شرح زیارت اربعین: فراز سیزدهم / وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاء (قسمت دوم)

شرح زیارت اربعین: فراز سیزدهم / وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاء (قسمت دوم)

۲۳ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلام

فراز سیزدهم: «وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاء» ((شهادت می دهم) که خداوند میراث انبیاء را به تو [یعنی حسین علیه السلام ] بخشید).

خداوند راجع حضرت آدم علیه السلام می فرماید:
{وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها}(۱)
«و خدا همه معانی نامها را به آدم علیه السلام آموخت».
و این علوم بوسیله ارث به امام حسین علیه السلام رسید و همچنین آن علوم و فضائل و نیرو و توانایی که خداوند به حضرت نوح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم عنایت کرده بود، به عنوان ارث به حضرت علیه السلام رسید. امام باقر علیه السلام فرمودند:
«آن علومی که خداوند در اختیار ملائکه و رسولانش و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نهاد، همه ما آن را می دانیم»(۲).
ابوبصیر که از شاگردان برجسته امام باقر علیه السلام بود، و هر دو چشمش نابینا شده بود به حضور امام باقر علیه السلام آمد و چنین گفت: آیا شما وارث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هستید؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: آری ابوبصیر: آیا پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم وارث پیامبران پیشین بود و هر چه آنها می دانستند، می دانست؟ امام باقر علیه السلام فرمود: آری. ابوبصیر روی این اساس، آیا شما می توانید مانند بعضی از پیامبران مرده را زنده کنید و کور مادرزاد را بینا نماید و مبتلا به بیماری پیسی را درمان نمایید؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: آری ما می توانیم به اذن خدا. آنگاه امام باقر علیه السلام به ابوبصیر فرمود: جلو بیا. ابوبصیر می گوید: نزدیک رفتم، امام باقر علیه السلام دست به چهره و چشمم مالیدند، هماندم خورشید و آسمان و زمین و خانه ها و هر چه در شهر بود، همه را دیدم، آنگاه به من فرمود: می خواهی این گونه باشی و در روز قیامت در سود و زیان با مردم شریک گردی؟ یا آنکه به حال اول برگردی و بدون بازخواست به بهشت بروی؟ گفتم می خواهم به همانگونه که بودم، برگردم. امام باقر علیه السلام بار دیگر دست بر چشمم کشید، و چشمانم به حال اول برگشتند. ابوبصیر این جریان را برای ابن ابی عمیر(۳)
نقل کرد، ابن ابی عمیر گفت: من گواهی می دهم که این حادثه حقّ و راست است، چنانکه روز، حقّ است(۴).
و نیز در حالات امام کاظم علیه السلام آمده است: امام کاظم علیه السلام در منی بود، بانویی را دید که گریه می کند و بچه هایش نیز در کنارش گریه می کنند، بخاطر آنکه گاوی شیرده داشتند و آن گاو مرده بود. امام کاظم علیه السلام نزد آن بانو رفت و فرمود: ای کنیز خدا، چرا گریه می کنی؟ آن بانو عرض کرد: ای بنده خدا من دارای چند کودک یتیم هستم و تنها در زندگی یک گاو داشتم که زندگی من و بچه هایم به وسیله آن گاو تأمین می شد، اکنون آن گاو مرده و دست من و بچه هایم از همه چیز کوتاه شده است و بیچاره شده ایم. امام کاظم علیه السلام فرمود: ای کنیز خدا آیا می خواهی آن گاو را برای تو زنده کنم؟ به دل بانو افتاد که در پاسخ عرض کرد: آری. امام کاظم علیه السلام به کنار رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان بلند کرد و لبهایش را تکان داد که معلوم بود دعا می کند سپس برخواست، گاو را صدا زد و با نوک عصا به پنجه پای آن گاو مرده زد، ناگهان آن گاو برخواست و راست ایستاد، وقتی که زن آن منظره را دید، جیغ کشید و فریاد می زد: «عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ و رَبِّ الْکَعْبَه» سوگند به خدای کعبه این عیسی بن مریم است. امام کاظم علیه السلام به میان مردم رفت و از آنجا گذشت(۵).
