جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص292
ما اخذ الله على اهل الجهل ان يتعلموا حتى اخذ على اهل العلم ان يعلّموا. «خداوند از نادانان پيمان نگرفت كه بياموزند تا نخست بر عهده دانايان نهاد كه آموزش دهند.»
آموزش دادن علم واجب كفايى است و در خبر مرفوع آمده است: «هر كس دانشى بياموزد و آن را پوشيده دارد، خداوند به روز رستاخيز او را لگامى از آتش مى زند.»
معاذ بن جبل از قول پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل مى كند كه فرموده است: «علم بياموزيد كه آموختن آن موجب بيم از خداوند و تدريس آن تسبيح و كاوش درباره آن جهاد و طلب آن عبادت و آموزش دادن آن صدقه و بخشيدن آن به اهلش مايه قربت است كه راههاى دانستن حلال و حرام و بيان راه بهشت است و مونس هنگام وحشت و يار سخنگوى در خلوت و همنشين تنهايى و دوست هنگام غربت است، راهنماى آسايش و ياور به گاه سختى و مايه زيور نزد دوستان و اسلحه در قبال دشمنان است.»
واصل بن عطاء را ديدند كه حديثى را از كودكى مى پرسد و مى نويسد. او را گفتند: آيا كسى چون تو گفته چنين كودكى را مى نويسد؟ گفت: من خود اين حديث را از او بهتر در حفظ دارم ولى خواستم بدين گونه طعم جام رياست را به او بچشانم تا اين كار او را وادار به بيشتر فراگرفتن دانش سازد.
خليل گفته است: دانشها قفلهايى است كه پرسشها كليدهاى آن است.
يكى از حكيمان گفته است: دانش خود را براى كسى كه در جستجوى آن است بذل كن و كسى را هم كه در جستجوى آن نيست به آن فراخوان، و گرنه همچون كسى هستى كه ميوه اى به او داده شود كه نه خود خورد و نه به كس دهد تا تباه گردد.
افزودن دیدگاه جدید