7- و في حديثه (علیه السلام): أنَّهُ شَيَّعَ جَيْشاً [يُغْزِيهِ] بِغَزْيَةٍ، فَقَالَ اعْذِبُوا [اعْزُبُوا] عَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ.[و معناه اصدفوا عن ذكر النساء و شغل [القلوب] القلب بهن و امتنعوا من المقاربة لهن لأن ذلك يفت في عضد الحمية و يقدح في معاقد العزيمة و يكسر عن العدو و يلفت عن الإبعاد في الغزو فكل من امتنع من شيء فقد [أعزب] عذب عنه و [العازب و العزوب] العاذب و العذوب الممتنع من الأكل و الشرب].
اعْذِبُوا: اعراض كنيد، ترك كنيد.يَفُتُّ: مى شكند، خرد ميكند.مُعاقِدُ الْعَزِيمَة: محلهاى انعقاد تصميم (يعنى قلبها).يَقْدَحُ: پاره ميكند، كنايه از سست كردن است.يَكْسِرُ: تأخير مى اندازد، باز مى دارد، منصرف ميكند.الْعَدْو: حركت سريع، دويدن.
7- در حديثى از آن حضرت (ع) در بدرقه سپاهى كه به جنگ مى فرستاد آمده است: چندان كه توانتان هست از زنان دورى كنيد.«يعنى به هنگام نبرد از ياد زنان و دل بستن به آنها دورى كنيد و با آنان همبستر مشويد. زيرا اين كار بازوى حميّت را سست كند و گره عزيمتها را بگسلد و مانع تعقيب دشمن شود و جنگجو را از فرو رفتن در ميدان نبرد روى گردان سازد و، هر چه انسان را از كارى باز مى دارد، گويند، «اعذب عنه» و «العاذب» و «العذوب» كسى كه از خوردن و آشاميدن روى بر تافته است.
7- در گفتار آن حضرت است چون سپاهى را به جنگ فرستاد و مشايعت نمود: تا جايى كه مى توانيد از زنان باز ايستيد.معنايش اين است كه از ياد زنان و دل مشغولى به آنان كناره بگيريد، و از نزديكى با آنان امتناع نماييد، كه بازوى حميّت را سست مى كند، و اراده و عزم را به خلل مى كشاند، و قدرت شخص را از ناحيه دشمن مى شكند، و از كوشش در جنگ دور مى كند. و هر كه از چيزى امتناع نمايد از آن اعذاب نموده. و عاذب و عذوب: خوددارى كننده از خوردن و آشاميدن است.
اخلاق نظامى:7- روايتى ديگر از امام (وقتى لشكرى را در راه جنگ مشايعت مى كرد فرمود): تا مى توانيد از زنان دورى كنيد.مى گويم: (معنى اين سخن آن كه از ياد زنان و توجّه دل به آنها در هنگام جنگ، اعراض كنيد، و از نزديكى با آنان امتناع ورزيد، چه اينكه اين كار بازوان حميّت را سست، و در تصميم شما خلل ايجاد مى نمايد، و از حركت سريع، و كوشش در جنگ باز مى دارد، هر كس كه از چيزى امتناع ورزد گفته مى شود «عذب عنه» و «عازب» و «عذوب» به معنى كسى است كه از خوردن و آشاميدن امتناع مى ورزد).
7- [و در حديث آن حضرت است، چون سپاهى را مشايعت كرد كه به جنگشان مى فرستاد فرمود:] چندان كه طاقت داريد خود را از زنان بازداريد.[و معنى آن اين است كه ياد زنان را به خاطر مياريد، و دل خويش بدانان مشغول مداريد، و به زنان نزديك مشويد كه آن بازوى حميّت را سست گرداند، و پيوندهاى عزيمت را بگسلاند و از دويدن -در پى دشمن- بازدارد و روى را از در شدن در ميدان كارزار بگرداند. هر چه از چيزى باز دارد إعذاب است. و عاذب و عذوب بازداشته از خوردن و نوشيدن است.]
7- در گفتار آن حضرت عليه السّلام است (هنگامى) كه آن بزرگوار لشگرى را بدرقه نموده آنها را بجنگ مى فرستاد (اندرز مى داد) و مى فرمود: آنچه مى توانيد از زنها دورى كنيد.(سيّد رضىّ «رحمه اللّه» فرمايد:) معنى اين سخن آنست كه (هنگام جنگ) از ياد زنها و دل بستن بآنها دورى نمائيد، و از نزديكى با ايشان خوددارى كنيد كه آن بازوى حميّت و مردى را سست مى گرداند و در تصميمها اخلال نموده رخنه مى نمايد، و شخص را از دشمن شكست مى دهد، و از رفتن و كوشش نمودن در جنگ دور مى دارد، و هر كه از چيزى امتناع نمايد (در باره او گفته ميشود: أعذب عنه يعنى) از آن دورى جسته و خود را نگاه داشته است، و عاذب و عذوب كسى است كه از خوردن و آشاميدن خوددارى نمايد.
امام عليه السلام هنگامى كه سپاهى را براى ميدان نبرد بدرقه مى كرد فرمود: تا آنجا كه مى توانيد از زنان دورى جوييد.مرحوم سيّد رضى (در تفسير اين كلام شريف) مى گويد: معناى اين سخن آن است كه از ياد زنان و دل مشغولى به آنها به هنگام جنگ صرف نظر كنيد و از نزديكى با آنان امتناع ورزيد، چراكه اين كار، بازوان حميّت را سست و در تصميم خلل ايجاد مى كند و از حركت سريع و كوشش در جنگ بازمى دارد و (به طور كلى) هركس از چيزى امتناع ورزد درباره او گفته مى شود «أعْذَبَ عَنْهُ»، و «الْعاذِبْ» و «الْعَذُوب» به كسى گفته مى شود كه از خوردن وآشاميدن امتناع ورزد.
به هنگام مقابله با دشمن از زنان دورى كنيد:امام عليه السلام هنگامى كه سپاهى را براى فرستادن به ميدان نبرد بدرقه مى كرد فرمود: «تا آنجا كه مى توانيد از زنان دورى جوييد»؛ (أَنَّهُ شَيَّعَ جِيْشاً بِغَزْيَةٍ فَقالَ: اِعْذِبوا عَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ).مرحوم سيّد رضى در شرح اين عبارت بر جمله «اعْذِبوا» به عنوان تعبيرى فصيح و جالب تكيه كرده مى گويد: معناى اين سخن آن است كه از ياد زنان و دلمشغولى به آنها به هنگام جنگ صرف نظر كنيد و از نزديكى با آنان امتناع ورزيد، چراكه اين كار، بازوان حميّت را سست و در تصميم خلل ايجاد مى كند وازحركت سريع وكوشش درجنگ بازمى دارد و (به طور كلى) هركس از چيزى امتناع ورزد درباره او گفته مى شود «اعْذَبَ عَنْهُ»، و «العاذِب» و «الْعَذوب» به كسى گفته مى شود كه از خوردن و آشاميدن امتناع ورزد»؛ (وَمَعْناهُ: اصْدِفُوا عَنْ ذِكْرِ النِّساءِ وَشُغْلِ الْقَلْبِ ِبهِنَّ، وَامْتَنَعُواعَنِ الْمُقارَبَةِ لَهُنَّ، لاَِنَّ ذلِکَ يَفُتُّ في عَضُدِ الْحَمِيَّةِ، وَيَقْدَحُ في مَعاقِدِ الْعَزيمَةِ وَ يَكْسِرُ عَنِ الْعَدُوِّ وَيَلْفِتُ عَنِ الاْبْعادِ فِي الْغَزْوِ، وَكُلُّ مَنِ امْتَنَعَ مِنْ شَىْءٍ فَقَدْ أعْذَبَ عَنْهُ وَالْعاذِبُ وَالْعَذُوبُ: الْمُمْتَنِعُ مِنَ الاَْكْلِ وَالشُّرْبِ).