وَ قَالَ (عليه السلام): الرِّزْقُ رِزْقَانِ، طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ؛ فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا، طَلَبَهُ الْمَوْتُ، حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا؛ وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ، طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا، حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا.
و فرمود (ع): روزى بر دو گونه است: يكى آنكه او تو را طلب مى كند و ديگرى آنكه تو در طلبش هستى. هر كه دنيا را طلب كند، مرگ در طلب اوست تا از دنيا بيرونش برد و هر كه آخرت را طلب كند، دنيا او را طلب كند و روزيش را بتمامى به او رساند.
و آن حضرت فرمود: رزق دو نوع است: رزقى كه انسان را مى طلبد و رزقى كه انسان آن را مى جويد، آن كه دنيا را مى طلبد مرگ دنبال اوست تا او را از دنيا بيرون ببرد، و آن كه آخرت را مى خواهد دنيا به دنبال اوست تا رزقش را به طور كامل از دنيا بستاند.
اقسام روزى (اقتصادى، اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: روزى بر دو قسم است: آن كه تو را مى خواهد، و آن كه تو او را مى جويى. كسى كه دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مى طلبد تا از دنيا بيرونش كند، و كسى كه آخرت خواهد، دنيا او را مى طلبد تا روزى او را به تمام پردازد.
[و فرمود:] روزى دو گونه است: آن كه بجويد و آن كه بجويندش، پس آن كه دنيا را جويد مرگ در پى او پويد تا از دنيايش برون راند و آن كه آخرت را خواهد دنيا او را جويد تا روزيش را به كمال بدو رساند.
امام عليه السّلام (در باره روزى) فرموده است:روزى دو جور است: يكى ترا مى جويد و ديگرى را تو مى جويى، پس كسيكه دنيا خواه باشد (براى روزى خود را برنج اندازد) مرگ او را مى طلبد تا از دنيا بيرونش برد، و كسيكه آخرت خواهد (بطاعت و بندگى مشغول بوده و بيش از نياز براى روزى تلاش نكند) دنيا او را مى طلبد تا او از آن روزى خود را تمام بستاند (خلاصه روزى جوياى طالب آخرت و دنيا خواه جوينده روزى است).
امام عليه السلام فرمود: روزى بر دو گونه است: يكى آنكه به دنبال انسان مى آيد و ديگر آنكه انسان به دنبال آن مى رود. كسى كه دنيا را بطلبد، مرگ، او را مى طلبد تا او را از دنيا خارج كند (و به تمام خواسته هايش نخواهد رسيد) و كسى كه طالب آخرت باشد دنيا در طلب او برمى آيد تا وى روزى اش را به طور كامل از دنيا برگيرد.
طالبان دنيا و طالبان آخرت: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه براى اين كه دنياپرستان را از راهى كه مى روند بازدارد و طالبان آخرت را در مسيرى كه دارند تشويق كند مى فرمايد: «روزى بر دوگونه است: يكى آن كه به دنبال انسان مى آيد و ديگر آن كه انسان به دنبال آن مى رود»; (الرِّزْقُ رِزْقَانِ: طَالِبٌ، وَ مَطْلُوبٌ).تجربه هاى ما نيز در زندگى به ما نشان داده است كه گاه روزى هاى فراوانى بى آن كه انسان به دنبال آن برود و يا تلاش زيادى داشته باشد به او مى رسد و گاه به عكس، تمام تلاش خود را براى رسيدن به اموال و ثروت هايى به كار مى گيرد و گاه بخش مهمى از عمر خودش را در اين راه صرف مى كند ولى هرگز به آن نمى رسد و ناكام از دنيا مى رود.لذا امام(عليه السلام) به دنبال اين تقسيم دوگانه مى فرمايد: «كسى كه دنيا را بطلبد، مرگ، او را مى طلبد تا او را از دنيا خارج كند (و به تمام خواسته هايش نخواهد رسيد) و كسى كه طالب آخرت باشد دنيا در طلب او برمى آيد تا وى روزى اش را به طور كامل از دنيا برگيرد»; (فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ، حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا; وَ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا، حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا). اشاره به اين كه دنياپرستان غالباً به اهداف خود نمى رسند به خصوص اين كه هرقدر از دنيا را به دست آورند عطش آن ها فزون تر مى شود تا زمانى كه مرگ گلوى آن ها را مى فشارد و با حسرت آنچه به دست نياورده اند و حسرت عدم استفاده از آنچه به دست آورده اند با زندگى وداع مى گويند. به عكس، طالبان آخرت به وسيله تلاش آميخته با تقوايى كه دارند به زندگى ساده مطلوبى مى رسند و خداوند منان روزى آن ها را تأمين مى كند و زمانى كه از دنيا مى روند نه حسرت و آه دارند و نه نگرانى.در روايت هشاميه معروف كه مرحوم كلينى در آغاز كتاب كافى آن را آورده است از قول امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ الْعُقَلاَءَ زَهِدُوا فِى الدُّنْيا وَ رَغِبُوا فِى الاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْيا طَالِبَةٌ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةَ طَالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ فَمَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيا حَتَّى يسْتَوْفِى مِنْهَا رِزْقَهُ وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَيأْتِيهِ الْمَوْتُ فَيفْسِدُ عَلَيهِ دُنْياهُ وَآخِرَتَه; عاقلان، زهد در دنيا و رغبت در آخرت را پيشه كردند زيرا آن ها مى دانند كه دنيا طالب و مطلوب و آخرت نيز طالب و مطلوب است (يعنى) آن كس كه آخرت را طلب كند دنيا به سراغ او مى آيد تا رزق او را به طور كامل به او برساند اما كسى كه دنيا را طلب كند آخرت، او را مى طلبد يعنى مرگ به سراغش مى آيد; هم دنيايش را فاسد مى كند و هم آخرتش را».[1]البته مفهوم اين سخن اين نيست كه طالبان آخرت براى تأمين زندگى ساده خود تلاش نكنند چراكه در روايات زيادى دستور به تلاش براى معاش داده شده است، بلكه منظور اين است كه دنياطلبان كه پيوسته براى رسيدن به اموال و ثروت هاى بيشتر تلاش مى كنند حرص را كنار بگذارند و عمر خود را براى چيزى كه هرگز به دست نمى آيد و يا اگر به دست آيد نمى توان آن را مصرف كرد تباه نكنند.در حكمت 379 نيز تعبير ديگرى از اين گفتار حكيمانه آمده است آن جا كه امام(عليه السلام) روزى را به دوگونه تقسيم مى كند: گونه اى از آن به سراغ انسان مى آيد هرچند او به سراغش نرود و گونه اى از آن كه انسان به سراغ آن مى رود; گاه به آن مى رسد و گاه به آن نمى رسد و به دنبال آن، امام(عليه السلام) توصيه به خويشتن دارى از زيادت طلبى و حرص مى كند، همان چيزى كه جهان را پر از شور و شر مى كند و سرچشمه بسيارى از بدبختى هاست. شبيه همين مضمون در وصيت نامه امام(عليه السلام) به فرزندش حسن به على(عليه السلام) ديده مى شود و تمام اين عبارات پرمعنا براى نجات انسان ها از چنگال حرص در دنياست.[2]*****پی نوشت:[1]. كافى، ج 1، ص 18، ح 12.[2]. سند گفتار حكيمانه: تنها منبع ديگرى كه خطيب در مصادر براى اين گفتار حكيمانه نقل كرده غررالحكم است كه با تفاوتى آن را ذكر كرده و شبيه صدر اين كلام در نامه 31 (وصيت امام(عليه السلام) به فرزند دلبندش امام مجتبى(عليه السلام)) و در حكمت 379 آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 301)
امام (ع) فرمود: «الرِّزْقُ رِزْقَانِ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ- فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا- وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا»:روزى دو قسم است: يكى آن كه در پى تو است و ديگرى آن كه تو در پى آنى، پس كسى كه خواهان دنياست مرگ او را مى طلبد تا از دنيا ببردش، و كسى كه طالب آخرت است دنيا او را مى طلبد تا وى از آن روزى خود را كامل ببرد.امام (ع) صفت طالب را براى روزى از آن رو استعاره آورده است كه روزى همچون كسى كه در پى صاحبش در آيد ناگزير به او مى رسد. و از طلب دنيا به دليل نتيجه مقدّرى كه در پى دارد، يعنى مرگ، بر حذر داشته است به طورى كه گويى مرگ شخص را دنبال مى كند تا او را از دنيا بيرون سازد، آن هم به خاطر آن كه خود شخص، دنيا را مى جويد، و وادار به رفتن در پى آخرت نموده است به دليل اين كه لازمه طلب آخرت آن است كه دنيا و اهل دنيا در پى كسى مى روند كه از دنيا بريده است تا آنجا كه روزى وى از دنيا مى رسد، و اين كارى است پسنديده، و ما در گذشته دليل اقبال مردم را بر كسى كه از ايشان بريده است بروشنى بيان كرديم.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 508
العاشرة بعد أربعمائة من حكمه عليه السّلام:(410) و قال عليه السّلام: الرّزق رزقان: طالب، و مطلوب، فمن طلب الدّنيا طلبه الموت حتّى يخرجه عنها، و من طلب الاخرة طلبته الدّنيا حتّى يستوفى رزقه منها. (85918- 85893)
المعنى:تقسيم الرزق إلى قسمين باعتبار حال المرزوق، فالرزق الطالب لمن صرف همّه في أمر آخرته و لا يتوجّه إلى تحصيل الدّنيا لعلوّ همّته، فالرزق المقدّر له يطلبه حتّى يصل إليه و الكسب بمقدار تحصيل القوت لنفسه و عياله الواجبى النفقة من طلب الاخرة أيضا.و الرزق المطلوب لمن طلب الدّنيا و لم يهتمّ بالاخرة، و هو الذي يطلبه الموت حتّى يخرجه من الدّنيا.الترجمة:فرمود: روزى دو تا است: يكى جوياى روزيخور است و يكى را جويند، هر كس بدنبال دنيا رود مرگ در دنبال او باشد تا از دنياش بيرون برد، و هر كس دنبال آخرت رود دنيا بدنبال او باشد تا همه روزى او را بوى بپردازد.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص220
و قال عليه السّلام: الرزق رزقان: طالب و مطلوب، فمن طلب الدنيا طلبه الموت حتّى يخرجه عنها، و من طلب الآخرة طلبته الدنيا حتى يستوفى منها رزقه. «و فرمود: روزى دو گونه است: يكى جوينده و ديگرى كه بجويندش، آن كس كه دنيا را بجويد مرگ در پى اوست تا او را از دنيا بيرون برد و آن كس كه آخرت را جويد دنيا در پى اوست تا روزيش را به كمال فرا گيرد.»
اين سخن تحريص به طلب آخرت است و وعده آن است كه هر كس در طلب آخرت باشد از طلب دنيا كفايت مى شود و دنيا خود در جستجوى اوست تا روزى خود را به كمال از دنيا فرا گيرد. و گفته شده است مثل دنيا چون سايه توست، هر چه در جستجوى آن برآيى از تو دور مى شود و اگر پشت به آن كنى از پى تو مى آيد.