شرح زیارت اربعین: فراز شانزدهم / وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ (قسمت اول)

شرح زیارت اربعین: فراز شانزدهم / وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ (قسمت اول)

۲۴ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلام

فراز شانزدهم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»:(و (شهادت می دهم) امام حسین علیه السلام جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سرگردانی گمراهی نجات بخشد)

«بَذَلَ» از «بَذل» به معنی بخشش است. و «مُهجَتَهُ» از «مهج» به معنی خون و جمع آن «مُهَج» و «مُهَجات» است. و «لیستنقذ» از «استیقاذ» به معنی چیزی را نجات دادن است و «جهاله» هم به معنی نادانی است. «حَیرَهِ» به معنی تحیّر و سرگردانی است. «ضلاله» هم به معنی گمراهی است. از کلمه بذل و بخشش و جمله «فیک»، خلوص کامل امام حسین علیه السلام فهمیده می شود. چرا که شخص در بذل و بخشش طرف مقابل خود را مدیون نمی کند، که چیزی در عوض به او عطاء کند مثلاً وقتی ما پولّی را به مغازه دار می دهیم در مقابل از آن جنس طلب می کنیم، ولّی اگر به شخصی پولّی و چیزی ببخشیم، دیگر در مقابل آن چیزی طلب نمی کنیم.
آری امام حسین علیه السلام بالاترین سرمایه ای که داشت به خالق خود و در راه خالق خود بذل نمود. بنابراین قیام امام حسین علیه السلام هم «فی الله» بود و هم «لله» و هر کاری که «فی الله» و «لله» باشد، مقدس است، چه برسد به بذل جان خود و عزیزان. جمله «لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ» هدف قیام امام علیه السلام را بیان می کند. حضرت علیه السلام قیام کردند، تا مردم را از دو چیز که منشأ شر و بدبختی برای خود و دیگران است، رهایی بخشند. و آن دو چیز، جهل و نادانی و گمراهی است و جهل هم تقسیم می شود به بسیط و مرکب.

جهل

ما باید بدانیم جهل و نادانی ریشه همه گرفتاری­ها و بدبختی­های انسان است. چنانچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«الْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ»(۱)
(جهل اصل و ریشه هر بدی است).
و نیز در دعای خود (با اینکه هیچگونه جهلی در وجودشان نبود) می فرمودند:
«أَنَا الْجَاهِلُ، عَصَیْتُکَ بِجَهْلِی، وَ ارْتَکَبْتُ الذُّنُوبَ بِجَهْلِی، وَ أَلْهَتْنِی الدُّنْیَا بِجَهْلِی، وَ سَهَوْتُ عَنْ ذِکْرِکَ بِجَهْلِی»(۲)
(من نادانم، به سبب نادانیم تو را نافرمانی کردم و به سبب نادانیم مرتکب گناهان شدم و به سبب نادانیم از یاد تو غافل شدم و به سبب نادانیم به دنیا دل بستم).
البته حضرت علیه السلام می خواهد به همه ما بیاموزند، که عامل و سبب تمام مشکلات این انسان، جهل اوست، نه اینکه حضرت علیه السلام دچار جهل باشند، لذا همگان باید به هشدار حضرت علیه السلام توجّه کنند و هر چه زودتر برای از بین بردنش قیام کنند، چرا که انسان جاهل مرده ای بیش نیست، چنانچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«الْجَاهِلُ مَیِّتٌ وَ إِنْ کَانَ حَیّاً»(۳) (نادان مرده است هر چند در ظاهر زنده باشد).
و نیز حضرت علیه السلام فرمودند:
«الْجَهْلُ فَسَادُ کُلِّ أَمْرٍ»(۴)
(جهل فساد و تباهی هر چیزی است).
شیطان هم که شیطان شد و عبادت شش هزار ساله خود را خراب کرد، بخاطر جهلش بود، چرا که فرمان خدا به سجده آدم علیه السلام را خطاء و عدم سجده خودش را درست به حساب آورد، و چه زیبا مولا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«مَا کَفَرَ الْکَافِرُ حَتَّی جَهِلَ»(۵)
(کافر کافر نشد، مگر بخاطر جهلش).
کفر و انحراف همه امّت­ها از زمان آدم علیه السلام تا پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم بخاطر جهلشان بود. خداوند راجع به کفار و مشرکین می فرماید:
{وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیهِمُ الْمَلَئکَهَ وَ کلَّمَهُمُ المُوْتیَ وَ حَشَرْنَا عَلَیهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلًا مَّا کاَنُواْ لِیُؤْمِنُواْ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجهَلُونَ}(۶)
«(و حتّی) اگر ما (برای کفار و مشرکین آن طور که در خواست کرده بودند) فرشتگان را بر آنها نازل می کردیم، و مردگان با آنان سخن می گفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع می نمودیم، هرگز ایمان نمی آوردند، مگر آنکه خدا بخواهد! ولی بیشتر آنها جاهل هستند!».
قوم حضرت موسی علیه السلام بعد از اینکه حضرت علیه السلام سال­ها در هدایت آنها کوشید و معجزه­های زیادی را با چشم خود مشاهده نمودند و به ظاهر موحد و خداپرست شدند. وقتی از رود عظیم نیل عبور کردند و چشمشان به جمعی بت پرست افتاد، که مشغول پرستش بت بودند، از حضرت علیه السلام تقاضا کردند:
{یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَهٌ}(۷) «ای موسی! تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند!»
حضرت علیه السلام در جواب فقط یک جمله کوتاهی که یک دنیا معنا داشت، ، {قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}فرمود:
شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید!»،
یعنی همه انحرافات و بدبختی­های شما بخاطر جهلتان است.
حضرت لوط علیه السلام وقتی دید، قومش به سراغ اعمال نامشروع می روند، فرمود:
{أَ ئنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَهً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجهَلُونَ}(۸)
«آیا شما بجای زنان، از روی شهوت به سراغ مردان می روید؟! شما قومی جاهل و نادانید!»
و قوم حضرت نوح علیه السلام وقتی از نوح علیه السلام تقاضا کردند، که افراد مؤمن مستضعف را از اطراف خود دور کن، تا ما به تو نزدیک شویم، حضرت علیه السلام در جواب آنها فرمود:
{وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّهُم مُّلَاقُواْ رَبهِّمْ وَ لَکِنِّی أَرَئکمُ قَوْمًا تَجْهَلُونَ}(۹)
«و من، آنها را که ایمان آورده اند، (بخاطر شما) از خود طرد نمی کنم، چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قیامت، خصم من خواهند بود) ولی شما را قوم جاهلی می بینم!».
آن قدر خطر جهل عظیم است، که خداوند در جواب درخواست، نجات فرزند نوح علیه السلام فرمود:
{أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ}(۱۰)
«من به تو اندرز می دهم، تا از جاهلان نباشی!!».
بی جهت نیست که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«الْجَهْلُ فِی الْإِنْسَانِ أَضَرُّ مِنَ الْآکِلَهِ فِی الْبَدَنِ»(۱۱)
(ضرر جهل از خوره ای که به بدن می افتد و چیزی از بدن را باقی نمی گذارد، بدتر است).
و نیز فرمودند:
«الْجَهْلُ مَطِیَّهٌ شَمُوسٌ مَنْ رَکِبَهَا زَلَّ وَ مَنْ صَحِبَهَا ضَلَّ»(۱۲)
(نادانی مرکبی چموش است که هر که سوارش شود، سرنگونش کند و هر که همراهش گردد، گمراه شود).
بنابراین برگشت تمام انحرافات و صفات رذیله و حب دنیا و غیره، به جهل انسان بر می گردد. انسان جاهل در دنیا و آخرت از خاسرین و زیانکاران است، لذا باید از شر جهل به خدا پناهنده شد، همانطوری که حضرت موسی علیه السلام در جواب قومش فرمود:
{أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ}(۱۳)
«به خدا پناه می برم، از اینکه از جاهلان باشم».
تمامی پیامبران خصوصاً رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و اوصیائشان صلی الله علیه و آله وسلم انتخاب شدند، تا مردم را از جهالت و ضلالت خارج کنند، بنابراین هدف قیام امام حسین علیه السلام کاملاً هماهنگ با بعثت انبیاء و مأموریتی که خدا بر دوش او نهاده است، می باشد.
و جهل گاهی در مقابل عقل قرار می گیرد، یعنی جاهل کسی است که از عقل خود استفاده نمی کند یا استفاده اش از عقل بسیار کم است. گاهی در مقابل علم قرار می گیرد یعنی جاهل کسی است که علم ندارد یا از علم کمی برخوردار است.

پی نوشت ها

۱.غرر الحکم و درر الکلم، ص48.
۲.الدروع الواقیه، ص249.
۳.غرر الحکم و درر الکلم، ص60.
۴.۵۲غرر الحکم و درر الکلم، ص
۵.۶۸۸غرر الحکم و درر الکلم، ص
۶.انعام، 111.
۷.اعراف، 138.
۸. نمل، 55.
۹.هود، 29.
۱۰.هود.۴۶
۱۱. غرر الحکم و درر الکلم، ص99.
۱۲. غرر الحکم و درر الکلم، ص109.
۱۳.بقره، 67.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث