نابودی از نظر احادیث
۰۳ مرداد ۱۳۹۴ 0پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أمّا المُهلِكاتُ : فشُحٌّ مُطاعٌ ، و هَوَىً مُتَّبَعٌ ، و إعجابُ المَرءِ بنَفسِهِ .
عوامل نابود كننده عبارتند از: فرمانبرى از بخل، پيروى از هوس و خودپسندى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الدِّينارَ و الدِّرهَمَ أهلَكا مَن كانَ قَبلَكُم ، و هُما مُهلِكاكُم .
به راستى كه درهم و دينار پيشينيان شما را نابود كرد و همين دو نابود كننده شماست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هَلاكُ اُمّتي في ثَلاثٍ : في العَصَبيَّةِ ، و القَدَريَّةِ ، و الرِّوايَةِ مِن غَيرِ ثَبتٍ .
نابودى امّت من در سه چيز است: در عصبيّت (تعصبات قبيله اى و قومى) و مذهب قَدَرى، و روايت هاى بى اساس و غير معتبر.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أظُنُّكُم سَمِعتُم أنّ أبا عُبَيدةَ قَدِمَ بشَيءٍ مِن البَحرَينِ ، فأبشِروا و أمِّلُوا ما يَسُرُّكُم ، فوَ اللّه ِ ما الفَقرَ أخشى علَيكُم ، و لكِن أخشى علَيكُم أن تُبسَطَ علَيكُمُ الدُّنيا كما بُسِطَت على مَن كانَ قَبلَكُم ، فتُنافِسوها كما تَنافَسوها ، فتُهلِكَكُم كما أهلَكَتهُم .
گمان مى كنم كه شنيده ايد ابو عبيده چيزى از بحرين آورده است. بشارت بر شما و به آينده خوشى كه در انتظار شماست اميدوار باشيد؛ زيرا به خدا سوگند كه من از فقر بر شما نمى ترسم، بلكه ترس من براى شما از اين است كه دنيا همچنان كه به روى پيشينيان شما باز شد به روى شما نيز باز شود و همچون آنان بر سر آن به رقابت برخيزيد و در نتيجه، دنيا شما را نيز همانند آنان به نابودى افكند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ صَلاحَ أوَّلِ هذهِ الاُمَّةِ بِالزُّهدِ و اليَقينِ ، و هَلاكُ آخِرِها بِالشُّحِّ و الأمَلِ .
اين امّت در آغاز به سبب زهد و يقين درست شد و در پايان به واسطه بخل و آرزو نابود مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إذا سَمِعتُمُ الرّجُلَ يقولُ : هَلَكَ النّاسُ ! فهُو أهلَكُهُم .
هرگاه شنيديد كسى مى گويد: مردم همه در هلاكتند خودش از همه بيشتر در هلاكت است.
امام على عليه السلام :
ثَلاثٌ مُهلِكاتٌ : طاعَةُ النِّساءِ ، و طاعَةُ الغَضَبِ ، و طاعَةُ الشَّهوَةِ .
سه چيز نابود كننده اند: فرمانبرى از زنان، فرمانبرى از خشم، و فرمانبرى از شهوت.
امام على عليه السلام :
إنّ المُبتَدَعاتِ المُشَبَّهاتِ هُنَّ المُهلِكاتُ إلاّ ما حَفِظَ اللّه ُ مِنها .
همانا بدعت هاى شبهه ناك نابود كننده اند، مگر اينكه خداوند [انسان را] از آنها حفظ كند.
امام على عليه السلام :
دَعِ الحَسَدَ و الكِذبَ و الحِقدَ ؛ فإنَّهُنَّ ثَلاثَةٌ تَشينُ الدِّينَ و تُهلِكُ الرّجُلَ .
حسادت و دروغ و كينه را رها كن كه اين سه، دين [انسان] را لكّه دار مى كنند و آدمى را به نابودى مى كشانند.
امام على عليه السلام :
لا يَزالُ النّاسُ بخَيرٍ ما تَفاوَتُوا ، فإذا استَوَوا هَلَكُوا .
مردم تا زمانى كه متفاوت باشند، همواره در خير و خوبى هستند و همين كه يكسان شدند نابود شوند.
