شرح زیارت اربعین: فراز بیست و یکم / وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاق
۲۵ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامفراز بیست و یکم: «وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاق»:(و (این فریب خوردگان دنیا) از آن بندگانت که اهل شقاق و نفاق بودند، اطاعت کردند).
در این فراز از زیارت اربعین به سومین عامل و سببی که باعث شد منحرفین به جنگ با امام خود بیایند، اشاره شده است و آن اطاعت و پیروی از اهل شقاق و نفاق است. معلوم و روشن است، در اطاعت و پیروی از گمراهان جز این حادثه تلخ انتظار دیگری نباید داشت. سبب و علّت اینکه منحرفین دست به چنین انتخاب غلطی زدند و از اهل شقاق و نفاق اطاعت و پیروی کردند، همان عدم بصیرت آنها و دوری آنها از کلام خداوند متعال است. چرا که در آیات و روایت مرز اطاعت و پیروی و عدم اطاعت و پیروی به خوبی بیان شده است.
امّا کسانی که اطاعتشان واجب است و باید از آنها اطاعت کرد:
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ}(۱)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت کنید».
طبق کلام مفسرین و روایات منظور از اولّی الامر ائمه اطهار علیهم السلام می باشند. «شیخ سلیمان حنفی قندوزی» که از دانشمندان معروف اهل تسنن است، در کتاب «یَنابِیع المَوَدَّه» از کتاب «مناقب» از «سلیم بن قیس هلالی» نقل می کند:
«روزی مردی به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و پرسید: یا امیرالمؤمنین علیه السلام ، کمترین چیزی که شخص با آن مؤمن می شود و کمترین چیزی که با آن گمراه می شود، چیست؟ حضرت علیه السلام فرمود: سؤال کردی، جواب را بشنو: کمترین چیزی که شخص با آن مؤمن می شود، آن است که خداوند خود را به او بشناساند، و او به پروردگاری و یگانگی خداوند اقرار نماید، و پیامبرش صلی الله علیه و آله وسلم را به او بشناساند و او به نبوّت و ابلاغ رسالت او اقرار نماید، و حجّت خود در زمین و شاهد بر خلقش را به او بشناساندو او به اطاعتش اقرار کند. عرض کرد: یا امیر المؤمنین علیه السلام ، گر چه نسبت به همه چیز، غیر آنچه توضیح دادی، جاهل باشد؟ فرمود:آری، فقط هرگاه به او دستور داده شد، اطاعت کند و هر گاه نهی شد، بپذیرد.کمترین چیزی که شخص با آن کافر می شود، آن است که چیزی را به عنوان دین بپذیرد و گمان کند، که خداوند او را به آن امر کرده، در حالی که از چیزهایی است که خداوند به او نهی کرده است، بعد آن را دین خود قرار دهد و بر اساس آن تبرّی و تولی داشته باشد و گمان کند، خدایی را که به او امر کرده، می پرستد(در حالی که چنین نیست). کمترین چیزی که شخص با آن گمراه می شود آن است که حجّت خدا در زمین و شاهد او بر خلقش را که امر به اطاعت او نموده و ولایتش را واجب کرده نشناسد. آن مرد عرض کرد: یا امیر المؤمنین علیه السلام آنان را برایم نام ببر. فرمود: کسانی که خداوند ایشان را با خود و پیامبرش صلی الله علیه و آله وسلم قرین نموده و فرموده است: {أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ}یعنی: «از خدا و پیامبر و اولی الامرتان پیروی کنید». عرض کرد: برایم روشن نمائید. فرمود: «إِنِّی تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آخرین خطبه ای که خواند و همان روز از دنیا رفت، چنین فرمود: (من در میان شما دو چیز باقی گذاردم، که تا به آن دو تمسّک کرده اید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و اهل بیتم صلی الله علیه و آله وسلم )»(۲).
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
«وَ إِنْ أَطَعْتُمُونِی فَإِنِّی حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَی سَبِیلِ الْجَنَّهِ وَ إِنْ کَانَ ذَا مَشَقَّهٍ شَدِیدَهٍ وَ مَذَاقَهٍ مَرِیرَه»(۳) (و اگر اطاعتم کنید، به خواست خدا شما را به بهشت می برم، هر چند راهی پر رنج و پر مرارت است).
و در زمان غیبت امام علیه السلام باید از نائب او که مراجع و علماء که وصفشان در روایات آمده است، اطاعت و پیروی کرد. اسحاق بن یقوب می گوید: از عثمان بن سعید نخستین نائب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواستم نامه مرا به آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف برساند. در آن نامه پرسیده بودم، در عصر غیبت کبری به چه کسی مراجع کنیم، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با خط خودشان در پاسخ سؤالمن چنین مرقوم فرمودند:
«وَ امّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیْهِم»(۴)
(امّا در حکم مسائل جدید به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آن ها حجت بر شمایند و من حجت بر آنها هستم).
همچنین امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید:
«فَامّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوه»(۵)
(هر کدام از فقهاء که نگهدارنده نفس خود از انحراف و گناه و نگهبان دین خود و مخالف هوای نفس خود و مطیع فرمان خداست، بر مردم لازم است، که از او تقلید کنند).
