پرسیدن (دانش جویی) در احادیث
۲۶ اسفند ۱۳۹۳ 0عناوین
كليد دانش
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
العِلمُ خَزائنُ و مَفاتِيحُهُ السُّؤالُ، فَاسألُوا رَحِمَكُمُ اللّه ُ فإنّهُ يُؤجَرُ أربَعةٌ : السائلُ ، و المُتَكلِّمُ ، و المُستَمِعُ ، و المُحِبُّ لَهُم
دانش گنجينه هايى است و كليدهاى آنها پرسش است ؛ پس ، رحمت خدا بر شما ، بپرسيد كه بر اثر آن چهار نفر پاداش مى يابند : پرسنده ، گوينده ، شنونده و دوستدار آنان .
( تحف العقول : ۴۱ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
السُّؤالُ نِصفُ العِلمِ .
پرسيدن، نيمى از دانش است .
( كنز العمّال : ۲۹۲۶۰ )
امام على عليه السلام :
القُلوبُ أقفالٌ مَفاتِحُها السُّـؤالُ .
دلها ، قفلهايى هستند كه كليدهاى آنها پرسيدن است .
( غرر الحكم : ۱۴۲۶ )
امام على عليه السلام :
سَلْ عَمّا لا بُدَّ لكَ مِن عِلمِهِ و لا تُعذَرُ في جَهلِهِ .
سؤال كن آنچه را كه بايد بدانى و در ندانستنش معذور نيستى .
( غرر الحكم : ۵۵۹۵ )
امام زين العابدين عليه السلام :
لا تَزهَدْ في مُراجَعَةِ الجَهلِ و إن كُنتَ قد شُهِرتَ بخِلافِهِ .
در برطرف كردن نادانى [از خود ]بى توجّهى مكن ، هرچند برخلاف آن [به دانايى ]شهرت يافته باشى.
( بحار الأنوار : ۷۸/۱۶۱/۲۱ )
خوب پرسيدن
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلمِ .
خوب پرسيدن نيمى از دانش است .
( كنز العمّال : ۲۹۲۶۲ )
امام على عليه السلام :
مَن أحسَنَ السؤالَ عَلِمَ ، مَن عَلِمَ أحْسَنَ السُّؤالَ .
هر كه خوب سؤال كند، دانا شود ؛ هر كه دانا باشد، خوب سؤال كند .
( غرر الحكم : ۷۹۳۳ ـ ۷۶۷۴ )
امام على عليه السلام :
إذا سَألتَ فَاسأل تَفَقُّها و لا تَسألْ تَعَنُّتا؛ فإنَّ الجاهِلَ المُتَعَلِّمَ شَبيهٌ بالعالِمِ ، و إنَّ العالِمَ المُتَعَسِّفَ شَبيهٌ بالجاهِلِ .
هرگاه پرسشى كردى، براى دانا شدن بپرس و به منظور درمانده كردن سؤال نكن ؛ زيرا شخص نادانى كه در پى آموختن باشد، همچون عالِم است و عالِمى كه در بيراهه قدم بنهد، مانند جاهل است .
( غرر الحكم : ۴۱۴۷ )
امام على عليه السلام ـ در پاسخ به مردى كه از ايشان سؤال معمّا گونه اى پرسيد ـ فرمود :
سَلْ تَفَقُّها ، و لا تَسْأل تَعَنُّتا ؛ فإنّ الجاهِلَ المُتَعَلِّمَ شَبيهٌ بالعالِمِ ، و إنَّ العالِمَ المُتَعَسِّفَ (المُتَعَنِّفَ) شَبيهٌ بالجاهِلِ المُتَعَنِّتِ .
به قصد چيز ياد گرفتن بپرس نه براى آزردن و درمانده كردن ؛ زيرا جاهلى كه در صدد آموختن باشد همانند عالم است و عالمى كه در بيراهه قدم نهد همچون جاهلى است كه به قصد درمانده كردن مى پرسد .
( نهج البلاغة : الحكمة ۳۲۰ )
امام على عليه السلام :
الناسُ مَنقُوصُونَ مَدخُولُونَ إلاّ مَن عَصَمَ اللّه ُ ، سائلُهُم مُتَعَنِّتٌ ، و مُجِيبُهُم مُتَكَلِّفٌ .
مردم، كوته انديش و كم خِرَدند، مگر آن كس كه خدايش نگه دارد . پرسنده شان، به قصد درمانده كردن مى پرسد و پاسخ دهنده شان پر مدّعاست .
( نهج البلاغة : الحكمة ۳۴۳ )
كنز العمّال به نقل از عامر بن واثله :
شهِدتُ عليَّ بنَ أبي طالبٍ عليه السلام يخطُبُ، فقالَ في خُطبتِهِ : سَلُوني ، فَوَ اللّه ِ لا تَسألُونِّي عن شَيءٍ يكونُ إلى يَومِ القِيامَةِ إلاّ حَدَّثتُكُم بهِ··· فَقامَ .حديث إليهِ ابنُ الكَوّاءِ فقالَ : يا أميرَ المؤمنينَ ، ما الذّارِياتُ ذَرْوا ؟ فقالَ لَهُ : وَيلَكَ سَلْ تَفَقُّهاً ، و لا تَسأل تَعَنُّتا
شاهد بودم كه على بن ابى طالب خطبه خواند و در آن فرمود : از من بپرسيد ؛ زيرا به خدا سوگند ، درباره هر چيزى تا روز قيامت ، از من بپرسيد، جوابش را به شما مى دهم . . . ابن كوّاء برخاست و گفت : اى امير مؤمنان! «الذاريات ذروا» يعنى چه؟ حضرت فرمود : واى بر تو! براى چيز آموختن بپرس ، براى درمانده كردن نپرس.
( كنز العمّال : ۴۷۴۰ )
خوددارى از پرس و جوهاى بيجا
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ اللّه َ تبارَكَ و تعالى حَدَّ لَكُم حُدُودا فلا تَتَعَدَّوها··· و عَفا لَكُم عن أشياءَ رَحمَةً مِنهُ مِن غَيرِ نِسيانٍ فلا تَكَلَّفُوها .
پخداى تبارك و تعالى براى شما حدودى را معين كرده است و شما از آن حدود فراتر نرويد . . . و چيزهايى را هم از روى رحمت و مهربانى ، نه از باب فراموشى ، بر شما بخشيده است؛ پس، براى دانستن آنها، زياد كنجكاوى نكنيد .
( الأمالي للطوسي : ۵۱۱/۱۱۱۶ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره بنى اسرائيل ـ فرمود :
إنّهُم اُمِرُوا بِأدنى بَقَرَةٍ، لكِنَّهُم لَمّا شَدَّدُوا على أنفُسِهِم شَدَّدَ اللّه ُ عليهم . و ايمُ اللّه ِ لَو أنّهم لَم يَستَثنُوا ما تَبَيَّنَتْ لَهُم إلى آخِرِ الدَّهرِ .
آنان به آوردن يك ماده گاو ساده و معمولى مأمور شدند ، اما وقتى بر خودشان سخت گرفتند ، خدا هم بر آنان سخت گرفت ، و به خدا قسم چنانچه نمى گفتند «و اگر خدا بخواهد هدايت مى شويم»، [آن گاو مورد نظر ]تا ابد برايشان معلوم نمى شد.
( التبيان في تفسير القرآن : ۱/۲۹۹ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لولا أنَّ بنِي إسرائيلَ قالوا : «و إنّا إنْ شاءَ اللّه ُ لَمُهْتَدُونَ»(بقره،70) . ما اُعطُوا أبَدا ، و لَو أنّهُمُ اعتَرَضُوا بَقَرةً مِن البَقَرِ فَذَبَحُوها لأَجزَأتْ عَنهُم ، و لكنَّهُم شَدَّدُوا فَشَدَّدَ اللّه ُ علَيهِم .
اگر چنين نبود كه بنى اسرائيل گفتند : «و اگر خدا خواهد هدايت مى شويم» ديگر هرگز [هدايت الهى] به آنان داده نمى شد و اگر آنها از ميان گاوها ماده گاوى را مى گرفتند و آن را ذبح مى كردند پذيرفته مى شد ، اما آنان سخت گرفتند و خداوند هم بر ايشان سخت گرفت .
( الدرّ المنثور : ۱/۱۸۹ )
مجمع البيان :
قيلَ ـ في سببِ نزولِ قولهِ تعالى : «لا تَسْأَلُوا عَن أشياءَ . . .» ـ : خَطَبَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ : إنَّ [ اللّه َ] .حديث كَتَبَ علَيكُمُ الحَجَّ، فقامَ عُكاشةُ ابنُ محصنٍ و قيل : سُراقةُ بنُ مالكٍ فقالَ : أ فِي كُلِّ عامٍ يا رسولَ اللّه ِ؟فَأعرَضَ عَنهُ حَتّى عادَ مَرَّتَينِ أو ثلاثا ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : وَيحَكَ و ما يُؤمِنُكَ أن أقولَ : نَعَم ؟! و اللّه ِ لو قُلتُ : نَعَم ، لَوَجَبَتْ ، و لَو وَجَبَتْ ما استَطَعتُم ، و لَو تَرَكتُمْ لَكَفَرتُمفَاترُكُوني كما تَرَكتُكُم ، فإنّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بكَثرَةِ سُؤالِهِم و اختِلافِهِم على أنبِيائهِم، فإذا أمَرتُكُم بِشَيءٍ فَأْتُوا مِنهُ ما استَطَعتُم ، و إذا نَهَيتُكُم عن شَيءٍ فَاجتَنِبوهُ .
گفته شده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره آيه «مپرسيد از چيزهايى كه . . .» فرمود : خداوند حج را بر شما واجب فرمود . سپس عكاشة بن محصن ـ و به روايتى سراقة بن مالك ـ برخاست و عرض كرد : اى رسول خدا! آيا هر سال واجب است؟ پيامبر اعتنايى نفرمود ، تا آن كه عكاشه، دو يا سه بار سؤالش را تكرار كرد . در اين هنگام رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : واى بر تو! چه چيز تو را مطمئن كرده كه نگويم : آرى؟! به خدا قسم اگر بگويم : آرى ، هر آينه واجب مى شود و در صورتى كه واجب شود ، توان انجام آن را نداريد و چنانچه ترك كنيد كافر مى شويد . پس ، تا من شما را وا گذاشته ام ، شما نيز مرا وا گذاريد . همانا پيشينيان شما به سبب همين پرس و جوهاى زيادشان و سؤال پيچ كردن پيامبران خود ، هلاك شدند . بنا بر اين ، هرگاه به شما دستورى دادم در حدّ توان آن را انجام دهيد و هر گاه از چيزى نهى كردم از آن دورى كنيد .
( مجمع البيان : ۳/۳۸۶ )
امام على عليه السلام :
إنّ اللّه َ افتَرَضَ علَيكُم فَرائضَ فلا تُضَيِّعُوها ··· و سَكَتَ لَكُم عن أشياءَ و لَم يَدَعها نِسيانا فلا تَتَكَلَّفُوها .
خداوند متعال تكاليفى را بر شما واجب كرد، پس آنها را فرو مگذاريد . . . و چيزهايى را نيز مسكوت گذاشته و فرو گذاشتن آنها از روى فراموشى نيست . پس، براى دانستن آنها پرس و جو نكنيد .
( نهج البلاغة: الحكمة ۱۰۵ )
از من بپرسيد، پيش از آن كه مرا از دست دهيد
امام على عليه السلام :
سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني؛ فَلأََنا بِطُرُقِ السماءِ أعلَمُ منّي بِطُرُقِ الأرضِ
از من بپرسيد پيش از آن كه از دستم دهيد ؛ زيرا من به راههاى آسمان ، داناتر از راههاى زمينم .
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۹ )
امام على عليه السلام :
سَلُوني قبلَ أن تَفقِدُوني ··· سَلُوني فإنَّ عندِي عِلمَ الأوَّلِينَ و الآخِرِينَ . أما و اللّه ِ لَو ثُنِيَتْ لي وسادَةٌ فَجَلَسْتُ علَيها لأَفتَيْتُ أهلَ التَّوراةِ بِتَوراتِهِم .
بپرسيد از من، پيش از آن كه مرا از دست بدهيد··· بپرسيد از من، كه دانش اولين و آخرينِ خلايق نزد من است . هان! به خدا سوگند اگر بر مسند قضاوت بنشينم، در ميان پيروان تورات بر اساس توراتشان داورى كنم .
( بحار الأنوار:۱۰/۱۱۷/۱ )
امام على عليه السلام :
سَلُوني قبلَ أن تَفقِدُوني ، فَوالَّذِي فَلَقَ الحَبَّةَ و بَرَأ النَسَمَةَ لو سَألتُمُوني عن أيَّةِ آيَةٍ في لَيلٍ اُنزِلَتْ أو في نَهارٍ اُنزِلَتْ ، مَكِّيِّها و مَدَنِيِّها ، سَفَرِيِّها و حَضَرِيِّها ، ناسِخِها و مَنسوخِها ، و مُحكَمِها و مُتَشابِهِها ، و تَأوِيلِها و تَنزِيلِها لأَخبَرتُكُم .
بپرسيد از من، پيش از آن كه مرا از دست دهيد . سوگند به آن كه دانه را شكافت و خلايق را آفريد، اگر از من بپرسيد كه كدام آيه در شب نازل شده و كدام در روز ، مكّىِ آن كدام است و مدنى اش كدام ، كدام در سفر نازل شده و كدام در حَضَر ، ناسخ آن كدام است و منسوخش كدام ، محكمش چيست و متشابهش كدام ، تأويلش چيست و تنزيلش چه ، هر آينه شما را از آن آگاه مى سازم .
( بحار الأنوار : ۱۰/۱۱۸/۱ )
امام على عليه السلام :
فَاسألُوني قبلَ أن تَفقِدُوني ، فَوَالذي نَفسِي بِيَدِهِ لا تَسألُونِّي عن شَيءٍ فيما بَينَكُم و بينَ الساعَةِ ، و لا عَن فئةٍ تَهدِي مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُكُم بناعِقِها و قائدِها و سائقِها ، و مُناخِ رِكابِها، و مَحَطِّ رِحالِها ، و مَن يُقتَلُ مِن أهلِها قَتلاً ، و مَن يَموتُ مِنهُم مَوتا ، و لَو قد فَقَدتُمُوني و نَزَلَتْ بِكُم كَرائهُ الاُمورِ ، و حَوازِبُ الخُطُوبِ ، لأَطرَقَ كثيرٌ مِنَ السائلينَ ، و فَشِلَ كثيرٌ مِنَ المَسؤولِينَ .
بپرسيد از من، پيش از آن كه از دستم دهيد ؛ زيرا سوگند به آن كه جانم در دست اوست، از هم اكنون تا روز رستاخيز درباره هيچ چيز و هيچ گروهى كه صد نفر را گمراه مى كند و گروهى كه صد نفر را به راه راست مى برد سؤال نمى كنيد، مگر آن كه شما را آگاه كنم كه چه كسى نداى دعوت را به آنها سر مى دهد و چه كسى آن ها را به دنبال خود مى كِشد و چه كسى آنان را به جلو مى راند و كجا به استراحت مى پردازند و كجا اتراق مى كنند و بار مى گشايند ، كدامين آنها كشته مى شوند و كدامشان [به مرگ طبيعى ]مى ميرند . اگر مرا از دست دهيد و پيشامدهاى ناگوار و كارهاى دشوار برايتان رخ دهد ، هر آينه بسيارى از پرسش كنندگان خاموش شوند و بسيارى از پاسخ دهندگان در جواب بمانند .
( نهج البلاغة : الخطبة ۹۳ )
امام على عليه السلام :
سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني ، فأنا لا اُسألُ عَن شَيءٍ دُونَ العرشِ إلاّ أجَبتُ فيهِ ، لا يَقولُها بَعدي إلاّ مُدَّعٍ أو كَذّابٌ مُفتَرٍ .
بپرسيد از من، پيش از آن كه مرا از دست دهيد؛ زيرا درباره هر چيزى ، جز [زيرِ ]عرش ، از من سؤال شود ، جوابش را بدهم. هر كه پس از من اين سخن را بگويد، يا مدّعى است يا دروغگو و افترا زننده.
( بحار الأنوار : ۱۰/۱۲۶/۶ )
«نمى دانم» نصف دانش است
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارش به ابوذر ـ فرمود :
يا أبا ذَرٍّ ، إذا سُئلتَ عن عِلمٍ لا تَعلَمُهُ فَقُل : لا أعلَمُهُ تَنجُ مِن تَبِعَتِهِ ، و لا تُفْتِ بما لا عِلمَ لكَ بهِ تَنجُ مِن عَذابِ اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ .
اى ابوذر! اگر درباره چيزى از تو سؤال شد كه نمى دانى ، بگو : نمى دانم، تا از پيامدهاى آن خلاص شوى و درباره آنچه نمى دانى فتوا مده، تا از عذاب خدا در روز قيامت نجات يابى .
( مكارم الأخلاق : ۲/۳۶۴/۲۶۶۱ )
امام على عليه السلام :
لا يَستَحيِي العالِمُ إذا سُئلَ عمّا لا يَعلَمُ أن يَقولَ : لا عِلمَ لي بِهِ .
عالم هر گاه از او سؤالى شود كه پاسخش را نمى داند، از اين كه بگويد : «پاسخش را نمى دانم» ، شرم نمى كند .
( المحاسن : ۱/۳۲۸/۶۶۴ )
امام على عليه السلام :
مَن تَرَكَ قولَ «لا أدري» اُصِيبَتْ مَقاتِلُهُ .
هر كه جمله «نمى دانم» را ترك گويد ، به هلاكت درافتد .
( نهج البلاغة : الحكمة ۸۵ )
امام على عليه السلام :
قولُ «لا أعلَمُ» ، نِصفُ العِلمِ .
گفتنِ «نمى دانم»، نصف دانش است.
( غرر الحكم : ۶۷۵۸ )
امام باقر عليه السلام :
ما عَلِمتُم فَقُولُوا ، و ما لَم تَعلَمُوا فقولوا : اَللّه ُ أعلَمُ ، إنّ الرَّجُلَ لَيَنتَزِعُ بالآيَةِ مِنَ القرآنِ يَخِرُّ فيها أبعَدَ مِن السماءِ .
آنچه مى دانيد بگوييد و هرگاه چيزى نمى دانيد ، بگوييد : خدا داناتر است . همانا مرد، آيه اى از قرآن بيرون مى كشد و [ندانسته به تفسير آن مى پردازند و با اين كار ]از آن ، به فاصله اى دورتر از آسمان [تا زمين] ، سقوط مى كند (منحرف مى شود) .
( بحار الأنوار : ۲/۱۱۹/۲۵ )
امام صادق عليه السلام :
إذا سُئلَ الرَّجُلُ مِنكُم عمّا لا يَعلَمُ فَلْيَقُلْ : لا أدري ، و لا يَقُلْ : اَللّه ُ أعلَمُ ، فَيُوقِعَ في قلبِ صاحِبِهِ شَكّا ، و إذا قالَ المسؤولُ : لا أدرِي فلا يَتَّهِمْهُ السائلُ
هرگاه از يكى از شما سؤالى شد كه پاسخش را نمى داند ، بگويد : نمى دانم، و نگويد : خدا داناتر است ؛ زيرا با اين جمله، در دل دوست خود شك و ترديد مى افكند ؛ امّا هر گاه كسى كه از او سؤال شده بگويد: نمى دانم، پرسنده به او بد گمان نمى شود.
( الكافي : ۱/۴۲/۶ )
امام صادق عليه السلام :
للعالِمِ إذا سُئلَ عن شيءٍ و هُو لا يَعلَمُهُ أن يقولَ : اَللّه ُ أعلَمُ ، و ليسَ لِغَيرِ العالِمِ أن يقولَ ذلكَ .
عالم حق دارد كه هرگاه سؤالى از او شود كه پاسخش را نمى داند، بگويد : خدا داناتر است ، اما غير عالم حق ندارد چنين بگويد . [بلكه بايد بگويد : نمى دانم] .
( الكافي : ۱/۴۲/۵ )
امام صادق عليه السلام :
إنَّ مَن أجابَ في كُلِّ ما يُسألُ عَنهُ لَمَجنُونٌ .
هر كس به هر سؤالى كه از او مى شود پاسخ دهد ، ديوانه است.
( بحار الأنوار : ۲/۱۱۷/۱۵ )
میزان الحکمه، جلد پنجم
برای مشاهده گزیده ای از احادیث و روایات این موضوع در قاب تصویری به (مجموعه حدیث تصویری درباره پرسش) مراجعه کنید.