وَ قَالَ (عليه السلام): إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.
حاجَتَيْن: دو حاجت كه يكى درخواست درود بر پيامبر است و ديگرى حاجت شخصى دعا كننده.
و فرمود (ع): چون از خداوند سبحان حاجتى خواهى، حاجت خود را با صلوات بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) آغاز كن. زيرا خداى تعالى بزرگتر از اين است كه از او دو حاجت خواهند و او يكى را برآورد و يكى را روا نسازد.
و آن حضرت فرمود: هرگاه تو را به خداوند حاجتى باشد دعاى خود را با صلوات بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آغاز كن، سپس حاجت بخواه، كه خداوند كريم تر از آن است كه از او دو حاجت بخواهند، يكى را جواب دهد و ديگرى را منع نمايد.
روش خواستن از خدا (عبادى، معنوى):و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
[و فرمود:] هرگاه تو را به خداى سبحان نيازى است در آغاز بر رسول خدا (ص) درود فرست، سپس حاجت خود بخواه كه خدا بزرگوارتر از آن است كه بدو دو حاجت برند، يكى را برآرد و ديگرى را باز دارد.
امام عليه السّلام (در ترغيب بدرود فرستادن) فرموده است:هر گاه ترا به خداوند سبحان حاجت و درخواستى باشد پس درخواست را بدرود بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آغاز كن آنگاه حاجت خود را بخواه زيرا خداوند بخشنده تر است از اينكه دو حاجت از او خواسته شود يكى از آنها (درخواست رحمت و درود بر پيغمبر) را روا سازد و ديگرى (حاجت تو) را روا نسازد.
امام(عليه السلام) فرمود: هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند.
راه استجابت دعا:امام(عليه السلام) در اين كلام شريف به نكته مهمى درمورد اسباب اجابت دعا اشاره كرده، مى فرمايد: «هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند»; (إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللّهِ، سُبْحَانَهُ، حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلاَةِ عَلَى رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ; فَإِنَّ اللّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَيَمْنَعَ الاُْخْرَى).در اين جا دو سؤال مهم مطرح است: نخست اين كه چگونه نمى شود بين دو حاجت جدايى افكند، خدا يكى را بپذيرد و ديگرى را نپذيرد، اگر اين موضوع با كرم و رحمت الهى منافات داشته باشد آن مواردى كه يك حاجت بيشتر از خدا نمى خواهيم و برآورده نمى شود چه خواهد شد؟پاسخ اين سؤال اين است كه خداوند، كريم است و شخص كريم هنگامى كه دو چيز يا چند چيز از او بخواهند در ميان آن ها تجزيه قائل نمى شود و اين نشانه نهايت كرم خداوند است و چنين نيست كه به گفته بعضى از شارحان، يك سخن عاميانه باشد كه در ميان مردم معمول است مى گويند: تبعيض در ميان دو خواهش نبايد كرد، و امام(عليه السلام) هم از باب سخن گفتن مطابق افكار اين دسته از مردم كلام فوق را فرموده باشد. اين اشتباه بزرگى است. مقام امام(عليه السلام) والاتر از آن است كه افكار عاميانه را تأييد كند. البته اجابت دعا همان گونه كه در روايات متعددى وارد شده، گاه به اين صورت است كه خداوند عين آن را به درخواست كننده مى دهد و گاه اگر آن را مصلحت نبيند، عوض آن را در دنيا يا آخرت به صورت ديگرى به او خواهد داد. در واقع هيچ دعايى نيست كه به اجابت نرسد، خواه عين آن خواسته را خدا بدهد يا چيزى را به جاى آن و معادل آن يا بيشتر از آن.سؤال ديگر اين است كه آيا صلوات فرستادن ما چيزى بر مقام پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى افزايد؟بعضى از شارحان نهج البلاغه اصرار بر اين دارند كه مقام پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بى نهايت بالاست و چيزى بر آن افزوده نخواهد شد. در حالى كه اين سخن اشتباه بزرگى است، مقامات قرب الى الله بى نهايت است، چنين نيست كه پايان بيابد بنابراين خداوند به بركت دعاى ما رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى فرستد. و به عبارت ديگر، اين ما نيستيم كه مقام آن حضرت را بالاتر از آنچه هست مى بريم بلكه اين خداوند است كه گاه خودش و گاه به بركت تقاضاى فرشتگان و گاه به تقاضاى بندگان صالح، رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد.در دعاها و روايات اسلامى شواهد روشنى بر اين مطلب وجود دارد. در روايت معروف تشهّد نماز، اين تعبير از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «وَتَقبَّلْ شَفاعتَه فى اُمَّتِهِ وارفَعْ دَرَجَتَه».[1]در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان على(عليه السلام) در روز جمعه نيز اين عبارت آمده است: «اللّهمَّ صَلِّ على محمَّد عَبدِكَ وَرَسولِكَ ونَبِيِّكَ صلاةً نامِيةً زاكِيةً تَرفَعُ بها دَرَجَتَه».[2]در دعايى كه از امام سجّاد(عليه السلام) وارد شده مى خوانيم كه در مقام صلوات فرستادن بر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به پيشگاه خداوند عرضه مى دارد: «فَارْفَعْهُ بِسَلامِنا إلى حَيثِ قدَّرتَ فى سابقِ عِلمِك أن تُبَلِّغَهُ إيّاهُ وبِصَلاتِنا عليه; مقام او را با سلام و درود ما بالا ببر تا آن جا كه در علم خود براى او مقدر كرده اى كه او را به آن مقام برسانى».[3]از سويى ديگر مى دانيم كه طبق روايات متعدد، هركس سنت حسنه اى بگذارد به تعداد كسانى كه به آن سنت عمل مى كنند به او پاداش داده مى شود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بزرگ ترين سنت را كه آيين اسلام است در ميان جامعه بشريت قرار داده است بنابراين به تعداد كسانى كه تا روز قيامت به آيين او مى پيوندند و به سنتش عمل مى كنند خداوند اجر و پاداش و ترفيع مقام به او مى دهد.اضافه بر اين، فرض كنيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ده سال بيشتر از اين، عمر نصيبش مى شد آيا در آن ده سال، عبادات او ترفيع مقام برايش نداشت و در همان مقامى كه داشت باقى مى ماند؟كوتاه سخن اين كه مدارك فراوانى داريم كه ثابت مى كند قرب خداوند نهايت و پايانى ندارد و معصومين(عليهم السلام) نيز مى توانند هر زمان به قرب و مقام والاترى برسند. همان گونه كه از آغاز رسالت و امامت تا پايان آن به يقين ترفيع مقام داشتند بعد از رحلت و شهادت نيز بهوسيله تقاضاى رحمت و صلوات مؤمنان و يا عمل به سنت آن ها ترفيع مقام مى يابند.به هر حال بدون شك اگر در استقبال يا بدرقه دعاها صلوات و درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد به اجابت نزديك است و به همين دليل در بسيارى از دعاهاى امام سجاد(عليه السلام) مى بينيم هنگامى كه چيزى را از خدا مى خواست نخست صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستاد.اين مطلب در دعاى مكارم الاخلاق كاملاً نمايان است كه در هر فرازى از اين دعا نخست امام(عليه السلام) صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد و بعد تقاضاى تازه اى از خداوند متعال مى نمايد.اين سخن را با رواياتى كه مرحوم كلينى در جلد دوم كافى در باب «الصلاة على النبى(صلى الله عليه وآله)...» نقل كرده است پايان مى دهيم:در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «لاَ يزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يصَلَّى عَلَى وَ عَلَى أَهْلِ بَيتِى; پيوسته دعا محجوب است (و به اجابت نمى رسد) تا زمانى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود».[4]در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «اجْعَلُونِى فِى أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَفِى آخِرِهِ وَفِى وَسَطِهِ; مرا در ابتداى دعا و در وسط دعا و در آخر دعا قرار دهيد».[5]در حديث ديگرى، از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةٌ فَلْيبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِهِ ثُمَّ يسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ يخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يقْبَلَ الطَّرَفَينِ وَيدَعَ الْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ الصَّلاةُ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لا تُحْجَبُ عَنْهُ; كسى كه حاجتى در پيشگاه خدا دارد نخست صلوات بر محمّد و آلش بفرستد بعد حاجت خود را بخواهد سپس آن را با صلوات بر محمّد و آل محمّد پايان دهد زيرا خداوند متعال گرامى تر از آن است كه دو طرف را بپذيرد و آنچه در وسط آن دو واقع شده است را نپذيرد. چون هنگامى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود (به يقين) محجوب از خداوند نخواهد بود»[6]. [7]*****پی نوشت:[1]. وسائل الشيعه، ج 4، ص 989، ابواب تشهد، باب 3، ح 1 و 2.[2]. من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 432.[3]. مطابق نقل مرحوم علاّمه شوشترى در شرح نهج البلاغه خود (بهج الصباغه)، ج 2، ص 335.[4]. كافى، ج 2، ص 491، ح 1.[5]. همان، ص 492، ح 5.[6]. همان، ص 494، ح 16.[7]. سند گفتار حكيمانه: به گفته مرحوم خطيب در كتاب مصادر آنچه را مرحوم سيد رضى در اين جا آورده است مرحوم آمدى در غررالحكم با تفاوتى ذكر كرده كه از آن استفاده مى شود از جاى ديگرى گرفته است. سپس مى افزايد: مضمون اين روايت شريف در اخبار اهل بيت(عليهم السلام) به صورت گسترده آمده و در روايات متعددى مى خوانيم كه براى استجابت دعا بايد نخست يا در پايان آن از درود بر محمّد و آل محمّد(عليهم السلام) استفاده كرد. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 266)
امام (ع) فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ- فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص- ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ- فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ- فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى»:امام (ع) دستور فرموده است، كه درخواست درود بر پيامبر (ص) را بر درخواست حاجت مقدم، بدارند، تا آمادگى براى آن پيدا شود، و با عبارت: «فانّ اللّه سبحانه...» بر اين مطلب ترغيب فرموده است، يعنى: اين كه درخواست اوّل به اتّفاق اقوال از طرف خدا بر آورده است، پس سزاوار كرم اوست كه دومين درخواست را نيز برآورد، و اين جمله مقدمه صغرا براى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّرش چنين است: و هر كس كريمتر از اينها باشد پس سزاوار است كه از او دو درخواست شود تا او هر دو را برآورد.
السابعة و الاربعون بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(347) و قال عليه السّلام: إذا كانت لك إلى اللَّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة على رسوله، صلّى اللَّه عليه و آله، ثمّ سل حاجتك فإنّ اللَّه أكرم من أن يسأل حاجتين فيقضى إحداهما و يمنع الأخرى. (83601- 83571)
المعنى:أمر عليه السّلام بالدّعاء للرّسول صلّى اللَّه عليه و آله قبل الدّعاء لنفسه باعتبار أنّ إجابة الدّعاء الأوّل ضامن لاجابة الدّعاء الثاني، لأنّ الكريم لا يتبعّض الصّفقة.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 444
و قد استبعد الشارح المعتزلي ذلك فقال: هذا الكلام على حسب الظاهر الّذي يتعارفه الناس، بينهم، و هو عليه السّلام يسلك هذا المسلك كثيرا و يخاطب الناس على قدر عقولهم، و أنكر في آخر كلامه أن يكون لصلاة النّاس أثر في إكرام النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله و حمله على صرف التعبّد، و في كلامه هذا موارد للنظر نشير إلى بعضها:1- حمله أمر أمير المؤمنين عليه السّلام على متابعته للنّاس، و فيه من البعد و الاهانة بمقامه عليه السّلام ما لا يخفى.2- إنكار تأثير دعاء المسلمين في مزيد إكرام النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله، مع أنّه بنفسه إكرام له عند اللَّه و عند الناس.الترجمة:فرمود: چون تو را بدرگاه حق سبحانه حاجتي است دعا را با صلوات بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله آغاز كن و سپس حاجتت را بخواه تا بر آورده شود، زيرا خداوند كريمتر از آنست كه دو حاجت از او خواسته شود و يكى را برآورد و ديگرى را دريغ دارد.چون كه خواهي از خدايت حاجتى بر پيمبر خواه از وى رحمتى و آن گه آن حاجت ز درگاهش بخواه تا برآيد حاجتت بى اشتباه چون خدا را مى نشايد از كرم ردّ يك حاجت چه جفت آيد بهم «1» ______________________________(1) سقطت من هنا حكمة و هى: و قال عليه السلام: من ضن بعرضه فليدع المراء- المصحح.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص120
اذا كانت لك الى الله سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصلاة على رسوله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، ثمّ سل حاجتك، فانّ الله اكرم من ان يسأل حاجتين، فيقضى احداهما و يمنع الاخرى.«چون تو را به خداوند سبحان نيازى باشد نخست از خداوند درود بر رسول او صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مسألت كند و سپس حاجت خويش را بخواه كه خداوند كريمتر از اين است كه چون دو نياز از او بخواهند، يكى را برآورد و ديگرى را اجابت نفرمايد.»