شرح زیارت اربعین: فراز پنجم / «السَّلَامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ» (قسمت اول)
۲۲ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلام«السَّلَامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ» (سلام بر اسیر غم ها و مصیبت ها و کشته اشک ها و گریه ها)
اشاره
اسیر به کسی می گویند که در بند و اسارت دیگری قرار گرفته باشد. «کربات» جمع «کَرب» معنی غم و اندوه، و «کربات» به معنی غم ها و اندوه ها است. کنایه از این است که حضرت علیه السلام یک غم و اندوه نداشته، غم ها و غصّه ها حضرت علیه السلام را احاطه کرده بود و مانند یک اسیر، تسلیم تمام آن اندوه ها و غم ها بود و هیچ گونه اعتراضی نداشت چنانچه در آخرین لحظه که در خون خود غوطه ور بود در پیشگاه خداوند عرض کرد:
«صَبْراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ، لااِلهَ سِواکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ مَا لِی رَبَّ سِوَاک وَ لَا مَعْبُود غَیْرُکَ صَبْراً عَلی حُکْمِکَ یا غِیاثَ مَنْ لاغِیاثَ لَهُ...»(1) (صبر بر تقدیراتت، پروردگارا! ای که هیچ معبود حقّی جز تو نیست ای فریادرس فریادخواهان هیچ صاحب اختیار و معبودی جز تو ندارم صبر بر داوریت ای دادرس بی پناهان...)
بیان چگونگی اسارت حضرت علیه السلام در غم ها و اندوه ها که به حقّ، هر کدام، انسانی را از پای در می آورد. حضرت اباعبدالله علیه السلام از دوران کودکی تا آخرین لحظه شهادتشان، رنج ها و اندوه های زیادی را متحمل شدند که ما قادر به بیان همه آنها نیستیم ولّی به بعضی از آنها اشاره ای می کنیم:
الف) غم فقدان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که بسیار برای امام حسین علیه السلام سخت بود، امام صادق علیه السلام راجع مصیبت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِیبَهٍ فَاذْکُرْ مُصَابَکَ بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم فَإِنَّ النَّاسَ لَمْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ وَ لَنْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ أَبَداً»(۲) (هرگاه مصیبتی به تو رسید، مصیبت رحلت رسول خداl را به یاد آر، زیرا مردم هرگز مصیبتی چون مصیبت رحلت رسول خداl به خود ندیده اند و هیچگاه هم چنان مصیبتی نخواهد دید). مصیبت و غم و اندوه رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر همه
مؤمنین بزرگ بود، چه برسد به امام حسین علیه السلام که فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است.
ب) مشاهده مسائل رنج آور و حوادثی که بر پدرشان امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد. از جمله آنها بردن امیرالمؤمنین علیه السلام برای بیعت با ابوبکر و بیست و پنج سال خانه نشین شدن امیرالمؤمنین علیه السلام در زمان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و جنگهایی که برای پدرشان بوجود آوردند.
ج) مشاهده آتش کشیدن درب خانه مادرشان و سیلی خوردن مادرشان و شهید شدن حضرت محسن علیه السلام برادرشان و بیماری و رنج های مادرشان و همه آن مصائبی که فاطمه زهراh را خمیده و شکسته کرد، دیدند و تحمّل کردند.
د) مصیبت از دست دادن فاطمه زهرا که انصافاً غم و اندوه بسیار سختی برای امام حسین علیه السلام بود، خصوصاً اینکه مخفیانه مادرشان را دفن نمودند و آهسته آهسته و آرام آرام گریه و عزاداری کردند، که کسی با خبر نشود.
ه) ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام بوسیله ابن ملجم و قرار گرفتن پدر در بستر که غم بزرگی برای امام حسین علیه السلام محسوب می شد. محمد حنفیه می گوید: پدرم فرمود: مرا بر دارید و به محل نمازم ببرید، آنحضرت علیه السلام را به مکان نمازش حمل کردیم. مردم زار زار می گریستند، و به گونه ای جان سوز گریه می کردند، که نزدیک بود روح از بدنشان بیرون رود، امام حسین علیه السلام متوجّه پدر شد و سخت گریه می کرد و در این حال به پدر عرض کرد: ما بعد از تو چه کنیم؟ و روز رحلت تو مانند روز رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بسیار جان سوز است، به خدا برایم سخت و طاقت فرسا است که تو را در چنین حالی بنگرم. امام علی علیه السلام صدا زد: ای حسین علیه السلام خود را به من نزدیک کن، حسین علیه السلام که چشمانش پر از اشک شده بود نزدیک شد. علی علیه السلام اشک های چشمان حسین علیه السلام را پاک کرد و دستش را بر روی قلب حسین علیه السلام گذاشت و فرمود: «یا بُنَیَّ قَد رَبَطَ اللّهُ قَلبَکَ بِالصَّبرِ...» پسر جانم خداوند قلبت را با صبر و استقامت توان بخشد و بزرگترین پاداش را به تو و برادرت عنایت فرماید، آرام باش گریه نکن خداوند در قبال این مصیبت عظیم، به تو اجر می دهد(۳).