علی بن حمزه گوید: در خدمت حضرت صادق علیه السلام برای انجام حج رفتم، در بین راه زیر درخت خرمای خشکی نشستیم. امام علیه السلام زبان به دعائی گشود که من نفهمیدم. بعد فرمود: «یَا نَخْلَهُ أَطْعِمِینَا مِمَّا جَعَلَ اللَّهُ فِیکِ مِنْ رِزْقِ عِبَادِه» ای نخل از آنچه در نهاد تو خداوند قرار داده بما بخوران. دیدم درخت خرمای خشک بطرف حضرت صادق علیه السلام کج شد دارای برگ بود و خرما داشت به من فرمود، نزدیک شو بسم اللَّه بگو و بخور عالی ترین و لذیذترین خرمایی بود که تاکنون خورده بودم. در این موقع مرد عربی گفت سِحری از امروز بزرگتر ندیده بودم. امام علیه السلام فرمود: «نَحْنُ وَرَثَهُ الْأَنْبِیَاءِ لَیْسَ فِینَا سَاحِرٌ وَ لَا کَاهِنٌ بَلْ نَدْعُو اللَّهَ فَیُجِیبُ فَإِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ أَدْعُوَ اللَّهَ فَیَمْسَخَکَ کَلْباً تَهْتَدِی إِلَی مَنْزِلِکَ وَ تَدْخُلُ عَلَیْهِمْ وَ تُبَصْبِصُ لِأَهْلِک» ما وارث انبیاء هستیم اهل سحر و شعبده بازی نیستیم، از خدا تقاضا کردم اجابت فرمود، اگر بخواهم دعا می کنم، خدا تو را بصورت سگی در آورد، بروی٫ به خانه پیش خانواده ات و برای آنها دم بجنبانی. اعرابی از روی نادانی گفت دعا کن. در همان موقع بصورت سگی در آمد و رفت. حضرت صادق علیه السلام به من فرمود از پی او برو رفتم تا وارد منزلش شد شروع به دم جنبانیدن برای زن و فرزند خود کرد. چوبی برداشته او را از خانه بیرون کردند. برگشتم خدمت حضرت صادق علیه السلام در همان میان که ما حرف او را می زدیم، آمد مقابل امام علیه السلام ایستاد. اشک هایش جاری بود، خود را به خاک می مالید و صدائی تضرع آمیز در می آورد. امام علیه السلام بر او رحم نموده دعا کرد به حال اول برگشت، فرمود حالا ایمان آوردی. عرض کرد هزار هزار مرتبه(۶).
خداوند راجع به حضرت سلیمان علیه السلام می فرماید:
{وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتینا مِنْ کُلِّ شَیْ ء}(۷)
«سلیمان علیه السلام وارث داود علیه السلام شد و سلیمان علیه السلام گفت: ای مردم به ما سخن گفتن پرندگان تعلیم داده شده است و از هر چیزی به ما داده شده است».
و چون امام حسین علیه السلام وارث انبیاء است، که از جمله آنها حضرت سلیمان علیه السلام است لذا کاملاً به زبان پرندگان واقف و آگاه است. در حدیثی محمد بن ابراهیم نقل می کند از امام حسین علیه السلام در حالی که حضرت علیه السلام در سنین کودکی بودند، از آوای پرندگان و حیوانات که حدود پنجاه و پنج پرنده و حیوان بود، سؤال شد و حضرت علیه السلام آوای آنها را معنی کردند و چون زیاد است، ما فقط به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
«امام حسین علیه السلام فرمودند:
«وَ إِذَا صَاحَ الدِّیکُ یَقُولُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ لَمْ یَنْسَ ذِکْرَه» هرگاه خروس صدا کند، می گوید: هرکه خدا را بشناسد، یاد او را فراموش نمی کند. «وَ إِذَا قَرْقَرَتِ الدَّجَاجَهُ تَقُولُ یَا إِلَهَ الْحَقِّ أَنْتَ الْحَقُّ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ یَا اللَّهُ یَا حَقُّ» هرگاه مرغ قد قد کند، می گوید: ای خدای حقّ! تو حقی و سخن تو حق است. ای الله ای حق. «وَ إِذَا صَاحَ الْغُرَابُ یَقُولُ یَا رَازِقُ ابْعَثْ بِالرِّزْقِ الْحَلَالِ» هرگاه کلاغ صدا کند، می گوید: ای روزی رسان! روزی حلال برسان. «وَ إِذَا صَاحَتِ الْبَطَّهُ تَقُولُ غُفْرَانَکَ یَا اللَّهُ غُفْرَانَکَ» هرگاه اردک صدا کند، می گوید: آمرزش تو ای خدا، آمرزش تو. «وَ إِذَا صَاحَ الْهُدْهُدُ یَقُولُ مَا أَشْقَی مَنْ عَصَی اللَّهَ» هرگاه هدهد صدا کند، می گوید: چه بدبخت است آن که نافرمانی خدا کند. «وَ إِذَا صَاحَ الْقُمْرِیُّ یَقُولُ یَا عَالِمَ السِّرِّ وَ النَّجْوَی یَا