افزایش اعتماد به نفس در فرزندان

افزایش اعتماد به نفس در فرزندان

۱۶ اسفند ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماع

نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.

سؤال 1ـ اعتماد به نفس به چه مفهومى است و آیا در مقابل اعتماد به خدا قرار نمى‏‌گیرد؟

جواب:
اعتماد به نفس، به معناى احساس ارزشمند بودن است؛ یعنى كه فرزند شما به توانایى‏‌ها و قابلیت‏‌هاى خود، اعتقاد قلبى و درونى داشته باشد؛ یعنى باور كند كه اگر بخواهد كارى را انجام دهد، توانایى‏‌اش را دارد و تزلزل نداشته باشد. به قول ویكتور هوگو، مانند پرنده‏‌اى باشد كه بر شاخه‏‌اى لرزان مى‏‌نشیند و با این كه لرزش شاخه را حس مى‏‌كند، به آواز خود ادامه مى‏‌دهد؛ زیرا به پر و بال خویش اطمینان دارد.
اعتماد به نفس، در مقابل اعتماد به خدا قرار نمى‏‌گیرد؛ بلكه بدان معنا است كه به توانایى‏‌هاى خود اتكا كند؛ اما منشأ آن‏‌ها را خدا بداند و معتقد باشد كه هر چه دارد، از آن خدا است و همه امكانات و نیروها را او در اختیارش قرار داده تا روى پاى خود بایستد و به دیگران نیازمند نباشد؛ به همین دلیل به جاى اعتماد به نفس، از تعبیر «خودباورى» استفاده مى‏‌كنیم؛ بنابراین، اعتماد به نفس به این معنا، هیچ گونه منافاتى با توكل به خدا ندارد.
اعتماد به نفس، زمانى در مقابل اعتماد به خدا قرار مى‏‌گیرد كه فرزند ما، سرچشمه‏‌ى نیروهاى خود را كه خدا است، فراموش كند. این گونه اعتماد به نفس، از بزرگ‏‌ترین دام‏‌هاى شیطان است كه امام على (علیه السلام) از آن نهى فرموده: «ایاك و الثقة بنفسك فان ذلك من اكبر مصائد الشیطان». [1]

سؤال 2ـ مادرى هستم كه اعتماد به نفس ضعیفى دارم. آیا احتمال دارد فرزندم نیز این ضعف خودباورى را از من به ارث برده باشد؟

جواب:
ضعف اعتماد به نفس، ارثى نیست؛ بلكه انتقالى است؛ یعنى احتمال دارد این ناتوانى را با رفتار و كردار خود (و نه از طریق ژن) به فرزند خویش منتقل سازید؛ همان گونه كه احتمالا خود شما نیز این ضعف را از دیگران (پدر یا مادر و...) كسب كرده‏‌اید؛ پس با این اندیشه (ژنتیك و وراثتى بودن ضعف اعتماد به نفس) مقابله كنید؛ چون اگر فرزند شما نیز چنین اندیشه‏‌اى را باور كند، ممكن است براى بالا بردن اعتماد به نفس خود اقدامى نكرده، به كارهاى ساده و هدف‏‌هاى كوچك قانع شود.
همان گونه كه پایین بودن اعتماد به نفس، ارثى نیست، بالا بودن آن نیز ذاتى و ارثى نیست، و فرزندانى كه خود را باور كرده، به كارهاى بزرگ دست مى‏‌زنند و موفق مى‏‌شوند، توانمندى‏‌هایشان را از طریق وراثت به دست نمى‏‌آورند؛ بلكه عوامل دیگرى سبب این خودباورى مى‏‌شود.
ویرجینیا سیتر، درمانگر مشهور مى‏‌گوید: من اعتقاد دارم ژنى كه احساس ارزشمندى را پدید مى‏‌آورد، وجود ندارد و این احساس، اكتسابى است. [2]

سؤال 3ـ از كجا بفهمم كه فرزندم داراى اعتماد به نفس است؟ آیا خودباورى، نشانه‏‌هایى دارد؟

جواب:
خودباورى، نشانه‏‌هایى دارد كه مهم‏‌ترین آن‏‌ها چنین است:
1. حس استقلال:
در امور شخصى خود (تحصیل، عبادت و...) مستقل عمل مى‏‌كند و به والدین و دیگران وابسته نیست.
2. مسؤولیت‏‌پذیرى:
دوست دارد مسؤولیت بپذیرد و از زیر بار مسؤولیت‏‌هاى مناسب سن خود، شانه خالى نمى‏‌كند.
3. انتخابگرى:
در امورى چون استفاده از پول توجیبى، خرید كفش و لباس و لوازم التحریر و... به انتخاب دست مى‏‌زند.
4. خلاقیت:
اهل ابتكار و خلاقیت است و از دست زدن به آزمایش و آفرینش نمى‏‌ترسد و براى انجام تجربه‏‌هاى جدید مى‏‌كوشد.
5. كامیابى تحصیلى:
براساس پژوهش‏‌ها، بین اعتماد به نفس و توانایى یادگیرى و در نتیجه كامیابى تحصیلى، رابطه‏‌اى دو سویه برقرار است.
6. مثبت‏‌اندیشى و خوش‏‌بینى:
فرزند داراى اعتماد به نفس، بیشتر نقاط مثبت خود را مى‏‌بیند و خوش‏‌بین است.
7. روابط عمومى قوى:
او در دوست‏‌یابى و حفظ رابطه دوستانه توانمند است و با رفتار خوب، به دیگران احترام مى‏‌گذارد.
8. بروز هیجان‏‌ها و احساسات:
دامنه گسترده‏‌اى از هیجان‏‌ها و احساسات (خندیدن، گریستن، ابراز محبت و...) را بروز مى‏‌دهد.
9. كمك به دیگران:
آن قدر به توانمندى‏‌هاى خود اطمینان دارد كه به راحتى به دیگران كمك مى‏‌كند.
10. تصدیق توانمندى‏‌هاى خود:
به شایستگى‏‌هاى خود اعتماد دارد و توانمندى‏‌هاى خود را تصدیق مى‏‌كند به این معنا كه وقتى از پیشرفت‏‌هایش تعریف و تمجید مى‏‌كنند، آن را با خشنودى مى‏‌پذیرد و رد نمى‏‌كند و حتى گاهى به جهت آن توانمندى‏‌ها، از خود تعریف مى‏‌كند. [3]
11. اثرگذارى:
او روابط میان فردى خوبى دارد و مى‏‌تواند بر دوستان و همسالان و اعضاى خانواده و حتى معلمان خود اثر بگذارد و در آن‏‌ها نفوذ كند.
12. خطرجویى (ریسك‏‌پذیرى):
او از ریسك نمى‏‌ترسد و میزان خطر جویى‏‌اش بالا است. وقتى فعالیتى جدید توجهش را جلب مى‏‌كند، با اطمینان به آن مشغول مى‏‌شود.
13. تحمل ناكامى‏‌ها:
هنگام رو به رو شدن با شكست‏‌ها (بدون تسلیم شدن) بردبارى مى‏‌كند و مى‏‌تواند از آنچه باعث ناكامى‏‌اش شده، سخن بگوید.
14. انتقادپذیرى:
او مى‏‌تواند بدون خشم و حالت تدافعى، انتقاد دیگران را بپذیرد.

سؤال 4ـ اعتماد به نفس فرزند، چه فوایدى براى او و دیگران دارد؟

جواب:
زندگى فرزند خودباور، با نشاط تر، متنوع‏‌ تر، هیجان انگیزتر و لذت بخش‏‌تر است. فرزند داراى اعتماد به نفس، خود را دوست دارد و به پیشرفت‏‌هایش افتخار مى‏‌كند؛ در نتیجه در فضاهاى گوناگون، از ارزش‏‌ها، اعتقادات و آداب خود دست بر نمى‏‌دارد.
او از توانمندى‏‌هایش به خوبى استفاده مى‏‌كند و چون از قابلیت‏‌هاى وجودى خود بهره مى‏‌برد، احساس رضاى خاطر مى‏‌كند.
فرزندى كه به خودباورى مى‏‌رسد، صادق و بى‏‌ریا است و سعى نمى‏‌كند با نشان دادن ویژگى‏‌هاى خود و خانواده‏‌اش (ثروت، مقام پدر یا مادر، امكانات مادى زندگى و...) همسالانش را تحت تأثیر قرار دهد؛ بلكه با شخصیت خود بر آنان اثر مى‏‌گذارد.
فرزند خودباور، دنبال ریاست‏‌طلبى نیست؛ اما مسؤولیت مى‏‌پذیرد. او مى‏‌كوشد با دیگران روابط خوبى داشته باشد. خود را كامل نمى‏‌پندارد و مایل است ضعف‏‌ها و اشتباهاتش را بشناسد و ناكامى‏‌ها را به خوبى تحمل مى‏‌كند.
فرزندى كه اعتماد به نفس دارد، در صورت داشتن نقصى در جسم یا عدم زیبایى در چهره و یا بلندى و كوتاهى قد و قامت یا ضعف‏‌هاى اقتصادى در خانواده و یا موقعیت شغلى پایین پدر یا بى‏‌سوادى مادر و... احساس شكست نمى‏‌كند و تمسخر دیگران، او را به انزوا نمى‏‌كشاند. او در نوجوانى، سراغ مواد مخدر و دیگر فعالیت‏‌هاى مجرمانه و غیر قانونى و غیر اخلاقى نمى‏‌رود.
فرزند خودباور، همسالان را تحقیر و سركوب نمى‏‌كند و خودخواه و منفى‏‌باف نیست و از دیگران سوء استفاده نمى‏‌كند.
او مى‏‌داند كه در هر موقعیتى چگونه رفتار كند و چه برخوردى مناسب‏‌تر است.

