شرح زیارت اربعین: فراز بیست و ششم / السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاء
۲۵ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامفراز بیست و ششم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاء»
(سلام بر تو ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، سلام بر تو ای پسر سرور جانشینان (امیرالمؤمنین علیه السلام )).
طبق قرآن و روایات امام حسین علیه السلام فرزند رسول خدا علیه السلام محسوب می شوند. در عیون الأخبار در ضمن یک حدیث طولانی در زمینه گفتگوی امام موسی بن جعفر علیهما السلام با هارون الرشید و موسی بن مهدی چنین نقل می کند که: «هارون به امام کاظم علیه السلام گفت: چگونه شما می گوئید ما ذریّه پیامبریم، در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، پسری نداشت و نسل از طریق پسر است نه دختر و شما فرزندان دختر او هستید؟ امام علیه السلام در پاسخ از او خواست که از این سؤال صرف نظر کند، ولی هارون اصرار کرد و گفت به هیچ وجه صرف نظر نمی کنم، زیرا شما معتقدید به اینکه همه چیز در قرآن مجید است و باید از قرآن آیه ای در این باره بیاورید، امام علیه السلام فرمود:
{أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی}(۱)
«و از اولاد او داود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت نمودیم) و خوشان و خوشی کنندگان را این گونه پاداش می دهیم و زکریا و یحیی و عیسی را (نیز هدایت کردیم)»،
سپس سؤال کرد ای هارون! پدر عیسی علیه السلام که بود؟ گفت: عیسی علیه السلام پدر نداشت، فرمود: بنا بر این اگر او ملحق به ذریّه پیامبران است از طریق مریمh می باشد، ما نیز ملحق به ذریّه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از طریق مادرمان فاطمه علیه السلام هستیم. جالب توجّه اینکه بعضی از متعصّبین اهل تسنن نیز، این موضوع را در تفسیر خود ذیل همین آیه آورده اند، از جمله فخر رازی در تفسیر کبیر خود می گوید: این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین علیهما السلام از ذریّه پیامبرند، زیرا خداوند عیسی علیه السلام را از ذریه ابراهیم علیه السلام شمرده است با اینکه تنها از طریق مادر به او مربوط می شود.
نویسنده «المنار» که در تعصّب در بعضی از مباحث خاص مذهبی دست کمی از فخر رازی ندارد، بعد از نقل کلام فخر رازی می گوید:
در این باب حدیثی از ابو بکر در صحیح بخاری از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است که به امام حسن علیه السلام اشاره کرد و گفت: «إِنَّ ابْنِی هَذَا سَیِّدٌ» (این پسرم آقا است). یعنی کلمه پسرم را بر امام حسن علیه السلام اطلاق فرمود، در حالی که در نزد عرب جاهلی لفظ ابن بر دختر زاده اطلاق نمی شد، سپس اضافه می کند به همین جهت مردم اولاد فاطمهh را اولاد رسول صلی الله علیه و آله وسلم و عترت و اهل بیت علیهم السلام او می دانستند»(۲).
نیز عیاشی از ابوالأسود روایت کرده که می گوید: «روزی حجاج کسی را به نزد یحیی بن معمر که از علاقه مندان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود، فرستاد که من شنیدم تو حسن و حسین علیهما السلام را فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می دانی و در این باره به آیات قرآن استدلال می کنی، در حالی که من قرآن را از اول تا آخر خواندم و به چنین آیه ای بر نخوردم. یحیی بن معمر در پاسخ گفت: آیا در سوره ی انعام به این آیه برخورده ای که می گوید:
{وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسیَ وَ هَرُونَ وَ کَذَالِکَ نجَزِی الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیَّا وَ یحَییَ وَ عِیسیَ}(۳)
«و از اولاد او داود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت نمودیم) و خوشان و خوشی کنندگان را این گونه پاداش می دهیم و زکریا و یحیی و عیسی را (نیز هدایت کردیم)»
گفت: آری خوانده ام. گفت: مگر نه این است که در این آیات عیسی علیه السلام ذریه ابراهیم شمرده شده است با اینکه از طریق پدر به او نمی رسد؟!»(۴).
در هر حال شک نیست که امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همگی از فرزندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم محسوب می شوند. در زیارت جامعه می خوانیم«وَ ذُرِّیَهِ رَسُولِ اللَّهِ» (سلام بر ذریه و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم )
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«هَذَانِ ابْنَایَ، مَنْ أَحَبَّهُمَا فَقَدْ أَحَبَّنِی»(۵)
(کسی که دوست بدارد این دو فرزندم را همانا که مرا دوست داشته است).
در روایت دیگر آمده است:
«اِبْنَایَ هَذَانِ الْحَسَنُ و الْحُسِیْنُ سِیدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهَ»(۶)
(این فرزندانم حسن و حسین علیهما السلام دو آقای جوانان اهل بهشتند).
