ناخوشایندی برخی از حاضران در روز غدیر از تصریح پیامبر بر ولایت امام علی (ع)
۱۵ فروردین ۱۳۹۷ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الأول؛ هذا مبدأ ذكر الأعمال الأشهر الثلاثة أعني شوال و ذي قعدة و ذي حجة من كتاب الإقبال، الباب الخامس فيما نذكره مما يختص بعيد الغدير في ليلته و يومه من صلاة و دعاء و شرف ذلك اليوم و فضل صومه، فصل
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب پنجم، اعمالی که متعلق به شب عید غدیر و روز آن است از نماز و دعا و شرافت این شب و فضیلت روزه گرفتن در عید غدیر، فصل پنجم: ناخوشایندی برخی از حاضران در روز غدیر از تصریح پیامبر بر ولایت مولی علی (ع)
وَ أَمَّا مَا جَرَى مِنْ إِظْهَارِ بَعْضِ مَنْ حَضَرَ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ لِكَرَاهَةِ نَصِّ النَّبِيِّ ص عَلَى مَوْلَانَا عَلِيٍّ ص: فَقَدْ ذَكَرَ الثَّعْلَبِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ
و ناخوشایندی برخی از حاضران در روز غدیر از تصریح پیامبر بر ولایت مولی علی-صلوات الله علیهما: «ثعلبى» در تفسير خود آورده است:
أَنَّ النَّاسَ تَنَحَّوْا عَنِ النَّبِيِّ ع فَأَمَرَ عَلِيّاً فَجَمَعَهُمْ فَلَمَّا اجْتَمَعُوا قَامَ وَ هُوَ مُتَوَسِّدٌ عَلَى يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ
مردم از پيامبر-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-كناره گرفتند. پيامبر-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به على دستور داد كه آنان را گرد آورد. وقتى گرد هم آمدند، رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-برخاست و در حالى كه دست على بن ابى طالب را گرفته بود، خدا را ثنا و ستايش گفت،
ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ كَرِهْتُ تَخَلُّفَكُمْ عَنِّي حَتَّى خُيِّلَ إِلَيَّ أَنَّهُ لَيْسَ شَجَرَةٌ أَبْغَضُ مِنْ شَجَرَةٍ تَلِينِي
سپس فرمود: اى مردم، من از كناره گرفتن شما بدم آمد، به حدّى كه چنين گمان مىكردم كه هيچ درختى بيشتر از درختى كه نزديك من قرار دارد، مورد نفرت من نيست.
ثُمَّ قَالَ لَكِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَنْزَلَهُ اللَّهُ مِنِّي بِمَنْزِلَتِي مِنْهُ فَرَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَمَا أَنَا رَاضٍ عَنْهُ
سپس فرمود: ولى بدانيد كه خداوند، جايگاه على بن ابى طالب نسبت به من را همانند منزلت من از خدا قرار داده و همان گونه كه از من خشنود است، از او نيز خرسند است؛
فَإِنَّهُ لَا يَخْتَارُ عَلَى قُرْبِي وَ مَحَبَّتِي شَيْئاً ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ وَ قَالَ [فَقَالَ]
زيرا او هيچچيز را بر نزديكى و محبت من مقدم نمىدارد. آنگاه دستهاى خود را بالا برد و فرمود:
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ
هركس من مولاى او هستم، على مولاى او است. خدايا، هركس كه ولايت او را بپذيرد، دوست بدار و با هركس كه با او دشمنى ورزد، دشمنى ورز.
قَالَ
«ثعلبى» در ادامه چنين مىنگارد:
فَابْتَدَرَ النَّاسُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص يَبْكُونَ وَ يَتَضَرَّعُونَ وَ يَقُولُونَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَنَحَّيْنَا عَنْكَ إِلَّا كَرَاهِيَةَ أَنْ نُثْقِلَ عَلَيْكَ
مردم، گريان و زارىكنان به سوى رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-شتافتند در حالى كه مىگفتند: اى رسول خدا، علت اينكه از تو كناره گرفتيم اين بود كه مىترسيديم پذيرش اين مسأله بر ما سنگين و سخت باشد،
فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِ رَسُولِهِ فَرَضِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص عِنْدَ ذَلِكَ عَنْهُمْ [عَنْهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ]
ولى اكنون از خشم رسول خدا به خدا پناه مىبريم و سرانجام رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-از آنان خشنود گرديد.