سؤال 5ـ آیا براى ایجاد اعتماد به نفس در فرزندمان، زمینه‏‌هایى نیز لازم است؟

جواب:
بله. اگر زمینه‏‌هایى را مهیا سازید، فرزندتان بهتر و بیشتر خود را باور مى‏‌كند. این زمینه‏‌ها عبارتند از:
1. تقویت ایمان:
هر قدر ایمان فرزند شما به خداوند بیشتر شود، خودباورى‏‌اش نیز افزایش خواهد یافت. ایمان به خدا، سبب امید بیشتر به زندگى و نگرش مثبت فرزند به آن و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس خواهد شد.
2. احساس هویت:
تعلق به فرهنگى ویژه، آشنایى با شجرنامه خانوادگى، و تعلق به گروه‏‌هاى خوب (مدرسه، گروه‏‌هاى ورزشى، مذهبى و...)، باعث احساس هویت فرزند، به ویژه نوجوان مى‏‌شود و اعتماد به نفس او را بالا مى‏‌برد.
3. تحسین و تشویق:
تحسین فرزند (با تشكر از كارهاى خوبش و توجه به نقاط مثبت او) از سوى والدین، زمینه‏‌ساز خودباورى‏‌اش خواهد بود.
4. تهیه امكانات:
فضا و وسایل مورد نیاز براى كارهاى فنى، هنرى و مطالعاتى (میز، صندلى، چراغ مطالعه، كتاب، وسایل كمك آموزشى و...) انگیزه فعالیت و رشد را بیشتر مى‏‌كند و در افزایش خودباورى او مؤثر است.
5. مطالعه زندگى بزرگان:
فرزند خود را با هدیه كتاب‏‌هاى مناسب، [4] به مطالعه داستان زندگى مردان و زنان بزرگ تاریخ تشویق كنید. و آشنایى با كامیابى‏‌هاى آنان به ویژه در سنین پایین، زمینه را براى افزایش اعتماد به نفس فرزندتان فراهم مى‏‌آورد.
سید رضى در 17 سالگى كتاب نوشت و در 20 سالگى از كلیه علوم عصر خویش بى‏‌نیاز شد. وُلتر در 19 سالگى نویسندگى را آغاز كرد. پاسكال در 12 سالگى، حل مسائل هندسى را آغاز، و در 19 سالگى ماشین حساب را اختراع كرد. بوعلى‏‌سینا؛ در 21 سالگى تألیفات گرانبهایى داشت. فخرالمحققین در 25 سالگى از دانشمندان عالى مقام عصر خود به شمار مى‏‌رفت و نیوتن در 25 سالگى، به قانون جاذبه زمین پى برد. [5]

سؤال 6ـ والدین تا چه حد در افزایش اعتماد به نفس فرزند تأثیر دارند؟

جواب:
چگونگى برخورد والدین با فرزند از همان نوزادى او و نظر آنان درباره‏‌اش در خردسالى، باعث مى‏‌شود خود را موجودى ارزشمند و در نتیجه داراى اعتماد به نفس بالا یا بى‏‌كفایت و بى‏‌ارزش بداند.
مراقبت از كودك، غذا دادن، در آغوش گرفتن، گرفتن دست، ناز و نوازش كردن، بازى كردن، لبخند زدن، حرف زدن، خیره شدن همراه با محبت به او، جاى گرم و رفع نیازهاى مادى نوزاد، باعث احساس خشنودى و زمینه‏‌ساز اعتماد به نفس او در آینده مى‏‌شود؛ همان گونه كه اگر به این خواسته‏‌هاى مادى توجه نشود (گریه زیاد براى شیر و غذا، جاى سرد و خیس و...) یا از جهت عاطفى مورد توجه نباشد (هنگام زمین خوردن به او بى‏‌توجهى شود) و كتك بخورد و دائم پسخوراند [6] منفى را تجربه كند، در آینده، خود را موجودى ارزشمند نخواهد دانست.
از حدود 2 سالگى كه با واژگان آشنا مى‏‌شود و پیام‏‌هاى كلامى والدین را درك مى‏‌كند، سخنان آنان (تو خوبى، قشنگى، نازى، دوست داشتنى هستى، باهوشى، شیرینى و...) را كه با رفتارهاى پیش گفته (در آغوش گرفتن، لبخند و...) همراه مى‏‌شود، مى‏‌گیرد و آن را درونى مى‏‌كند و همین باعث مى‏‌شود كه در آینده، برداشت خوبى از خود داشته باشد.

