رباعیات عاشورایی
۲۶ شهریور ۱۳۹۶ 0 اهل بیت علیهم السلام
با مشک تو رودخانه تطهیر شده
رویای قشنگ آب تعبیر شده
تا مشت به مشت آب برمی داری
در دست تو قرص ماه تکثیر شده
*******************
******************
دلخسته و بی قرار برمی گردد
در هاله ای از غبار برمی گردد
دلهای زنان و کودکان می لرزد
چون اسب تو بی سوار برمی گردد
*********************
********************
معشوق، علی اکبری می طلبد
گاهی بدن و گاه سری می طلبد
تقویم پر از فرصت عاشورایی ست
هر روز حسین(ع) یاوری می طلبد
******************
******************
هر سال برای تو سیه می پوشیم
در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم
ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز
با یاد لب تو آب را می نوشیم
****************
***************
غمی سنگین مرا در بر گرفته
دلم سمت ضریحت پر گرفته
محرم می رود اما دل من
دوباره نوحه را از سر گرفته
***************
***************
با مشک تو رودخانه تطهیر شده
رویای قشنگ آب تعبیر شده
تا مشت به مشت آب برمی داری
در دست تو قرص ماه تکثیر شده
*******************
*****************
هر گاه عطش آمد و بی تاب شدم
با جرعه ای از مشک تو سیراب شدم
از شرم و خجالت دو دستت اما
مانند تمام رودها،آب شدم
****************
***************
پیش از تو کسی خبر ز مهتاب نداد
یک لحظه مرا رهایی از خواب نداد
وقتی که تمام دشت له له می زد
غیر از تو کسی به تشنه ها آب نداد
***************
*************
یک اسب میان خیمه ها پیدا شد
در سینه ی دشت شیونی برپا شد
بغضی که نهفته در قلم موی تو بود
بر بوم چکید و عصر عاشورا شد
**************
***************
تو می خواهی پر از اخلاص باشی
نگهبان حریم یاس باشی
اگر یار حسینی، می توانی،
برای تشنه ها عباس باشی؟!
شاعر: پروانه بهزادی آزاد
منبع: سایت زیتون (تاریخ بازیابی: 1396/06/22)