وَ قَالَ (علیه السلام): مَرَارَةُ الدُّنْيَا، حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ؛ وَ حَلَاوَةُ الدُّنْيَا، مَرَارَةُ الْآخِرَةِ.
و فرمود (ع): تلخكامى دنيا، شيرين كامى آخرت است و شيرين كامى دنيا، تلخكامى آخرت.
و آن حضرت فرمود: تلخى دنيا شيرينى آخرت، و شيرينى دنيا تلخى آخرت است.
تلخى ها و شيرينى هاى دنيا و آخرت (اخلاقى، اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: تلخكامى دنيا، شيرينى آخرت، و شيرينى دنياى حرام، تلخى آخرت است.
[و فرمود:] تلخى اين جهان شيرينى آن جهان است و شيرينى اين جهان تلخى آن جهان.
امام عليه السّلام (در باره رنج و خوشى دنيا) فرموده است:تلخى (رنج بخود هموار نمودن) دنيا شيرينى (نيكبختى) آخرت است، و شيرينى (دلبستگى به لذّت) دنيا تلخى (عذاب و كيفر) آخرت است (زيرا رنج بخود هموار كردن براى آخرت مستلزم كار كردن براى آنست كه به لذّت و خوشى و ثواب و پاداش آن سرا مى رسد، و امّا دلبستگى به لذّت و خوشى دنيا مستلزم غفلت از آخرت و ترك عمل و كار براى آن است كه به تلخى عذاب و كيفر پايان مى يابد).
امام عليه السلام فرمود: تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت.
تلخى و شيرينى دنيا و آخرت:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به تفاوت آشكار ميان امور شيرين و تلخ در دنيا و آخرت مىكند و مىفرمايد: «تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت»؛ (مَرَارَةُ آلدُّنْيَا حَلاَوَةُ آلاْخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ آلدُّنْيَا مَرَارَةُ آلاْخِرَةِ).اشاره به اينكه بسيارى از طاعات و عبادات و انجام دادن دستورات الهى تلخ كامىهايى دارد؛ جهاد فى سبيل الله، جهاد با هواى نفس و گاه رفتن به زيارت خانه خدا، پرداختن خمس و زكات و چشمپوشى از اموال حرام و مقامات عالى نامشروع، تلخىها و مشكلاتى براى انسان دارد؛ ولى به يقين اين تلخىها سبب شيرينى در سراى آخرت و بهشت برين است. نعمتهايى كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى سخنى از آن شنيده و نه به خاطر انسانى خطور كرده است. به عكس، بسيارى از گناهان ممكن است لذتبخش باشد. پيروى از هوا وهوس و عيش و نوشهاى گناهآلود و اموال فراوانى كه از طرق نامشروع تحصيل مىشود براى صاحبان آنها لذّتى دارد؛ ولى اين لذّات، تلخ كامىهايى را در آخرت به دنبال دارد عذابهايى كه بسيار شديد و طولانى است و حتى يك روز آن را نمىتوان تحمل كرد تا چه رسد به ساليان دراز. مقصود امام عليه السلام از اين گفتار حكيمانه اين است كه اگر در مسير اطاعت، مشكلات و شايد ناراحتىها و مرارتهايى وجود داشته باشد، نگران نشويم، آنها را به جان و دل بپذيريم به اميد وعدههاى الهى در آخرت و به عكس اگر در گناه، لذّتى باشد از عواقب تلخ آن غافل نگرديم و كوتاه سخن اينكه هدف امام عليه السلام تشويق به طاعات و ترك گناهان است.شبيه اين سخن، تعبيرى است كه در خطبه 174 نهجالبلاغه گذشت كه امام عليه السلام مىفرمايد: «إِنَّ آلْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَإِنَّ آلنَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ؛ بهشت در لابهلاى ناراحتىها پيچيده شده و دوزخ در لابهلاى شهوات».نيز در حكمت 376 مىفرمايد: «إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَإِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ؛ حق، سنگين اما گوارا و باطل، سبك و آسان؛ اما بلاخيز و مرگآور است». حق گرچه ثقيل و سنگين است ولى عاقبتش گواراست. به عكس، باطل كه در آغاز آسان و راحت است؛ ولى در پايان ناگوار و خطرناك است.البته آنچه امام عليه السلام در اين جا فرموده بيان حكم غالبى است وگرنه موارد استثنايى نيز وجود دارد كه انسان از انجام دادن حق لذت ببرد و از انجام دادن باطل ناراحت شود. حديث معروفى كه مىگويد: «مؤمن اوقات شبانهروز خود را به سه بخش تقسيم مىكند: بخشى براى عبادت و بندگى پروردگار و بخشى براى سامان دادن به وضع زندگى و در بخش ديگرى به لذات حلال مىپردازد تا نيرو وآرامش براى انجام وظايف پيدا كند»، دليل روشنى بر اين استثناست.