سؤال 7ـ اولیاى مدرسه تا چه اندازه در افزایش اعتماد به نفس فرزند یا كاهش آن تأثیر دارند؟

جواب:
با توجه به اقتدار مدیران، معاونان و معلمان مدرسه، اثر آنان بر اعتماد به نفس دانش‏‌آموزان بسیار است. ایجاد فضایى براى اظهار نظر دانش‏‌آموزان در زمینه‏‌هایى مانند اداره كردن مدرسه، تهیه برنامه‏‌هاى آموزشى و دخالت دادن آن‏‌ها در ارزیابى كارها و ارزیابى رفتار خودشان (پرورش قدرت خودارزیابى)، و دادن حق انتخاب، در افزایش اعتماد به نفس آنان بسیار مؤثر است.
توجه اولیاى مدرسه به برخى اختلالات دانش‏‌آموزان مانند بیش فعالى همراه با اختلال در تمركز (ADHD) یا اختلال ویژه یادگیرى (LD) و كمك به حل آن‏‌ها، جلو ضعف اعتماد به نفس دانش‏‌آموز را مى‏‌گیرد.
در مقابل، معلمى كه دائم به دانش‏‌آموز مى‏‌گوید: «تو خنگى، ساده‏‌لوحى، ضعیفى، تنبلى» یا او را با تمسخر، انیشتین كلاس معرفى مى‏‌كند، به طور قطع در كاهش اعتماد به نفس او اثر مى‏‌گذارد و باعث مى‏‌شود در آینده نیز كه وارد اجتماع مى‏‌شود، تحت تأثیر سخنان معلم، خود را كودن، ضعیف و تنبل بداند.
نشان دادن نقاط ضعف دانش‏‌آموز، مقایسه دانش‏‌آموزان با هم، و به رخ كشیدن امتیازات برخى بر دیگران نیز عامل مهم ضعف خودباورى دانش‏‌آموز است.

سؤال 8ـ ایمان به خدا و مبانى اعتقادى تا چه اندازه در خودباورى فرزندان مؤثر است؟

جواب:
ایمان به خدا، عامل مهمى براى خودباورى فرزند است؛ پس مبانى اعتقادى او را تقویت كنید و زمینه مطالعه درباره فلسفه آفرینش را (متناسب با سن) برایش آماده سازید.
ایمان به این كه تمام هستى در جهت و مسیرى مثبت حركت مى‏‌كند و زندگى انسان نیز در همین جهت در حركت است، زمینه‏‌هاى اعتماد به نفس را بیشتر مى‏‌كند.
اگر باور فرزند شما این باشد كه در دنیایى آشفته و بى‏‌هدف زندگى مى‏‌كند كه هیچ‏‌گونه نظم و قانونمندى ندارد، اعتماد به نفس نخواهد یافت؛ زیرا احساس امنیت نمى‏‌كند.
پژوهش‏‌ها نشان مى‏‌دهد كه باورهاى مذهبى، نقش مؤثرى بر سلامت روان و در نتیجه افزایش خودباورى دارد.
دانشمندانى چون كونیگ، ولر، پاركامنت در سال 1998 میلادى، با پژوهش‏‌هایى دریافتند كه اعتقادات و رفتارهاى مذهبى از قبیل زیارت، ذكر، توسل و اعتقاد به خداوند، سبب افزایش اعتماد به نفس مى‏‌شود.

سؤال 9ـ از كجا بفهمم كه فرزندم اعتماد به نفس ندارد؟

جواب:
فرزند داراى ضعف اعتماد به نفس، نشانه‏‌هایى دارد و هر قدر این نشانه‏‌ها بیشتر باشد، میزان خودباورى‏‌اش كمتر است:
1. استعدادهایش را دست كم مى‏‌گیرد و بیشتر، نقاط منفى خود را مى‏‌بیند؛
2. از دست زدن به تجربه‏‌هاى جدید مى‏‌هراسد؛
3. از حضور در جمع و معاشرت با دیگران گریزان است؛
4. سخن گفتن در جمع برایش سخت است؛
5. از بیان اندیشه و نظر خود در كلاس درس و جمع دیگران مى‏‌ترسد؛
6. گله و شكوه خود را از دیگران ابراز نمى‏‌كند و خود نیز انتقاد نمى‏‌پذیرد؛
7. تذكر دادن به دیگران برایش بسیار سخت است؛
8. هنگام درخواست و تقاضا از دیگران، خجالت مى‏‌كشد؛
9. از «نه» گفتن مى‏‌هراسد و با دیگران رودربایستى دارد؛
10. به راحتى تحت تأثیر سخن یا پیشنهاد دیگران قرار مى‏‌گیرد؛
11. قدرت دفاع از حق خود را ندارد؛
12. گمان مى‏‌كند دیگران برایش ارزشى قائل نیستند؛
13. براى ناتوانى‏‌هاى خود، دیگران را سرزنش مى‏‌كند؛
14. بهانه‏‌جویى مى‏‌كند و خیلى زود ناامید مى‏‌شود؛
15. عواطف و احساسات خود (خندیدن، گریستن، ابراز محبت و...) را نمى‏‌تواند به خوبى و به طور گسترده نشان دهد.