امام على عليه السلام :
خِدمَةُ الجَسَدِ إعطاؤه ما يَستَدعيهِ مِن المَلاذِّ و الشَّهَواتِ و المُقتَنَياتِ، و في ذلكَ هَلاكُ النَّفسِ .
خدمت تن به اين است كه آنچه از خوشى ها و خواهش ها و مال و منال مى خواهد به او بدهى و اين مايه نابودى جان است.
امام على عليه السلام :
العَجزُ يُثمِرُ الهَلَكَةَ .
ناتوانى، نابودى به بار مى نشاند.
امام على عليه السلام :
إيّاكَ أن تُوجِفَ بكَ مَطايا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَناهِلَ الهَلَكَةِ .
بپرهيز از آنكه مركب هاى طمع تو را به شتاب برانند و در آبشخورهاى هلاكت فرود آورند.
امام على عليه السلام :
إنّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بطُولِ آمالِهِم و تَغَيُّبِ آجالِهِم ··· .
پيشينيان شما، در حقيقت، به سبب درازى آرزوها و از ياد بردن اجل هايشان به هلاكت در افتادند.
امام على عليه السلام :
إنّما هَلَكَ مَن هَلَكَ مِمَّن كانَ قَبلَكُم بِرُكوبِهِمُ المَعاصي ، و لَم يَنهَهُم الرَّبّانِيّونَ و الأحبارُ··· .
پيشينيان شما كه نابود شدند در حقيقت بدان سبب به هلاكت در افتادند كه مرتكب گناهان مى شدند و علما و احبار آنان را نهى نمى كردند··· .
امام على عليه السلام :
إنّما أهلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم أنَّهُم مَنَعوا النّاسَ الحَقَّ فاشتَرَوهُ ، و أخَذُوهُم بِالباطِلِ فاقتَدَوهُ .
گذشتگان شما را در حقيقت كسانى نابود كردند كه مردم را از حقّ باز داشتند و آنان هم به ناچار آن را [با رشوه ]خريدند و مردم را به باطل كشاندند و آنان هم [لا جرم]از آن پيروى كردند.
امام على عليه السلام :
إنّهُ لا يَنبَغي أن يَكونَ الوالي علَى الفُروجِ و الدِّماءِ و المَغانِمِ و الأحكامِ و إمامَةِ المُسلمينَ البَخيلُ ··· و لا المُعَطِّلُ للسُّنَّةِ فيُهلِكَ الاُمَّةَ .
شايسته نيست كسى كه حاكم بر ناموس و خون و غنائم و احكام مسلمانان و متصدّى رهبرى مسلمانان است، بخيل باشد··· و يا كسى باشد كه به سنّت [پيامبر ]عمل نكند و در نتيجه امّت را به نابودى كشاند.
امام على عليه السلام :
اُنظُروا أهلَ بَيتِ نَبِيِّكُم فالْزَمُوا سَمتَهُم، و اتَّبِعوا أثَرَهُم، فلَن يُخرِجوكُم مِن هُدىً ، و لَن يُعِيدوكُم في رَدىً، فإن لَبَدوا فالبَدوا، و إن نَهَضُوا فانهَضُوا، و لا تَسبِقوهُم فتَضِلُّوا ، و لا تَتَأخَّروا عَنهُم فتَهلِكُوا .
به خانواده پيامبر خود بنگريد و راه آنان را در پيش گيريد و در پى ايشان حركت كنيد؛ زيرا هرگز شما را از راه راست به در نمى برند و هرگز به نابوديتان نكشانند. اگر آنان نشستند، شما نيز بنشينيد و اگر برخاستند، شما هم برخيزيد و از آنان پيشى نگيريد كه گم خواهيد شد و عقب هم نمانيد كه به نابودى خواهيد افتاد.
امام على عليه السلام :
ضَلالُ الدَّليلِ هَلاكُ المُستَدِلِّ .
گمراهىِ راهنما، مايه نابودى راه جوست.
امام على عليه السلام :
أهلَكُ شَيءٍ استِدامَةُ الضَّلالِ .
ادامه يافتن گمراهى مُهلك ترين چيز است.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَن لَم يَعرِفْ قَدرَهُ .