اللَّهُ» هرگاه قمری صدا کند، می گوید: ای دانای نهان­ها و رازها، ای خدا!. «وَ إِذَا صَاحَ الدُّبْسِیُّ یَقُولُ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ سِوَاکَ یَا اللَّهُ» هرگاه دبسی(۸) صدا کند، می گوید تو همان ذات کامل مطلقی که هیچ معبود بحقی جز تو نیست، ای خدا!. «وَ إِذَا صَاحَ الْبَبَّغَاءُ یَقُولُ مَنْ ذَکَرَ رَبَّهُ غَفَرَ ذَنْبَهُ» هرگاه طوطی صدا کند، می گوید: هر که پروردگار خود را یاد کند گناهش بخشوده شود. «وَ إِذَا صَاحَ الْبُلْبُلُ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً» هرگاه بلبل صدا کند، می گوید: نیست خدایی جز پرودگار عالمیان که حقّ است. «وَ إِذَا صَاحَتِ السُّمَانَاهُ تَقُولُ یَا ابْنَ آدَمَ مَا أَغْفَلَکَ عَنِ الْمَوْتِ» هرگاه بلدرچین صدا کند، می گوید: ای فرزند آدم چه قدر از مرگ غافلی؟ «وَ إِذَا صَاحَ السَّنَوْذَنِیقُ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ آلُهُ خِیَرَهُ اللَّهِ» هرگاه باز شکاری صدا کند، می گوید: هیچ معبود بحقّی جز خدا نیست، محمّد صلی الله علیه و آله وسلم رسول خداست و آل او صلی الله علیه و آله وسلم برگزیدگان خدایند. «وَ إِذَا صَاحَ الْحَمَلُ یَقُولُ کَفَی بِالْمَوْتِ وَاعِظاً» هرگاه برّه صدا کند، می گوید: مرگ برای پند آموزی بس است. «وَ إِذَا صَاحَ الثَّوْرُ یَقُولُ مَهْلًا مَهْلًا یَا ابْنَ آدَمَ أَنْتَ بَیْنَ یَدَیْ مَنْ یَرَی وَ لَا یُرَی وَ هُوَ اللَّهُ» هرگاه گاو صدا کند، می گوید: آرام ای آدمیزاده تو در برابر کسی هستی که بیند و دیده نشود و او خداست. «وَ إِذَا صَاحَ الْفِیلُ یَقُولُ لَا یُغْنِی عَنِ الْمَوْتِ قُوَّهٌ وَ لَا حِیلَهٌ» هرگاه فیل صدا کند، می گوید: هیچ نیرو و نیرنگی جلو مردن را نگیرد. «وإِذَا صَاحَ النَّسْرُ فَإِنَّهُ یَقُولُ یَا ابْنَ آدَمَ عِشْ مَا شِئْتَ فَآخِرُهُ الْمَوْتُ» هرگاه کرکس صدا کند، می گوید: ای آدمیزاده زندگی کن هر شکلی خواهی که پایانش مرگ است. «وَ إِذَا صَاحَ ابْنُ آوَی یَقُولُ الْوَیْلُ الْوَیْلُ الْوَیْلُ لِلْمُذْنِبِ الْمُصِرِّ» هرگاه شغال صدا کند، می گوید: وای وای وای بر گنهکاری که در گناه خود اصرار و پافشاری می کند. «وَ إِذَا صَاحَ الْکَلْبُ یَقُولُ کَفَی بِالْمَعَاصِی ذُلًّا» هرگاه سگ صدا کند، می گوید: بس است گناه برای خواری. «وَ إِذَا صَاحَ الْعُقَابُ یَقُولُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ لَمْ یَشْقَ» هرگاه عقاب صدا کند، می گوید: هر که فرمان خدا برد بدبخت نشود. «وَ إِذَا صَاحَ الْکَرْکَدَّنُ یَقُولُ أَغِثْنِی وَ إِلَّا هَلَکْتُ یَا مَوْلَایَ» هرگاه کرگدن صدا کند، می گوید: بفریادرس و گر نه نابود شوم ای مولایم.
ثُمَّ قَالَ علیه السلام مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا وَ لَهُ تَسْبِیحٌ یَحْمَدُ بِهِ رَبَّهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهَ {وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ}(۹)» سپس فرمود: خداوند هیچ پدیده ای را نیافریده مگر آنکه تسبیحی دارد که با آن پروردگار خود را می ستاید، سپس این آیه را تلاوت کرد: «همه تسبیح او می گویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او می گوید ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید»(۱۰).
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم با شما نامحرمان ما خامشیم(۱۱)

پی نوشت ها

۱. بقره، 31.
۲. بحارالأنوار، ج4، ص113.
۳. یکی از شاگردان ممتاز امام.
۴. الکافی، ج1، ص470.
۵. الکافی (ط دارالحدیث)، ج 2، ص562.
۶. بحارالأنوار، ج47، ص110.
۷.نمل، 16.
۸.یک نو کبوتر صحرایی است که احتمالاً یا کریم باشد.
۹. اسراء، 44.
۱۰. بحارالأنوار، ج61، ص27.
۱۱.مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص387.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث