مهمانی و ضیافت در اسلام
۱۶ اسفند ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعاز برجسته ترين خصلتهاي نيكمردان و آزادگان، كرم و سخاوت است. و همين آزادگي از تعلّقات و خوي بذل و بخشش است كه ديگران را اسير محبّت و احسان مي كند.
«ضيافت» و داشتن دستي باز و سفره اي گشوده و عطايي پيوسته و مهمان داري و مهمان نوازي، از نشانه ها و جلوه هاي اين روحيّه فتوّت و جوانمردي است.
معاشرتها، ديد و بازديدها و رفت و آمدها، گاهي به صورت «مهماني» است. از اين رو آشنايي با آداب ضيافت و رسوم ديني مهماني، در محدوده «اخلاق» معاشرت مي گنجد. اين موضوع، دو جنبه و دو طرف دارد: يكي كسي كه مهمان مي كند، ديگري آن كه مهمان مي شود. و هر كدام را آداب و روش و حدّ و حدودي است، قابل بحث.
مهمان، بركتِ خانه
بعضي، از مهمان گريزانند. برخي هم مهمان دوستند. هر كدام هم نشان دهنده خصلتِ دروني افراد است. حضرت علي(ع) را اندوهگين ديدند. پرسيدند: يا علي! سبب اندوه شما چيست؟ فرمود: «يك هفته است كه مهماني برايم نيامده است!...»(1)
اين كجا؟ و آن كه آمدن مهمان را نزول بلا مي شمارد و كوه غم بر دلش مي افتد و عزا مي گيرد، كجا؟ بركتِ خانه، در آمد و شد مهمان است. مهمان رحمت الهي است و پذيرايي از مهمان، توفيقي ارجمند است كه نصيب هر كس نمي شود. مهمان حبيب خداست. در ضرب المثلهاي ايراني است كه: «مهمان، روزيِ خود را مي آورد.»(2) البته اين ضرب المثل، از احاديث اسلامي گرفته شده و ريشه اي ديني دارد. از حضرت رسول(ص) روايت است كه: «الضّيفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ ...»(3) مهمان، روزي خود را نازل مي كند. البته اضافه بر اين، گناهان صاحبخانه و ميزبان را هم مي زدايد و اين بركتي شگفت است. باز هم در اين زمينه حديثي از امام صادق(ع) بشنويم كه به يكي از يارانش به نام «حسين بن نعيم» فرمود:
ـ آيا برادران ديني ات را دوست داري؟
ـ آري.
ـ آيا به تهيدستانِ آنان سود مي رساني؟
ـ آري.
ـ سزاوار است كه دوستداران خدا را دوست بداري. به خدا سوگند، نفع تو به هيچ يك از آنان نمي رسد، مگر آنكه دوستشان بداري. راستي، آيا آنان را به خانه خودت دعوت مي كني؟
ـ آري. هرگز غذا نمي خورم مگر آنكه پيش من دو سه نفر يا كمتر و بيشتر از برادران هستند.
حضرت فرمود:
ـ آگاه باش كه فضيلت آنان بر تو، بيش از برتري تو بر آنان است!
(راوي كه با شنيدن اين سخن به تعجب آمده بود، پرسيد:)
ـ فدايت شوم! من به آنان طعام مي دهم، مركب خويش را در اختيارشان مي گذارم، با اين حال آنان برتر از منند؟
ـ آري! چون وقتي آنان به خانه تو وارد مي شوند، همراه خود، آمرزش تو و خانواده ات را همراه مي آورند و چون مي روند، گناهان تو و خانواده ات را با خويش مي برند.(4)
كسي كه خانه اي وسيع، امكاناتي فراوان و دستي سخاوتمند دارد، شكرانه نعمتهاي الهي را گاهي بايد با انفاق و صدقه، گاهي با اطعام و مهماني، هديه، دستگيري از بينوايان، كمك به محرومان و ... ادا كند، و گرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.
«وليمه»، يك سنّت ديني
در باره اينكه كيْ بايد سور و اطعام داد، و به چه كساني و چگونه، در دستورهاي ديني، آداب و نكات فراواني آمده است كه به بعضي اشاره مي شود.
لذّت بعضي طعام خوردن است، لذّت برخي ديگر طعام دادن.
اطعام، بايد با نيّت خدايي و به قصد تحكيم دوستيها و خويشاونديها باشد، نه ريايي و متظاهرانه. گاهي اصل مهمان رياي است، گاهي نحوه غذا يا محلّ و كيفيّت پذيرايي!
موارد مهماني
از توصيه هاي حضرت رسول به اميرالمؤمنين(ع) يكي هم اين بود:
«يا عليّ! لا وَليمةَ اِلاّ في خَمسٍ: في عِرسٍ اَو خِرسٍ او عِذارٍ او وِكارٍ اَوْ رِكازٍ.»(5)يا علي! جز در اين پنج مورد، وليمه اي (اطعام و مهماني دادن) نيست: ازدواج و عروسي، تولّدِ نوزاد، ختنه كردن كودك، ساختن يا خريدن خانه، بازگشت از سفر حجّ.در اين موارد، سزاوار است كه انسان به اين بهانه و مناسبت، سفره اي بگسترد، ذبحي كند و مؤمنان را به مهماني دعوت كند.
در حديث ديگري از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمود: هر كس مسجدي ساخت، گوسفند چاقي را ذبح كند و از گوشت آن به محرومان بينوا اطعام كند و از خداوند بخواهد كه شرّ سركشانِ جنّ و انس و شيطانها را از او دور كند.(6)
مهماني براي هر يك از موارد ياد شده، سنّتي اسلامي است كه دلها را به هم مهربانتر و صفا و صميميّت ميان جامعه را بيشتر مي كند و اقوام و دوستان، يكديگر را مي بينند و آشناتر مي شوند، روحها شاداب تر و زندگيها بانشاط تر مي شود.
در زندگي اولياء دين و پيشوايان معصوم نيز، نمونه هاي فراواني از اين گونه ضيافتها ديده مي شود. از جمله به اين نمونه دقت كنيد: امام هفتم، حضرت كاظم(ع) براي تولّد يكي از فرزندانش وليمه و اطعام داد و به مدت سه روز در مسجدها و كوچه ها، در ظرفهايي به مردم «فالوده» داده شد. برخي پشت سر، اين كار را بر حضرت عيب گرفتند. وقتي امام كاظم شنيد، در پاسخ آن عيبجويي، به سنّت انبيا و روش پيامبر اكرم(ص) استناد نمود.(7)
روحيّه مهمان دوستي و مهمان نوازي كه در مردم ايران است، تحت تأثير تعاليم دين و دستورهاي اسلامي است و دين، از مؤثرترين عوامل شكل دادن به «فرهنگ عمومي» جامعه است.
مهمان نوازي
گرچه باديه نشينان عرب به مهمان نوازي معروفند، همچنين عشاير خودمان در ايران، ولي در بسياري از شهرها و مناطق، با جلوه هاي زيباي مهمان دوستي مواجه مي شويد. شايد شما هم نام برخي از شهرها و مناطق را به عنوان مهمان نواز و مهمان دوست شنيده ايد كه در اين خصلت، مشهورند و زبانزدِ خاصّ و عام. اين نيز ريشه در فرهنگ ديني و باورهاي مذهبي دارد و تعليمي است كه از قرآن و دين فرا گرفته اند. اساسا دين ما، يكي از مؤثرترين عوامل شكل دهنده به «فرهنگ عمومي» در جامعه ايراني و اسلامي است.
در روايات اسلامي، حتي فصلي به عنوانِ «باب اِقراء الضّيف و اكرامه»(8) وجود دارد كه به تكريم و گرامي داشتن و احترام و پذيرايي از مهمان سفارش مي كند و مهمان دوستي را خوش مي دارد و خوشحال شدن از آمدن مهمان را بسيار نيكو مي شمارد و خانه بي مهمان را دور از فرشتگان مي داند.
امام باقر(ع) به نقل از پدرانش از قول حضرت پيامبر(ص) فرموده است:
«اِذا دَخَلَ الرَّجُلُ بَلْدَةً فَهُوَ ضَيْفٌ عَلي مَن بِها مِنْ اَهلِ دينهِ، حَتّي يَرْحَلَ عَنْهُمْ ...»(9)هرگاه كسي وارد شهري شد، او مهمانِ همدينان خودش در آن شهر است، تا آنكه آنجا را ترك كند.
وقتي تازه واردي به يك شهر، مهمان مردم آنجا محسوب شود و آنان وظيفه اكرام و مهمان نوازي دارند، ورود مهمان به خانه شخصي يك مسلمان، ضرورت اكرام و پذيرايي بيشتري را داراست. از همين جاست كه اگر شهري پذيراي مهمانهاي خارجي، سيلزدگان، آوارگان جنگ، آسيب ديدگان از زلزله و حوادث و آوارگان از يك كشور همسايه باشد، به حكم وظيفه انساني و به دستور اخلاقي اسلام، وظيفه آن شهروندان است كه با آغوشي باز و * طبق روايات، موارد اطعام و وليمه، عبارت است از: ازدواج و عروسي، تولّد نوزاد، ختنه كردن كودك، خانه جديد، بازگشت از حج.
گرم و برخوردي كريمانه و بزرگوارانه، مهمان نوازي كنند. از پيامبر اكرم(ص) روايت شده است كه فرمود: «اَكْرِمُوا الضُّيوفَ وَ اَقْرُوا الضّيوُفَ»(10)، مهمانها را اكرام و پذيرايي كنيد.
پرهيز از اسراف و ريا
هر عمل خير و شايسته اي، گاهي دچار برخي آفتها مي شود. با همه ستايشي كه از پذيرايي شايسته از مهمان شده، اگر جنبه تعادل رعايت نشود و به مرز اسراف و ولخرجي هايي برسد كه اغلب، روي چشم و هم چشمي است، يا ريشه در خودنمايي و تفاخر دارد، ناپسند است و همين كار مقّدس و خداپسند، از قداست و محبوبيّت نزد خدا مي افتد.
اطعام، با همه ارزشي كه دارد، آنجاست كه «فِي اللّه » و «للّه » باشد و به قصد سير كردن شكمي گرسنه يا شاد كردنِ برادري مؤمن يا تقويت رابطه هاي خويشاوندي و صله رحم باشد.
درست است كه از نعمت الهي بايد بهره گرفت، امّا با حفظ حدّ و مرز ارزشي آن و فراتر نرفتن از مرز اعتدال، و انجام دادن آن كار به صورتي خردمندانه و شرع پسند و عرف پذير!
روزي حضرت امير(ع) به «علاء بن زياد» كه خانه اي وسيع و مجلّل براي خود ساخته بود، فرمود: با اين خانه بزرگ، در اين دنيا مي خواهي چه كني؟ تو در آخرت، به چنين منزل وسيعي بيش از دنيا نياز داري؛ مگر آنكه بخواهي از همين خانه وسيع دنيوي، به آخرت برسي، مثل اينكه در اين خانه از مهمان پذيرايي كني، صله رحم نمايي، به بستگانت برسي، حقوقي را كه از اين خانه بر گردنِ دوست تو ادا كني. در اين صورت، از همين خانه به آخرت مي رسي! ...(11)
«هاشم»، جدّ بزرگ رسول خدا، هميشه سفره اي باز داشت و غذاي آماده او و خانه مهيّايش براي عامّه مردم، او را به سيادت و آقايي قريش رسانده بود.
گاهي اصل مهماني دادن، رياكاري است. گاهي نوع غذا و محلّ اطعام و كيفيّت سفره چيدن، تظاهر و خودنمايي است. گاهي مهمانهاي خاصّ و مدعوّين، شايسته اطعام نيستند، يا با انگيزه هاي رياكارانه و حسابگرانه و مصلحت انديشانه دعوت مي شوند.
همه اينها نارواست و هدر دادن نعمتهاي الهي. پيامبر خدا(ص) فرمود: هركس طعامي را از روي ريا و خودنمايي اطعام كند و مهماني دهد، در روز قيامت، همانندِ آن را خداوند از طعامهاي دوزخي به او مي خوراند.(12)
و امام باقر(ع) فرمود: «وليمه»، در حدّ يكي دو روز، كرامت و بزرگواري است، بيشتر از آن، ريا و سُمعه است:
«الوَليمةُ يَوْمٌ اَوْ يَوْمَيْنِ مَكْرَمَةٌ وَ مازادَ رياءٌ و سُمعَةٌ».(13)
البته اينها در سوردادنها و مهمانيهاي رايج و مرسوم به مناسبتهاي ياد شده است. امّا اصل مهمان دوستي و كرم و اطعام به محرومان، سخاوتي است كه هرچه بيشتر و مستمرّتر باشد، بهتر و زيبنده تر است.
«هاشم»، جدّ بزرگ رسول خدا، هميشه سفره اي باز داشت و غذاي آماده او و خانه مهيّايش براي عامّه مردم، او را به سيادت و آقايي قريش رسانده بود.
«حاتم طايي»، سخاوتمند معروف عرب، خانه اي داشت كه ملجأ مردم و محلّ اميدِ بينوايان و مسافران و مهمانان مختلف بود.
امام حسن مجتبي(ع) مهمانخانه اي در منزل داشت كه به طور معمول، از طبقات مختلف، بويژه افراد غريب و بي خانه و بينوا و مسافران و يتيمان و محرومان، پيوسته از آن بهره مند مي شدند.
براي كريمانِ بلندهمّت، «اِطعام» لذّتي بيش از طعام خوردن دارد و حظّ روحي آنان از اين رهگذر است.
امام حسن مجتبي(ع) مهمانخانه اي در منزل داشت كه به طور معمول، از طبقات مختلف، بويژه افراد غريب و بي خانه و بينوا و مسافران و يتيمان و محرومان، پيوسته از آن بهره مند مي شدند.
چه زيباست اين كلام مولا علي(ع) كه فرمود:
«قُوتُ الأَجسادِ الطَّعامُ، وَ قُوتُ الأَرواحِ الأِطعام».(14)قُوت و غذاي جسم، غذا خوردن است، ولي غذاي روح، اِطعام و غذا دادن.
كسي مي گفت: بزرگترين لذّت روحي من وقتي است كه عدّه اي نيازمند و تهيدست را به مهماني دعوت كنم و آنها سر سفره نشسته و مشغول خوردن باشند و من از دور، اين صحنه را نگاه كنم و لذّت ببرم!
مجال سخن در باره مهماني هنوز هم باقي است، تا فرصتي ديگر. پايان اين نوشته را از «قابوسنامه» مي آوريم كه توصيه مي كند:
«چون ميهمان كني، از خوبي و بديِ خوردنيها عذر مخواه، كه اين طبع بازاريان باشد، هر ساعت مگوي كه فلان چيز بخور، خوب است! يا چرا نمي خوري؟ يا من نتوانستم سزاي تو كنم، كه اينها سخن كساني است كه يك بار ميهماني كنند.»(15)
________________________________________
1- ميزان الحكمه، ج5، ص521.
2- امثال و حكم، دهخدا، ج4، حرف ميم.
3- ميزان الحكمه، ج5، ص520، وسائل الشيعه، ج16، ص459.
4- كافي، ج2، ص201، ح8 و 9.
5- وسائل الشيعه، ج16، ص454.
6- همان، ح4.
7- همان، ص452، ح2.
8- بحارالانوار (بيروت)، ج72، ص458.
9- همان، ص462.
10- كنزالعمّال، ج9، ص245.
11- نهج البلاغه، خطبه 209.
12- وسائل الشيعه، ج16، ص455.
13- همان، ص456.
14- بحارالانوار، ج72، ص456.
15- رهنمون، ص748.
برگرفته از :