وقایع روز بیست و نهم شوال

ایمان آوردن سحره فرعون  وگروهی از  مردم به  حضرت موسی علیه السلام در روز  يوم الزينة                        

          فرعون ساحران را در مقابل موسى علیه السلام جمع نمود و آن حضرت بر سحره غلبه كرد و اين جريان در يوم الزينة عيد مصريان واقع شد. موسى علیه السلام و هارون  علیه السلام  به جهت هدايت نزد فرعون رفتند و مكالمات زيادى در بين آنها انجام گرفت . بالاخره موسى علیه السلام  گفت : اگر براى تو حجتى آشكار بياورم ايمان مى آورى ؟ فرعون عرض ‍ كرد : بياور.  موسى علیه السلام عصاى خويش را انداخت .  عصا به صورت اژدهائى عظيم درآمد و دست در گريبان برد چون بيرون آورد نورى از آن برتافت كه شعاعش ‍ چشم بينندگان را خيره كرد . فرعون براى فريب دادن موسى علیه السلام خواست به او ايمان آورد  ولى هامان وزير او نگذاشت . اطرافيان فرعون چون خداى خود يعنى فرعون را چنين مرعوب و زبون ديدند  گفتند : مأموران بفرست هر جا جادوگر ماهرى هست به نزد تو بياورند تا با موسى  علیه السلام معارضه كنند . فرعون به موسى  علیه السلام گفت  و آن حضرت نيز قبول كرد . بعضى نوشته اند که : هفتاد نفر جادوگر به معارضه موسى علیه السلام آوردند . جادوگران موقعى كه به ميدان آمدند چشمشان به انبوه جماعت و طرفداران بى اندازه كه داشتند افتا د .  لذا ترديدى در پيروزى خود نكردند  و گفتند :  سوگند به عزت فرعون كه ما پيروزيم . موسى  علیه السلام  در اول ايشان را موعظه كرد . در عده اى موثر افتاد . ولى فرعون باز آنها را فريفت و دلگرمى داد.ساحران جلو آمدند  و به موسى علیه السلام گفتند : تو ابزار سحرت را مى اندازى يا ما بياندازيم ؟ موسى علیه السلام فرمود :  شما بياندازيد، همه ساحران ريسمانها و عصاهائى كه قبلا آماده كرده بودند بر زمين انداختند . در نظر مردم به صورت مارهائى درآمد كه راه مى رفتند.موسى  علیه السلام  بدون درنگ عصاى خود را انداخت به صورت اژدهائى درآمد و همه آلات سحره را بلعيد . تماشاگران پا به فرار نهادند  وغوغاى عظيمى برپا شد و صدها نفر زير پا ماندند . در اين وقت ساحران پيش روى موسى به خاك افتادند و ايمان آوردند . ساحرانی كه به موسى ايمان آوردند  فرعون دستور داد دست وپاى آنهارا بريدند و شهيد نمودند.

      آسيه دختر مزاحم زوجه فرعون بود که تا آن زمان ايمان خود را پنهان مى داشت  ایمانش را اظهار نمود و با فرعون درباره موسى علیه السلام احتجاج كرد و او را به ايمان آوردن تحريص نمود . فرعون كينه اى كه از آسيه به واسطه تربيت موسى علیه السلام درسينه داشت ظاهر كرد و به شكنجه آسيه فرمان داد . نوشته اند که : دست و پايش ‍ را ميخكوب نمود در مقابل آفتاب انداخت و امر كردسنگ بزرگى روى آسيه بگذارند . چون شدت تعذيب ظلمه درباره آسيه بيشتر شد آسيه با خداى خود مناجات كرد و گفت:

ربّ ابن لى عندك بيتا فى الجنّه و نجّنى من فرعون و عمله و نجّنى من القوم الظالمين، دعاى آسيه مستجاب گشت  و روح پرفتوحش به بهشت خراميد.

       دركشف الغمّه ج ۲ ص ۵ آمده است که :  عايشه به فاطمه زهراعليه‌السلام عرض ‍ كرد : به تو بشارت مى دهم كه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيدم که مى فرمود : سيده زنان اهل بهشت چهار نفرند: مريم دختر عمران - فاطمه دختر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خديجه دختر خويلد - آسيه دختر مزاحم زن فرعون.

       يازده زن را خداوند در قرآن مجيد صراحتا يا كنايتا مدح فرموده: حواء زوجه آدم - ساره زوجه ابراهيم - ام كلثوم زوجه حضرت زكريا - بلقيس ‍ زوجه سليمان - رَحِمَه دختر مزاحم زوجه ايوب - صفوراء زوجه موسى - زليخا زوجه يوسف - آسيه زوجه فرعون - مريم والده عيسى - خديجه زوجه خاتم الانبياء - فاطمه دختر رسول خدا.

       ۳ زن را خداوند در قرآن مذمت فرموده: ام جميل زوجه ابولهب - والعه زوجه لوط - واله زوجه نوح.