سؤال 10ـ چه موانعى باعث مى‏‌شود فرزندمان اعتماد به نفس نیابد و چگونه مى‏‌توان این موانع را از بین برد؟

جواب:
موانع اعتماد به نفس چنین است:
1. بینش نادرست:
اعتقاد فرزند به این كه توانایى و قابلیت ندارد، مانع بزرگى براى رسیدن به خودباورى است. شما باید بینش او را تصحیح كنید و به او آگاهى دهید كه خداوند، در وجودش توانمندى‏‌هایى را قرار داده؛ گر چه ممكن است این توانمندى با توانمندى‏‌هاى همسالان و فرزندان نزدیكان متفاوت باشد. بدبینى و افكار منفى، مانع خودباورى است.
2. خود كم‏‌بینى:
با فرزند خود به گونه‏‌اى برخورد كنید تا خود را كوچك و بى‏‌ارزش نپندارد. هرگز جمله‏‌هایى چون «تو بدبختى، بیچاره‏‌اى، از تو كارى ساخته نیست، عرضه ندارى، نمى‏‌توانى موفق شوى و...» را به او نگویید؛ بلكه نقاط مثبت وى را به ویژه در جمع یادآور شوید.
3. انزواجویى:
گوشه‏‌گیرى و ضعف ارتباط با همسالان و نزدیكان، مانع خودباورى است؛ پس ارتباط خود را با آشنایان خوب و همسالان مطلوب فرزندتان (به ویژه آنان كه اعتماد به نفس بالایى دارند) بیشتر كنید.
4. وابسستگى:
هر قدر وابستگى فرزند به والدین بیشتر باشد، میزان خودباورى‏‌اش كمتر خواهد بود؛ پس بكوشید با اعطاى استقلال در كارهاى شخصى و اعطاى مسؤولیت (البته متناسب با سن او) و كاستن از مراقبت‏‌ها، وابستگى‏‌اش را به خودتان كمتر كنید.
5. افسردگى:
زمینه‏‌هاى افسردگى فرزند خود (كتك، داد و فریاد، بى‏‌حرمتى، تبعیض، مقایسه، به رخ كشیدن دیگران و...) را از بین ببرید؛ كودكان و نوجوانان افسرده، اعتماد به نفس ندارند.
6. بى‏‌برنامگى:
بى‏‌برنامگى، فرزند شما را از خودباورى باز مى‏‌دارد. به او كمك كنید تا براى اهداف كوتاه مدت و بلند مدت خود برنامه بریزد.
7. ناتوانى جسمى:
ناتوانى جسمى، مانعى براى خودباورى است؛ بنابراین، به رژیم غذایى مناسب فرزند خود، ورزش و خواب كافى او توجه كنید تا جسمش تقویت شود. تقویت جسم و مراقبت از آن سبب مى‏‌شود كه باور كند آدم باارزشى است. در رژیم غذایى فرزند خود؛ میوه‏‌هاى تازه، سبزى خام یا كمى پخته را بگنجانید؛ زیرا به سرعت به انرژى تبدیل مى‏‌شوند و جسم او را تقویت مى‏‌كنند.
8. تنبلى:
یكى از مهم‏‌ترین موانع خودباورى، تنبلى است. براى از بین رفتن تنبلى فرزندان، به رژیم غذایى آنان توجه كنید. خوردن خوراكى‏‌هاى با طبع سرد و مصرف بیش از حد شیرینى و مواد قندى (به سبب نیاز فراوان به انرژى براى هضم)، بدن را سست مى‏‌كند.
گاهى تنبلى و بى‏‌حالى، منشأ پزشكى دارد و به جهت كاركرد بد كبد، ورم كبد، عفونت كلیه، سل و یا اختلالات هورمونى است كه باید به متخصص مراجعه شود.
9. ارتباط با ناتوانان:
ارتباط با دوستان و همسالانى كه اعتماد به نفس ندارند، مانع جدى خودباورى فرزند شما خواهد شد.
خودانگاره (SELF IMAGE) در وجود انسان، برداشتى است كه شخص از خود دارد و درصد بالایى از این خود انگاره را دیگران به او مى‏‌دهند؛ پس اگر فرزند شما با خودباوران همنشینى كند، خودباورى را به او منتقل مى‏‌كنند و اگر با ناتوانان ارتباط داشته باشد، ناتوانى و ضعف اعتماد به نفس آنان در وى اثر خواهد گذاشت.
10. چاقى بیش از حد:
چاقى بیش از حد كه نتیجه آن، قیافه‏‌اى نامناسب است، بر خود انگاره فرزند اثر منفى مى‏‌گذارد؛ زیرا دائم در این اندیشه است كه دیگران او را شخصى پرخور و شكم‏‌باره مى‏‌دانند. اگر فرزند شما چنین مشكلى دارد، با كمك از متخصص تغذیه، مشكل او را از بین ببرید.
11. نام نازیبا:
در انتخاب نام زیبا براى فرزندتان دقت كنید؛ نام‏‌هاى نازیبا و بدگویش، اعتماد به نفس او را پایین مى‏‌آورد. اگر در انتخاب نام خوب براى او دقت نكرده‏‌اید مى‏‌توانید آن را عوض كنید. رسول گرامى (صلی الله علیه وآله) نام‏‌هاى زشت كودكان را تغییر مى‏‌داد.