نابود شد، كسى كه قدر و اندازه خود را ندانست.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ امرؤٌ لَم يَعرِفْ قَدرَهُ .
انسانى كه قدر و اندازه خود را نشناسد، نابود شود.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَن لَم يُحرِزْ أمرَهُ .
نابود شد كسى كه كار خود را سامان نداد.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَن أضَلَّهُ الهَوى ، و استَقادَهُ الشَّيطانُ إلى سَبيلِ العَمى .
نابود شد كسى كه هوس گمراهش كرد و شيطان او را به بيراهه كشاند.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَن رَضِيَ عَن نَفسِهِ و وَثِقَ بما تَسُوِّلُهُ لَهُ .
نابود شد كسى كه از خود راضى گشت و به وسوسه هاى فريبنده نفْسِ خويش اعتماد كرد.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَن باعَ اليَقينَ بِالشَّكِّ ، و الحَقَّ بِالباطِلِ ، و الآجِلَ بِالعاجِلِ .
نابود شد كسى كه يقين را به شكّ فروخت و حق را به باطل و آخرت را به دنيا.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَنِ استَنامَ (استَأمَنَ) إلَى الدُّنيا و (أ)مهَرَها دِينَهُ ، فهُو حَيثُما مالَت مالَ إلَيها ؛ قَدِ اتَّخَذَها هَمَّهُ و مَعبودَهُ .
نابود شد كسى كه به دنيا آرام گرفت و دين خويش را مهريه آن كرد و در نتيجه، به هر طرف كه دنيا برگشت، او نيز سوى آن برگشت؛ و دنيا را آرمان و معبود خود گرفت.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ مَنِ ادَّعى ، و خابَ مَنِ افتَرى .
نابود شد كسى كه [به ناحقّ ]ادّعا كرد و ناكام شد كسى كه دروغ بست.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ خُزّانُ الأموالِ و هُم أحياءٌ ، و العُلَماءُ باقُون ما بَقِيَ الدَّهرُ .
مال اندوزان با آنكه زنده اند، هلاك شده اند، و دانشمندان تا روزگار برجاست، برجايند.
امام على عليه السلام :
هَلَكَ فِيَّ رجُلانِ : مُحِبٌّ غالٍ ، و مُبغِضٌ قالٍ .
در [راه] من دو گروه هلاك شوند: دوست افراطى و دشمن كينه توز.
امام على عليه السلام :
مَن أبدى صَفحَتَهُ لِلحَقِّ هَلَكَ .
هر كه در برابر حق قد علم كند، نابود شود.
امام على عليه السلام :
مَنِ استَبَدَّ برَأيهِ هَلَكَ .
هر كه خود رأى باشد، نابود شود.
امام على عليه السلام :
مَنِ استَسلَمَ لهَلَكَةِ الدُّنيا و الآخِرَةِ هَلَكَ فيهِما .
هر كه به هلاكت دنيا و آخرت تن در دهد، در هر دو جهان هلاك شود.
امام على عليه السلام :
مَن طَلَبَ الخَراجَ بغَيرِ عِمارَةٍ أخرَبَ البِلادَ ، و أهلَكَ العِبادَ ، و لَم يَستَقِم أمرُهُ إلاّ قَليلاً .
هر كه خراج را بدون آبادانى بطلبد، شهرها را ويران كند و بندگانِ [خدا ]را به نابودى كشد و حكومتش جز اندكى نپايد.
امام على عليه السلام :
مَن لَم يُنُجِهِ الصَّبرُ أهلَكَهُ الجَزَعُ .
هركه شكيبايى او را نرهاند، بيتابى نابودش كند.
امام على عليه السلام :
مَن شَغَلَ نَفسَهُ بغَيرِ نَفسِهِ تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ ، و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ··· .
هر كه نفْس خويش را سرگرم غير خود كند، در تاريكى ها سرگردان ماند و در هلاكت ها فرو رود··· .
امام على عليه السلام :
لا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللّه ِ سبحانَهُ على قَدرِ عَقلِكَ فتَكونَ مِن الهالِكينَ .
عظمت خداوند پاك را با عقل خويش اندازه مگير، كه در زمره هلاك شدگان خواهى شد.
