قرائت کتب انبیا علیه السلام از زبان امام علی علیه السلام
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0روایت شده است: روزی سلمان فارسى و ابوذر غفارى و جمعی از اصحاب مقابل پيامبر (ص) زانو زدند و اندوه بر چهره ايشان آشكار بود و گفتند: اى رسول خدا! پدر و مادرمان به فداى تو باد. ما از گروهى در باره برادر و پسر عمويت سخنانى مىشنويم كه اندوهگين مىشويم و اكنون از شما اجازه مىخواهيم كه پاسخ آنان را بدهيم. پيامبر فرمودند: چه چيزى در باره برادر و پسر عمويم على بن ابى طالب مىگويند؟ گفتند: مىگويند چه فضيلتى براى على در مورد پيشى گرفتن او به اسلام آوردن است و حال آنكه به هنگام ظهور اسلام او كودك و كوچك بوده است و امثال اين سخنان. پيامبر (ص) پرسيدند: همين موضوع شما را اندوهگين مىسازد؟ گفتند: آرى به خدا سوگند. پيامبر فرمودند:
ایمان اوردن انبیاء گذشته در کودکی از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله ):
حضرت ابراهیم (علیه السلام):
شما را به خدا سوگند از شما مىپرسم كه مگر از كتابهاى گذشتگان نمىدانيد كه چون ابراهيم (ع) را پدرش از بيم پادشاه سركش بيرون برد و مادرش ابراهيم (ع) را كنار تودههاى خاكى كه بر لبه جويى بود و در فاصله هنگام غروب تا آغاز شب از آن آب مىگذشت قرار داد، «1» همين كه مادر كودك را آنجا بر زمين نهاد، كودك برخاست و بر چهره و سر خود دست مىكشيد و مكرر و فراوان لا اله الا الله مىگفت و سپس پارچهيى را گرفت و بر خود پيچيد و مادرش كه او را چنين ديد سخت به بيم و ترس افتاد. آنگاه ابراهيم برابر مادرش شروع به هروله (حركت در حالى كه شانهها را تكان دهند) كرد و چشمهاى خود را به سوى آسمان دوخت و خداوند عز و جل در اين باره چنين فرموده است: «همچنين ما به ابراهيم ملكوت آسمانها و زمين را نشان داديم تا از يقين- دارندگان باشد، پس چون شب تاريك بر او نمودار شد ستاره رخشانى ديد. گفت:اين پروردگار من است.» تا آنجا كه مىفرمايد: «من از آنچه شما شريك خدا قرار مىدهيد بيزارم.» «آيات 75 تا 78 انعام»
حضرت موسی (علیه السلام)
و نيز مىدانيد كه فرعون چنان در جستجوى موسى (ع) بود كه شكم زنان باردار را مىدريد و كودكان را مىكشت براى اينكه موسى (ع) را بكشد، و همين كه مادرش موسى (ع) را زاييد فرمان داده شد كه كودك را در صندوقى نهد و آن را به دريا (رود نيل) افكند و مادر سرگردان شد تا آنكه فرزند با او به گفتگو آمد و گفت: اى مادر مرا به دريا بيفكن و چون اين سخن را گفت مادرش به وحشت افتاد و گفت:پسركم بيم آن دارم كه غرق شوى. موسى فرمود: اندوهگين مباش كه خداوند مرا پيش تو بر مىگرداند و مادر سرانجام چنان كرد و موسى (ع) در آن صندوق بر روى دريا چندان باقى ماند كه به ساحل رسيد و با تمام وجود در اختيار مادرش قرار گرفت، بدون آنكه هيچ خوراكى خورده يا مايعى آشاميده باشد و سالم و معصوم به دامان مادر برگشت و روايت شده است كه اين مدت هفتاد روز يا هفت ماه طول كشيده است و خداوند متعال در مورد كودكى موسى (ع) چنين فرموده است: ( 39 و 40 طه) «تا تربيت و پرورشت به نظر ما انجام گيرد، آنگاه كه خواهرت در جستجوى تو بود و مىگفت مىخواهيد شما را راهنمايى كنم به كسى كه كفالت اين طفل را بر عهده بگيرد و ترا پيش مادرت باز گردانديم تا چشمش روشن گرديد.»
حضرت عیسی (علیه السلام)
و مگر در باره عيسى بن مريم (ع) خداى عز و جل چنين نفرموده است كه «از زير آن درخت او را ندا كرد كه غمگين مباش كه خداى زير پاى تو چشمه آبى جارى كرد ...» « 25تا 31 مريم.» و مگر عيسى (ع) به هنگام تولد و هنگامى كه مادرش به او اشاره كرد سخن نگفت و قرآن در اين مورد مىگويد: «گفتند چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن گوييم؟ عيسى گفت: همانا كه من بنده خدايم كه كتاب آسمانى به من عنايت شده است.» «3» بنا بر اين مىبينيد كه عيسى (ع) به هنگام تولد سخن گفته است و به او در همان سن و سال كتاب آسمانى و نبوت خاصه عنايت شده است و چون سه روز از عمر او گذشته به گزاردن نماز و پرداخت زكات سفارش شده است و روز دوم تولدش با مردم سخن گفته است.
ولادت امام علی علیه السلام و ایمان آوردن ایشان:
در ادامه پیامبر چنین فرمودند: به هنگام تولد على حبيب من جبرئيل فرود آمد و به من گفت: اى حبيب خدا! پروردگارت سلام مىرساند و به تو مژده و شاد باش تولد برادرت على را مىدهد و مىفرمايد: هنگام ظهور پيامبرى تو و آشكار شدن وحى بر تو نزديك شده است كه اينك ترا با برادر و وزير و خليفه و همانند خودت تأييد كردم و به وسيله او نام ترا بلند آوازه و بازويت را استوار ساختم. من شتابان برخاستم و ديدم فاطمه دختر اسد و مادر على در حال درد زايمان است و او ميان زنان و قابلههاست. حبيب من جبريل به من دستور داد كه ميان خودت و فاطمه دختر اسد پردهيى بياويز و پس از اينكه على را بدنیا آمد او را ببین.
من چنان كردم كه فرمان داده شده بودم. سپس جبريل به من گفت دست راست خود را دراز كن كه على هم سر سلسله اصحاب يمين تو است. من دست راست خود را به سوى فاطمه دختر اسد دراز كردم. ناگاه على را در دست خود ديدم در حالى كه دست راست خود را بر گوش راست خود نهاده و بر آيين حقيقت اذان و اقامه میگفت و گواهى به يگانگى خداوند و پيامبرى من مىداد
قرائت کتب انبیاء پیشین از زبان امام علی علیه السلام:
امام علی علیه السلام پس از گواهی به یگانگی خداوند و یپامبری رو به پیامبر کرد و گفت: اى رسول خدا! اجازه مىفرمايى كه بخوانم؟ گفتم: آرى بخوان
صحیفه آدم: و سوگند به آن كس كه جان محمد در دست اوست، او شروع به خواندن صحيفه هايى كه بر آدم (ع) نازل شده است كرد، همان صحيفه ها كه پسر آدم شيث (ع) براى برپا داشتن احكام آن قيام كرده بود و از نخستين حرف تا آخرين حرف آن را خواند و اگر شيث حاضر میبود همانا اقرار مىكرد كه على از او بهتر آن را حفظ دارد.
تورات موسی: سپس تورات موسى (ع) را چنان خواند كه اگر موسى (ع) حضور مىداشت، اقرار مىفرمود كه على بهتر از او آن را حفظ دارد. سپس زبور داود (ع) را خواند همان گونه كه اگر داود حضور مىداشت چنان اقرار مىكرد
انجیل عیسی : و پس از آن انجيل عيسى (ع) را همان گونه خواند كه اگر عيسى (ع) به حضورش مىآمد همچنان اقرار مى- كرد
قرآن: و سپس قرآنى را كه خداوند بر من نازل فرموده است، از آغاز تا پايان چنان خواند كه او را چنان ديدم همچون خودم كه اينك آن را از حفظ مىدانم حافظ آن بود، بدون اينكه در آن هنگام من آيهيى از آيات قرآن را شنيده باشم. آنگاه على با من و من با او چنان با يك ديگر سخن گفتيم كه پيامبران و اوصياى ايشان با يك ديگر سخن مىگويند و سپس على (ع) به حالت كودكى خود برگشت.
قدر و منزلت اهل البیت علیه السلام نزد خداوند
و سپس پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به اصحاب خود فرمود: و شما براى چه اندوهگين مى- شويد و چرا از گفتار مردمى كه نسبت به خداوند متعال در شك و ترديدند افسرده مىشويد؟ مگر نمىدانيد كه من برترين پيامبران و جانشين و وصى من برترين اوصيا است و اينكه پدرم آدم (ع) چون نام من و على و دخترم فاطمه و حسن و حسين را و نام فرزندان ايشان را بر پايه عرش با نور نوشته ديد، عرضه داشت: بار خدايا، اى سرور من! آيا آفريدهيى كه در پيشگاهت گرامىتر از من باشد آفريدهيى؟ فرمود: اگر صاحبان اين نامها نبودند، همانا آسمان برافراشته و زمين گسترده و هيچ فرشته مقربى را نيافريده بودم و هيچ پيامبر مرسلى، و نه ترا خلق كرده بودم، و چون آدم ترك اولى كرد و از او لغزشى سر زد از خداوند متعال به حق ما مسألت كرد كه توبهاش را بپذيرد و لغزش او را بيامرزد و خداوند خواسته او را پذيرفت و اجابت فرمود، و ما همان كلماتى بوديم كه آدم آنها را از خداوند عز و جل فرا گرفت «1» و خداوند توبهاش را پذيرفت و لغزشش را آمرزيد و به آدم فرمود: بر تو مژده باد كه صاحبان اين نامها از ذريه و فرزندان تو هستند و آدم خداوند خود را ستود و به وجود ما بر فرشتگان افتخار كرد و اين نمونهيى از فضيلت ما و بخشش و فضل خداوند بر ماست.
سلمان و همراهانش برخاستند و مىگفتند: ما رستگارانيم و پيامبر (ص) به ايشان فرمودند: آرى شما رستگارانيد و بهشت براى شما آفريده شده است و دوزخ براى دشمنان ما و دشمنان شما آفريده شده است.(2)
پی نوشت:
(1)بحارالانوار،ج35،ص22و37؛روضه الوعظین ص72 و امالی شیخ طوسی:ص80.
(2)آفتاب کعبه، محمدباقر انصاری، قم: نشر مولود کعبه،1376،صص64-65.