در بعضى از نسخ به جاى «اعْذِبُوا» «اعْزِبُوا» آمده كه به معناى دورى كردن است و هر دو واژه، قريب المعنى هستند. شك نيست كه انسان در صورتى در كار خود ـ مخصوصاً در ميدان نبرد ـ پيشرفت مى كند كه تمام فكرش متوجه آن كار باشد؛ اما اگر فكر خود را به دو يا چند كار تقسيم كند، به همان نسبت توفيقش كمتر مى شود به خصوص اگر فكر خود را به زنان مشغول دارد كه او را در حال و هواى ديگرى قرار مى دهد و از تصميم و اراده و قدرت و قوت او مى كاهد. به ويژه اگر زنان، همراه لشكر به ميدان نبرد بيايند؛ نبردى كه مدتى به طول مى انجامد و لشكر با آنها مقاربت كنند. به يقين از توان آنها مى كاهد، زيرا بديهى است كه مقاربت منتهى به خروج ماده نطفه، بدن را سست مى سازد و كثرت آن از طول عمر مى كاهد. به همين دليل امام عليه السلام از پرداختن به فكر زنها يا مقاربت با آنان، لشكريانش را بر حذر مى دارد.البته تعبير به «مَا اسْتَطَعْتُمْ» دليل بر اين است كه در موارد ضرورت و نياز شديد، اين نهى ارشادى استثنا شده است.قابل توجه اينكه در تاريخ اسلام مى خوانيم مشركان به عكس اين دستور، در بعضى از ميدانهاى جنگ زنانشان را با خود مى آوردند و ترانه براى آنها مى خواندند و به آنها قول مى دادند اگر پيروز شوند با آنها همبستر گردند ويكى از عوامل سستى آنها در جنگ همين بود. در جنگهاى معاصر نيز در ماجراى جنگ ويتنام آمده است كه آمريكايى ها پيوسته گروهى از زنان هرجايى را از آمريكا با هواپيما براى سرگرمى لشكريان خود به ويتنام مى فرستادند و سرانجام شكست مفتضحانه اى دامان آنها را گرفت.بعضى از شارحان نهج البلاغه اين احتمال را داده اند كه منظور امام عليه السلام اين است كه مزاحمتى براى زنها تا مى توانيد ايجاد نكنيد، زيرا رساندن آزار به غير جنگجويان در اسلام ممنوع است. البته اين احتمال برخلاف ظاهر كلام امام عليه السلام است و ظاهر كلام همان است كه مرحوم سيّد رضى از آن استنباط كرده و غالب شارحان نيز همان را دنبال كرده اند. از جمله امورى كه ضعف اين احتمال را تأييد مى كند چيزى است كه در كتاب نهايه ابن اثير درباره معناى «اعْذِبُوا» آمده و كلام امام عليه السلام را چنين معنى مى كند : «إِمْنَعُوا عَنْ ذِكْرِ النِّسَاءِ أَنْفُسَكُمْ وَشُغْلِ الْقَلْبِ بِهِنَّ، فَإِنَّ ذَلِکَ يَكْسِرُكُمْ عَنِ الْغَزْو».