امام على عليه السلام :
إنّ اللّه َ بَعَثَ رَسولاً هادِيا بكِتابٍ ناطِقٍ ، و أمرٍ قائمٍ ، لا يَهلِكُ عَنهُ إلاّ هالِكٌ .
خداوند پيامبرى هدايتگر با كتابى گويا و فرمانى برپا فرستاد كه به واسطه آن به هلاكت نيفتد، مگر كسى كه [ذاتاً] هلاك شدنى است.
امام على عليه السلام :
لَقد حَمَلتُكُم علَى الطَّريقِ الواضِحِ الّتي لا يَهِلكُ علَيها إلاّ هالِكٌ .
من شما را به راه روشنى كشاندم كه در آن به هلاكت نيفتد، مگر كسى كه [طبعاً] هلاك شدنى است.
امام على عليه السلام ـ در بيان پيشامدهاى آينده ـ فرمود:
و لا تَقتَحِموا ما استَقبَلتُم مِن فَورِ نارِ الفِتنَةِ ، و أمِيطُوا عَن سَنَنِها ، و خَلُّوا قَصدَ السَّبيلِ لَها ، فَقد ـ لَعَمري ـ يَهلِكُ فيلَهَبِها المُؤمنُ ، و يَسلَمُ فيها غَيرُ المُسلمِ .
خود را بى باكانه در ميان شعله هاى فروزان آتش فتنه اى كه با آن رو به رو مى شويد، ميندازيد و از سر راهِ آن كنار رويد و ميان راه را برايش باز بگذاريد؛ زيرا به جان خودم سوگند كه در زبانه آتشِ آن فتنه، مؤمن نابود مى شود و نامسلمان در آن به سلامت مى ماند.
امام حسن عليه السلام :
هَلاكُ النّاسِ في ثَلاثٍ : الكِبرُ و الحِرصُ و الحَسَدُ ؛ فالكِبرُ هَلاكُ الدِّينِ و بهِ لُعِنَ إبليسُ ، و الحِرصُ عَدُوُّ النَّفسِ و بهِ اُخرِجَ آدَمُ مِن الجَنَّةِ ، و الحَسَدُ رائدُ السُّوءِ و مِنهُ قَتَلَ قابِيلُ هابِيلَ .
نابودى مردم در سه چيز است: تكبّر و حرص و حسادت؛ زيرا تكبّر ، باعث نابودى دين است و ابليس به سبب همين خصلت لعنت شد، آزمندى دشمن جان است و به واسطه همين خوىْ آدم از بهشت رانده شد، و حسادت، راهنماى به سوى بدى و نابكارى است و بر اثر همين حسادت بود كه قابيل، هابيل را كشت.
امام زين العابدين عليه السلام :
هَلَكَ مَن لَيس لَهُ حَكيمٌ يُرشِدُهُ ، و ذَلَّ مَن لَيس لَهُ سَفيهٌ يَعضِدُهُ .
كسى كه براى خود حكيمى نداشته باشد تا راهنمايى اش كند، به نابودى در افتد و كسى كه نابخردى نداشته باشد تا از او پشتيبانى كند، به ضعف و خوارى درافتد.
امام صادق عليه السلام :
خَصلَتَينِ . مُهلِكَتَينِ : تُفتي النّاسَ برَأيِكَ ، أو تَدينُ بِما لا تَعلَمُ .
دو كار ، هلاكت بار است: به رأى خود براى مردم فتوا دهى، يا ندانسته از چيزى (عقيده اى) پيروى كنى.
امام صادق عليه السلام ـ به عبد الرحمان بن حجّاج ـ فرمود:
إيّاكَ و خَصلَتَينِ ففِيهِما هَلَكَ مَن هَلَكَ : إيّاكَ أن تُفتيَ النّاسَ برَأيِكَ ، أو تَدينَ بِما لا تَعلَمُ .
از دو كار بپرهيز كه هر كس هلاك شده با اين دو كار به هلاكت رسيده است: بپرهيز از اينكه با رأى خود براى مردم فتوا دهى يا ندانسته از چيزى پيروى كنى.
امام صادق عليه السلام ـ به مفضّل بن مزيد ـ فرمود :
أنهاكَ عَن خَصلَتَينِ فيهِما هَلَكَ الرِّجالُ : أن تَدينَ اللّه َ بِالباطِلِ ، و تُفتيَ النّاسَ بما لا تَعلَمُ .
تو را از دو كار نهى مى كنم كه بر اثر آنها مردان به هلاكت در افتادند: اينكه خدا را به باطلْ اطاعت كنى، و ندانسته براى مردم فتوا دهى.
امام صادق عليه السلام :
يُهلِكُ اللّه ُ سِتّا بِسِتٍّ : الاُمَراءَ بِالجَورِ ، و العَربَ بِالعَصَبيَّةِ ، و الدَّهاقِينَ بِالكِبرِ ، و التُّجّارَ بِالخِيانَةِ ، و أهلَ الرُّستاقِ بِالجَهلِ ، و الفُقَهاءَ بِالحَسَدِ .
خداوند شش گروه را به سبب شش خصلت نابود مى كند: فرمانروايان را به سبب ستمگرى، عرب ها را به سبب تعصّب، ملاّكان را به سبب كبر، بازرگانان را به سبب خيانت، روستاييان را به سبب نادانى و فقيهان را به سبب حسادت.
بحار الأنوار : امام صادق عليه السلام در سفارش به عبد اللّه بن جندب فرمود:
يا بنَ جُندَبٍ، يَهلِكُ المُتَّكِلُ على عَمَلِهِ ، و لا يَنجو المُجتَرئُ علَى الذُّنوبِ الواثِقُ برَحمَةِ اللّه ِ قالَ : قلتُ : فمَن يَنجو ؟ قالَ : الّذينَ هُم بَينَ الرَّجاءِ و الخَوفِ ، كأنَّ قُلوبَهُم في مِخلَبِ طائرٍ شَوقا إلَى الثَّواب و خَوفا مِن العَذابِ .
اى پسر جندب! آنكه به عمل [خوبِ]خويش تكيه كند، هلاك شود و آنكه در گناهان بى باك شود و به رحمت خدا اميدوار باشد، نجات نيابدعرض كردم: پس چه كسى نجات مى يابد؟ فرمود: آنان كه در بيم و اميد به سر مى برند، از شوق بهشت و ترس از عذاب ، گويى دل هايشان در چنگال پرنده اى است.
امام صادق عليه السلام :
ما عَذَّبَ اللّه ُ اُمّةً إلاّ عِندَ استِهانَتِهِم بِحُقوقِ فُقَراءِ إخوانِهِم .
خداوند هيچ امّتى را عذاب نكرد، مگر آنگاه كه به حقوق برادران تهي دست خود بى اعتنايى كردند.
امام كاظم عليه السلام :
مَن تَكلَّمَ في اللّه ِ هَلَكَ ، و مَن طَلَبَ الرِّئاسَةَ هَلَكَ، و مَن دَخَلَهُ العُجبُ هَلَكَ .
هر كه درباره [ذات ]خدا سخن گويد نابود شود، هر كه رياست طلب باشد نابود شود و هركه خودپسندى به او راه يابد نابود شود.
امام كاظم عليه السلام :
ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ : نَكثُ الصَّفقَةِ ، وَ تركُ السُّنَّةِ ، و فِراقُ الجَماعَةِ .
سه چيز مُهلك است: پيمان شكنى، رها كردن سنّت [پيامبر] و جدا شدن از جماعت [مسلمانان].
حرمت به نابودى افكندن خود
امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزند بزرگوار خود حسن عليه السلام ـ فرمود :
و اعلَمْ يا بُنَيَّ ··· أنّكَ طَريدُ المَوتِ الّذي لا يَنجو مِنهُ هارِبُهُ ··· فكُنْ مِنهُ على حَذَرِ أن يُدرِكَكَ و أنتَ على حالٍ سَيِّئَةٍ ، قَد كُنتَ تُحَدِّثُ نَفسَكَ مِنها بِالتَّوبَةِ ، فيَحُولَ بَينَكَ و بَينَ ذلكَ ، فإذا أنتَ قَد أهلَكتَ نَفسَكَ
بدان اى فرزندم كه··· تو تحت تعقيب مرگى هستى كه هيچ گريزنده اى را از چنگ آن رهايى نيست··· پس، مواظب باش مرگ در حالى به سراغت نيايد كه در حال و هواى گناه باشى و به خود وعده توبه از آن مى دهى، اما مرگ ميان تو و اين وعده ات فاصله اندازد و آنگاه دريابى كه خودت را به نابودى افكنده اى.
