شرح زیارت اربعین: فراز هفدهم / وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا
۲۴ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامفراز هفدهم: «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا»: (و فریب خوردگان دنیا بر علیه حضرت علیه السلام پشت به پشت هم دادند).
«تَوازَرَ» از «وازَرَ» است در لغت «وازَرَهُ علی الامر» به معنی در انجام کار یا مطلبی به او کمک و مساعدت کرد، آمده است بنابراین توازَرَ عَلَیه به معنی این است که دشمنان امام حسین علیه السلام به هم کمک و مساعدت دادند و دست به دست هم دادند و خون حضرت علیه السلام و عزیزان و اصحابش را ریختند. و «غَرَّتْهُ» از ماده «غَرَّ» به معنی فریب دادن و گول زدن است، «غَرَّهُ» یعنی او را فریب داد، گول زد. و جمله «مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا» بیانگر این مطلب است که چه کسانی دست به دست هم دادند و بر علیه امام علیه السلام شمشیر کشیدن. آنهایی که دنیا آنها را فریب داده بود، یعنی گول خرده های دنیا دست به چنین جنایتی زدند. علّت اینکه آنها فریب دنیا را خوردند، این بود که مؤمن به کلام خدا و موعظه های او نبودند، که فرمود:
{یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}(۱)
«ای مردم، همانا وعده خدا حقّ است. مبادا زندگی دنیا شما را فریب دهد، و مبادا [شیطانِ] فریبنده شما را در باره خدا بفریبد».
امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل چنین می فرمایند:
«وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِی بِجِنَایَتِهَا»
(آرزوی طولانی، مرا از کسب نفع باز داشته و دنیا با خدعه و فریبش مرا فریفته و نفس با جنایت و خیانتش مرا گول زده).
وقتی حضرت علیه السلام چنین می فرمایند باید همگان از نیرنگ و فریب دنیا غافل نشوند. عمر سعد با اینکه با فامیل و خویشان خود در رابطه با جنگ با امام حسین علیه السلام مشورت نمود و آنها او را از این کار منع کردند و او توجّه نکرد، تا صبح بیدار ماند و فکر کرد و در آخر به این نتیجه رسید که با امام حسین علیه السلام بجنگد، با اینکه می دانست امام حسین علیه السلام فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است. و این شعر را انشاء نمود:
«أَ أَتْرُکُ مُلْکَ الرَّیِّ وَ الرَّیُّ مُنْیَتِی أَمْ أَرْجِعُ مَذْمُوماً بِقَتْلِ حُسَیْنٍ»
(آیا من ملک ولایت ری را از دست بدهم و حال آنکه من به ری رغبت دارم یا در صورتی برگردم که درباره کشتن حسین علیه السلام مذمّت شوم).
«فَفِی قَتْلِهِ النَّارُ الَّتِی لَیْسَ دُونَهَا حِجَابٌ وَ مُلْکُ الرَّیِّ قُرَّهُ عَیْنِی»(۲)
(خبر از کشتن امام حسین آتشی است که حجاب و پرده ای ندارد ولّی در عین حال ملک ری باعث روشنی چشم من است).
در شرح خطبه 160 نهج البلاغه از آیت الله مکارم یک بیت اضافه تر آمده است:
«الَا إِنَّمَا الدُّنْیَا لِخَیْرٌ مُعَجَّلٌ فَمَا عَاقِلٌ باعَ الْوُجُودُ بِدَیْن»(۳)
(ملک ری نقد است و آخرت و بهشت و نعمت های آن نسیه و هیچ عاقلی نقد را با نسیه معامله نمی کند).
و چه زیبا امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف دنیا فرمودند:
«الدُّنْیَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ»(۴)
(دنیا فریب می دهد و ضرر به انسان می زند و می رود).