7- در سخن امام آمده است، وقتى كه لشكرى را بدرقه مى كرد، و به ميدان جنگ مى فرستاد: «اعْزِبُوا عَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ»:معناى سخن امام (ع) آن است كه از ياد زنها دورى كنيد و از دل بستن به آنها، و از نزديكى با آنها خوددارى كنيد، زيرا كه بازوى مردانگى را سست مى كند و تصميم گيريها را بر هم مى زند و باعث شكست از دشمن مى گردد، و از كوشش در جنگ باز مى دارد، و هر كس از چيزى خوددارى كند، خود را از آن دور نگه داشته است.عاذب و عذوب كسى است كه از خوردن و آشاميدن خوددارى كند. عبارت امام (ع) «يفتّ في عضد الحميّة»، كنايه از درهم شكستن اراده و مردانگى است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 340
(7) و في حديثه عليه السّلام:أنّه شيّع جيشا يغزيه فقال: أعزبوا عن النّساء ما استطعتم. و معناه: أصدفوا عن ذكر النّساء و شغل القلب بهنّ، و امتنعوا من المقاربة لهنّ، لأنّ ذلك يفتّ في عضد الحميّة، و يقدح في معاقد العزيمة و يكسر عن العدو، و يلفت عن الابعاد في الغزو، و كلّ من امتنع عن شيء بى فقد أعزب عنه، و العازب و العزوب: الممتنع من الأكل و الشرب. (80712- 80646)
اللغة:(اعزب): بعد، أعزبه: أبعده (لفت) لفتا: صرفه.الاعراب:اعزبوا: أمر من الثلاثى فهمزته وصل، أو من أعزبه باب الافعال فهمزته قطع- المنجد-. العدو: الحضر و أعديت فرسى أى استحضرته- صحاح-.المعنى:قال المعتزلي: التفسير صحيح لكن قوله: «من امتنع عن شيء فقد أعزب عنه» ليس بجيّد و الصحيح «فقد عزب عنه» ثلاثى.أقول: قد عرفت أنّ اللغة ضبط أعزب لازما و متعدّيا، فالاعتراض و ما رتّب عليه ساقط من أصله.و قد أمر عليه السّلام جيشه بالعزوبة و الاجتناب عن النساء و إن كان على الوجه الحلال لأنّ المقاربة معهنّ يفتّ في عضد الحمية إذا كانت من العدوّ فتسلب قلب المجاهد بجمالها و تستهويه و تصرفه عن عزيمة الجهاد.و الاستمتاع من النساء موجب الضّعف و فوت الوقت و يمنع عن العدو و الرّكض وراء العدوّ، و يصرف الجيش عن الابعاد في الغزو و تعقيب العدوّ في كلّ سهل و جبل و حصن و وغل.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 341
الترجمة:قشونى را كه به جهاد اعزام ميكرد بدرقه كرد و به آنها چنين سفارش داد: تا مى توانيد خود را از زنان بدور داريد.سيد رضى گويد: مقصود اينست كه نام آنها را بزبان نياوريد و دل بدانها ندهيد و از نزديكى با آنها دورى كنيد، زيرا اين خود مايه سستى غيرت و شكست عزيمت و واماندن از دويدن دنبال دشمن و منصرف شدن از دنبال كردن أمر جهاد است. چه خوش سروده است:عاشقى مرد سپاهي كجا دادن دل دست ملاهى كجا قلب سپاه است چه مأواى من قلب فلان زن نشود جاي من
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص57
و منه: انه شيّع جيشا يغزيه فقال: اعزبوا عن النساء ما استطعتم.و معناه: اصدفوا عن ذكر النساء و شغل القلوب بهنّ، و امتنعوا من المقاربة لهن، لانّ ذلك يفت فى عضد الحمية، و يقدح فى معاقد العزيمه، و يكسر عن العدوّ، و يلفت عن الابعاد فى الغزو، فكل من امتنع من شىء فقد اعزب عنه، و العازب و العزوب: الممتنع من الاكل و الشرب. «و از سخنان آن حضرت است كه چون لشكرى را كه به جنگ روانه مى كرد به بدرقه آنان رفت و چنين فرمود: چندان كه توانستيد خود را از زنان باز داريد. معنى آن اين است كه از ياد زنان و دل مشغولى به آنان خوددارى كنيد و به زنان نزديكى مكنيد كه آن سبب بروز سستى در بازوى حميّت و گسستن پيوندهاى عزيمت مى گردد و از دويدن و تعقيب دشمن جلوگيرى مى كند و هر كس از انجام دادن كارى خوددارى كند، از آن روى گردان شده است. و عازب و عزوب به معنى كسى است كه از خوردن و آشاميدن خوددارى كند.»