امام هادی علیه السلام می فرماید:
«لَوْلَا مَنْ یَبْقَی بَعْدَ غَیْبَهِ قَائِمِنَا مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِینَ إِلَیْهِ وَ الدَّالِّینَ عَلَیْهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْ دِینِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَ الْمُنْقِذِینَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاکِ إِبْلِیسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ الَّذِینَ یُمْسِکُونَ قُلُوبَ ضُعَفَاءِ الشِّیعَهِ کَمَا یُمْسِکُ السَّفِینَهَ سُکَّانُهَا لَمَا بَقِیَ أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِینِ اللَّهِ، أُولَئِکَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عزّوجل»(۶)
(اگر پس از غیبت قائم ما نباشند علمایی که مردم را به طرف او خوانده و به سوی او راهنمایی کنند و با براهین الهی از دین او دفاع نمایند و بندگان ناتوان خدا را از دام های شیطان و گردنکشان شیطانی و از تله هایی که دشمنان اهل بیت صلی الله علیه و آله وسلم در راه هدایت مردم قرار می دهند، نجات دهند، همانا کسی نمی ماند مگر آن که از دین خدا بر می گردد و آنها کسانی هستند که زمام دل های ضعیفان شیعه را به دست می گیرند، همان طور که کشتیبان سکان کشتی را در دست می گیرد، اینها برترین مردم نزد خداوند عزوّجل هستند).
بنابراین امام هادی علیه السلام در این حدیث نقش مهم و عظیم مراجع و فقهاء را بیان فرمودند، که اگر آنها نباشند، دیگری خبری از دین نخواهد بود.
همچنین از جمله کسانی که در مراحل بعدی اطاعت از آنها سفارش شده است عبارتند از:
- پدر و مادر در صورتی که اولاد خود را به گناه دعوت نکنند.
- کسی که انسان را به اصلاح نفس دعوت می کند. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «مَنْ أَمَرَکَ بِإِصْلَاحِ نَفْسِکَ فَهُوَ أَحَقُّ مَنْ تُطِیعُه»(۷)(کسی که تو را به اصلاح نفست فرمان می دهد سزاوارترین کسی است که از او اطاعت کنی).
-
کسی که انسان را به تقوی و پرهیزکاری و دوری از هوا و هوس فرمان دهد. امام علی علیه السلام فرمودند: «أَحَقُّ مَنْ أَطَعْتَهُ مَنْ أَمَرَکَ بِالتُّقَی وَ نَهَاکَ عَنِ الْهَوَی»(۸) (سزاوارترین فرد برای آن که اطاعتش کنی، کسی است که تو را به پرهیزکاری فرمان دهد و از هوی و هوس باز دارد).
-
اطاعت از عاقل، امام علی علیه السلام می فرمایند: «أَطِعِ الْعَاقِلَ تَغْنَمْ و اعْصِ الْجَاهِلَ تَسْلَمْ»(۹)(از خردمند اطاعت کن تا سود بری و به حرف نادان گوش نده تا سالم بمانی). و نیز سفارش شده از علم و معلوماتی که کسب کرده و انسان از آن برخوردار است اطاعت شود. امام علی علیه السلام فرمودند: «أَطِعِ الْعِلْمَ وَ اعْصِ الْجَهْلَ تُفْلِح»(۱۰)(از علم فرمان برید و جهل را نافرمانی کنید، تا رستگار شوی).منحرفین که به جنگ امام حسین علیه السلام آمدند از کسانی اطاعت کردند که نه قرآن و نه روایات و نه عقل، اطاعت آنها را امضاء نکرده بود و طبق آیات قرآن فردای قیامت آنها اقرار خواهند کرد و پیشمانی و بیزاری خود را از کسانی که از آنها به پیروی کردند اعلام می کنند، ولّی هیچ سودی برای آنها ندارد: {یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فیِ النَّارِ یَقُولُونَ یَلَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا * وَ قَالُواْ رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا * رَبَّنَا ءَاتِهِمْ ضِعْفَینِ مِنَ الْعَذَابِ وَ الْعَنهُمْ لَعْنًا کَبِیرًا}(۱۱)«روزی که چهره هایشان را در آتش زیر و رو می کنند، می گویند: «ای کاش ما خدا را فرمان می بردیم و پیامبر را اطاعت می کردیم.» و می گویند: «پروردگارا، ما رؤسا و بزرگتران خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند» «پروردگارا، آنان را دو چندان عذاب ده و لعنتشان کن لعنتی بزرگ».در قرآن کریم خداوند در جواب این پیروان گمراه که از خداوند تقاضای عذاب مضاعف برای پیشوایان و سردمداران خود می کند، چنین می فرماید: {رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ}(۱۲) «پروردگارا، اینان ما را گمراه کردند، پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده. خدا می فرماید: برای هر کدام عذاب دو چندان است ولی شما نمی دانید». مضاعف بودن عذاب رهبران کفر و ضلالت بخاطر این است، که هم خود گمراه بودند و هم پیروان خود را گمراه نمودند و مضاعف بودن عذاب پیروان بخاطر این است که هم در گمراهی قرار گرفتند و هم رهبران ظالم خود را تقویت نمودند، چرا که ظالمین به تنهایی نمی توانستند کاری از پیش ببرند.
امّا کسانی که اطاعت از آنها از نظر قرآن منع شده است و عذاب الهی را همراه دارند، عبارتند از:
- کافرین و منافقین: {یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً}(۱۳)«ای پیغمبر «گرامی» همیشه خداترس و پرهیزکار باش و هرگز از کافر و منافق اطاعت مکن».
- انسان های گناهکار و ناسپاس: {فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کَفُوراً}۱۴)«پس در برابر فرمان پروردگارت شکیبایی کن، و از هیچ گناهکار ناسپاسی اطاعت مکن».
- اهل کتاب مثل یهود، نصاری و زرتشتی: {یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ کافِرینَ}(۱۵) «ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از فرقه ای از اهل کتاب فرمان برید، شما را پس از ایمانتان به حال کفر برمی گردانند».
- غافلین از یاد خدا و هواپرستان: {وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً(۱۶)}(۱۷)«و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته ایم و از هوس خود پیروی کرده و اساس کارش بر زیاده روی است، اطاعت مکن». یعنی همانها که کارهایشان افراطی و خارج از رویهو توأم با اسرافکاری است.
-
تکذیب کنندگان: {فَلا تُطِعِ الْمُکَذِّبینَ}(۱۸) «حال که چنین است از تکذیب کنندگان اطاعت مکن!»
-
کسی که زیاد قسم یاد می کند. 8 کسی که عیب جو است 9 سخن چین 10 کسی که منع کننده کار خیر است: {وَ لَا تُطِعْ کُلُّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ * هَمَّازٍ مَّشَّاءِ بِنَمِیمٍ * مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرْ مُعْتَدٍ أَثِیم}(۱۹)«و از هر قَسَم خورنده فرومایه ای، که عیبجو و برای خبرچینی گام برمی دارد، مانع خیر، متجاوز، گناه پیشه است، فرمان مبر».پدر و مادری که فرزند خود را به شرک و معصیت دعوت می کنند. خداوند می فرماید: {وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما}(۲۰) «و هر گاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری بلکه می دانی باطل است، از ایشان اطاعت مکن».مسرفین : {وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ}(۲۱) «و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید!»{وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ}(۲۲) «و از گامهای شیطان، پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست».
-
آری اطاعت از هر کدام از اقسام فوق برای هلاکت و نابودی انسان کافی است و خداوند بوسیله کتابش به همگان بصیرت لازمه را داده، ولّی متأسفانه خیلی ها نمی خواهند. از این کتاب هدایت و رحمت و بصیرت، آگاهی بگیرند و اصرار دارند، که در جهل باقی باشند. از جمله آنها کسانی هستند، که به جنگ با امام علیه السلام خود آمدند و از رهبران گمراه تبعیت کردند. امام حسین علیه السلام قبل از واقعه عاشورا بسیار تلاش نمودند، تا شاید مردم را از جهل خارج کنند ولّی نشد، در نامه ای به جمعی ازبزرگان بصره چنین فرمودند: «وَأنَا أدْعُوکُم إِلی کِتابِ اللَّهِ وَسُنَّهِ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله، فإنَّ السُّنَّه قَد أُمیْتَت، وإنَّ البِدعَهَ قَد أُحیِیتْ، وَإنْ تَسمَعوا قَولی، وَتُطیعوا أَمری، أَهدِکُم سبیلَ الرَّشاد»(۲۳) «من، شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می خوانم، چرا که سنّت مرده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید شما را به راه راست هدایت خواهم کرد».
- و در نامه دیگری فرمودند: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَهَ الشَّیْطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَهِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْ ءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ»(۲۴) «شما میدانید این گروه اطاعت شیطان را لازم میدانند و از طاعت خدای رحمان روگردان شده اند، فتنه و فساد را آشکار ساختند و حدود و احکام خدا را تعطیل نموده اند، حق فقراء را می بلعند، حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کرده اند».
پی نوشت ها:
۱. نساء، 59.
۲. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج 2، ص615.
۳. نهج البلاغه، خطبه156.
۴. بحارالأنوار، ج2، ص90.
۵. همان، ص88.
۶. الفصول المهمه فی أصول الأئمه، ج 1، ص604.
۷ . غرر الحکم و درر الکلم، ص623.
۸. همان، ص208.
۹. همان، ص131.
۱۰. همان، ص134.
۱۱. احزاب، 6866.
۱۲ . اعراف، 38.
۱۳. احزاب، 1.
۱۴. انسان، 24.
۱۵ . آل عمران، 100.
۱۶. هرچیزی که از حد خود خارج شود و به اسراف متوجّه گردد به آن فرط گویند.
۱۷ کهف، 28.
۱۸ . قلم، 8.
۱۹ . قلم، 12.
۲۰ . لقمان، 15.
۲۱ . شعراء، 151.
۲۲. بقره، 168.
۲۳. مکاتیب الأئمه علیه السلام ، ج 3، ص132.
۲۴ . بحارالأنوار، ج44، ص382.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396