شرح زیارت اربعین: فراز سی و چهارم/ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ .... (قسمت دوم)
۲۶ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامفراز سی و چهارم: «فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ»: (پس خدا لعنت کند، آن که تو را کشت و آن که به تو ظلم نمود و جماعتی را که این مطلب (مصائب و شهادتت) را شنیدند و به آن راضی شدند).
امّا مطالبی راجع به ظلم:
ظلم در تمامی ادیان قبیح و حرام شمرده شده است، حتی کسی که دین و مذهب ندارد، و منکر خداوند متعالی است، باز ظلم را زشت می داند و از ظالم متنفّر است. امیرالمؤمنین علیه السلام سخنی دارند، که از آن زشتی بی حدّ و حساب ظلم حکایت دارد، آنجا که می فرمایند:
«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَهَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَی أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَهٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَهٍ مَا فَعلّتهُ»(۱)
(به خدا قسم اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهای آنهاست به من بدهند تا خداوند را با ربودن پوست جوی از دهان مورچه ای معصیت کنم به چنین کاری دست نمی زنم!(یعنی به این مقدار ناچیز هم ظلم نمی کنم)).
و نیز فرمودند:
«وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلَی حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَی اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَیْ ءٍ مِنَ الْحُطَامِ وَ کَیْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْسٍ یُسْرِعُ إِلَی الْبِلَی قُفُولُهَا وَ یَطُولُ فِی الثَّرَی حُلُولُهَا»(۲)
(به خدا قسم اگر شب را به بیداری به روی خار سعدان (جانگداز) به روز آرم، و با قرار داشتن غُلها و بندها به بدنم روی زمین کشیده شوم، پیش من محبوب تر است از اینکه خدا و رسولش صلی الله علیه و آله وسلم را در قیامت ملاقات کنم در حالی که به بعضی از مردم ستم نموده، و چیزی از مال بی ارزش دنیا غصب کرده باشم! چگونه به کسی ستم کنم برای وجودی که به سرعت به سوی کهنگی و پوسیدگی پیش می رود، و اقامتش در زیر توده خاک طولانی می شود؟!).
خداوند وعده امنیّت را به کسانی داده است، که ظلم نداشته باشند، چنانچه فرموده است:
{الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ}(۳)
«آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایت یافتگانند!».
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«فَقَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَجُوزُنِی ظُلْمُ ظَالِمٍ وَ لَوْ کَفٌّ بِکَفٍّ وَ لَوْ مَسْحَهٌ بِکَفٍّ وَ نَطْحَهٌ مَا بَیْنَ الشَّاهِ الْقَرْنَاءِ إِلَی الشَّاهِ الْجَمَّاءِ فَیَقْتَصُّ اللَّهُ لِلْعِبَادِ بَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ حَتَّی لَا یَبْقَی لِأَحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ مَظْلِمَهٌ ثُمَّ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ إِلَی الْحِسَابِ»(۴)
(خدای تعالی فرمود: به عزّت و جلالم سوگند که از ظلم هیچ ظالمی نگذرم، گرچه زدن مشتی یا کشیدن دستی یا شاخ زدن گوسفند شاخ داری به گوسفند بی شاخ، خداوند تقاص بندگان را از یکدیگر می گیرد تا جایی که هیچ کس به گردن دیگری حقّ و مظلمه ای نداشته باشد، آن گاه ایشان را برای حسابرسی می فرستد).
بنابراین با وجود آیه و حدیث فوق، کی و کجا امنیّت برای انسان ظالم خواهد بود، در حالی که منتقم و انتقام گیرنده از مظلوم خداست.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَعِزَّتِی وَجَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْ الظَّالِمِ فِی عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ، وَلَأَنْتَقِمَنَّ مِمَّنْ رَأَی مَظْلُومًا فَقَدَرَ أَنْ یَنْصُرَهُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ»(۵)
(خدای عزوّجل می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند که از ستمگر در دنیا و آخرت قطعاً انتقام می گیریم. از کسی هم که ستمدیده ای را ببیند و بتواند، یاریش رساند و نرساند، بی گمان انتقام می گیرم).
امام علی علیه السلام فرمودند:
«وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ»(۶)
(و هر که به بندگان خدا ستم کند، خداوند به جای بندگان ستمدیده اش خصم او باشد).
خداوند می فرماید: این خانه های ویران را که می بینید، بخاطر این است که اهل آن ظالم بودند:
{فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا}(۷).
