خرسندی خدا در احادیث
۳۰ بهمن ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام
موجبات خشنودى خدا
لقمان عليه السلام ـ به فرزندش ـ فرمود :
يا بُنَيَّ مَن يُرِدْ رِضوانَ اللّه ِ يُسخِطْ نفسَهُ كثيرا ، و مَن لا يُسخِطْ نفسَهُ لا يَرضى بهِ .
فرزندم! كسى كه خشنودى خدا را بخواهد ، نفْس خود را زياد ناخشنود مى كند و هركه نفْس خويش را ناخشنود نكند، خدا را خشنود نسازد .
امام على عليه السلام :
ثلاثٌ يُبلِغْنَ بالعَبدِ رِضوانَ اللّه ِ : كَثرَةُ الاستِغفارِ ، و خَفْضُ الجانِبِ ، و كَثرَةُ الصَّدَقَةِ .
سه چيز است كه بنده را به خشنودى خدا مى رساند : استغفار زياد ، فروتنى، و صدقه دادن زياد .
امام على عليه السلام :
مَن أسخَطَ بَدَنَهُ أرضى رَبَّهُ ، و مَن لَم يُسخِطْ بَدَنَهُ عَصى رَبَّهُ .
هركه بدن خود را ناخشنود سازد پروردگارش را خشنود كند و هركه بدن خود را ناخشنود نكند پروردگارش رانافرمانى كرده باشد .
امام على عليه السلام :
إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى أخفى أربَعةً في أربَعةٍ : أخفى رِضاهُ في طاعَتِهِ فلا تَستَصغِرَنَّ شيئا مِن طاعَتِهِ فرُبّما وافَقَ رِضاهُ و أنتَ لا تَعلَمُ··· .
خداوند تبارك و تعالى چهار چيز را در دل چهار چيز نهفته است : . . . خشنودى خود را در طاعتش نهفته است ؛ پس هيچ طاعتى از او را خُرد مشمار ؛ زيرا ، بسا كه آن طاعت با خشنودى خدا همراه باشد و تو بى خبر باشى .
امام على عليه السلام :
اِعلَمُوا أنَّهُ لَن يَرضى عَنكُم بِشيءٍ سَخِطَهُ على مَن كانَ قَبلَكُم ، و لَن يَسخَطَ علَيكُم بِشَيءٍ رَضِيَهُ مِمَّن كانَ قَبلَكُم .
بدانيد كه خداوند هرگز از شما خشنود نخواهد شد ، كه به خاطر آن بر پيشينيانتان خشم گرفته و هرگز از شما ناخشنود نخواهد شد ، كه به آن جهت از پيشينيانتان خشنود شده است .
امام على عليه السلام :
أوصاكُم بالتَّقوى ، و جَعَلَها مُنتَهى رِضاهُ و حاجَتَهُ مِن خَلقِهِ .
شما را به پرهيزگارى سفارش كرد و آن را منتهاى خشنودى خود و خواسته اش از بندگان خويش قرار داد .
امام على عليه السلام :
هَيهاتَ ! لا يُخدَعُ اللّه ُ عن جَنَّتِهِ ، و لا تُنالُ مَرضاتُهُ إلاّ بطاعَتِهِ .
هيهات! بهشت خدا را با فريب نمى توان از او گرفت ، و خشنودى او جز با طاعتش به دست نيايد .
امام على عليه السلام :
رِضا اللّه ِ سبحانَهُ مَقرونٌ بطاعَتِهِ .
خشنودى خداوند سبحان ، قرين طاعت اوست .
امام زين العابدين عليه السلام :
إنَّ أرضاكُم عِندَ اللّه ِ أسبَغُكُم على عِيالِهِ .
همانا مرضى ترين شما نزد خداوند كسى است كه خانواده خود را بيشتر در گشايش و رفاه قرار دهد .
خشنودى خدا و خشنودى به قضا
بحار الأنوار :
رُويَ أنّ موسى عليه السلام قالَ : يا رَبِّ ، دُلَّني على عَمَلٍ إذا أنا عَمِلتُهُ نِلتُ بهِ رِضاكَ . فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : يا بنَ عِمرانَ ، إنّ رِضايَ في كُرهِكَ و لَن تُطِيقَ ذلكَ ··· فَخَرَّ موسى عليه السلام ساجِدا باكِيا فقالَ : يا رَبِّ ، خَصَصتَنِي بالكَلامِ ، و لَم تُكَلِّمْ بَشَرا قَبلِي ، و لَم تَدُلَّني على عَمَلٍ أنَالُ بهِ رِضاكَ ! فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : إنّ رِضاي في رِضاكَ بِقَضائي .