در حالات انبيا و اولياى الهى به خصوص در آزمايش هاى سخت آنها، شواهد زيادى بر اصل گفتار امام عليه السلام هست. اگر حضرت يوسف عليه السلام تسليم خواسته نامشروع زليخا مىشد براى او لذتبخش بود؛ اما مرارت آخرت را به دنبال داشت و اينكه تسليم نشد وبه سبب آن، سالها در زندان ماند و مرارت زيادى را چشيد بر كسى پوشيده نيست؛ اما حلاوت آخرت بلكه حلاوت دنيا را در پايان و بعد از مدتى به دنبال داشت. حضرت آدم عليه السلام ترك اولى كرد و از شجره ممنوعه موقتا لذت برد؛ اما پايان غمانگيزى براى او داشت. بسيار مىشود مرارتهاى دنيا نتيجه شيرينى در همين دنيا نصيب انسان مىكند مانند جوانى كه سالها در غربت و با مشقت درس خوانده تا توانسته به مراحل عالى علم و دانش برسد كه لذت آن را در پايان در همين دنيا مىبيند وبه عكس جوانى كه تن به تنبلى و خوشگذرانى و عيش و نوش داده و بىسواد باقى مانده مرارت آن را در پايان كار در همين دنيا مىچشد.(1)*****پی نوشت:(1) . سند گفتار حکیمانه: خطیب در مصادر مى گوید: این کلام شریف در کتاب روضة الواعظین با تفاوت تقدیم جمله دوم بر جمله اوّل آمده است و در غررالحکم نیز به این صورت ذکر شده: «حلاوة الدنیا توجب مرارة الآخرة». این تفاوتها نشان مى دهد که آنها آن را از منبع دیگرى جز نهج البلاغه گرفته اند. (مصادر نهج البلاغه،ج 4، ص 192)
امام (ع) فرمود: «مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ- وَ حَلَاوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ»:يعنى اينها لازم و ملزوم يكديگرند. كلمه «حلاوت شيرينى» و «مرارت تلخى» را استعاره براى لذّت و رنج آورده است، بديهى است كه رنجهاى دنيا پيامد ترك لذّتهاى دنيا -و به منظور آخرت خواهى و ميل به اجر اخروى است كه خود باعث شيرينى و لذّت اخروى مى باشد- و استفاده نبردن از لذّتهاى دنياست. و همچنين برخوردارى از لذّتهاى دنيا باعث غفلت از آخرت و ترك عمل اخروى است، و اين خود باعث عذاب در آخرت مى شود و شقاوت اخروى را در پى دارد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى) ؛ ج 21 ؛ ص317
الحادية و الاربعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(241) و قال عليه السّلام: مرارة الدّنيا حلاوة الاخرة، و حلاوة الدّنيا مرارة الاخرة. (79840- 79829)
المعنى:الدّنيا لكلّ أحد نيل ما يشتهيه ممّا يوافق هواه و مجانبة ما يبغضه ممّا يخالف هواه، فالدّنيا لمن تيسّر له حلوة في مذاقه، و من سلك طريق الاخرة و طلب الفوز بسعادتها لا بدّ له من مفارقة الدّنيا أي مخالفة ما يهواه، فيحسّ المرارة من هذه المفارقة لأنّ طلب الاخرة يلازم الرّياضة عقلا و الانقياد لأوامر اللَّه و رسله و الأئمة شرعا، و يستلزم ذلك ترك الهوى و المفارقة عن لذات الدّنيا حتّى يوصل إلى حلاوة الاخرة.الترجمة:فرمود: تلخ كامى دنيا شيرين كامى آخرتست، و شيرين كامى دنيا تلخ كامى آخرت.تلخ كامى اندر اين دنياى زشت هست شيرين كاميت اندر بهشت ور تو شيرين كام از اين دنيا شدى تلخ كام عالم عقبى شدى
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص42
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، و حلاوة الدنيا مرارة الآخرة. «تلخى اين جهان شيرينى آن جهان و شيرينى اين جهان تلخى آن جهان است.»
چون دنيا ضد آخرت است، واجب است احكام اين يكى ضد آن يكى باشد، چون سياهى و سپيدى كه در چشم و بينايى اثر معكوس دارد و چون حرارت و برودت كه يكى موجب سبكى و ديگرى موجب سنگينى است. چون در دنيا اعمالى است كه بر مذاق آدمى تلخ است و شرع فرمان به اجراى آن داده است، انجام دادن آنها براى شخص مايه ثواب و پاداشى است كه در آخرت شيرين است و همچنين عكس آن هم صادق است.