وَ قَالَ (علیه السلام) وَ [قَدْ] أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ، فَقَالَ: لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ.
جنايتكارى را نزد او آوردند و جمعى از اوباش همراه او بودند، امام فرمود: گشاده و خوش مباد، چهره هايى كه ديده نمى شوند، مگر در جايى كه رسوايى باشد.
جنايتكارى را به محضر امام آوردند كه اوباش همراه او بودند، فرمود: خوش مباد صورتهايى كه جز نزد هر كار زشتى ديده نمى شوند.
نكوهش انسان هاى شرور (اخلاقى، اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: (جنايتكارى را حضور امام آوردند، كه جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارك مباد، چهره هايى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند.
[جنايتكارى را نزد او آوردند و گروهى فرومايگان با وى بودند، فرمود:] خوش مباد چهره هايى كه جز به هنگام زشتى و شر ديده نشود.
جنايتكارى را نزد امام عليه السّلام آوردند و اوباش با او بودند آن حضرت (در نكوهش آنان) فرمود:گشاده و خوش مباد روهايى كه ديده نمى شوند مگر نزد هر كار زشت و رسوايى.
هنگامى كه جنايتكارى را به همراه جمعى از اوباش خدمت امام(عليه السلام) آوردند. امام(عليه السلام) فرمود: خوش آمد مباد بر چهره هايى كه جز به هنگام «حوادث بد» ديده نمى شوند.
غوغاطلبان:اين كلام حكيمانه تكميلى است براى كلام گذشته و ماجرا از اين قرار است كه جنايتكارى را خدمت آن حضرت آوردند و عده اى از اوباش همراه او بودند (گويا مى خواستند مجازات او را تماشا كنند) امام(عليه السلام) فرمود: «خوش آمد مباد بر چهره هايى كه جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند»; (وَأُتِيَ بِجَان وَمَعَهُ غَوْغَاءُ، فَقَالَ لاَ مَرْحَباً بِوُجُوه لاَ تُرَى إِلاَّ عِنْدَ كُلِّ سَوْأَة).«مرحبا» از ماده «رحب» به معناى وسعت مكان است و معمولا هنگامى كه ميهمانى وارد مى شود، عرب به او مرحبا مى گويد; يعنى بفرماييد كه در محل وسيع و مناسبى وارد شده ايد. معادل آن در فارسى «خوش آمديد» است و ضد آن «لا مَرْحَباً» به معناى «خوش نيامديد» و يا «خوش آمد بر شما مباد».آرى همواره گروهى در جوامع بشرى در پى جنجال آفرينى يا حضور در حوادث جنجالى هستند; به محض اين كه نگاه كنند دو نفر با هم در گوشه خيابان دعوا مى كنند از اطراف جمع مى شوند; نه براى ميانجيگرى، بلكه براى اين كه آن صحنه زشت را بنگرند و يا هنگامى كه بشنوند بنا هست فلان كس را در ملأ عام مجازات كنند، دوان دوان به سوى آن صحنه مى روند. از بعضى روايات كه در باب حدود آمده به خوبى استفاده مى شود كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) از اين گروه متنفر بود.در كتاب وسائل الشيعه در كتاب الحدود حديثى به اين مضمون در باب كراهت اجتماع مردم براى نگاه كردن به شخصى كه حرام مى خورد آمده است هنگامى كه اميرمؤمنان(عليه السلام) در بصره بودند مردى را خدمتش آوردند كه بنا بود حد بر او اجرا شود، ناگهان گروهى از مردم براى تماشاى آن منظره اجتماع كردند، اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: اى قنبر نگاه كن اين گروه كيانند و براى چه آمدند عرض كرد مردى هست كه مى خواهند حد بر او اقامه كنند (و اينها تماشاگرند)، هنگامى كه نزديك شدند امام نگاه در چهره آنها كرد و فرمود: «لا مَرْحباً بِوُجُوه لا تُرى إلاّ في كُلِّ سُوء هؤُلاءِ فُضُولُ الرِّجالِ أمِطْهُمْ عَنّى يا قَنْبَرُ; خوش آمد مباد بر چهره هايى كه جز در صحنه هاى بد ديده نمى شود آنها افراد بيهوده جامعه هستند اى قنبر آنها را از من دور ساز».(1)درست که در قرآن مجید و روایات دستور داده شده است اجراى حد در حضور جمعى باشد تا مایه عبرت مردم گردد; اما این گروه از افراد هرگز براى عبرت گرفتن نمى آمدند، بلکه هر جا جنجالى برپا شود در آنجا حضور مى یابند و در صورتى که فرصت پیدا کنند خودشان نیز وارد صحنه مى شوند.