در روایات دیگری آمده است، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، امام حسین علیه السلام و همه ائمه اطهار صلی الله علیه و آله وسلم را به عنوان فرزند خود خطاب نمودند. سلام بر امام حسین علیه السلام که فرزند سید و سرور اوصیاء است، یعنی امیرالمؤمنین چرا که حضرت علیه السلام سرور اوصیاء است. «اوصیاء» جمع «وصیّ» است و «وصیّ» به معنی کسی است که وصیّت کننده ای او را برای اجراء وصیّت تعیین کند یا کسی که به او توصیه و سفارش شده باشد و «وصیّت» دستور و سفارشی است که کسی پیش از ارتحال به وصیّ خود به نماید، که بعد از مرگ او انجام دهد.
راغب می گوید: کلمه «وصیّت» به معنای آن است که دستور العملی را همراه با اندرز و پند به کسی بدهی تا مطابق آن عمل کند.(۷) و در اینجا «وصیّ» یعنی جانشین و «اوصیاء» یعنی جانشینها چرا که ائمه اطهار صلی الله علیه و آله وسلم جای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نشسته و قرار گرفته اند. در زیارت جامعه می خوانیم: «وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ» (درود بر جانشینان و اوصیاء رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ).
ائمه اطهار علیهم السلام همگی جانشینان و اوصیاء رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هستند و امام علی علیه السلام سید و سرور اوصیاء. در دعای ندبه آمده است:
«ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَارِثِی» رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم امیرالمؤمنین علیه السلام را مخاطب قرار داد و فرمود: (یا علی! تو برادر و وصیّ و وارث من هستی).
منصب وصایت برای علی علیه السلام از مسلّمات سنی و شیعه است. در اشعاری که در جنگ جمل و جنگ صفین از دوست و دشمن سروده شده است، تصریح به این منصب برای علی علیه السلام شده است و اخبار متواتر از طریق عامه و خاصه بر طبق آن صادر شده است.
در خبر است که حضرت سلمان خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم عرض کرد: «بعد از تو احکام را از چه کسی اخذ کنیم و بر چه شخصی اعتماد نماییم. پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم جوابی نفرمود و ساکت ماند تا حضرت سلمان ده مرتبه این سؤال را تکرار نمود. آنگاه فرمود:
«إِنَّ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ خَیْرَ مَنْ أُخَلِّفُهُ بَعْدِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ یُؤَدِّی عَنِّی وَ یُنْجِزُ مَوْعِدِی»
(یعنی به درستی که وصی و خلیفه و برادر و وزیر من و بهترین کسی که او را برای خلافت بعد خود بر شما می گمارم علی بن ابی طالب علیهما السلام است،که ادا می کند دین را و وعده مرا وفا می کند)»(۸).
خطاب امیرالمؤمنین علیه السلام به ابابکر در مسجد:
«تَعَلَّمُ أَبَا بَکْرٍ وَ لَا تَکُ جَاهِلًا بِأَنَّ عَلِیّاً خَیْرُ حَافٍ وَ نَاعِلٍ»
(دانا شوی ابابکر و خود را نادان مساز به اینکه علی علیه السلام بهترین مردم از برهنه پا و نعلین پوشیده است).
«وَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَوْصَی بِحَقِّهِ وَ أَکَّدَ فِیهِ قَوْلَهُ بِالْفَضَائِل»
(و اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی علیه السلام وصیت کرده است و درباره فضائل او تأکیده فرموده است).
«وَ لَا تَبْخَسَنَّهُ حَقَّهُ وَ ارْدُدِ الْوَرَی إِلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ أَصْدَقُ قَائِل»
(و حق علی علیه السلام را ناقص مکن و باز گردان خلایق را به سوی او که خدا بهترین راست گوینده است)(۹).
در ایامی که نزدیک به پایان عمر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گرامی بود، آن بزرگوار چند مرتبه امیرالمؤمنین علیه السلام را طلبید و امر وصایت را به او واگذار نمود، همچنین انگشتر و زره و شمشیر و جمیع سلاح دیگر خود را به او عطاء فرمود، بخصوص در آخرین روز پایان عمر شریفش که ضعف زیاد بر او مستولّی شده بود. فرمود: «بخوانید برادر و یاورم علی علیه السلام را و چون امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر شد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با همان حال ضعف اشاره بسوی او کرده و او را نزدیک طلبید تا بحدی که آن دو بزرگوار روی را با هم چسبانیدند و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم زمان طولانی با امیرالمؤمنین علیه السلام راز گفتند. آنچه را که باید سفارش کرد، پس امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و بر گوشه ای نشست و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم در خواب رفت و چون علی علیه السلام بیرون آمد مردم با او مصاحبه ای داشتند و پرسیدند: یا ابالحسن علیه السلام چه رازی بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم با تو می گفت، حضرت علیه السلام فرمود: که هزار باب از علم تعلیم من نمود، که از هر بابی هزار باب مفتوح می شود و وصیّت کرد مرا به آن چیزی که بجا خواهم آورد ان شاء الله
تعالی»(۱۰).
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در صلواتی که در شأن آن بزرگوار آورده است چنین می فرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(۱۱)
( خدایا درود بفرست بر علی بن ابی طالب علیهما السلام که سردار و پیشوای مؤمنان است و وصی فرستاده پروردگار عالمیان!). بعد از اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام به مقام ولایت و وصایت منصوب گردید، او هم به امر خدای متعال به فرزندان خود وصیت نمود که به حفظ و تبلیغ دین و شریعت مأمور هستند. تمام اسرار و رموزی که شایسته سفارش بود و از سوی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت سفارش شده بود را در اختیار امام بعد از خود قرار داد، از همین جهت امیرالمؤمنین علیه السلام «سید اوصیاء» یعنی «سرور اوصیاء» نامیده شده است.
سلیم بن قیس می گوید: زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام به پسرش امام حسن علیه السلام وصیت فرمود، حاضر بودم که علی علیه السلام حسین علیه السلام و محمد حنفیه و سایر فرزندانش را با رؤساء شیعه و اهل بیتش، گواه گرفت، سپس کتاب و سلاح امامت را به او تحویل داد و فرمود:
«یَا بُنَیَّ أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم أَنْ أُوصِیَ إِلَیْکَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَیْکَ کُتُبِی وَ سِلَاحِی کَمَا أَوْصَی إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم وَ دَفَعَ إِلَیَّ کُتُبَهُ وَ سِلَاحَهُ وَ أَمَرَنِی أَنْ آمُرَکَ إِذَا حَضَرَکَ الْمَوْتُ أَنْ تَدْفَعَهَا إِلَی أَخِیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَی ابْنِهِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام فَقَالَ وَ أَمَرَکَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم أَنْ تَدْفَعَهَا إِلَی ابْنِکَ هَذَا ثُمَّ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام ثُمَّ قَالَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ أَمَرَکَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم أَنْ تَدْفَعَهَا إِلَی ابْنِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ أَقْرِئْهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم وَ مِنِّی السَّلَامَ»(۱۲)
(رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به من فرمود که: به تو وصیت کنم و کتب و سلاح مخصوص خود را به تو واگذارم چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به من وصیت کرد و کتب و سلاحش را به من تحویل داد و به من فرمود: به تو أمر کنم که چون مرگت فرا رسید آنها را به برادرت حسین علیه السلام بدهی و سپس رو به حسین علیه السلام پسرش کرد و فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به تو فرموده که آنها را به این پسرت بدهی و سپس دست علی بن الحسین علیهما السلام را گرفت و به علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به تو فرمود که: آنها را به پسرت محمد بن علی بدهی و از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و من به او سلام برسان).
در روایات دیگر بقیه اوصیاء تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده است. علّامه مجلسیw به اسنادش از انس بن مالک روایت کرده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: وقتی که در آسمان ها سیرم دادند، در ساق عرش الهی دیدم، نوشته شده: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ» و دیدم دوازده اسم با نور نوشته شده و ایشان، علی بن ابی طالبc و دو فرزندانم و بعد از ایشان نُه اسم بنام سه علی و دو محمد و جعفر و موسی و حسن و حجت در میانشان می درخشید، گفتم: خداوند این نامهای چی کسانی است؟ پروردگارم که بزرگ است جلالت او، فرمود: آنها وصی های شما هستند از ذریه تو به سبب ایشان ثواب می دهم و به سبب ایشان عقاب می کنم. بنابر این امیرالمؤمنین علیه السلام سید و سرور اوصیاء رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است و امام حسین علیه السلام فرزند او و ما عرض می کنیم، سلام بر حسینی علیه السلام که نه تنها خود وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم است بلکه فرزند سید اوصیاء نیز می باشد(۱۳).
پی نوشت ها:
۱ . انعام، 84و85.
۲ . تفسیر نمونه، ج5، ص328.
۳. انعام، 84و85.
۴. تفسیر عیاشی، ج1، ص367.
۵ . تاریخ مدینه دمشق، ج4، ص204.
۶ . مکاتیب الرسول صلی الله علیه و آله وسلم ، ج 1، ص561.
۷ . المفردات فی غریب القرآن، ص873.
۸. بحارالأنوار، ج38، ص12.
۹ . همان، ج34، ص344.
۱۰ . الکافی، ج8، ص146.
۱۱ . دعای افتتاح.
۱۲ . الکافی، ج1، ص297.
۱۳.بحارالأنوار، ج36، ص310،
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396