سؤال 11ـ دختر 16 ساله‏‌ام به جهت ضعف اعتماد به نفس، از سخن گفتن در مهمانى‏‌ها و جمع دوستان و نزدیكان مى‏‌ترسد؛ چگونه اعتماد به نفس او را بالا ببرم؟

جواب:
علت سكوت فرزند شما در جمع، به سبب نگرانى از این است كه اگر صحبت كند، حرف‏‌هاى او بى‏‌ارزش باشد و سبب خجالت یا تحقیرش شود یا مى‏‌ترسد از او سؤالى كنند و پاسخش را نداند.
براى رفع این مشكل، از شیوه‏‌هاى ذیل استفاده كنید:
1. با راهكارهاى ایجاد اعتماد به نفس، میزان خودباورى او را افزایش دهید.
2. ارتباط او را با نزدیكان درجه یك (مادربزرگ، پدربزرگ، عمو، دایى، خاله و...) در منزل خودتان و در مرحله بعد در منزل آنان بیشتر كنید (فرزند شما در محیطهاى آشناتر، راحت‏‌تر سخن خواهد گفت)؛
3. به او پیشنهاد كنید ابتدا در جمع كودكان (در مهمانى‏‌ها) براى آنان قصه بگوید و بعد در جمع خانم‏‌هاى از محارم حرف بزند (البته مطالبى كوتاه و بدیهى و از پیش تمرین شده و با واژگانى آشنا. در مرحله بعد در جمع خانم‏‌ها و آقایان از محارم، سپس در جمع خانم‏‌هاى از محارم و غیر محارم و سرانجام در جمع‏‌هاى عمومى؛
4. به فرزند خود بیاموزید كه هنگام سخن گفتن با دیگران، از گفت و گوهاى ساده (درباره تعطیلات، اخبار جدید، آب و هوا و...) آغاز كند و از سخن گفتن درباره مسائل خصوصى آنان (ازدواج، محل سكونت، شغل و...) بپرهیزد. او باید مطلب آماده شده را در ذهن خود مرور، و با حفظ آرامش و لحن شمرده بیان كند؛
5. خوشرویى و تماس چشمى با دیگران هنگام گفت و گو بسیار مطلوب است؛
6. پیش از گفت و گو، سه بار تنفس عمیق اضطراب او را كاهش مى‏‌دهد؛
7. براى آمادگى بیشتر در سخن گفتن، جارى ساختن نام خدا بر زبان و تلاوت آیات 25 تا 28 سوره مباركه طه بسیار مؤثر است:
«ربّ اشرح لى صدرى و یسّرلى أمرى و احلُل عقدة مِن لسانى یفقهوا قولى». پروردگارا! سینه‏‌ام را گشاده‏‌ساز و كارم را بر من آسان كن و گره از زبانم بگشاى تا گفتار مرا بفهمند.
فرزند شما باید بداند كه وقتى تصمیم بگیرد در جمعى سخن بگوید، افكار اضطراب‏‌آور به سوى او هجوم خواهند آورد تا از سخن گفتن بازش دارند. در این زمان باید قبل از هجوم ترس، بر ترس خود حمله كند و جلو این گونه افكار را بگیرد و مطلب از پیش آماده شده را بى‏‌درنگ بگوید.
امام على (علیه السلام) مى‏‌فرماید: «اذا هبتَ امراً فَقع فیه». [7] وقتى از كارى مى‏‌ترسى، خودت را در آن بینداز.

سؤال 12ـ پسر 10 ساله‏‌اى دارم كه فلج است. آیا این نقص عضو در فرزندم مى‏‌تواند عامل ضعف اعتماد به نفس باشد؟

جواب:
نقص عضو (نابینایى، ناشنوایى، فلجى و...) مى‏‌تواند عاملى براى ضعف اعتماد به نفس باشد؛ اما اگر در راه خودباورى فرزندتان بكوشید، این مشكل جسمى كمرنگ و كم اهمیت مى‏‌شود.
بسیارى را مى‏‌شناسید كه با وجود معلولیت جسمى، در صحنه‏‌هاى گوناگون اجتماعى (علمى، ورزشى، هنرى، صنعتى و...) خوش درخشیده‏‌اند.
سقراط، زشت روى و داراى دماغى گنده؛ ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، كوتاه قد، و لرد بایرون و تیمور، لنگ بوده‏‌اند؛ اما به جهت دستیابى به خودباورى بالا، جزو مشاهیر جهان شده‏‌اند.

سؤال 13ـ از چه راهكارهایى مى‏‌توانیم اعتماد به نفس فرزندمان را افزایش دهیم؟

جواب:
براى افزایش اعتماد به نفس فرزند خود، از راهكارهاى ذیل استفاده كنید:
1. شكوفایى استعدادها:
براى این كار، ابتدا باید استعدادهاى او را شناخت. برخى كودكان، هماهنگى بدنى قابل توجهى دارند و مى‏‌توانند به سرعت و به راحتى بدوند؛ بالا روند، و سه‏‌چرخه برانند. این كودكان، زمینه رشد در رشته‏‌هاى ورزشى را بیشتر دارند؛ اما قادر به تنظیم صداى خود یا نقاشى نیستند و این گونه كارها را به سختى انجام مى‏‌دهند.
برخى دیگر، زمینه فعالیت‏‌هاى علمى و فنى مانند ساختن چیزى را دارند، و عده‏‌اى از كودكان، در مقایسه با سنشان، توانایى تكلم بالایى را دارا هستند. گروه اول، زمینه رشد در كارهاى فنى و صنعتى را دارند و گروه دوم، مهارت‏‌هاى مربوط به خواندن و نوشتن را به سرعت یاد مى‏‌گیرند.
برخى كودكان به انجام فعالیت‏‌هاى هنرى مثل نقاشى علاقه ویژه نشان مى‏‌دهند. این گونه كودكان، اگر اندامى غیر متناسب داشته باشند، انجام ورزش‏‌هایى مثل دوچرخه‏‌سوارى، شوت كردن توپ یا شنا برایشان كار سخت و ناراحت كننده‏‌اى است.
براى شناخت استعدادهاى فرزندتان، در رفتار او دقت، و به علاقه‏‌مندى‏‌هایش توجه كنید. اگر علاقه‏‌مند است در آشپزخانه به شما كمك كند، استعداد آشپزى، و اگر به خیاطى شما علاقه نشان مى‏‌دهد، استعداد خیاطى دارد. اگر قوه تخیل قوى دارد مى‏‌توان رمان‏‌نویس خوبى شود. اگر قرآن را به خوبى تلاوت مى‏‌كند یا سرودى زیبا مى‏‌خواند مى‏‌تواند در همین زمینه‏‌ها رشد كند.
پس از شناسایى استعدادهاى فرزند، با فراهم آوردن امكانات و ثبت نام در كلاس‏‌هاى مناسب، آن استعدادها را شكوفا سازید.
2. اعطاى استقلال:
اعطاى استقلال به فرزند در امور شخصى از همان سال‏‌هاى اول تولد (غذا خوردن، لباس و كفش در آوردن، لباس و كفش پوشیدن، استحمام و...)، در خرید وسایل شخصى (البته مناسب با سن)، در رفت و آمد به مدرسه و منزل نزدیكان (با فرض ایمنى كودك)، در مراقبت از خود و حضور در اردوها، عامل مهمى در خودباورى او است.
3. اعطاى مسؤولیت:
مسؤولیت‏‌هاى گوناگون متناسب با سن كودكان و نوجوانان (خرید نیازمندى‏‌هاى منزل، رزرو بلیت، واریز وجوه آب و برق و تلفن و گاز، آشپزى، خیاطى، شستن خودرو، تعمیر وسایل منزل و...) اعتماد به نفس آنان را بالا مى‏‌برد.
4. اعطاى حق انتخاب:
به فرزندتان به ویژه اگر نوجوان است، حق انتخاب بدهید. انتخاب لباس، كفش، لوازم مدرسه، كلاس‏‌هاى فوق برنامه، خرج كردن پول توجیبى و... راهكار خوبى براى خودباورى او است.
5. تكریم شخصیت:
براى گرامى‏‌داشت شخصیت فرزند خود، به او احترام بگذارید. مشورت با فرزند و نظرخواهى از او در نشست‏‌هاى خانوادگى، گوش دادن به سخنانش، پاسخ دادن به پرسش‏‌هایش، پذیرش احساسات او و... نمونه‏‌هایى از احترام گذاشتن است.
6. تلقین به نفس:
تلقین خودباورى به فرزند با جمله‏‌هایى چون «مى‏‌توانى، تو توانمندى، تو قدرت دارى، به فرزندم افتخار مى‏‌كنم، براى داشتن چنین فرزندى خدا را شكر مى‏‌كنم و...» به شدت در خودباورى او مؤثر خواهد بود؛ همان گونه كه جمله‏‌هاى تخریب كننده و یأس‏‌آور، اعتماد به نفس او را از بین مى‏‌برد.
افزون بر تلقین‏‌هاى مثبت خود، به كودكتان (بالاتر از 8 سال) بیاموزید كه خودگویى‏‌هایى مثبت داشته باشد؛ یعنى با جمله‏‌هایى چون «من مى‏‌توانم این كار را انجام دهم، من وضعیت خوبى در... دارم و...» توانمندى را به خود تلقین كند.

سؤال 14ـ پسر 12 ساله‏‌ام به جهت اعتماد به نفس بالا درس نمى‏‌خواند و در نتیجه نمره‏‌هاى خوبى نمى‏‌گیرد. چگونه به او بفهمانم كه این اعتماد به نفس مطلوب نیست؟

جواب:
باید به او بفهمانید كه اعتماد به نفس در هر كارى، از جمله درس خواندن زمینه مى‏‌خواهد؛ یعنى بدون آموزش و تمرین، اعتماد به نفس كاذب خواهد بود؛ همان گونه كه ورزشكاران در مسابقه‏‌هاى بین‏‌المللى، بدون آمادگى و به صرف اعتماد به نفس بالا نمى‏‌توانند پیروز شوند.
علت اصلى این گونه اعتماد به نفس كاذب، القائات فراوان والدین براى ایجاد خودباورى در فرزند است؛ به گونه‏‌اى كه باورش مى‏‌شود از عهده هر كارى از جمله درس خواندن بر مى‏‌آید و دیگر به آموزش، مطالعه و تمرین نیازى ندارد.
براى این كه او را متوجه این خودباورى كاذب كنید، با پرسش از درس، پیش از امتحان مى‏‌توانید به او ثابت كنید كه آمادگى ندارد و براى كامیابى در امتحان باید مطالعه كند.
افزون بر این، به نقش الگویى خود نیز توجه داشته باشید. به طور معمول، فرزندان، این گونه رفتارها را از والدین خود مى‏‌آموزند. اگر خود یا همسرتان اعتماد به نفس كاذبى در زندگى دارید، آن را اصلاح كنید.
______________________
پی نوشت:

[1] ـ آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ص 307.
[2] ـ گیل لیندن فیلد، اعتماد به نفس برتر، ص 46.
[3] ـ والدین باید مراقب باشند كه این ویژگى، به صفت ناپسند عجب (خودپسندى) تبدیل نشود. خوب است به فرزند خود بیاموزید كه وقتى او را مى‏‌ستایند، بگوید: خداوندا! مرا به آنچه مى‏‌گویند، مؤاخذه مكن و از آنچه گمان مى‏‌كنند، برتر قرارم ده؛ «اللهم لا تؤاخذنى بما یقولون و اجعلنى افضل مما یظنون» (نهج‏‌البلاغه، خطبه 193).
[4] ـ ر. ك: احمد صادقى اردستانى، داستان‏‌هاى كودكى بزرگان تاریخ، نشر مطهر؛ فیلیپ كین، پیشگامان علم، ترجمه پرویز قوامى، امیركبیر؛ رضا استادى، نوزده ستاره و یك ماه، نشر قدس؛ همو، گروهى از دانشمندان شیعه، ناشر مؤلف، و...
[5] ـ محمدحسین حقجو، حفظ و تقویت حافظه، ص 52 .
[6] ـ (FEED BACK) پسخوراند: هر نوع برگشت اطلاع از یك منبع كه براى تنظیم رفتار مفید باشد.
[7] ـ نهج‏‌البلاغه، كلمه قصار 571 .

منبع:
نسیم مهر جلد 3، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی
 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث