فراز سی و سوم: «وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ»:((شهادت می دهم) که در راه خدا تا هنگام مرگ جهاد کردی).
جهاد به معنی کوشش کردن، کوشیدن، طاقت و قدرت به خرج دادن، تحمّل مشقت کردن و جنگ کردن در راه خدا می باشد. منظور از یقین به قرینه آیه 99 سوره حجر مرگ می باشد، خداوند به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:
{وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقینُ}
«و پروردگارت را عبادت کن تا مرگ تو فرا رسد!».
یعنی تا زمان لقاءالله پیوسته به پرستش پروردگار خود ادامه ده. معروف و مشهور در میان مفسران این است، که منظور از یقین در اینجا همان مرگ است، و به این جهت مرگ را یقین نامیده اند، که یک امر مسلّم است و انسان در هر چیزی شک کند، در مرگ نمی تواند تردید به خود راه دهد. یا اینکه به هنگام مرگ پرده ها کنار می رود و حقایق در برابر چشم انسان آشکار می شود، و حالت یقین برای او پیدا می گردد. در قرآن کریم از قول دوزخیان می خوانیم:
{وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ * حَتیَّ أَتَئنَا الْیَقِینُ}(۱)
«و همواره روز جزا را انکار می کردیم، تا زمانی که مرگ ما فرا رسید!».
زائر امام حسین علیه السلام با این فراز از زیارت اقرار می کند، که امام حسین علیه السلام مجاهدت در راه خدا را پیوسته ادامه داد، تا به شهادت نائل شد. در زیارت مطلقه امام حسین علیه السلام آمده است، که حضرت علیه السلام با چه کسانی در راه خداوند جهاد کردند: «وَ جَاهَدْتَ الْمُلْحِدِین» ( گواهی می دهم تو با ملحدان و کافران جهاد کردی). جهاد واقعی وقتی است که یک طرف یک مسلمان واقعی، و طرف دیگر کافر و ملحد واقعی باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
{وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ}(۲)
«و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید!».
و از طرفی در زیارت جامعه می خوانیم:
«وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»
(شما اهل بیت علیهم السلام با دشمن در راه خدا آنچنان که سزاوار جهاد است، جهاد کردید).
بنابراین یکی از مصادیق آیه فوق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام می باشد و با توجّه به آیه:
{الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ}(۳)
«آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند!».
امام علیه السلام از بالاترین درجه و مقام نزد خداوند برخوردار هستند. چقدر زیباست کلام امیرالمؤمنین علیه السلام که می فرماید:
«إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّهِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّهِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَی وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَهُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَهُ»(۴)
(همانا جهاد یکی از درهای بهشت است، که خداوند آن را برای اولّیای خاص خود گشوده است، جهاد لباس تقوی و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست).
امام حسین علیه السلام از همان زمانی که مردم با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمودند، از بهترین مجاهدین به حساب می آمدند.
پس از کشته شدن عثمان در اواخر سال 34 هجری مسلمانان در مدینه با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند. آن حضرت علیه السلام زمام امور خلافت را به دست گرفت و آن حضرت علیه السلام در سراسر عصر خلافتش با حوادث تلخی روبرو شد. از جمله سه جنگ داخلی بزرگ یعنی جمل، صفین و نهروان که هر سه در عصر خلافت ایشان رخ داد. امام حسین علیه السلام در تمام این حوادث سایه به سایه پدرش حرکت می کرد و بازویی پر توان و یاوری مهربان برای پدر بود و در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و نظامی در صف اول یاران قرار داشت. شب و روز برای رفع مشکلات گوناگون مردم، در خدمت پدر تلاش می کرد. امام حسین علیه السلام در جنگ جمل، صفین و نهروان از رزمندگان پیشتاز و قهرمان سپاه پدرش بود. او و برادش امام حسن علیه السلام همچون دو بازوی پر توان برای پدر بودند، و چون سربازی جان بر کف از حریم پدر دفاع می کردند. ابن ابی الحدید دانشمند معروف اهل تسنن می نویسد: در جنگ های بزرگ همچون جنگ جمل، امام حسن و امام حسین علیهما السلام همیشه همراه حضرت علی علیه السلام بودند و در رکابش هماهنگ با هم حمله می کردند.