«تَغُرُّ» یعنی دنیا مثل یک انسان خلافکاری می ماند که با ماشین خود شخص مسافری را فریب دهد و سوار خودروی خود کند، و «تَضُرُّ» یعنی بعد در بین راه مال و اموال او را بر دارد و او را مجروح کرده یا هلاک کند و در بین راه بیندازد، و «تَمُر» یعنی بعد به راه و مقصد و هدف خود ادمه دهد، تا به سراغ شخص دیگری رود و با او هم چنین کند، آری این است کار دنیای فریبنده.
امام علی علیه السلام می فرماید: برای اینکه انسان فریب دنیا را نخورد فرموده اند:
«فَلْتَکُنِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِکُمْ أَصْغَرَ مِنْ حُثَالَهِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَهِ الْجَلَمِ»(۵)
(دنیا باید در چشم شما ناچیزتر از برگهایی باشد که جز در دباغی به کار نیاید، و بی ارزش تر از پشم بز باشد که موقع چیدن از دم قیچی می ریزد).
یعنی دنیا باید در نظر شما از «حُثَالَهِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَهِ الْجَلَمِ» کوچکتر باشد. «حثاله قرظ» به آن تفاله های بد بویی که روی آن دباغی شده و به هیچ دردی نمی خورد و هیچ خاصیتی جزء تنفر ندارد گفته می شود. و «قراضه الجلم» به آن بقایای قیچی شده پشم حیوانات گفته می شود. باید دنیا در چشم شما کم ارزشتر از تفاله برگ هایی باشد که با آن دبّاغی می کنند که بسیار بدبو و متعفن و بی ارزش است و یا بی بهاتر از بقایای قیچی شده پشم حیوانات باشد که بر زمین می ریزد و کسی به آن اعتماد ندارد. بنابراین از بهترین راه های فریب نخوردن دنیا این است که انسان دنیا را بشناسد و بداند که دنیا حتی مساوی و برابر یک پوستی که روی آن دبّاغی شده است نیست بلکه پست تر و بی ارزش تر از آن است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در بی ارزشی دنیا فرمود:
«وَ لَوْ کَانَتِ الدُّنْیَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْخَیْرِ جَنَاحَ بَعُوضَهٍ مَا سَقَی مِنْهَا کَافِراً شَرْبَهَ مَاء»(۶)
(اگر دنیا و خیر آن نزد خدا به قدر یک بال پشه ارزشی میداشت یک شربت از آب آن نصیب کافر نمیشد).
و در جای دیگر فرمود:
«لَوْ وَزَنَتِ الدُّنْیا عِنْدَ اللَّهِ جَناحَ بَعُوضَهٍ ما سَقَی الْکافِرَ مِنْها شَرْبَهَ ماءٍ»
(اگر دنیا به اندازه بال مگسی نزد خدا وزن داشت خداوند به کافر حتی یک شربت آب نمینوشانید)
در قرآن کریم خداوند می فرماید:
{وَ لَوْ لَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَانِ لِبُیُوتهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّهٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیهَا یَتَّکِوُنَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن کُلُّ ذَالِکَ لَمَّا مَتَاعُ الحَیَوهِ الدُّنْیَا وَ الاْخِرَهُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِین}(۷)
«و اگر نه آن بود که همه مردم در انکار خدا، امّتی واحد گردند، قطعاً برای خانه های آنان که به خدای رحمان کفر می ورزیدند، سقفها و نردبانهایی از نقره که بر آنها بالا روند قرار می دادیم. و برای خانه هایشان نیز درها و تختهایی که بر آنها تکیه زنند. و زر و زیورهای دیگر نیز. و همه اینها جز متاع زندگی دنیا نیست، و آخرت پیش پروردگار تو برای پرهیزگاران است».
