منوی اصلی

داستان راستان

داستانهای پیامبر اکرم (ص): اولین شعار

داستانهای پیامبر اکرم (ص): اولین شعار

زمزمه هایی كه گاه به گاه از مكه در میان قبیله ی بنی غفار به گوش می رسید، طبیعت كنجكاو و متجسس ابوذر را به خود متوجه كرده بود. او خیلی میل داشت .........

داستان های امام کاظم علیه السلام

داستانهای ائمه: امام کاظم (ع): تصمیم ناگهانی

وقتی كه به هارون الرشید خبر دادند كه صفوان «كاروانچی» كاروان شتر را یكجا فروخته است و بنابراین برای حمل خیمه و خرگاه خلیفه در سفر حج باید فكر دیگری كرد سخت در شگفت ماند؛

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): بند کفش

امام صادق علیه السلام با بعضی از اصحاب برای تسلیت به خانه ی یكی از خویشاوندان می رفتند. در بین راه ...

داستان های امام باقر علیه السلام

داستانهای ائمه: امام باقر (ع): نصیحت زاهد

گرمی هوای تابستان شدت كرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت می تابید.

داستان های امام سجاد علیه السلام

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): قافله ای که به حج می رفت

قافله ای از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت، همینكه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت كرد و بعد، از مدینه به مقصد مكه به راه افتاد و...

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): بار نخل

علی بن ابی طالب علیه السلام از خانه بیرون آمده بود و طبق معمول به طرف...

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): حق برادر مسلمان

عبدالاعلی، پسر أعین، از كوفه عازم مدینه بود. دوستان و پیروان امام صادق علیه السلام در كوفه، از وی درخواست كردند كه یك مطلب خاص را شفاها از امام بپرسد و جواب بگیرد و آن مربوط به...

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): در محضر قاضی

شاكی شكایت خود را به خلیفه ی مقتدر برد و...

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): مستمند و ثروتمند

رسول اكرم صلی اللّه علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند و.......

داستانهای پیامبر اکرم (ص): پول با برکت

علی بن ابی طالب از طرف پیغمبر اكرم مأمور شد به بازار برود و پیراهنی برای پیغمبر بخرد.

داستان های امام سجاد علیه السلام

داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): جذامیها

در مدینه چند نفر بیمار جذامی بود. مردم با تنفر و وحشت از آنها دوری می كردند.

داتسان راستان

داستانهای ائمه: امام عسگری (ع): مهمانان علی

مردی با پسرش به عنوان مهمان بر علی علیه السلام وارد شدند.

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): نصرانی تشنه

امام صادق علیه السلام راه میان مكه و مدینه را طی می كرد. مصادف، غلام معروف امام نیز همراه امام بود. در بین راه چشمشان به مردی افتاد كه

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): شتر دوانی

مسلمانان به مسابقات اسب دوانی و شتردوانی و تیراندازی و امثال اینها خیلی علاقه نشان می دادند،

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): توحید مفضل

مفضل بن عمر جعفی بعد از آنكه از انجام نماز عصر در مسجد پیغمبر فارغ شد، همان جا در نقطه ای میان منبر رسول اكرم و قبر آن حضرت نشست و...

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): کدامیک عابدترند؟

یكی از اصحاب امام صادق كه طبق معمول همیشه در محضر درس آن حضرت شركت می كرد...

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): گره گشائی

صفوان در محضر امام صادق نشسته بود. ناگهان مردی از اهل مكه وارد مجلس شد و گرفتاریی كه برایش پیش آمده بود شرح داد.

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): گواهی ام اعلاء

مسلمانان در مدینه مجموعا دو گروه بودند: گروه ساكنین اصلی، و گروه كسانی كه به مناسبت هجرت رسول اكرم به مدینه، از خارج به مدینه آمده بودند.

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): خیارفروش

در قرن دوم هجری، مسأله ی سه طلاقه كردن زن در یك مجلس و یك نوبت، مورد بحث و گفتگوی صاحبنظران بود.

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): حتی برده فروش

ماجرای علاقه مندی و عشق سوزان مردی كه كارش فروختن روغن زیتون بود نسبت به رسول اكرم، معروف خاص و عام بود.

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): هشام و طاووس یمانی

هشام بن عبد الملك، خلیفه ی اموی، در ایام خلافت خود به قصد حج وارد مكه شد. و دستور داد...

داستان های امام صادق علیه السلام

داستانهای ائمه: امام صادق (ع): حق مادر

زكریا، پسر ابراهیم، با آنكه پدر و مادر و همه فامیلش نصرانی بودند و خود او نیز بر آن دین بود،

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): پسرانت چه شدند؟

پس از شهادت علی علیه السلام و تسلط مطلق معاویة بن ابی سفیان بر خلافت اسلامی....

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): کابین خون

نزدیك بود جنگ صفین پایان یابد و به شكست نهایی سپاه...

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): خوابی یا بیدار؟

حبه ی عرنی و نوف بكالی، شب را در صحن حیاط دارالاماره ی كوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند....

داستان های امام علی علیه السلام

داستانهای ائمه: امام علی (ع): برنامه ی کار

مردم فوج فوج آمدند و بیعت می کردند تا....

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): فرار از بستر

پیغمبر اكرم پنجاه و پنج سال از عمرش می گذشت كه با دختری به نام «عایشه» ازدواج كرد.

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): مردی که کمک می خواست

به گذشته ی پرمشقت خویش می اندیشید، به یادش می افتاد كه چه روزهای تلخ و پرمرارتی را پشت سر گذاشته، و...

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): دعای مستجاب

خدایا مرا به خاندانم برنگردان! این جمله ای بود كه هند، زن عمرو بن الجموح، پس از آنكه شوهرش مسلح شد و برای شركت در جنگ احد راه افتاد، از زبان شوهرش شنید. این اولین بار بود كه ...

داستانهای پیامبر اکرم (ص)

داستانهای پیامبر اکرم (ص): پیام سعد

ماجرای پرانقلاب و غم انگیز احد به پایان رسید. مسلمانان با آنكه در آغاز كار با یك حمله ی سنگین و مبارزه ی جوانمردانه، گروهی از دلاوران مشركین قریش را به خاك افكندند و آنان را وادار به فرار كردند و...

صفحه‌ها