معاد (نشانه های  فرا رسیدن  قیامت) در احادیث

معاد (نشانه های فرا رسیدن قیامت) در احادیث

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0 معارف

نشانه هاى فرا رسيدن قيامت :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به اين كه قيامت كى فرا مى رسد ـ فرمود :

ما المَسؤولُ عنها بِأعلَمَ مِنَ السّائلِ ، و سَاُخبِرُكَ عَن أشراطِها : ···

إذا كانَتِ الحُفاةُ العُراةُ رُؤوسَ النّاسِ فَذاكَ مِن أشراطِها ،

و إذا تَطاوَلَ رُعاةُ البُهمِ فِي البُنيانِ فَذاكَ مِن أشراطِها ،

في خَمسٍ مِنَ الغَيبِ لا يَعلَمُهُنَّ إلاّ اللّه ُ « إنَّ اللّه َ عِنْدَهُ عِلْمُ السّاعَةِ »

در اين باره، سؤال شونده از سؤال كننده بيشتر نمى داند ، اما نشانه هاى آن را برايت مى گويم :

··· هر گاه پابرهنگانِ لخت، سران مردم شوند ، اين از نشانه هاى فرا رسيدن قيامت است

و هر گاه چرانندگان دام در ساختمانها با يكديگر رقابت كنند، اين از نشانه هاى فرا رسيدن قيامت است.

پنج چيز از غيب است و جز خدا كسى از آنها آگاه نيست  «علم فرا رسيدن زمان قيامت نزد خداست » . ( لقمان : ۳۴ )

( كنز العمّال : ۳۸۵۴۲ )

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 

لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّى يُعِزَّ اللّه ُ فيهِ ثَلاثا :

دِرهَما مِن حَلالٍ ، وَ عِلما مُستَفادا ، و أخا في اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .

قيامت بر پا نشود، مگر آن گاه كه خداوند سه چيز را كمياب گرداند :

درهمى از حلال، دانشى سودمند و برادرى در راه خداوند عزّ و جلّ.

(  كنز العمّال : ۳۸۶۰۰ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از نخستين نشانه فرا رسيدن قيامت ـ فرمود :

نارٌ تَحشُرُ النّاسَ مِنَ المَشرِقِ إلَى المَغرِبِ .

 آتشى كه مردم را از شرق تا غرب عالم فرا گيرد .

( بحار الأنوار : ۶/۳۱۱/۹ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 مِن أشراطِ السّاعَةِ أن يَفشُوَ الفالِجُ ، و مَوتُ الفُجأةِ .
 

شيوع فلج و مرگهاى ناگهانى از نشانه هاى قيامت است .

( الكافي : ۳/۲۶۱/۳۹ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إذا رَأيتَ ··· أصحابَ البُنيانِ ، يَتَطاوَلونَ بِالبُنيانِ

و رَأيتَ الحُفاةَ الجِياعَ العالَةَ كانوا رُؤوسَ النّاسِ

فَذاكَ مِن مَعالِمِ السّاعَةِ و أشراطِها .

 هر گاه ديدى ··· صاحبان ساختمانها در [ داشتن ] ساختمانها با يكديگر تفاخر و همچشمى مى كنند

و ديدى كه پابرهنگانِ گرسنه و تهيدست سران مردم شده اند،

اين از نشانه هاى فرا رسيدن قيامت باشد.

( انظر كنز العمّال : ۳۸۳۹۴ ، و انظر أيضا : ۱۵۴۳ ، ۳۰۲۵ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّى يَحمِلَ الرَّجُلُ جِرابَ المالِ فيَطوفَ بِه فَلا يَجِدَ أحَدا يَقبَلُهُ ،

فيَضرِبَ بِهِ الأرضَ فيَقولَ : لَيتَكَ لَم تَكُن ! لَيتَكَ كُنتَ تُرابا! .

 قيامت فرا نرسد، مگر آن گاه كه آدمى هميان پول را بردارد و بگردد ، اما كسى را نيابد كه آن را بپذيرد.

پس، هميان را بر زمين زند و گويد : اى كاش نبودى، اى كاش خاك بودى!