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: برای اینکه معرفت و شناخت همگان را نسبت به دنیا زیاد کند، می فرماید:
«وَ لَقَدْ کَانَ فِی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم مَا یَدُلُّکَ عَلَی مَسَاوِئِ الدُّنْیَا وَ عُیُوبِهَا إِذْ جَاعَ فِیهَا مَعَ خَاصَّتِهِ وَ زُوِیَتْ عَنْهُ زَخَارِفُهَا مَعَ عَظِیمِ زُلْفَتِهِ فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ بِعَقْلِهِ أَکْرَمَ اللَّهُ مُحَمَّداً بِذَلِکَ أَمْ أَهَانَهُ فَإِنْ قَالَ أَهَانَهُ فَقَدْ کَذَبَ وَ اللَّهِ الْعَظِیمِ بِالْإِفْکِ الْعَظِیمِ وَ إِنْ قَالَ أَکْرَمَهُ فَلْیَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهَانَ غَیْرَهُ حَیْثُ بَسَطَ الدُّنْیَا لَهُ وَ زَوَاهَا عَنْ أَقْرَبِ النَّاسِ مِنْهُ»(۸)
(در روش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حالتی است که تو را به زشتی ها و عیوب دنیا راهنمایی می کند، زیرا آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم با اهل بیتش صلی الله علیه و آله وسلم در دنیا گرسنه بود، و با منزلت و تقرّب عظیمی که نزد حق داشت زر و زیور دنیا از او دور داشته شده بود. پس دقت کننده با عقلش دقت کند که خداوند با وضعی که برای پیامبرش صلی الله علیه و آله وسلم در برنامه دنیا به وجود آورد آیا او را اکرام کرد یا به او اهانت روا داشت؟ اگر بگوید: اهانت کرد، به خدای بزرگ قسم دروغ گفته، و بهتان عظیمی به حق زده، و اگر بگوید: به او اکرام کرد، پس باید بداند که خداوند غیر حضرتش را با ارزانی داشتن دنیا به او خوار نموده، و دنیا را از مقرب ترین مردم به درگاهش دور کرده است).
پس باید دنیا را بشناسیم تا فریبش را نخوریم و محبّتش را از دل خارج کنیم چرا که محبّتش هم عامل جدایی انسان از خداست و هم سر منشأ هر فتنه و آشوبی است.رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ اللَّهِ لَا یَجْتَمِعَانِ فِی قَلْب»(۹)
(محبّت دنیا و خدا هرگز در یک دل با هم جمع نمی شود).
لذا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَأَخْرِجُوا حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قُلُوبِکُم»(۱۰)
(اگر شما واقعاً خدا را دوست دارید محبّت دنیا را از قلب خود خارج کنید).
خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی می کند:
«وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ فِتْنَهٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا»(۱۱)
و بدان که آغاز هر فتنه دوستی دنیا است.
اگر انسان، خداوند و وعده هایش در نظرش بزرگ باشد، در نتیجه دنیا در نظرش کوچک و بی ارزش خواهد بود و دیگر توجّه ای به آن ندارد تا محبّتش در دلش قرار گیرد و فریب آن را بخورد. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه همّام در وصف متّقین می فرماید:
«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم» (خداوند در باطنشان بزرگ، و غیر او در دیدگانشان کوچک است).
و همچنین اگر انسان ظاهر بین نباشد محبّت دنیا در دل او قرار نمی گیرد. خداوند خطاب به دنیاگران ظاهر بین می فرماید: {یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُون}(۱۲)
«آنها ظاهری از زندگی دنیا را می دانند و از زندگانی آخرت سخت غافلند».
پی نوشت ها:
۱-فاطر، ۵.
۲.مناقب، ج 4، ص98.
۳. پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام ، ج8، ص227.
۴. غرر الحکم و درر الکلم، ص36.
۵.نهج البلاغه، خطبه 32.
۶. بحارالأنوار، ج43، ص20.
۷.زخرف، 3335.
۸. نهج البلاغه، خطبه 160.
۹. مجموعه ورام، ج 2، ص122.
۱۰. عیون الحکم و المواعظ، ص163.
۱۱ . الکافی، ج2، ص135.
۱۲ . روم، 7.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396