اهل بيت (علیهم السلام) به روایت کشف الاسرار میبدی
۰۵ خرداد ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
ابوبكر نقاش حكايت كرد از امام مسلمانان على مرتضى [علیه السلام] كه روزى جهودى مرا گفت: در كتابِ شما آيتى است بر من مشكل شده، اگر كسى آن را تفسير كند تا اشكالِ من حل شود، من مسلمان شوم. امام گفت: آن چه آيت است؟ گفت: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»«1»؛ مگر نه شما می گوييد كه به راهِ راستيم و دين روشن؟ اگر چنين است و بر شك نه ايد در دين خويش، چرا می خواهيد و آنچه داريد چرا می جوييد؟ (اگر بر طریق هدایت هستید پس چرا هدایت را طلب می کنید؟)
امام گفت: قومى از پيامبران و دوستان خدا پيش از ما به بهشت رفتند و به سعادت ابد رسيدند. ما از الله می خواهيم تا آن راه كه به ايشان نموده، به ما نمايد و آن طاعت كه ايشان را بر آن داشت تا به بهشت رسيدند، ما را بر آن دارد تا ما نيز بر ايشان در رسيم و در بهشت شويم.
گفت آن اشكالِ وى حل شد و مرد مسلمان گشت.«2»
******************
على مرتضى، ابن عمّ مصطفى، شوهر خاتون قيامت فاطمه زهرا كه خلافت را حارسى بود و اوليا را صدر و بدر بود،... رقيب عصمت و نبوت بود، عنصر علم و حكمت بود، اخلاص و صدق و يقين و توكل و تقوى و ورع، شعار و دثار وى بود، حيدر كرّار بود، صاحب ذوالفقار بود، سيد مهاجر و انصار بود.
روز خيبر مصطفى [صلی الله علیه وآله] گفت:
لأعطيَّنَ هذه الرَّايَةَ غَداً رَجُلًا يَفْتَحُ اللهُ علی يَدَيْهِ، يُحِبُّ اللهَ ورَسولَهُ، ويحبُّهُ اللهُ و رَسولُهُ.
فردا اين رايت نصرتِ اسلام به دست مردى دهم كه خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست دارند.
همه شب، صحابه در اين انديشه بودند كه فردا عَلَمِ اسلام و رايت نصرت «لا اله الّا الله» به كدام صدّيق خواهد سپرد.
ديگر روز مصطفى [صلی الله علیه وآله] گفت: أينَ على بن ابى طالب؟ گفتند: يا رسول الله! هو يَشتَكى عَيْنَيْهِ. چشمش به درد است.
گفت: او را بياوريد. بياوردند. زبانِ مباركِ خويش به چشم او بيرون آورد، شفا يافت و نورى نو در بينايى وى حاصل شد و رايتِ نصرت به وى داد.«3»
*******************
ابن عباس گفت: شبى از شبها على [علیه السلام] مرا گفت: چون نماز خفتن گزارده باشى، نزديك من حاضر شو تا تو را فايده اى دهم، گفتا:
وَكَانَت لَيْلَةً مُقْمِرَةً.«4»
على [علیه السلام] گفت:
مَا تفسير الألفِ مِنَ الحَمدِ؟«5»
گفتم: تو بدانى اى على! پس در سخن آمد و يك ساعت از ساعات شب در تفسير الف «الحمد» سخن گفت... يك ساعت ديگر در تفسير حرف لام سخن گفت. پس در حاء همچنان و در ميم همچنان و در دال همچنان. چون از تفسير اين حروف فارغ گشت، برق عمود الفجر صبح صادق، از مشرق سر بر می زد.
از اينجا گفت على [علیه السلام]:
لَو شئْتُ لَأَوْقَرتُ سَبْعينَ بَصراً، مِن تفسيرِ سوُرَةِ الفَاتِحَةِ.«6»
ابن عباس گفت: علم خود در جنب علم على [علیه السلام] چنان ديدم: «كَالغَدِيْرِ الصَّغِير فِى البَحْرِ»«7».«8»
___________________________
پی نوشت:
(1)- «ما را به راه راست راهنمائى كن»، فاتحه (1): 6.
(2)- كشف الأسرار، ابوالفضل ميبدى: 1/ 18.
(3)- كشف الأسرار، ابوالفضل ميبدى: 3/ 151، 150.
(4)- شبى مهتابی بود.
(5)- تفسير الف «الحمد» چيست؟
(6)- اگر می خواستم هفتاد شتر را از تفسير سوره حمد بار می كردم.
(7)- مانند آبگيرى كوچك در برابر دريا.
(8)- كشف الأسرار، ابوالفضل ميبدى: 10/ 686.
منبع: اهل بيت عليهم السلام عرشيان فرش نشين، شیخ حسین انصاریان