امام حسن و امام حسین علیهما السلام گاهی به پدر عرض می کردند، که ما نگران جانتان هستیم. شما حمله نکنید. «نَحْنُ نَکْفِیکَ» ما شما را کفایت می کنیم و به جای تو به دشمن حمله کرده، آنها را باز می داریم. ماجرای صفین طولانی ترین و بزرگترین جنگ علی علیه السلام با معاویه در عصر خلافتش بود، حضرت علی علیه السلام شجاعان مورد اطمینانی مانند امام حسن و امام حسین علیهما السلام و عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقیل علیه السلام را فرمانده جانب راست لشکرش قرار داد. در آغاز جنگ صفین سپاه بیکران معاویه، شریعه فرات را که محل برگرفتن آب بود، تحت تصرف در آورد، به طوری که سپاه علی علیه السلام در آن بیابان از دسترسی به آب محروم شدند و در فشار تشنگی افتادند. فرمانده سپاه معاویه هنگام تصرف شریعه، شخصی به نام ابو ایوب اعور اسلمی بود، که قرارگاه خود را در کنار شریعه قرار داده بود. چندین گُردان از سپاه علی علیه السلام برای گشودن آبراه حرکت کردند، ولی موفّق به گشایش آن نشدند، در این هنگام حسین علیه السلام که سی و سه سال داشت، پدر علیه السلام را اندوهگین دید، نزد پدر رفت و اجازه رفتن به جبهه را طلبید. حضرت علی علیه السلام اجازه دادند، امام حسین علیه السلام همراه جمعی از سواران به سوی قرارگاه ابو ایوب حرکت کردند، حمله آنها به قدری شدید بود، که عرصه را بر سپاه دشمن تنگ کرد. ناگزیر ابو ایوب و همراهانش گریختند و شریعه آب، بدست امام حسین علیه السلام و همراهانش گشوده شد. پس آن بزرگوار نزد پدر آمد و ماجرا را به عرض او رسانید. این نخستین فتحی بود، که در جنگ بزرگ و طولانی صفین به فرماندهی امام حسین علیه السلام انجام شد(۵).
درسی که از این فراز از زیارت باید گرفت این است، که در زمان اعلام جهاد از سوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ان شاء الله (یا از سوی نائبشان که ولایت فقیه باشد)، خود را در صف مجاهدین فی سبیل الله قرار دهیم، و در این زمینه کوتاهی نکنیم، چرا که به فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ترک آن موجب ذلت خواهد شد، چنانچه فرمودند:
«فَمَنْ تَرَکَ الْجِهَادَ أَلْبَسَهُ اللَّهُ عزّوجل ذُلًّا وَ فَقْراً فِی مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِی دِینِهِ»(۶)
(هر که ترک جهاد کند، خداوند عزوجّل لباس خواری بر جان او پوشاند، زندگیش را دستخوش فقر سازد و دینش را از بین ببرد).
در زیارت امام حسین علیه السلام در عید فطر و قربان آمده است که زائر حضرت علیه السلام ، امام حسین علیه السلام را مخاطب قرار می دهد و عرض می کند:
«وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً»
(حق جهاد را آنگونه که سزاوار بود، انجام دادی تا اینکه مباح دانستند، هتک حرمتت را و تو مظلوم کشته شدی).
پی نوشت ها:
۱ . مدثر، 46و47.
۲. حج، 78.
۳ . توبه، 20.
۴. الغارات (ط القدیمه)، ج 2، ص326.
۵. سیره چهارده معصوم استشهاردی، ص321.
۶ . الکافی، ج5، ص2.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396