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:
«إِنَّهُ لَیَأْتِی الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَقَدْ سَرَّتْهُ حَسَنَاتُهُ، فَیَجِئُ الرَّجُلُ فَیَقُولُ: یا رَبِّ ظَلَّمَنی هَذَا، فَیُؤخَذُ مِنْ حَسَنَاتِهِ فَیَجْعَلُ فِی حَسَنَاتِ الَّذِی سَأَلَهُ، فَمَا یَزَالُ کَذَلِکَ حَتَّی مَا یَبْقَی لَهُ حَسَنَهٌ، فَإذا جَاءَ مَنْ یَسْأَلُهُ نَظَرَ إِلَی سَیِّئَاتِهِ فَجُعلّت مَعَ سَیِّئَاتِ الرَّجُلِ، فَلَا یَزَالُ یُسْتَوْفَی مِنْه حَتَّی یَدْخُلُ النَّارَ»(۸)
(در روز قیامت بنده خوشحال از حسنات و کارهای نیک خود وارد محشر می شود. مردی می آید و می گوید: پروردگارا، این مرد به من ظلم کرده است. پس از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد دادخواه گذاشته شود. به همین ترتیب افرادی که در حقّ آنها ستم کرده، می آیند تا جایی که حتّی یک حسنه و کار نیک برای او باقی نمی ماند. از آن پس اگر کسی بیاید و حقّ خود را از او بخواهد، از گناهان او برداشته و به گناهان او افزوده شود، بدین سان همچنان داد مردم از او گرفته شود تا آن که به آتش در آید).
معلوم است، وقتی خداوند، انتقام گیرنده از ظالم باشد، چه بر سر این انسان ستمکار خواهد آمد. اینجاست که این روایت امام باقر علیه السلام معلوم می شود، که می فرمایند: «مَا یَأْخُذُ الْمَظْلُومُ مِنْ دِینِ الظَّالِمِ أَکْثَرُ مِمَّا یَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ دُنْیَا الْمَظْلُومِ»(۹)
(آنچه ستمدیده از دین ستمگر ستاند بیشتر است از آنچه ستمگر از دنیای ستمکش ستاند).
بی جهت نیست که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«الظُّلْمُ نَدَامَهٌ»(۱۰)
(ستمکاری پشیمانی است).
خداوند می فرماید:
{وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ}(۱۱)
«و بخاطر آور روزی را که ستمکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان می گزد».
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«لِلظَّالِمِ غَداً یَکْفِیهِ عَضُّهُ یَدَیْهِ»(۱۲)
(فردای قیامت ستمگر را همین(کیفر) بس که دو دست خویش را مرتب می گزد).
و کسانی که به ظالمین کمک می کنند، به هر شکلی که باشد، با آنان محشور خواهند شد، چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ نَادَی مُنَادٍ أَیْنَ الظَّلَمَهُ وَ الْأَعْوَانُ لِلظَّلَمَهِ مَنْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاهً أَوْ رَبَطَ لَهُمْ کِیساً أَوْ مَدَّ لَهُمْ مَدَّهً احْشُرُوهُ مَعَهُمْ»(۱۳)
(چون روز قیامت شود، منادی ندا دهد: کجایند ستمگران و یاران آنها، هر کسی که دواتی برای آنان لیقه کرده یا سر کیسه ای را برای آنان بسته یا قلمی برای آنان در مرکب فرو برده است، پس آنان را نیز با ستمگران محشور کنید).
و نیز فرمودند:
«مَنْ أَعَانَ ظَالَماً عَلَی ظُلمِهِ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَعَلَی جَبْهَتِهِ مَکْتُوبٌ آیِسٌ مِنْ رَحمَهِ اللَّه»(۱۴)
(کسی که ستمگر را در ستمش یاری می رساند، روز قیامت در حالی آید که بر پیشانیش نوشته شده است، نومید از رحمت خدا).
و همچنین فرمودند:
«مَنْ مَشَی مَعَ ظَالِمٍ لِیُعِینَهُ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ»(۱۵)
(هر که با ستمکاری راه رود تا کمکش کند البته از اسلام خارج شده است).
این مطلب را هم نباید فراموش کرد که کمک به ظالم حتی به اندازه عذر و توجیه ای به نفع ظالم، اثر وضعی برای شخص توجیه کننده دارد، چنانچه امام صادق علیه السلام فرمودند:
«مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ مَنْ یَظْلِمُهُ فَإِنْ دَعَا لَمْ یَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ یَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَی ظُلَامَتِهِ»(۱۶)
(هرکه برای ستمِ ستمکاری عذر بتراشد، خدا ظالمی را بر او مسلّط کند و اگر دعا کند، دعای او مستجاب نشود، و خدا در برابر ستمی که به او شده به او ثوابی ندهد).
امّا
«وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ»
(و خداوند لعنت کند آن جماعت و گروهی که حادثه کربلا را شنیدند پس راضی و خشنود به عمل ظالمین شدند).