ز) غم شهادت پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین علیه السلام و غسل و دفن مخفیانه ایشان..
ح) غم مسموم شدن برادرشان امام حسن مجتبی علیه السلام ، امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی امام حسین علیه السلام به بالین برادر آمد و وضع حال برادر را مشاهده نمود، گریست امام حسن علیه السلام فرمود برادرم چرا گریه می کنی؟ امام حسین علیه السلام فرمود: چگونه گریه نکنم در حالیکه تو را مسموم می بینم. مرا بی برادر نمودند. امام حسن علیه السلام فرمود: برادرم گرچه مرا با زهر مسموم کردند، در عین حال آنچه بخواهم از آب، شیر و دوا و... در اینجا آماده است و برادران و خواهران و بستگانم نزد من جمع هستند ولّی
«لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّهِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وسلم وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَی قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ» هیچ روزی به سختی روز شهادت تو نیست ای أباعبدالله علیه السلام ، سی هزار نفر که خود را از امّت جدّ ما می نامند و مسلمان می دانند تو را محاصره کرده و به کشتن تو و ریختن خون تو، اقدام می نمایند آنها حرمت تو را هتک می کنند و زن و بچه تو را اسیر می نمایند و اموال تو را به غارت می برند،
در این هنگام لعنت خدا بر بنی امیّه روا گردد. برادرم چگونگی شهادت تو به قدری جان سوز است که: «وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْ ءٍ حَتَّی الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ» همه چیز از آسمان و زمین بر تو گریه کنند، حتّی حیوانات صحرائی و ماهیان در دریا برای مصیبت جانسوز تو اشک بریزند(۴).
ط) غم و اندوه شهادت برادرشان امام حسن مجتبی علیه السلام و ممانعت از دفن ایشان، کنار قبر جدّشان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و تیر باران کردن بدن مطهّرشان توسط عایشه و مروان و همدستانشان که نگذاشتند، جنازه امام حسن علیه السلام کنار قبر جدّ بزرگوارشان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفن شود، عایشه دفن کردن امام حسن علیه السلام را نزد جدَشان بی احترامی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می دانست. وقتی که بنا شد، امام حسن علیه السلام را کنار قبر جدّش دفن کنند، عایشه سوار بر استر شد و به آنجا آمد و ایستاد و گفت:
«نَحُّوا ابْنَکُمْ عَنْ بَیْتِی فَإِنَّهُ لَا یُدْفَنُ فِی بَیْتِی وَ یُهْتَکُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ حِجَابُهُ»
فرزند خود را از خانه من بیرون برید که نباید در اینجا چیزی دفن شود و نباید حجاب پیامبر دریده گردد(۵).
و نه گذاشت جنازه حضرت علیه السلام کنار جدّش دفن شود: محدّث قمی از صاحب مناقب نقل می کند: جنازه امام حسن علیه السلام را تیرباران کردند و هنگام دفن هفتاد چوبه تیر از آن بیرون آوردند.
آیا اینها غم و اندوه برای امام حسین علیه السلام محسوب نمی شود، کدام غمی بزرگتر از این که نگذارند، بدن برادرشان را کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفن کنند، کدام غم بالاتر از این که بدن برادرشان را تیر باران کنند؟!!
ی) غم و اندوه پشت کردن کوفیان به دعوت و کشتن سفیر امام علیه السلام ، مسلم بن عقیل علیه السلام .
ل) غم و اندوه های کربلا که یکی بعد از دیگر بر امام حسین علیه السلام وارد شد، قابل شمارش نیست بعضی از آنها عبارت است از موعظه حضرت علیه السلام به لشکر عمر سعد و بی توجّهی آنها به موعظه و مسخره کردن حضرت علیه السلام و بستن آب بر روی امام حسین علیه السلام و یارانش و شهادت علی اکبر، شهادت علی اصغر، شهادت برادرانشان عباس، عبدالله، جعفر، عثمان، شهادت عبدالله، شهادت قاسم و شهادت اصحابشان علیهم السلام و... همه و همه از اندوه هایی بود که حضرت علیه السلام را احاطه کرده بود، که هر کدام از آنها برای از پای در آوردن یک انسان کافی است.
پی نوشت ها
(۱)فرهنگ جامع سخنان.
(۲) بحار الأنوار، ج16، ص280.
۳. بحار الأنوار، ج16، ص280.
۴.بحار الأنوار، ج45، ص218
۵.الکافی، ج1، ص300.