امام صادق عليه السلام :
لَو أنّ رجُلاً أنفَقَ ما في يَدَيهِ في سَبيلٍ مِن سَبيلِ اللّه ِ ما كانَ أحسَنَ و لا وُفِّقَ ، أ لَيس يقولُ اللّه ُ تعالى : «و لا تُلْقُوا بأيْدِيكُم إلَى التَّهْلُكَةِ و أحْسِنُوا إنّ اللّه َ يُحِبُّ المُحْسِنينَ» يَعني المُقتَصِدينَ .
اگر مردى دار و ندار خود را در راهى از راه هاى خدا انفاق كند، كار درست و به جايى نكرده است. مگر نه اينكه خداوند متعال مى فرمايد: «خويشتن را با دستان خود به نابودى نكشانيد و نيكوكارى كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست دارد» يعنى ميانه روان را.
امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به مأمون كه حضرتش را به پذيرفتن ولايتعهدى مجبور كرد و به ايشان گفت:
إنّكَ تَتَلقّاني أبَدا بما أكرَهُهُ و قد أمِنتَ سَطوَتي ، فباللّه ِ اُقسِمُ لَئن قَبِلتَ ولايَةَ العَهدِ و إلاّ أجبَرتُكَ على ذلكَ ، فإن فَعَلتَ و إلاّ ضَرَبتُ عُنُقَكَ ـ : قد نَهانيَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ أن اُلقِيَ بِيَدي إلَى التَّهلُكَةِ ، فإن كانَ الأمرُ على هذا فافعَلْ ما بَدا لكَ ، و أنا أقبَلُ ذلكَ على أنّي لا اُوَلِّي أحَدا و لا أعزِلُ أحَدا ··· .
تو همواره با من برخوردهايى مى كنى كه من خوش ندارم و خودت را از خشم من ايمن مى دانى. به خدا سوگند كه اگر ولايتعهدى را نپذيرى، تو را به پذيرفتن آن مجبور مى كنم و اگر باز هم نپذيرى، گردنت را مى زنم ـ فرمود : خداوند عزّ و جلّ مرا نهى فرموده است از اينكه با دست خود خويشتن را نابود كنم. حال كه چنين است هر كارى كه به نظرت مى رسد، بكن و من ولايتعهدى را مى پذيرم، به شرط اينكه هيچ كس را عزل و نصب نكنم··· .
امام رضا عليه السلام ـ
لِلرَّيّانِ بنِ الصَّلتِ و قد سَألَهُ عن قَبولِهِ ولايَةَ العَهدِ مَع إظهارِهِ الزُّهدَ في الدُّنيا ـ : قَد عَلِمَ اللّه ُ كَراهَتي لذلكَ ، فلَمّا خُيِّرتُ بَينَ قَبولِ ذلكَ و بَينَ القَتلِ ، اختَرتُ القَبولَ علَى القَتلِ ··· .
در پاسخ به ريّان فرزند صلت كه پرسيد: چرا با وجود آنكه اظهار بى رغبتى به دنيا مى كنى ولايتعهدى را پذيرفتى؟ ـ فرمود: خدا مى داند كه من اين كار را ناخوش داشتم، اما وقتى ميان پذيرفتن ولايتعهدى و كشته شدن مخيّر شدم، پذيرفتن آن را بر كشته شدن ترجيح دادم··· .
امام رضا عليه السلام ـ هنگامى كه ولايتعهدى را پذيرفت ـ گفت :
اللّهُمّ إنّكَ قَد نَهَيتَني عَن الإلقاءِ بِيَدي إلَى التَّهلُكَةِ ، و قد اُكرِهتُ و اضطُرِرتُ ، كما أشرَفتُ مِن قِبَلِ عبدِ اللّه ِ المأمونِ علَى القَتلِ مِنّي مَتى لَم أقبَلْ ولايَةَ عَهدِهِ ، و قد اُكرِهتُ و اضطُرِرتُ كما اضطُرَّ يُوسفُ و دانيالُ عليهما السلام إذ قَبِلَ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما الولايَةَ مِن طاغِيَةِ زمانِهِ .
بار خدايا! تو مرا از اينكه با دست خود خويشتن را به نابودى اندازم نهى فرمودى، ولى مجبور و ناچار شدم، چه اينكه اگر ولايتعهدى او را نمى پذيرفتم از جانب عبد اللّه مأمون در آستانه كشته شدن قرار مى گرفتم. من نيز همانند يوسف و دانيال عليهما السلام مجبور و ناچار شدم؛ زيرا هر يك از آن دو نيز [از روى اجبار] از جانب طاغوت زمان خود عهده دار ولايت شدند.
الدرّ المنثور ـ به نقل از اسلم ابو عمران ـ :
كُنّا بِالقُسطَنطينيّةِ و على أهلِ مِصرَ عُقبَةُ بنُ عامرٍ و على أهلِ الشّامِ فضالَةُ ابنُ عُبيدٍ ، فخَرَجَ صَفٌّ عَظيمٌ مِن الرُّومِ فصَفَفنا لَهُم فحَمَلَ رجُلٌ مِن المُسلمينَ على صَفِّ الرُّومِ حتّى دَخَلَ فيهِم ، فصاحَ النّاسُ و قالوا : سُبحانَ اللّه ِ، يُلقِي بِيَدَيهِ إلَى التَّهلُكَةِ ! فقامَ أبو أيُّوبَ صاحِبُ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا أيُّها النّاسُ، إنّكُم تَتَأوّلُونَ هذهِ الآيَةَ هذا التَّأويلَ ، و إنّما نَزَلَت هذهِ الآيَةُ فِينا مَعشَرَ الأنصارِ ؛ إنّا لَمّا أعَزَّ اللّه ُ دِينَهُ و كَثُرَ ناصِروهُ قالَ بَعضُنا لبَعضٍ سِرّا دُونَ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّ أموالَنا قَد ضاعَت و إنّ اللّه َ قَد أعَزَّ الإسلامَ و كَثُرَ ناصِروهُ ، فلَو أقَمنا في أموالِنا فأصلَحنا ما ضاعَ فيها ! فأنزَلَ اللّه ُ على نَبيِّهِ يَرُدُّ علَينا ما قُلنا : «و أنْفِقوا في سَبيلِ اللّه ِ و لا تُلْقُوا بأيْدِيكُم إلَى التَّهلُكَةِ» فكانَتِ التَّهلُكَةُ الإقامَةَ في الأموالِ و إصلاحَها و تَرْكَنا الغَزوَ
ما در قسطنطنيه بوديم و فرمانده سپاه مصر، عقبة بن عامر بود و سردار لشكر شام فضالة بن عبيد. صف بزرگى از سپاه روم بيرون آمد و ما در برابر آنان صف آرايى كرديم. در اين هنگام يكى از سربازان مسلمان بر سپاه روم تاخت و خود را به دل آنان زد. مسلمانان فرياد زدند و گفتند: سبحان اللّه ، به دست خود خويشتن را به نابودى مى دهد! ابو ايّوب، صحابى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، برخاست و گفت: اى مردم! شما اين آيه را چنين تأويل مى كنيد، در حالى كه اين آيه درباره ما جماعت انصار نازل شد؛ زيرا هنگامى كه خداوند دين خود را قدرت بخشيد و ياورانش زياد شدند، عدّه اى از ما پنهان از رسول خدا صلى الله عليه و آله به عدّه اى ديگر گفتند: اموال و دارايى هاى ما از بين رفت و حالا كه خداوند ، اسلام را قدرت بخشيده و ياورانش فزونى گرفته اند، بهتر است به اموال و املاك خود بپردازيم و آنچه را از بين رفته است آباد و جبران كنيم. در اين هنگام خداوند در پاسخ به آنچه ما گفته بوديم، اين آيه را بر پيامبرش نازل فرمود: «و در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را با دست هاى خود به نابودى نيفكنيد». بنا بر اين، مقصود از اين نابودى همان پرداختن ما به اموال و به كار انداختن آنها و فرو گذاشتن جنگ و جهاد از سوى ما بوده است.
میزان الحکمه،جلد سیزدهم.