ولى جالب توجه این که زمامداران ظالم و ستمگر در دنیاى دیروز و امروز از وجود این گروه براى پیش بردن مقاصد نامشروع خود بهره فراوان مى گیرند و براى درهم شکستن مخالفان خود و آمران به معروف و ناهیان از منکر این گروه را تحریک کرده و به مصاف آنها مى فرستند.ابن ابى الحدید از «احنف» چنین نقل مى کند که مى گفت: سفیهان جامعه را گرامى دارید، زیرا آنها شما را از این و آن حفظ مى کنند. (منظورش این بود که مى توانند دشمنان شما را دفع کنند) سپس شعرى از شاعرى نقل کرده که مضمونش این است: من این افراد بدرفتار را براى خودم حفظ مى کنم تا در مقابل مخالفان از آنها استفاده کنم، اگر سگ هایى که نزد من اند حضور نداشته باشند از سگ هاى مخالفین در هراسم(2). (3)*****پی نوشت:(1). وسائل الشیعه، ج 18، باب 22، ص 45، کتاب الحدود، ح 1.(2). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 19، ص 20، ذیل حکمت مورد بحث.(3). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در مصادر از دانشمندانى که قبل و بعد از سید رضى مى زیستند این کلام حکمت آمیز را نقل کرده از جمله بلاذرى در انساب الاشراف با تفاوت مختصرى و همچنین یعقوبى در کتاب تاریخ و آمدى در غررالحکم. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 164). مرحوم شیخ طوسى نیز آن را در کتاب تهذیب، مستند و مبسوط تر آورده است. (تهذیب، ج 10، ص 50، ح 34)
امام (ع) فرمود: (در حالى كه جنايتكارى را آوردند و اوباش هم دور او را گرفته بودند) «لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ»:يعنى هيچ گاه به صورت دسته جمعى ديده نمى شوند زيرا توده مردم غالبا جز در چنين مواردى جمع نمى شوند چه آن كه سخن گوينده به اغلب حالات متوجه است. «سوأة» بر وزن فعلة از ريشه سوء است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 271
التاسعة و الثمانون بعد المائة من حكمه عليه السّلام:(189) و قد أتى بجان و معه غوغاء فقال عليه السّلام: لا مرحبا بوجوه لا ترى إلا عند كلّ سوأة. (78800- 78782)
اللغة:(السّوأة): فعلة من السّوء.الاعراب:اتي بجان، مبني للمفعول من أتاه به، و جان مجرور بباء التعدية أي مرتكب للجناية.الترجمة:يك جنايتكارى را حضور او آوردند و غوغاگران و اوباش بدنبال او افتاده بودند خطاب به آنها فرمود: خوشامد نباشد بر مردمى كه ديده نشوند مگر بهنگام هر پيش آمد بد و ناگوارى.نبينى روى اوباش و أراذل كه در هر كوي مى گردند ول ول مگر در سايه پيشامد بد كه صف بندند دورش همچنان سد
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص9
و قال عليه السّلام و قد اتى بجان و معه غوغاء فقال: لا مرحبا بوجوه لا ترى الا عند كل سوأة. «جنايتكارى را پيش آن حضرت آوردند و گروهى از عوام همراهش بودند، فرمود: خوشامد مباد بر چهره هايى كه جز به هنگام شر ديده نمى شود.»
اين كلمه را مستعين بالله، كه خود را از خلافت خلع و با المعتز بالله بيعت كرده، هم گرفته و به كار برده است و چون قاضى ابن ابى الشوارب را پيش او آوردند و گواهان همراهش بودند كه گواهى دهند، گفت: خوشامد مباد بر اين چهره ها كه جز به روز بدى ديده نمى شوند.
كسانى كه عوام و فرومايگان را ستوده اند، گفته اند، در حديث مرفوع نقل شده است كه خداوند اين دين را با گروهى يارى مى دهد كه ايشان را از اخلاق بهره اى نيست.
احنف مى گفته است: سفلگان خود را گرامى بداريد كه آنان شما را از ننگ و آتش كفايت مى كنند.
شاعرى در اين باره چنين سروده است: من شخص بد را براى مقابله با بدى گسترده اى كه از سوى مردم فرا مى رسد باقى مى دارم، از سگهاى مردم بيگانه و پارس كردن آنان در صورتى كه سگهاى نزديكان پاسخ آنان را ندهند، بيم دارم.