یعنی گروهی که متوجّه شدند چقدر به امام حسین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام و اصحاب و یارانش ظلم کردند، پس به عوض اینکه غضبناک و ناراحت شوند و دشمنان حضرت علیه السلام را لعن و نفرین کنند، به این کار راضی شدند. امام صادق علیه السلام فرمودند:
«الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعِینُ لَهُ وَ الرَّاضِی بِهِ شُرَکَاءُ ثَلَاثَتُهُمْ»(۱۷)
(ستم کننده و کمک کار او در ستم و آنکه ستم او را بپسندد، هر سه، شریک در آن هستند).
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَی کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَی بِهِ»(۱۸)
(آن که به عمل قومی راضی است همانند آن است که با آن کار همراه آن قوم بوده. و بر هر وارد در باطل دو گناه است: گناه انجام باطل، و گناه رضایت به آن).
صفوان بن مهران می گوید: خدمت حضرت موسی بن جعفرc رسیدم، امام علیه السلام فرمودند: ای صفوان تمام کارهای تو نیک است مگر یک چیز. عرض کردم: جانم فدای شما آن چه کاری است؟ فرمود: کرایه دادن شتران خود به این مرد(هارون الرشید)، گفتم: به خدا سوگند کرایه بخاطر هوسرانی و صید و لهو و لعب نبود، بلکه کرایه دادم بخاطر مسافرت مکه و خودم نیز در راه با آنها همراهی نمی کنم. حضرت علیه السلام فرمودند: آیا چیزی از کرایه شتران بر ذمه آنها باقی می ماند(که بعداً به تو بپردازد)؟ عرض کردم: جانم فدای شما آری! سپس فرمودند: آیا دوست داری هارون زنده بماند که کرایه تو را بپردازد؟ عرض کردم: آری. فرمودند: پس کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، او نیز با آنها است و کسی که با آنان باشد وارد جهنّم می شود. صفوان می گوید: بعد از این جریان تمام شتران خود را فروختم. هارون بعداً مرا خواست و گفت: شنیده ام شتران خود را فروخته ای. گفتم: آری. گفت: برای چه! گفتم: پیرمرد هستم و غلامّان خوب به کارها نمی رسند. پس هارون گفت: تو خیال کردی من نمی دانم؟ من می دانم این جریان به اشاره شخصیتی واقع شده و آن موسی بن جعفر است. گفتم: من با موسی بن جعفر کاری ندارم. سپس هارون گفت: قسم به خدا اگر حسن رفاقت و برخورد تو نبود، تو را می کشتم(۱۹).
و مطلب دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که مظلوم باید مورد حمایت و یاری همگان قرار گیرد، چنانچه امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن و حسین علیهما السلام فرمود:
«وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»(۲۰)
(حق بگویید، و برای ثواب الهی بکوشید. دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید).
امام صادق علیه السلام در رابطه پاداش یاری مظلوم فرمودند:
«وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُعِینُ مُؤْمِناً مَظْلُوماً إِلَّا کَانَ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِ شَهْرٍ وَ اعْتِکَافِهِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَنْصُرُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ»(۲۱)
(هیچ مؤمنی مؤمن ستمدیده ای را یاری نرساند، مگر آن که این کار او برتر از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام باشد و هیچ مؤمنی نیست که بتواند برادر خود را یاری رساند و یاریش کند، مگر اینکه خداوند در دنیا و آخرت او را یاری کند).
آن قدر کمک به مظلوم مهّم است، که امام سجاد علیه السلام در دعای خود با خداوند عرض می کند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِی فَلَمْ أَنْصُرْهُ»(۲۲)
(بار خدایا من به درگاه تو عذر می خواهم از ستم کشیده ای که در برابر من به او ستم رسیده و من او را یاری نکرده ام).
پی نوشت ها:
۱. نهج البلاغه، خطبه224.
۲ . همان.
۳. انعام، 82.
۴ . بحارالأنوار، ج6، ص30.
۵ . کنز العمال، ح7641.
۶ . نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر.
۷ . نمل، 52.
۸ . میزان الحکمه، ج7، ص3364.
۹ . بحارالانوار، ج72، ص311.
۱۰. همان، ص322.
۱۱ . فرقان، 27.
۱۲. بحارالأنوار، ج74، ص397.
۱۳ . همان، ج72، ص380.
۱۴. کنز العمال، ح14950.
۱۵ . بحارالأنوار، ج72، ص377.
۱۶ . الکافی، ج2، ص334.
۱۷. الکافی، ج2، ص333.
۱۸. نهج الیلاغه، حکت154.
۱۹. همان، ص376.
۲۰ . نهج البلاغه، نامه47.
۲۱ . بحارالأنوار، ج72، ص20.
۲۲ . صحیفه سجادیه، دعای38.
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396