نامه اعمال در احادیث
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0نامه اعمال :
امام على عليه السلام :
فَاتَّقوا اللّه َ الّذي أنتُم بِعَينهِ و نَواصيكُم بِيَدِهِ ، و تَقَلُّبُكُم في قَبضَتِهِ .
إن أسرَرتُم ، عَلِمَهُ و إن أعلَنتُم ، كَتَبَهُ .
قَد وَكَّلَ بِذلكَ حَفَظَةً كِراما لا يُسقِطونَ حَقّا و لا يُثبِتونَ باطِلاً .
بترسيد از خدايى كه زير نظر او هستيد و اختيارتان در دست او و دگرگونى احوال و حركات و سكنات شما در كف اوست.
اگر چيزى را پنهان كنيد، آن را مى داند و اگر آشكار كنيد ، آن را مى نويسد.
نگهبانانى بزرگوار را بر اين كار گماشته است كه حقّى را از قلم نمى اندازند و چيزى را به ناحق ثبت نمى كنند.
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۳ )
امام على عليه السلام :
صاحِبُ اليَمينِ ، يَكتُبُ الحَسَناتِ و صاحِبُ الشِّمالِ ، يَكتُبُ السَّيِّئاتِ
و مَلَكا النَّهارِ ، يَكتُبانِ عَمَلَ العَبدِ بِالنَّهارِ و مَلَكا اللَّيلِ ، يَكتُبانِ عَمَلَ العَبدِ فِي اللَّيلِ .
فرشته دست راست كارهاى نيك را مى نويسد و فرشته دست چپ گناهان را
و دو فرشته روز، اعمال روز بنده را مى نويسند و دو فرشته شب ، اعمال شب او را مى نگارند.
( بحار الأنوار : ۵/۳۲۷/۲۲ )
تجسّم اعمال :
جبرئيل عليه السلام ـ در مقام اندرز به پيامبر صلى الله عليه و آله ـ گفت :
يا مُحَمَّدُ ! أحبِبْ مَن شِئتَ ؛ فإنَّكَ مُفارِقُهُ
وَ اعمَلْ ما شِئتَ ؛ فإنَّكَ مُلاقيهِ .
اى محمّد! هر كه را خواهى دوست بدار، اما بدان كه تو از او جدا مى شوى
و هر كارى كه مى خواهى بكن ، اما بدان كه آن را ديدار خواهى كرد.
( بحار الأنوار : ۷۱/۱۸۸/۵۴ )
جبرئيل عليه السلام ـ در مقام پند و اندرز به پيامبر صلى الله عليه و آله ـ گفت :
يا مُحَمَّدُ ! عِشْ ما شِئتَ ؛ فَإنَّكَ مَيِّتٌ
و أحبِبْ مَن أحبَبتَ ؛ فإنَّكَ مُفارِقُهُ
وَ اعمَلْ ما شِئتَ ؛ فإنَّكَ مُلاقيهِ .
اى محمّد! هر چه مى خواهى زندگى كن ؛ سرانجام مى ميرى .
هر كس را مى خواهى دوست بدار؛ سرانجام از او جدا مى شوى
و هر كارى كه مى خواهى بكن ؛ اما بدان كه آن را ديدار خواهى كرد.
( كنز العمّال : ۴۲۱۱۴ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در اندرز به قيس بن عاصم ـ فرمود :
إنَّهُ لا بُدَّ لَكَ ، يا قَيسُ ! مِن قَرينٍ يُدفَنُ مَعَكَ و هُوَ حَيٌّ و تُدفَنُ مَعَهُ و أنتَ مَيِّتٌ .
فإن كانَ كَريما ، أكرَمَكَ و إن كانَ لَئيما ، أسلَمَكَ .
ثُمَّ لا يُحشَرُ إلاّ مَعَكَ و لا تُبعَثُ إلاّ مَعَهُ و لا تُسألُ إلاّ عَنهُ ؛
و لا تَجعَلْهُ إلاّ صالِحا ؛
فإنَّهُ إن صَلُحَ ، أنِستَ بِه و إن فَسَدَ ، لا تَستَوحِشُ إلاّ مِنهُ
و هُوَ فِعلُكَ .
اى قيس ! ناچار تو را همدمى است كه با تو دفن مى شود و او زنده است و تو با او دفن مى شوى ، در حالى كه تو مرده اى .
اگر كريم و بزرگوار باشد ، تو را گرامى مى دارد و اگر پست و فرومايه باشد، تو را تسليم مى كند.
سپس آن همدم جز با تو محشور نمى شود و تو جز با آن برانگيخته نمى شوى و جز درباره او از تو بازخواست نمى شود ؛
پس آن را جز شايسته و صالح قرار مده ؛
زيرا اگر خوب باشد، با وى انس مى گيرى و اگر بد باشد، جز از او وحشت نمى كنى
و آن همدم، كردار توست.
( معاني الأخبار : ۲۳۳/۱ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ المُؤمِنَ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ ، صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ في صورَةٍ حَسَنَةٍ .
فيَقولُ لَهُ : ما أنتَ ؟ فَوَ اللّه ِ إنّي لَأراكَ امرَأَ الصِّدقِ .
فيَقولُ لَهُ : أنا عَمَلُكَ ؛
فيَكونُ لَهُ [نورا أو قائدا ] إلَى الجَنَّةِ
و إنَّ الكافِرَ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ ، صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ في صورَةٍ سَيِّئَةٍ و بِشارَةٍ سَيِّئَةٍ
فيَقولُ : مَن أنتَ ؟ فَوَ اللّه ِ إنّي لَأراكَ امرَأَ السَّوءِ .
فيَقولُ : أنا عَمَلُكَ ؛
فيَنطَلِقُ بِهِ حَتّى يَدخُلَ النّارَ .
مؤمن هر گاه از گور خود بيرون آيد، عملش به صورتى زيبا در برابرش مجسّم مى شود.
مؤمن به او مى گويد : تو كيستى ؟ به خدا قسم كه تو را شخص خوب و درستى مى بينم .
او مى گويد : من كردار تو هستم ؛
پس براى او نورى مى شود يا راهبرى به سوى بهشت
و كافر چون از گورش بيرون آيد ، كردارش به صورتى زشت و نويدى بد در برابرش مجسم مى شود.
او مى گويد : تو كيستى ؟ به خدا قسم كه تو را بد شخصى مى بينم
و او مى گويد : من كردار تو هستم ؛
پس او را مى برد و به آتش مى افكند.
( فى المصدر «نورٌ» أو «قائهٌ» - كنز العمّال : ۳۸۹۶۳ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره آيه « روزى كه در صور دميده شود گروه گروه بياييد » ( النبأ : ۱۸) ـ فرمود :
يُحشَرُ عَشرَةُ أصنافٍ مِن اُمَّتي أشتاتا ···
فأمّا الّذينَ عَلى صورَةِ القِرَدَةِ ، فَالقَتّاتُ مِنَ النّاسِ
و أمّا الّذينَ عَلى صورَةِ الخَنازيرِ، فَأهلُ السُّحتِ
و أمّا المُنَكَّسونَ عَلى رُؤوسِهِم ، فَآكِلَةُ الرِّبا
وَ العُميُ ، الجائرونَ فِي الحُكمِ
و الصُّمُّ و البُكمُ ، المُعجَبونَ بِأعمالِهِم
و الّذينَ يَمضَغونَ بِألسِنَتِهِم ، فَالعُلَماءُ و القُضاةُ الّذينَ خالَفَ أعمالُهُم أقوالَهُم
و المُقَطَّعَةُ أيديهِم و أرجُلُهُمُ ، الّذينَ يُؤذونَ الجِيرانَ
و المُصَلَّبونَ عَلى جُذوعٍ مِن نارٍ، فَالسُّعاةُ بِالنّاسِ إلَى السُّلطانِ
و الّذينَ أشَدُّ نَتْنا مِنَ الجِيَفِ ، فَالّذينَ يَتَمَتَّعونَ بِالشَّهَواتِ و اللَّذّاتِ و يَمنَعونَ حَقَّ اللّه ِ في أموالِهِم
و الَّذينَ يَلبِسونَ الجُبابَ فأهلُ الفَخرِ و الخُيَلاءِ .
ده گروه از امّت من به صورت پراكنده محشور مى شوند···
و امّا كسانى كه به صورت بوزينه محشور مى شوند ، مردمان سخن چينند.
امّا كسانى كه به صورت خوك محشور مى شوند ، حرام خوارانند
و امّا كسانى كه به صورت وارونه محشور مى شوند ، ربا خوارانند
و كسانى كه نابينا محشور مى شوند ، آنانند كه در حكم دادن حق كشى مى كنند
و كسانى كه كر و لال محشور مى شوند ، آنانند كه به اعمال خود مغرورند
و كسانى كه زبانهايشان را مى جوند، عالمان و قاضيانى هستند كه كردارشان بر خلاف گفتارشان است
و كسانى كه دست و پا بريده محشور مى شوند ، آنانند كه همسايگان خود را مى آزارند
و به دار آويختگانِ بر شاخه هاى آتش ، آنانند كه نزد حكمران از مردم سعايت مى كنند
و كسانى كه بد بوتر از مردارند ، آنانند كه در پى شهوتها و لذّتها مى روند و حق خدا را از اموال خود نمى پردازند
و كسانى كه جُبّه پوشيده محشور مى شوند ، فخر فروشان و متكبّرانند.
( مجمع البيان : ۱۰/۶۴۲ )
امام على عليه السلام :
أعمالُ العِبادِ في عاجِلِهِم ، نَصبُ أعيُنِهِم في آجالِهِم .
كارهايى كه بندگان در دنيا مى كنند ، در آخرت فرا پيش چشمان آنهاست.
( نهج البلاغة : الحكمة ۷ )
امام على عليه السلام ـ در وصف غافلگير شدگان هنگام مرگ ـ فرمود :
ثُمَّ حَمَلوهُ إلى مَخَطٍّ (مَحَطٍّ) في الأرضِ فأسلَموهُ فيهِ إلى عَمَلِهِ .
سپس او را تا منزلى در دل زمين مى برند و در آن جا او را به عملش مى سپارند.
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹)
امام صادق عليه السلام :
إذا وُضِعَ المَيِّتُ في قَبرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخصٌ فقالَ لَهُ :
يا هذا ! كُنّا ثَلاثَةً :
كانَ رِزقُكَ ، فَانقَطَعَ بِانقِطاعِ أجَلِكَ
و كانَ أهلُكَ ، فخَلَّفوكَ وَ انصَرَفوا عَنكَ
و كُنتُ عَمَلَكَ ، فبَقِيتُ مَعَكَ ؛
أمَا إنّي كُنتُ أهوَنَ الثَّلاثَةِ عَلَيكَ !
چون مرده را در گورش نهند، شخصى در برابرش مجسّم شود و به او گويد :
هان تو! ما سه تا بوديم :
يكى روزىِ تو بود، كه با به سر آمدن اجلت به پايان رسيد .
ديگرى خانواده تو بود ،كه تو را به جاى گذاشتند و رفتند
و من عمل تو هستم ، كه با تو ماندم ؛
بدان كه من بى اهميت ترين اين سه نزد تو بودم !
( الكافي : ۳/۲۴۰/۱۴ )
میزان الحکمه،جلد هشتم.