست صبور بدر نرود گر چه دير بدستش رسد و چه خوش سروده است:صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر أثر صبر نوبت ظفر آيد
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص374
لا يعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان. «شكيبا، پيروزى را از دست نمى دهد، هر چند روزگارانى بر او بگذرد.»
درباره صبر پيش از اين سخن گفته شد. حكيمان گفته اند شكيبايى دو گونه است: جسمى و روحى، شكيبايى جسمى تحمل سختيها به اندازه توان بدن است و اين نوع فضيلت كاملى نيست، و بدين سبب شاعر چنين سروده است: «شكيبايى ارواح به فضيلت شناخته شده است همچون شكيبايى پادشاهان كه شكيبايى بدنى نيست.»
صبر جسمى يا در كارهاى بدنى است چون پياده روى و بلند كردن سنگ و نظاير آن يا صبر در عكس العمل در قبال بيمارى و تحمل ضربه هاى سنگين است. ولى فضيلت در شكيبايى روحى نهفته است كه خود بر دو گونه است: شكيبايى در قبال خواستهاى نفسانى كه به آن عفت مى گويند و صبر در قبال تحمل ناخوشايندها و بر حسب موارد نام آن فرق مى كند.