( كنز العمّال : ۳۷ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إذا تَقارَبَ الزَّمانُ انتَقَى المَوتُ خِيارَ اُمَّتي

كَما يَنتَقي أحَدُكُم خِيارَ الرُّطَبِ مِنَ الطَّبَقِ .
 

هرگاه زمان [ قيامت ] نزديك شود مرگ، نيكان امّت مرا گلچين مى كند  ،

همان گونه كه شما خرماهاى خوب را از سينى مى چينيد.

( الدعوات : ۲۳۵/۶۵۰ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّى تَطلُعَ الشَّمسُ مِن مَغرِبِها .

 قيامت بر پا نشود،مگر آن گاه كه خورشيد از مغرب طلوع كند.

( كنز العمّال : ۳۸۴۱۱ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
 

 مِن أشراطِ السّاعَةِ :

 كَثرَةُ القُرّاءِ و قِلَّةُ الفُقَهاءِ ، و كَثرَةُ الاُمَراءِ و قِلَّةُ الاُمَناءِ ، و كَثرَةُ المَطَرِ و قِلَّةُ النَّباتِ .

از نشانه هاى فرا رسيدن زمان قيامت، اين است كه

قرآن خوانان بسيارند و فقيهان اندك . فرمانروايان فراوانند و مردمان امين و امانتدار اندك. باران بسيار مى بارد، اما گياهان اندك مى رويند.

( بحار الأنوار : ۷۷/۱۶۳/۱۸۳ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 أيُّها النّاسُ ! إنَّ بَينَ يَدَيِ السّاعَةِ اُمورا شِدادا ، و أهوالاً عِظاما ، و زَمانا صَعبا

يَتَمَلَّكُ فيهِ الظَّلَمَةُ ، و يَتَصَدَّرُ فيهِ الفَسَقَةُ ،

و يُضامُ فيهِ الآمِرونَ بِالمَعروفِ ، و يُضطَهَدُ فيهِ النّاهونَ عَنِ المُنكَرِ .

فَأعِدّوا لِذلكَ الإيمانَ ، و عَضّوا عَلَيهِ بِالنَّواجِذِ ، وَ الجَؤُوا إلَى العَمَلِ الصّالِحِ

و أكرِهوا عَلَيهِ النُّفوسَ تُفضوا إلَى النَّعيمِ الدّائمِ .
 اى مردم ! همانا پيشاپيش قيامت امورى دشوار و هول و هراسهايى بزرگ و زمانه اى سخت است .

در آن زمان ستمگران زمامدار مى شوند و نابكاران منصب دار،

امر كنندگان به معروف مورد ستم واقع مى شوند و نهى كنندگان از منكر، تحت فشار قرار مى گيرند .

پس ايمان را براى آن روز آماده سازيد و بر آن سخت شكيبايى ورزيد و آن را به كار نيك و شايسته پناهنده سازيد

و جانها را بر [ پذيرش ] آن مجبور گردانيد، تا به نعمت جاويدان دست يابيد.

( أعلام الدين : ۳۴۳/۳۳ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا تَقومُ السّاعَةُ إلاّ عَلى شِرارِ الخَلقِ .

قيامت بر پا نشود، مگر براى آفريدگان بد.

( بحار الأنوار : ۶/۳۱۵/۲۵ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 

لا تَقومُ السّاعَةُ إلاّ عَلى شِرارِ النّاسِ .

قيامت بر پا نشود، مگر براى مردمان بد.

( كنز العمّال : ۳۸۴۸۶ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مِن شِرارِ النّاسِ مَن تُدرِكُهُمُ السّاعَةُ و هُم أحياءٌ .

 از بدترين مردمان كسانى هستند كه در زمان حيات خود قيامت را دريابند.

( كنز العمّال : ۳۸۴۷۳ )

امام على عليه السلام :

فَاللّه َ اللّه َ عِبادَ اللّه ِ !

فإنَّ الدّنيا ماضِيَةٌ بِكُم عَلى سَنَنٍ ، و أنتُم و السّاعَةُ في قَرَنٍ ،

و كأنَّها قَد جاءَت بِأشراطِها ، و أزِفَت بِأفراطِها .
 

از خدا بترسيد، اى بندگان خدا!