روايت شده است كه موسى عليه السلام گفت : پروردگارا! مرا به كارى راهنمايى كن كه هرگاه به آن عمل كنم خشنودى تو را به دست آورم . پس ، خداوند به او وحى فرمود كه : اى پور عمران! همانا خشنودى من در ناخشنودى توست و تو طاقت اين را ندارى ··· موسى عليه السلام گريه كنان به سجده افتاد و عرض كرد : پروردگارا! تو مرا به افتخار سخن گفتن [با خودت] سر افراز كردى و پيش از من با هيچ بشرى سخن نگفتى و حالا مرا به كارى كه بدان سبب به خشنودى تو نايل آيم رهنمون نمى شوى؟ پس ، خداوند به او وحى فرمود : همانا خشنودى من در خشنودى تو از قضاى من است .
بحار الأنوار : موسى عليه السلام عرض كرد :
يا رَبِّ دُلَّني على أمرٍ فيهِ رِضاكَ عَنّي أعمَلُهُ ؟ فأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : إنّ رِضايَ في كُرهِكَ و أنتَ ما تَصبِرُ على ما تَكرَهُ ، قالَ : يا رَبِّ ، دُلَّنِي علَيهِ ؟ قالَ : فإنَّ رِضايَ في رِضاكَ بِقَضائي .
اى پروردگار من ! مرا به كارى كه خشنودى تو از من در آن است راهنمايى فرما، تا بدان عمل كنم. خداوند به او وحى فرمود كه : همانا خشنودى من در ناخشنودى توست و تو بر آنچه ناخوش مى دارى صبر نتوانى كرد . موسى عرض كرد : پروردگارا! مرا به آن كار راهنمايى فرما . خداوند فرمود : خشنودىِ من در خشنودىِ تو از قضاىِ من است .
نشانه هاى خشنودى خدا
بحار الأنوار :
يا رَبِّ أخبِرْني عن آيَةِ رِضاكَ عن عَبدِكَ ، فَأوحَى اللّه ُ تعالى إلَيهِ : إذا رَأيتَني اُهَيِّئُ عبدِي لطاعَتِي و أصرِفُهُ عن مَعصِيَتي ، فذلكَ آيَةُ رِضايَ .
روايت شده است كه موسى عليه السلام گفت : پروردگارا ! مرا از نشانه خشنودى خود از بنده ات خبر ده . خداوند متعال به او وحى كرد : هرگاه ديدى كه من بنده ام را براى طاعت خود آماده و از معصيتم روي گردان مى كنم ، اين نشانه خشنودى من است .
بحار الأنوار : در حديث معراج آمده است :
فَمَن عَمِلَ بِرِضايَ اُلزِمُهُ ثلاثَ خِصالٍ : اُعَرِّفُهُ شُكرا لا يُخالِطُهُ الجَهلُ ، و ذِكرا لا يُخالِطُهُ النِّسيانُ ، و مَحَبَّةً لا يُؤثِرُ على مَحَبَّتِي مَحَبَّةَ المَخلوقينَ .
هر كه براى خشنودى من عمل كند، سه خصلت را با او همراه كنم : شكرى را به او بشناسانم كه با جهل آميخته نباشد ، و ذكرى را كه با فراموشى نياميخته باشد ، و محبّتى را كه محبّت مخلوقات را بر محبّت من ترجيح ندهد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
علامةُ رِضا اللّه ِ عن خَلقِهِ رُخصُ أسعارِهِم ، و عَدلُ سُلطانِهِم ، و عَلامَةُ غَضَبِ اللّه ِ على خَلقِهِ جَورُ سُلطانِهِم و غَلاءُ أسعارِهِم .
نشانه خشنودى خدا از خلقش ، ارزانى نرخها و دادگرى فرمانروايشان است ، و نشانه خشم خدا بر خلقش ، ستمگرى فرمانروايشان و گرانى نرخهاست .
امام على عليه السلام :
علامَةُ رِضا اللّه ِ سبحانَهُ عن العَبدِ ، رِضاهُ بما قَضَى بهِ سبحانَهُ لَهُ و علَيهِ .
نشانه خشنودى خداى سبحان از بنده ، خشنودى اوست به آنچه خداى سبحان به سود و زيان او مقدّر فرموده است .
خشنودى خلق و ناخشنودى خالق
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن طَلَبَ مَرضاةَ الناسِ بما يُسخِطُ اللّه َ كانَ حامِدُهُ مِنَ الناسِ ذامّا ، و مَن آثَرَ طاعَةَ اللّه ِ بِغَضَبِ الناسِ كَفاهُ اللّه ُ عَداوَةَ كُلِّ عَدُوٍّ ، و حَسَدَ كُلِّ حاسِدٍ ، و بَغيَ كُلِّ باغٍ ، و كانَ اللّه ُ عزّ و جلّ لَهُ ناصِرا و ظَهيرا .
