شبهه از نظر احادیث
۲۱ اسفند ۱۳۹۳ 0شبهه
امام على عليه السلام :
إنّما سُمِّيَتِ الشُّبهَةُ شُبهَةً لأنّها تُشبِهُ الحَقَّ ، فأمّا أولياءُ اللّه ِ فَضِياؤهُم فيها اليَقينُ و دَلِيلُهُم سَمتُ الهُدى ، و أمّا أعداءُ اللّه ِ فَدُعاؤهُم فيها الضَّلالُ و دَليلُهُمُ العَمى .
شبهه به اين دليل شبهه ناميده شده كه شبيه حق است ؛ اما اولياى خدا به هنگام شبهه، روشنايىِ راهشان يقين است و راهنمايشان راه راست ؛ ولى دشمنان خدا به گاه شبهه دعوتشان گمراهى است و راهنمايشان كورى .
امام على عليه السلام :
اِحذَرُوا الشُّبهَةَ ؛ فإنّها وُضِعَت لِلفِتنَةِ .
از شبهه حذر كنيد ؛ زيرا كه شبهه به قصد فتنه (گمراه سازى) ساخته شده است
امام على عليه السلام ـ در نامه خود به معاويه ـ نوشت :
فَاحذَرِ الشُّبهَةَ و اشتِمالَها على لُبسَتِها ؛ فإنَّ الفِتنَةَ طالَما أغدَفَت جَلابِيبَها ، و أغشَتِ الأبصارَ ظُلمَتُها
از شبهه و اشتباه افكنيهاى آن بپرهيز ؛ زيرا دير زمانى است كه فتنه ، پرده هاىِ سياهِ خود را گسترده و تاريكىِ آن، ديدگان را فرو پوشانده است .
امام على عليه السلام :
إنَّ أبغَضَ الخَلائقِ إلى اللّه ِ رَجُلانِ : رَجُلٌ وَكَلَهُ اللّه ُ إلى نَفسِهِ ··· و رَجُلٌ قَمَشَ جَهلاً ، مُوضِعٌ في جُهّالِ الاُمَّةِ ··· فهُو مِن لَبسِ الشُّبُهاتِ في مِثلِ نَسجِ العَنكَبُوتِ ، لا يَدرِي أصابَ أم أخطَأ .
براستى كه منفورترين مردمان نزد خدا دو كس مى باشند ، كسى كه خداوند او را به خودش وا گذاشته است . . . و كسى كه جهالت و نادانى را از اين سو و آن سو فراهم آورده و در ميان نادانان اين امت تاخت و تاز مى كند . . . در برابر ابهامِ شبهات ، همچون تار عنكبوت است ، نمى داند درست داورى مى كند يا نادرست .
امام على عليه السلام ـ به عمّار بن ياسر چون شنيد كه با مغيرة بن شعبه در موضوعى مجادله مى كند ـ فرمود :
دَعْهُ يا عمّارُ ؛ فإنّهُ لَم يَأخُذْ مِنَ الدِّينِ إلاّ ما قارَبَهُ مِنَ الدنيا ، و عَلى عَمْدٍ لَبَّسَ على نَفسِهِ ، لِيَجعَلَ الشُّبُهاتِ عاذِرا لِسَقَطاتِهِ .
رهايش كن اى عمّار! زيرا او از دين خود جز آنچه به دنيايش نزديك كند ، چيزى فرا نگرفته است و به عمد، امور را بر خود مشتبه ساخته، تا شبهات را بهانه اى براى لغزشها و خلاف كارى هاى خويش كند .
امام على عليه السلام ـ در نامه اى به معاويه ـ نوشت :
و أردَيتَ جِيلاً مِنَ الناسِ كَثيرا ، خَدَعتَهُم بِغَيِّكَ ، و ألقَيتَهُم في مَوجِ بَحرِكَ ، تَغشاهُمُ الظُّلُماتُ ، و تَتَلاطَمُ بِهِمُ الشُّبُهاتُ
تو گروه بسيارى از مردم را تباه كردى ، آنان را با گمراهى خويش فريفتى و در موج درياى [پليديهاى ]خود افكندى، كه تاريكيها آنان را فرو پوشانده و [امواج ]شبهات بر سر آنان به تلاطم در آمده است .
امام على عليه السلام :
و أشهَدُ أنَّ محمّدا عَبدُهُ و رسولُهُ ، أرسَلَهُ بِالدِّينِ المَشهورِ ، و العَلَمِ المَأثُورِ ، و الكِتابِ المَسطورِ ، و النُّورِ الساطِعِ ، و الضِّياءِ اللاّمِعِ ، و الأمرِ الصّادِعِ ؛ إزاحَةً لِلشُّبُهاتِ ، و احتِجاجا بِالبَيِّناتِ ، و تَحذِيرا بِالآياتِ .
گواهى مى دهم كه محمّد ، بنده و فرستاده خداست ، او را با دينِ بلند آوازه و نشانه برگزيده و كتابِ نبشته و نورِ درخشان و پرتو تابان و فرمانِ آشكار و جدا كننده حق از باطل فرستاد تا شبهات را بزدايد و با دليل و برهان ، استدلال كند و با آيات هشدار دهد .
وجوب درنگ در هنگام پيش آمدن شبهه
امام على عليه السلام :
أمسِكْ عن طَريقٍ إذا خِفتَ ضَلالَهُ ؛ فإنَّ الكَفَّ عن حَيرَةِ الضَّلالَةِ خَيرٌ مِن رُكُوبِ الأهوالِ .
از پيمودن راهى كه بيمِ گمراهى در آن را دارى خوددارى كن ؛ زيرا باز ايستادن از سرگشتگىِ گمراهى ، بهتر از رو يا رو شدن با هول و هراسهاست .
امام على عليه السلام :
مِنَ التَّوفِيقِ الوُقُوفُ عِندَ الحَيرَةِ .
درنگ كردن هنگام سرگردانى ، از توفيق است .
امام على عليه السلام :
لا وَرَعَ كالوُقوفِ عِندَ الشُّبهَةِ .
هيچ پارسايى چون درنگ كردن هنگام روبرو شدن با شبهه نيست .
امام على عليه السلام :
أصلُ الحَزمِ الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ .
اصل احتياط، توقف هنگام شبهه است .
امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزند خود حسن عليه السلام ـ فرمود :
اُوصِيكَ يا حسنُ ـ و كَفى بكَ وَصِيّا ـ بما أوصانِي بهِ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ··· الصَّمتُ عِندَ الشُّبهَةِ .
اى حسن! تو را سفارش مى كنم ـ و همين سفارش تو را بس است ـ به آنچه كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا بدان سفارش فرمود . . . خاموشى هنگام شبهه .
امام على عليه السلام :
إنَّ مَن صَرَّحَت لَهُ العِبَرُ عَمّا بَينَ يَدَيهِ مِنَ المَثُلاتِ ، حَجَزَتهُ التَّقوى عن تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ .
هر كه از كيفرهايى كه بر سر پيشينيانش آمده است، عبرت گيرد ، تقوا و پرهيزگارى او را از فرو افتادن در ورطه شبهات باز دارد .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا گفت ـ :
و وَفِّقْني إذا اشتَكَلَتْ عَلَيَّ الاُمُورُ لأَِهداها ، و إذا تَشابَهَتِ الأعمالُ لأَِزكاها ، و إذا تَناقَضَتِ المِلَلُ لأَِرضاها .
خدايا! هرگاه امور بر من مبهم و پيچيده شد ، مرا به درست ترين آنها ، و هرگاه عملها بر من مشتبه گشت به پاكيزه ترين آنها، و هرگاه عقايد و مذاهب متناقض شدند به پسنديده ترينشان توفيقم ده .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا گفت ـ :
و ارزُقْني صِحّةً في عِبادَةٍ ، و فَراغا في زَهادَةٍ ، و عِلما في استِعمالٍ ، و وَرَعا في إجمالٍ .
خدايا! تندرستى همراه با عبادت ، و آسودگى همراه با زهد، و علم با عمل، و پارسايى همراه با اعتدال (ميانه روى) روزيم فرما .
امام باقر عليه السلام :
الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ خَيرٌ مِن الاِقتِحامِ في الهَلَكَةِ ، و تَركُكَ حَديثا لم تَروِه خَيرٌ مِن رِوايَتِكَ حَديثا لَم تُحصِهِ .
درنگ كردن هنگام پيش آمدن شبهه، بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاكت است. و حديثى را روايت نكنى ، بهتر است از اين كه حديثى را نفهميده روايت كنى .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش زراره از حق خدا بر بندگان ـ فرمود :
أن يَقُولُوا ما يَعلَمُونَ ، و يَقِفُوا عِندَ ما لا يَعلَمُونَ .
حق خدا بر بندگان اين است كه آن گويند كه مى دانند و در آنچه نمى دانند درنگ كنند .
امام صادق عليه السلام :
أورَعُ الناسِ مَن وَقَفَ عِندَ الشُّبهَةِ .
پارساترين مردم كسى است كه به گاه شبهه توقّف كند .
امام جواد عليه السلام :
أقصَدُ العُلَماءِ للمَحَجَّةِ المُمسِكُ عِندَ الشُّبهَةِ .
آن عالِمى بيشتر ره پوى راه روشن است ، كه هنگام شبهه باز ايستد .
وجوب فرو گذاشتن شبهه ها
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
دَعْ ما يَرِيبُكَ إلى ما لا يَرِيبُكَ؛ فإنّكَ لَن تَجِدَ فَقدَ شَيءٍ تَرَكتَهُ للّه ِِ عَزَّ و جلَّ .
آنچه را كه به شبهه ات مى اندازد فرو گذار و آنچه را كه موجب شبهه براى تو نمى شود ، به كار بند ؛ زيرا فقدان چيزى را كه براى خداوند عزّ و جلّ فرو گذاشته اى ، هرگز حسّ نخواهى كرد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
دَعْ ما يَرِيبُكَ إلى ما لا يَرِيبُكَ ، فَمَن رَعى حَولَ الحِمى يُوشِكْ أن يَقَعَ فيهِ .
آنچه را كه به شبهه ات مى اندازد ، ترك كن، و آن را به كار بند كه برايت شبهه انگيز نيست؛ زيرا كسى كه پيرامون منطقه قرق شده بچراند، در آستان وارد شدن به قرقگاه قرار دارد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الاُمورُ ثلاثةٌ : أمرٌ تَبَيَّنَ لكَ رُشدُهُ فاتَّبِعْهُ ، و أمرٌ تَبَيَّنَ لكَ غَيُّهُ فاجتَنِبْهُ ، و أمرٌ اختُلِفَ فيهِ فَرُدَّهُ إلى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .
امور سه گونه اند : امرى كه درستى آن بر تو روشن است ، پس آن را دنبال كن ، امرى كه نادرستى آن بر تو آشكار است ، پس از آن دورى كن، و امرى كه در آن اختلاف است ، پس آن را به خداوند عزّ و جلّ ارجاع ده .
امام على عليه السلام :
حَلالٌ بَيِّنٌ و حَرامٌ بَيِّنٌ و شُبُهاتٌ بَينَ ذلكَ ، فَمَن تَرَكَ ما اشتَبَهَ علَيهِ مِن الإثم فهُو لِما استَبانَ لَهُ أترَكُ .
حلالى آشكار وجود دارد و حرامى آشكار و ميان اين دو، شبهه هاست ؛ پس كسى كه آنچه را احتمال گناه مى دهد فرو گذارد ، بي گمان، حرامى را كه برايش آشكار است، بيشتر فرو مى گذارد .
امام على عليه السلام :
إيّاكَ و الوُقوعَ في الشُّبُهاتِ ، و الوَلُوعَ بِالشَّهَواتِ ؛ فإنّهُما يَقتادانِكَ إلى الوُقُوعِ في الحَرامِ و رُكُوبِ كَثيرٍ مِنَ الآثامِ .
زنهار از افتادن در شبهات و آزمندى به شهوات ؛ زيرا اين دو امر، تو را به افتادن در حرام و ارتكاب بسيارى از گناهان مى كشانند .
امام على عليه السلام :
الاُمورُ ثلاثةٌ : أمرٌ بانَ لكَ رُشدُهُ فاتَّبِعْهُ ، و أمرٌ بانَ لكَ غَيُّهُ فاجتَنِبْهُ ، و أمرٌ أشكَلَ علَيكَ فَرَدَدْتَهُ إلى عالِمِهِ .
كارها سه گونه اند : كارى كه درستى آن بر تو روشن است ، پس آن را دنبال كن ، كارى كه نادرستى آن بر تو آشكار است ، پس از آن دورى كن ، و كارى كه برايت مبهم است ، پس آن را به داناى آن وا گذار .
امام على عليه السلام ـ در نامه اى به عثمان بن حنيف ، كارگزار خود در بصره ـ نوشت :
أمّا بعدُ يا بنَ حُنَيفٍ فقد بَلَغَني أنَّ رَجُلاً مِن فِتيَةِ أهلِ البصرةِ دَعاكَ إلى مَأدَبَةٍ ، فَأسرَعتَ إلَيها ··· فانظُرْ إلى ما تَقضِمُهُ مِن هذا المَقضَمِ ، فَما اشتَبَهَ علَيكَ عِلمُهُ فالفِظْهُ ، و ما أيقَنتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنهُ
اما بعد ، اى پسر حنيف! به من خبر رسيده كه مردى از جوانان بصره تو را به وليمه اى دعوت كرده و تو به آن شتافته اى . . . پس ، بنگر كه بر سر اين سفره بر چه غذايى دندان مى نهى ، آنچه را كه حلال و حرامش بر تو آشكار نيست ، از دهان بيرون افكن و آنچه را به پاكىِ راههاىِ فراهم آوردنش يقين دارى، بخور .
امام صادق عليه السلام :
إنّما الاُمورُ ثلاثةٌ : أمرٌ بَيِّنٌ رُشدُهُ فَيُتَّبَعُ ، و أمرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجتَنَبُ ، و أمرٌ مُشكِلٌ يُرَدُّ عِلمُهُ إلى اللّه ِ و إلى رسولِهِ ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : حَلالٌ بَيِّنٌ ، و حَرامٌ بَيِّنٌ ، و شُبُهاتٌ بَينَ ذلكَ ، فَمَن تَرَكَ الشُّبُهاتِ نَجا مِنَ المُحَرَّماتِ ، و مَن أخَذَ بِالشُّبُهاتِ ارتَكَبَ المُحَرَّماتِ و هَلَكَ مِن حيثُ لا يَعلَمُ .
امور سه گونه اند : امرى كه درستى آن روشن است ، پس بايد آن را دنبال كرد، امرى كه نادرستى اش آشكار است ، پس بايد از آن دورى نمود ، و امرى مبهم است ، پس بايد علم آن را به خدا و رسولش ارجاع داد . رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : حلالى روشن وجود دارد و حرامى روشن و در اين ميان امورى است مشتبه و مبهم ؛ پس هر كه شبهات را رها كند ، از حرامها نجات يابد و هر كه شبهات را پى گيرد مرتكب حرامها شود و ندانسته به هلاكت در افتد .
شاخه هاى شبهه
امام على عليه السلام :
الشَّكُّ عَلى أربَعِ شُعَبٍ : على المِريَةِ و الهَولِ و التَّرَدُّدِ و الاستِسلامِ .
شكّ چهار شاخه دارد : ستيز و مجادله كردن [در دين] ، ترس ، ترديد ، و تسليم شدن.
امام على عليه السلام :
إعجابٌ بِالزِّينةِ، و تَسويلُ النَّفسِ ، و تَأوُّلُ العِوَجِ ، و لَبسُ الحَقِّ بالباطِلِ .
شبهه چهار شاخه دارد ؛ دل باختن در برابر آراستگى ، وسوسه نفْس ، توجيه كردن كجيها ، و آميختن حق به باطل .
میزان الحکمه،جلد پنجم.