زيرا كه دنيا همه شما را از يك راه مى برد [ و با شما همان مى كند كه با گذشتگان كرد ]  و شما و زمان قيامت به يك ريسمان بسته هستيد

و گويا قيامت نشانه هاى خويش را آشكار ساخته و پرچمهايش را نزديك كرده است.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۰)

تفسير نور الثقلين :

و اختُلِف فِي الدُّخان :

فقيل : إنّه دخان يأتي من السماء قَبلَ قيام الساعة يَدخُل في أسماع الكفَرة حتّى يكونَ رأسُ الواحد كالرأس الحَنيذ ،

و يَعتَري المؤمنَ منه كهيئةِ الزُّكام،

و تكون الأرض كلّها كبَيتٍ اُوقِد فيه ليس فيه خِصاص

يمدّ ذلك أربعين يوما ،

عن عليّ و ابن عبّاس و الحسن .

درباره آيه « پس چشم به راه روزى باش كه آسمان، دودى آشكار بياورد » ( الدخان : ۱۰) ـ : درباره اين دود اختلاف نظر است.

به قولى آن دودى است كه، پيش از بر پا شدن قيامت، از آسمان مى آيد و در گوشهاى كفّار داخل مى شود، تا جايى كه سر هر يك از آنها مانند كلّه پخته و بريان شده مى گردد ،

و مؤمن از آن [دود] در حدّ زكام آسيب مى بيند،

زمين سراسر همچون خانه اى مى شود كه طعمه حريق شده و در آن هيچ سوراخ و شكافى نيست.

اين وضع چهل روز ادامه مى يابد.

اين قول از على و ابن عباس و حسن روايت شده است .

( تفسير نور الثقلين : ۴/۶۲۶/۲۵ )

1 - نفخه بيهوش كننده :

امام على عليه السلام :


 يُنفَخُ فِي الصُّورِ ، فَتَزهَقُ كُلُّ مُهجَةٍ ، و تَبكَمُ كُلُّ لَهجَةٍ ،

و تَذِلُّ الشُّمُّ الشَّوامِخُ ، و الصُّمُّ الرَّواسِخُ ، فَيَصِيرُ صَلدُها سَرابا رَقرَقا ، و مَعهَدُها قاعا سَملَقا .

در صور دميده مى شود و آن گاه هر جانى از بدن به در مى رود و هر زبانى لال مى شود

و كوههاى برافراشته و سنگهاى محكم و استوار خُرد مى شوند و دَر هم مى ريزند و سنگهاى سخت چون سرابى درخشان در نظر آيد و جاى آنها هموار و صاف گردد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۵- كما في بحار الأنوار : ۷/۱۱۵ )

 2- زمين لرزه :

امام على عليه السلام :

 اِحذَروا يَوما تُفحَصُ فيهِ الأعمالُ ، و يَكثُرُ فيهِ الزِّلزالُ ، و تَشيبُ فيهِ الأطفالُ .

بترسيد از روزى كه در آن اعمال وارسى مى شود و لرزش آن روز بسيار است و كودكان در آن روز پير مى شوند.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۷ )

 3- در هم كوفته شدن زمين :

امام على عليه السلام :

فَدُكَّتِ الأرضُ دَكّا دَكّا ، و مُدَّت لِأمرٍ يُرادُ بِها مَدّا مَدّا ،

وَ اشتَدَّ المُثارونَ إلَى اللّه ِ شَدّا شَدّا ، و تَزاحَفَتِ الخَلائقُ إلَى المَحشَرِ زَحفا زَحفا .

پس، زمين ريز ريز و هموار شود و براى هدف مورد نظر پهن و گسترده گردد ،

و مردگانِ برانگيخته شده، دوان دوان به سوى خدا بشتابند و خلايق دسته دسته، به سوى محشر هجوم آورند.

( الأمالي للطوسي : ۶۵۳/۱۳۵۳ )

امام على عليه السلام : 

حَتّى إذا بَلَغَ الكِتابُ أجَلَهُ ··· و قَلَعَ جِبالَها و نَسَفَها و دَكَّ بَعضُها بَعضا مِن هَيبَةِ جَلالَتِهِ و مَخوفِ سَطوَتِه .

تا آن گاه كه آن نوشته ( مقدّرات جهان ) زمانش به سر آيد··· و كوهها را از بُن بركند و پراكنده سازد و از هيبت جلال خدا و ترس از سطوت و شكوه او برخى بر برخى ديگر كوفته شود.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹ )

 

امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه « آرى،آن گاه كه زمين ريز ريز شود » ( الفجر : ۲۱ ـ فرمود :

هِيَ الزَّلزَلَةُ .
 مراد زلزله [ قيامت ] است.

( بحار الأنوار : ۷/۱۰۹/۳۴ )

 

 4- به حركت در آمدن كوهها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به مردى از ثقيف كه پرسيد : روز قيامت كوههاى به اين بزرگى چگونه خواهد بود؟ ـ فرمود :

إنَّ اللّه َ يَسوقُها بِأن يَجعَلَها كَالرِّمالِ ، ثُمَّ يُرسِلُ عَلَيها الرِّياحَ فتُفَرِّقُها .

خداوند آنها را به حركت در مى آورد و به ريگ و شن تبديل مى كند و آنگاه بادها را مى فرستد تا آنها را پراكنده كنند.

( مجمع البيان : ۷/۴۸ )

 

 5- گسترش يافتن زمين :

تفسير روح المعانى: حاكم به سندى نيكو از جابر از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت كرده است كه فرمود :

تُمَدُّ الأرضُ يَومَ القِيامَةِ مَدَّ الأديمِ ، ثُمَّ لا يَكونُ لاِبنِ آدَمَ مِنها إلاّ مَوضِعُ قَدَمَيهِ .

 روز قيامت، زمين مانند پوست دباغى شده پهن مى شود و فرزند آدم را از آن جز به اندازه جاى پايش نصيبى نباشد.

( تفسير الآلوسي : ۳۰/۷۹ )

 6- نفخه رستاخيز:

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ ابنَ آدَمَ لَفي غَفلَةٍ عَمّا خُلِقَ لَهُ ، إنَّ اللّه َ إذا أرادَ خَلقَهُ قالَ لِلمَلَكِ : اُكتُبْ رِزقَهُ ، اُكتُبْ أثَرَهُ ، اُكتُبْ أجَلَهُ ، شَقِيّا أم سَعيدا ، ثُمَّ يَرتَفِعُ ذلكَ المَلَكُ ، و يَبعَثُ اللّه ُ مَلَكا فيَحفَظُهُ حَتّى يُدرِكَ ثُمَّ يَرتَفِعُ ذلكَ المَلَكُ . ثُمَّ يُوَكِّلُ اللّه ُ بِهِ مَلَكَينِ يَكتُبانِ حَسَناتِهِ و سَيِّئاتِهِ . فإذا حَضَرَهُ المَوتُ ارتَفَعَ ذلكَ المَلَكانِ ، و جاءَ مَلَكُ المَوتِ لِيَقبِضَ رُوحَهُ . فإذا اُدخِلَ قَبرَهُ رُدَّ الرّوحُ في جَسَدِهِ و جاءَهُ مَلَكا القَبرِ فَامتَحَناهُ ثُمَّ يَرتَفِعانِ . فَإذا قامَتِ السّاعَةُ انحَطَّ عَلَيهِ مَلَكُ الحَسَناتِ و مَلَكُ السّيِّئاتِ فبَسَطا كِتابا مَعقودا في عُنُقِهِ ، ثُمَّ حَضَرا مَعَهُ واحِدٌ سائقٌ و آخَرُ شَهيدٌ . . . إنَّ قُدّامَكُم لَأمرا عَظيما لا تَقدِرونَهُ ، فَاستَعينوا بِاللّه ِ العَظيمِ !
 براستى كه آدمى زاده از آنچه براى او خلق شده غافل است. خداوند وقتى خواست او را بيافريند به فرشته فرمود: روزىِ او را، كردارِ او را، اجلِ او را و بدبخت بودن يا خوشبخت بودنِ او را بنويس. سپس آن فرشته [ اينها را مى نويسد و] به آسمان بالا مى رود و خداوند فرشته ديگرى را مى فرستد كه تا زمان بالغ شدنش از او نگهدارى مى كند، آن فرشته [اين مأموريت خود را انجام مى دهد و ]سپس بالا مى رود. آن گاه خداوند بر او دو فرشته مى گمارد تا كارهاى خوب و بدش را بنويسند. و چون زمان مرگش مى رسد آن دو فرشته نيز بالا مى روند و فرشته مرگ مى آيد و جانش را مى ستاند. پس، چون در گورش نهاده شد، روح به بدنش باز گردانده مى شود و دو فرشته قبر مى آيند و از او امتحان مى گيرند و آن گاه بالا مى روند. وقتى قيامت فرامى رسد، فرشته مأمور ثبت خوبيها و فرشته مأمور ثبت بديها بر وى فرود مى آيند و نامه اى را كه به گردنش بسته شده است مى گشايند. سپس با او به صحنه محشر مى آيند در حالى كه يكى او را به جلو مى راند و ديگرى به كارهايى كه كرده است گواهى مى دهد . . . همانا شما امرى عظيم پيش رو داريد كه طاقت آن را نداريد؛ پس از خداى بزرگ كمك بطلبيد!

( الميزان في تفسير القرآن : ۱۸/۳۵۷ )

 

بحار الأنوار :

لَمّا عادَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن تَبوكٍ إلَى المَدينَةِ قَدِمَ إلَيهِ عَمرُو بنُ مَعدي كَرِبَ ، فقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : أسلِمْ يا عَمرُو يُؤمِنْكَ اللّه ُ مِنَ الفَزَعِ الأكبَرِ ، قالَ : يا مُحمّدُ ، و ما الفَزَعُ الأكبَرُ ؟ فإنّي لا أفزَعُ ! فقالَ : يا عَمرُو ، إنَّهُ لَيسَ كما تَظُنُّ و تَحسَبُ ! إنَّ النّاسَ يُصاحُ بِهِم صَيحَةً واحِدَةً فَلا يَبقى مَيِّتٌ إلاّ نُشِرَ ، و لا حَيٌّ إلاّ ماتَ إلاّ ما شاءَ اللّه ُ ، ثُمَّ يُصاحُ بِهِم صَيحَةً اُخرى فيُنشَرُ مَن ماتَ و يَصُفُّونَ جَميعا ، و تَنشَقُّ السَّماءُ ، و تُهَدُّ الأرضُ ، و تَخِرُّ الجِبالُ هَدّا ··· فَأينَ أنتَ يا عَمرُو مِن هذا ؟! قالَ : ألا إنّي أسمَعُ أمرا عَظيما ، فآمَنَ بِاللّه ِ و رَسولِهِ ، و آمَنَ مَعَهُ مِن قَومِهِ ناسٌ و رَجَعوا إلى قَومِهِم .
هنگامى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از تبوك به مدينه مراجعت كرد، عمرو بن معدى كرب نزد آن حضرت آمد. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : اى عمرو! مسلمان شو تا خداوند تو را از آن هراس بزرگ ايمن دارد.عمرو گفت : اى محمّد! هراس بزرگ چيست؟ من نمى هراسم! حضرت فرمود : اى عمرو! آن گونه كه تو خيال مى كنى و مى پندارى نيست! يك بانگ سهمناك بر مردم زده مى شود و هر چه مرده است محشور مى شود و هر چه زنده است مى ميرد، مگر آنچه خدا بخواهد. سپس بانگ ديگرى بر آنها زده مى شود و تمام آنهايى كه مرده اند بر مى خيزند و همگى صف مى بندند و آسمان مى شكافد و زمين درهم فرو مى ريزد و كوهها متلاشى مى شوند··· اى عمرو! تو كجا و اينها كجا؟ عمرو گفت : هان! موضوع بزرگى مى شنوم؛ آن گاه به خدا و رسول او ايمان آورد و افرادى از قومش كه همراه او بودند نيز ايمان آوردند و به سوى مردم خود باز گشتند. 