هركه خشنودى و ستايش مردم را با چيزى طلبد كه خدا را ناخشنود مى كند ، همان ستايندگان او ، نكوهشگر او خواهند شد و هركه طاعت خدا را بر خشم مردم ترجيح دهد ، خداوند او را از دشمنىِ هر دشمنى و حسادتِ هر حسودى و تجاوزِ هر تجاوزگرى نگه دارد و خداوندعزّ و جلّ ياور و پشتيبان او باشد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن طَلَبَ رِضا مخلوقٍ بِسَخَطِ الخالِقِ سَلَّطَ اللّه ُ عزّ و جلّ علَيهِ ذلكَ المَخلوقَ .
هركه براى جلب خشنودى مخلوقى ، آفريدگار را ناخشنود كند ، خداوند عزّ و جلّ آن مخلوق را بر او مسلّط گرداند .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن طَلَبَ مَحامِدَ الناسِ بمَعاصِي اللّه ِ عادَ حامِدُهُ مِنهُم ذامّا ، و مَن أرضى الناسَ بِسَخَطِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلَيهِم ، و مَن أرضى اللّه َ بسَخَطِ الناسِ كَفاهُ اللّه ُ شَرَّهُم ، و مَن أحسَنَ ما بَينَهُ و بَينَ اللّه ِ كَفاهُ اللّه ُ ما بَينَهُ و بَينَ الناسِ .
هركه بخواهد ستايشهاى مردم را با معصيتهاى خدا به دست آورد ، ستاينده او به نكوهنده اش تبديل شود و هركه با ناخشنود كردن خدا، مردم را خشنود كند ، خداوند او را به آنان وا گذارد و هركه با ناخشنودى مردم، خدا را خشنود كند ، خداوند او را از شرّ و گزند آنان نگه دارد و هركه رابطه ميان خود و خدا را نيكو گرداند ، خداوند آنچه را ميان او و مردم است كفايت كند .
امام على عليه السلام ـ در نامه خود به محمّد بن ابى بكر ـ نوشت :
إنِ استَطَعتَ أن لا تُسخِطَ رَبَّكَ برِضا أحَدٍ مِن خَلقِهِ فَافعَلْ؛ فإنَّ في اللّه ِ عزّ و جلّ خَلَفا مِن غَيرِهِ ، و لَيسَ في شيءٍ سِواهُ خَلَفٌ مِنهُ .
اگر بتوانى كارى كنى كه براى خشنودى آفريده اى از آفريدگان خدا، پروردگارت را ناخشنود نكنى ، چنين كن ؛ زيرا [خشنودى] خدا جانشين هر خشنودى اى هست اما هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود .
امام حسين عليه السلام :
مَن طَلَبَ رِضا اللّه ِ بِسَخَطِ الناسِ كَفاهُ اللّه ُ اُمُورَ الناسِ ، و مَن طَلَبَ رِضا الناسِ بِسَخَطِ اللّه ِ ، وَكَلَهُ اللّه ُ إلى النّاسِ .
هركه خشنودى خدا را با ناخشنودى مردم بطلبد ، خداوند او را از امور مردم بى نياز كند و هركه خشنودى مردم را با ناخشنود كردن خدا بجويد ، خداوند او را به مردم وا گذارد .
امام رضا عليه السلام :
مَن أرضَى سُلطانا بما يُسخِطُ اللّه َ خَرَجَ مِن دِينِ اللّه ِ
هركه براى خشنودىِ فرمانروايى ، خدا را ناخشنود سازد ، از دين خدا خارج شده است .
امام جواد عليه السلام :
لا يَضُرُّكَ سَخَطُ مَن رِضاهُ الجَورُ .
ناخشنودى كسى كه ستم خشنودش مى كند ، به تو زيان نرساند .
امام هادى عليه السلام :
مَنِ اتَّقى اللّه َ يُتَّقى ، و مَن أطاعَ اللّه َ يُطاعُ ، و مَن أطاعَ الخالِقَ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلوقينَ ، و مَن أسخَطَ الخالِقَ فَقَمِنٌ أن يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلوقينَ .
هركه از خدا بترسد، مردم از او بترسند و هركه خدا را فرمان برد، مردم از او فرمان برند و هركه آفريدگار را اطاعت كند، به ناخشنودى آفريدگان اعتنايى نورزد و هر كه آفريدگار را ناخشنود كند ، سزاوار است كه مورد خشم و ناخشنودى آفريدگان قرار گيرد .
میزان الحکمه،جلد چهارم.