( بحار الأنوار : ۷/۱۱۰/۳۸ )

امام على عليه السلام :

 « كُلُّ نَفسٍ مَعَها سائقٌ و شَهيدٌ » :

سائقٌ يَسوقُها إلى مَحشَرِها ، و شاهِدٌ يَشهَدُ عَلَيها بِعَمَلِها

 « با هر كسى [ كه مى آيد ] سوق دهنده و گواهى دهنده اى است » : ( ق :  ۲۱)

سوق دهنده او را به سوى محشر مى راند و گواهى دهنده به كارهايى كه كرده است گواهى مى دهد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۸۵ )

7- روز بيرون آمدن از گورها :

امام على عليه السلام :

و أنتُم و السّاعَةُ في قَرَنٍ ···

و كأنَّها قَد أشرَفَت بِزَلازِلِها ، و أناخَت بِكَلاكِلِها ، وَ انصَرَمَتِ [ انصَرَفتِ ] الدّنيا بِأهلِها ، و أخرَجَتهُم مِن حِضنِها .

 شما و قيامت به يك ريسمان بسته شده ايد···

گويى لرزه هايش را پيش آورده و سينه اش را پهن كرده است و دنيا از اهل خود دست كشيده و آنها را از دامان خويش بيرون كرده است.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۰ )

امام على عليه السلام :

و أرَجَّ الأرضَ و أرجَفَها ··· و أخرَجَ مَن فيها ، فجَدَّدَهُم بَعدَ إخلاقِهِم ، و جَمَعَهُم بَعدَ تَفَرُّقِهِم .

و زمين را سخت بجنباند و بلرزاندش ···و هر كه را درون آن است بيرون آورَد و پيكرهاى كهنه و پوسيده آنها را نو گردانَد و اجزاى پراكنده شان را گرد آورَد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹ )

امام على عليه السلام : 

حَتّى إذا تَصَرَّمَتِ الاُمورُ ، و تَقَضَّتِ الدُّهورُ ، و أزِفَ النُّشورُ ، أخرَجَهُم مِن ضَرائحِ القُبورِ .

تا آن گاه كه امور خلايق از هم بگسلد و روزگار سپرى گردد و قيامت نزديك شود. خداوند آنها را از شكاف ميان گورها و··· بيرون آورد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۸۳ )

امام زين العابدين عليه السلام :

أشَدُّ ساعاتِ ابنِ آدَمَ ثَلاثُ ساعاتٍ : السّاعَةُ الّتي يُعايِنُ فيها مَلَكَ المَوتِ ، و السّاعَةُ الّتي يَقومُ فيها مِن قَبرِهِ ، و السّاعَةُ الّتي يَقِفُ فيها بَينَ يَدَيِ اللّه ِ تَبارَكَ و تَعالى

سخت ترين لحظات فرزند آدم سه لحظه است : لحظه اى كه ملك الموت را مى بيند، لحظه اى كه از گور خود بر مى خيزد و لحظه اى كه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى مى ايستد.

( الخصال : ۱۱۹/۱۰۸ )

امام باقر عليه السلام : 

أيّامُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ثَلاثَةٌ : يَومُ يَقومُ القائمُ ، و يَومُ الكَرَّةِ ، و يَومُ القِيامَةِ .

ايّام اللّه سه روز است : روزى كه قائم قيام مى كند و روز رجعت و روز قيامت.

( الخصال : ۱۰۸/۷۵ )

امام رضا عليه السلام :

إنَّ أوحَشَ ما يَكونُ هذا الخَلقُ في ثَلاثَةِ مَواطِنَ :

يَومَ يولَدُ و يَخرُجُ مِن بَطنِ اُمِّهِ فيَرَى الدّنيا ،

و يَومَ يَموتُ فيُعايِنُ الآخِرَةَ و أهلَها .

و يَومَ يُبعَثُ فيَرى أحكاما لَم يَرَها في دارِ الدّنيا .

 وحشتناكترين زمان براى اين مخلوق در سه جاست :

روزى كه به دنيا مى آيد و از شكم مادرش بيرون مى آيد و دنيا را مى بيند و روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آن را مشاهده مى كند

و روزى كه برانگيخته مى شود و احكامى مى بيند كه در سراى دنيا آنها را نديده است.

(عيون أخبار الرضا : ۱/۲۵۷/۱۱ )

منبع:میزان الحکمه،جلد هشتم.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث